عامل مهم افت معدل در دوره متوسطه این است که همه چیز آموزش را به شغل آینده، رتبه کنکور، دکتر و مهندسشدن فرزندمان گره زدهایم و از هدف اصلی که پرورش شهروند و انسان خوب در این جهان نو به نو شده و در حال تغییر است، غافل شدهایم.
«یازدهم و دوازدهم معدل پایین میآید؛ غیر از این باشد عجیب است.» سینا دانشآموز پایه یازدهم رشته ریاضیفیزیک است. او کاهش میانگین معدل در پایههای متوسطه دوم بهخصوص سالهای یازدهم و دوازدهم را طبیعی میداند و میگوید: «آنقدر درسها سخت و سنگین میشود که دیگر کمتر کسی میتواند معدل ۱۸-۱۷ بگیرد. بعضی درسهای تخصصی را فقط در حد پاسشدن میخوانیم و دست آخر هم با نمره ناپلئونی واحد را میگذرانیم.»
پارسا هم در همین پایه در رشته تجربی درس میخواند. او میگوید کرونا در پایینآمدن سطح علمی دانشآموزان بیتاثیر نبود، نه دانشآموزان درسها را مثل کلاس حضوری جدی میگرفتند و نه معلمها. «سالهای آخر دبیرستان معدلها پایین میآید، چون درسها نسبت به نهم و دهم خیلی سختتر میشود.» بهار هم ریاضی میخواند در پایه دهم؛ او نگران میانگین معدلش در سال دوازدهم یا همان پیشدانشگاهی سابق است. «اینکه شرط معدل در نتیجه کنکور اثرگذار شده کمی ماجرا را برای رشتههای نظری پیچیده میکند، چون درسها واقعا سخت است.» این محصل دبیرستانی معتقد است اکثر دانشآموزان نسبت به نمره و معدل تا حدودی بیتفاوت شدهاند. «شرایط اجتماعی جامعه دل و دماغ درسخواندن برای کسی نگذاشته؛ برای خیلیها دیگر کنکور و رتبه قبولی هم مثل گذشته مهم نیست.»
رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس اخیرا اعلام کرد که میانگین معدل دانشآموزان در کشور ۱۱.۵ است و دلایل این افت معدل باید ریشهیابی شود. چند دانشآموزی که با «شهروند» درباره پایینآمدن میانگین معدل صحبت کردند، این اتفاق را در سالهای آخر دبیرستان طبیعی میدانند، چون درسها بسیار تخصصی میشود و سخت. نیکنژاد، آموزگار و کارشناس آموزشی، در رابطه با اظهارنظر رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس به «شهروند» میگوید: «درباره افت تحصیلی و پایینآمدن میانگین معدل نباید دنبال مقصر بگردیم و انگشت اتهام را صرفا روی یک عامل بگیریم.»
او توضیح میدهد: «همانطور که این نماینده مجلس عنوان کرد باید مسأله ریشهیابی شود، اما لحنی که از بار مسئولیت معضل شانه خالی کند، درست نیست. افت تحصیلی در دوران کرونا حتما تشدید شده است، دلیلش هم آموزش مجازی و نبود زیرساختهای لازم بستر این نوع آموزش در کشور ما است، البته کمکاری در توسعه این زیرساختها. به طوری که همین الان هم مجددا به دلیل آلودگی هوا کار دانشآموزان به آموزش مجازی رسید. اپلیکیشن شاد با مشکلات زیادی مواجه بود و امتحانش را خوب پس نداد.»
به گفته این کارشناس آموزش پایینآمدن میانگین معدل روندی است که از امسال و پارسال شروع نشده و دلایل زیربنایی دارد: «بررسی چرایی افت معدل را باید به ۷-۶ سال پیش ارجاع بدهیم که معاونت ارزشیابی و سنجش وزارتخانه اعلام کرد در امتحانات دوازدهم دچار افت شدید شدهایم و آن زمان معدل این پایه به زیر ۱۰ رسیده بود. در حال حاضر آماری که رئیس کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی اعلام کرده، معدل کل دانشآموزان است، نه فقط پایه دوازدهم. از سوی دیگر با توجه به اینکه ما با پدیده معدلسازی بهویژه در مدارس غیرانتفاعی مواجه هستیم، میانگین واقعی میتواند کمتر از رقم اعلامی هم باشد.»
نیکنژاد معتقد است: «معلم به عنوان یک تکعامل محسوب میشود و به همین نسبت دانشآموز هم یک عامل است. ما وقتی موضوعی را تحلیل میکنیم که چند عاملی است، باید به پیچیدگیهای آن توجه داشته باشیم. درباره افت میانگین معدل نمیتوان مقصر را صرفا کرونا و آموزش مجازی دانست یا خانوادهها یا معلم یا خود دانشآموز. یکی از عوامل اصلی کمانگیزگی دانشآموزان در دوره متوسطه دوم محتوای آموزشی است. دانشآموزان از خودشان میپرسند که آموزههای تخصصی و عمومی به درد زندگی آیندهشان میخورد یا نه و قرار است چه گرهای از زندگیشان باز کند؟ همین سوال باعث میشود آنها دیگر برای نمره عالی گرفتن درس نخوانند.
عامل دیگر افت معدل در دوره متوسطه این است که همه چیز آموزش را به شغل آینده، رتبه کنکور، دکتر و مهندسشدن فرزندمان گره زدهایم و از هدف اصلی که پرورش شهروند و انسان خوب در این جهان نو به نو شده و در حال تغییر است، غافل شدهایم
این آموزگار رویگردانی دانشآموزان از رقابت برای نمره و معدل را تنها مختص ایران نمیداند و میگوید: «به طور کلی دانشآموزان سراسر جهان وقتی با دنیای دیجیتال و مجازی آشنا میشوند و میبینند درونمایههای آموزشی مدرسه گرهگشای آینده و زندگی آنها نیست، بیانگیزه میشوند و سطح عملی و نمرهای پایین میآید. این معضل جهانی است و باید بدانیم چه کار کنیم که بچهها به سمت کتاب و آموزشهای رسمی جذب شوند.»
نیکنژاد میگوید: «عامل دیگر افت معدل در دوره متوسطه این است که همه چیز آموزش را به شغل آینده، رتبه کنکور، دکتر و مهندسشدن فرزندمان گره زدهایم و از هدف اصلی که پرورش شهروند و انسان خوب در این جهان نو به نو شده و در حال تغییر است، غافل شدهایم.»
این کارشناس آموزشی معتقد است: «دانشآموزان امروز وقتی به دوران متوسطه اول و دوم دبیرستان میرسند، میبینند که مثلا دخترخاله یا پسرخاله فوقلیسانسشان بیکار یا در شغلی غیرمرتبط مشغول به کار است. این موارد انگیزه دانشآموز را برای درسخواندن کم میکند. خانوادهها هم دیگر به بچهها برای معدل بالا فشار وارد نمیکنند، چون خودشان تحصیلکرده هستند و خیلیهایشان به آنچه میخواستند نرسیدند.»
تیموریان، مدرس جامعهشناسی درباره نسل دهه هشتادیها میگوید: «به جرات میتوان گفت ۷۰ تا ۸۰ درصد آنها به فکر مهاجرت هستند. هرچه درباره قبولشدن در دانشگاه و شرط معدل میگوییم، ذهنیت غالب آنها این است که کدام رشته پذیرش بهتری در دانشگاههای اروپا دارد، یعنی دانشآموز ۱۸-۱۷ ساله در این رابطه تحقیق کرده است که بهراحتی بعد از لیسانس از ایران خارج شود.
نیکنژاد به این نکته هم اشاره میکند که ارزشگذاری براساس نمره چندان هم درست نیست: «من با ارزیابیهای کمی موافق نیستم، چون با پدیده نمرهسازی برای ارتقای سطح مدرسه هم مواجه هستیم و نمیتوان چندان به ارزیابیهای نمرهای اعتماد کرد.»
او ادامه میدهد: «۸۵ درصد مدارس ما دولتی عادی است و بقیه غیرانتفاعی یا مدارس برند مثل سمپاد. ۸۵-۸۰ درصد مدارس ما بودجهای که از دولت میگیرند صرف حقوق کارکنان و هزینههای جاری مثل آب، گاز و برق میکنند، یعنی بودجهای قابل توجه برای کیفیت آموزش نداریم. وزیر آموزشوپرورش هم میگوید ۹۸ درصد بودجه صرف هزینههای جاری میشود. نرم جهانی ۸۰-۷۵ درصد کل بودجه آموزش است و بقیه باید صرف کیفیتبخشی دانشآموز و معلم شود.»
فروغ تیموریان، جامعهشناس و مدرس کنکور، معتقد است: «میانگین معدل در دروس نهایی در اکثر بچههای پایه دوازدهم در این چند سال بهشدت کاهش پیدا کرده که اولین دلیلش بیانگیزگی و بیعلاقگی است. دورنمایی که تحصیل ایجاد میکند این روزها اصلا جذاب نیست. بازار سرمایه و سرمایهگذاری باعث شده بچهها انگیزهشان صرف سرمایهگذاری، پول درآوردن و راههای میانبر برای رسیدن به ثروت شود.»
بیانگیزگی بین دانشآموزان و به مراتب بدترش بین معلمها وجود دارد. معلمها دغدغه معیشت دارند؛ معلم وقتی میبیند ماهیانه ۷ میلیون حقوق میگیرد، میگوید چرا باید اینقدر انرژی بگذارم؟ این معلم انگیزهای برای ارتقای دانش خود هم ندارد.
این مدرس جامعهشناسی درباره نسل دهه هشتادیها میگوید: «به جرات میتوان گفت ۷۰ تا ۸۰ درصد آنها به فکر مهاجرت هستند. هرچه درباره قبولشدن در دانشگاه و شرط معدل میگوییم، ذهنیت غالب آنها این است که کدام رشته پذیرش بهتری در دانشگاههای اروپا دارد، یعنی دانشآموز ۱۸-۱۷ ساله در این رابطه تحقیق کرده است که بهراحتی بعد از لیسانس از ایران خارج شود.
او معتقد است مشکلات مجازیشدن کلاسها در دوران کرونا روی نمره و معدل خیلی تاثیر گذاشت، با این حال میگوید: «یکی دیگر از مسائل این است که پدر و مادرهای دهه ۸۰ اکثرا تحصیلکرده هستند و بار بخشی از درسها بر دوش پدر و مادرهاست. در گذشته تمام کار مدرسه و درس و کلاس بر عهده دانشآموز بود. دانشآموز اگر کارهای مدرسهاش را خودش انجام دهد، سطح عملیاش بالاتر میرود، در غیر این صورت چیز زیادی یاد نمیگیرد.»
عدمتخصص بعضی از دبیرها در نحوه تدریسکردن از دیگر عواملی است که تیموریان به آن اشاره میکند: بیانگیزگی بین دانشآموزان و به مراتب بدترش بین معلمها وجود دارد. معلمها دغدغه معیشت دارند؛ معلم وقتی میبیند ماهیانه ۷ میلیون حقوق میگیرد، میگوید چرا باید اینقدر انرژی بگذارم؟ این معلم انگیزهای برای ارتقای دانش خود هم ندارد. به علاوه در میان دبیرها نیروهای غیرمتخصص زیاد داریم. ورود معلم بیتجربه که آموزش ضمن خدمت ندیده باشد، باعث میشود دانش او بهروز نشود و در نتیجه محتوایی که به دانشآموز ارائه میدهد هم کیفیت خوبی نداشته باشد.