به همین دلیل است که مسئولان فدراسیون فوتبال به نوبت در تلویزیون حاضر میشوند و به گونهای از کارلوس کیروش و عملکردش دفاع میکنند که گویی مخاطبان ایرانی جام جهانی دیگری را دیدهاند یا تلویزیون مسئولان ورزش ایرانی مواردی را به تصویر کشیده که تلویزیون مردم در پخش آنها کوتاهی کرده است
با پایانیافتن کار تیم ملی فوتبال ایران در رقابتهای جام جهانی ۲۰۲۲ قطر گمانهزنی درباره سرنوشت نیمکت تیم ملی همچنان ادامه دارد. این گمانهزنی دلایل مشخصی دارد؛ اول اینکه قرارداد کارلوس کیروش و کادرش با ایران تا پایان جام جهانی بوده و حالا به اتمام رسیده و مورد دیگر اینکه همین تیم در قطر نتایج خوبی نگرفته و خیلی زود از مرحله گروهی، مثل همیشه و برخلاف وعدههای اخیر، حذف شده است.
البته این گمانهزنی بیشتر مربوط به رسانههاست؛ چون از قرار معلوم مسئولان وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال تصمیمشان را برای ادامه همکاری با این مرد پرتغالی گرفتهاند و فقط منتظر گذر زمان هستند تا از فشار رسانهای برای انتخاب مجدد کیروش بهعنوان سرمربی تیم ملی تا پایان جام ملتهای ۲۰۲۳ کاسته شود. حمایت از کیروش هم فرایند مشخصی طی کرده که بنایش را وزیر ورزش گذاشته، محمدمهدی نبی و مهدی تاج آن را پروراندهاند و دوباره وزیر ورزش بر آن صحه گذاشته است. تفاوتش فقط در این است که بهتازگی با احتیاط درباره تمدید قرارداد کارلوس کیروس صحبت میشود و قیدهایی مانند «اگر» به اول اظهاراتشان درباره این مرد پرتغالی اضافه شده است.
اصرار عجیب این جمع ایرانی برای تأمین منافع دوباره کارلوس کیروش در حالی شکل گرفته که کیروش دستاورد فنی برای تیم ملی ایران در دهه اخیر نداشته است. این مربی با وجود دانش فنی برای ساختن تیمی با دیسیپلین و تا حدودی منسجم، شانسی برای اعطای افتخار به فوتبال ایران نداشته است. او پنج تورنمنت مهم را بهعنوان سرمربی در تیم ملی ایران کار کرده که هرگز توفیقی در آنها نداشته است. «توفیق» یا «دستاورد» درباره تیم ملی ایران معنی بسیار خاصی دارد: یعنی اینکه نه ایران را در جام ملتهای آسیا قهرمان کرده و نه اینکه توانسته این تیم را از مرحله گروهی جام جهانی بالا ببرد.
ایران با کیروش در دو جام ملتها با قبول شکست برابر تیمهای عراق و ژاپن فرصت حضور در مراحل مهمتر را از دست داده و در سه دوره از جام جهانی، حسرت صعود به مرحله حذفی را به دل فوتبال ایران باقی گذاشته است. اتفاقات اخیری که کیروش با تیم ملی در جام جهانی رقم زده که از همه بدتر است؛ او در سادهترین گروه تیمهای آسیایی فقط سه امتیاز کسب کرد و سنگینترین شکست تاریخ ایران در بازیهای رسمی را با ششتایی شدن مقابل انگلیس رقم زده است.
از سوی دیگر، برابر آمریکا، تیمی که حرف زیادی در فوتبال دنیا ندارد، در شرایطی که فقط به یک امتیاز نیاز داشت، با یک گل مغلوب شد تا ارنج پرحرفوحدیث و تعویضهای عجیبش دوباره محل سؤال شود. یک برد برابر ولزی که بعد از سالها برای اولین بار به جام جهانی صعود کرده بود؛ تنها نکته مثبت حضور سهباره کارلوس کیروش با ایران در جام جهانی بود. نتایج ایران در جام جهانی به گونهای رقم خورد که فاصله با تیمهای قدرتمند آسیا بهخوبی حس شد. ژاپن، کره و استرالیا به دور بعدی جام جهانی رفتند و عربستانِ حذف شده هم نتایج بهمراتب بهتری در مقایسه با ایران کسب کرد. تنها تیم آسیایی که نتیجهای بدتر از تیم کارلوس کیروش در ایران گرفته قطر میزبان بود که چندان نقدی بر آنها با توجه به تجربهشان در جام جهانی نمیتوان داشت.
حال با مرور همین اتفاقات و کارنامه بدون «دستاورد» کیروش در تیم ملی و البته قراردادهای بعضا سنگینی که او با فوتبال ایران داشته، باید تردید کرد که چطور هنوز این مرد پرتغالی از وزارت گرفته تا فدراسیون فوتبال، مدافعانی دارد که حاضر میشوند منافع او را تأمین کنند.
دراینبین شاید بتوان اتفاق رخداده در جام جهانی را دخیل در چنین تصمیماتی دانست. ایران جام جهانی متفاوتی را سپری کرد و کارلوس کیروش در کنفرانسهای خبری در تلاش بود تا خوشایند مسئولان دولتی ایران صحبت کند. همین موضوع حالا تبدیل به یک «اصل» شده که به کیروش «پاداش» دیگری داده و قراردادش را تأمین کنند. جالب آنکه این عده که اتفاقا در ردیف اول چهرههای تصمیمگیر هستند، چشمشان را روی واقعیت فوتبالی و فنی کیروش بسته و فقط به فکر قانعکردن مخاطب هستند که کیروش هنوز بهترین گزینه برای فوتبال ایران است.
برای بیشتر روشنشدن بحث میتوان به حرف مدافعان کارلوس کیروش از وزیر ورزش تا رئیس فدراسیون فوتبال برگشت. اولی یعنی وزیر ورزش، چندین بار به طور آشکار و هویدا از تمدید قرارداد کارلوس حمایت کرده است. او چند بار پیش از شروع جام جهانی و چند بار هم بعد از جام جهانی از این مرد پرتغالی حمایت کرده است. وزیر ابتدا و پیش از برگزاری جام جهانی، زمانی که کارلوس کیروش جوابهای دلربایی به خبرنگاران انگلیسی میداد، از او حمایت کرد و گفت که این مربی را کنار نخواهد گذاشت. «کیروش این روزها نشان داد که باغیرت و شجاع کنار تیم ملی ایستاده است و متعصب کار خود را دنبال میکند. به او افتخار میکنم که موضع صریح خود را برابر رسانههای خارجی مشخص کرد. ما کنار کیروش هستیم و او را کنار نخواهیم گذاشت. امیدوارم با درخشش در بازی اول جام جهانی دل مردم عزیز کشورمان را شاد کنند».
شاید همین چند جمله بهخوبی وضعیت کیروش را در فوتبال ایران مشخص کند. وقتی وزیر ورزش بعد از اظهارنظر کیروش در کنفرانس خبری میگوید به او افتخار میکند و این مرد پرتغالی را حفظ میکند، حجت تمام میشود. گو اینکه صحبتهای وزیر بعد از جام جهانی هم اگرچه به قطعیت قبل از آن نبود؛ ولی پر از نشانه و دلیل برای حفظ او بود. حمید سجادی چند وقت پیش در پاسخ به این سؤال که موافق تداوم حضور کارلوس کیروش است یا خیر؟ گفت: «ما در وزارت ورزش بله. ما ممنون زحماتش هستیم. من مفصل با کیروش صحبتهای زیادی داشتم؛ اما نه درباره کارهای تخصصیشان. درباره بحث تخصصی من و همکارانم هیچگاه در هیچ فدراسیونی در مسائل فنی ورود نمیکنیم. ما وظایف نظاراتی را انجام میدهیم؛ اما در موارد فنی و حتی انتخاب کادر فنی هیچگاه دخالتی نداشتیم. باوجوداین اگر نظر ما را بخواهند، حتما نظر مثبت و حمایتیمان است... اگر یک فدراسیون مانند فوتبال تصمیم فنی گرفت؛ مثل آوردن کیروش، وظیفه ما این است که حمایت کنیم تا زمان تلف نشود. مثلا امروز فدراسیون فوتبال میگوید مجدد در خدمت کیروش باشیم، حتما ادلهای دارند و در این زمینه بررسی صورت گرفته و روی آن فکر شده است. اگر غنای فکری و برنامهای روی تصمیمات باشد، حتما حمایت کرده و موانع را از سر راه آن رشته ورزشی برمیداریم و منابع کشور را در اختیارشان قرار میدهیم که نتیجه بگیرند».
وزیر ورزش بهصراحت گفته از کیروش حمایت میکند؛ درعینحال توپ را هم به زمین فدراسیون فوتبال انداخته است. همان فدراسیونی که گویا «حرفشنوی» خوبی از وزارت دارد و پیشتر در مذاکره با مارک ویلموتس، گزینه مدنظر وزارت قبلی، شاهکار نوینی خلق کرد. پس، وقتی وزارت پالس مثبت برای تداوم همکاری با کیروش میفرستد، این بار برای مهدی تاج و رفقایش در فدراسیون فوتبال خیلی سخت است که بخواهند تصمیمات شجاعانهای مانند قطع همکاری، برای همیشه، با این مرد پرتغالی بگیرند.
شاید به همین دلیل است که مسئولان فدراسیون فوتبال به نوبت در تلویزیون حاضر میشوند و به گونهای از کارلوس کیروش و عملکردش دفاع میکنند که گویی مخاطبان ایرانی جام جهانی دیگری را دیدهاند یا تلویزیون مسئولان ورزش ایرانی مواردی را به تصویر کشیده که تلویزیون مردم در پخش آنها کوتاهی کرده است.
مثلا محمدمهدی نبی، کار کیروش در دفاعکردن را با دیدیه دشان، سرمربی تیم فرانسه، یکی از فینالیستهای جام جهانی همردیف میکند و میگوید: «مگر تیم ملی فرانسه دفاع نمیکند و روی ضدحمله گل نمیزند؟!». از سوی دیگر، او یک نظرسنجی را هم که عنوان میکند مردم مخالف ادامه همکاری با کیروش هستند، «ربات» و فاقد ارزش میخواند. بعد هم به گونهای از برد برابر ولز صحبت میکند که انگار ایران یکی از پنج تیم برتر دنیا را در هم کوبیده است: «توانستیم فضای تیم ملی را بهگونهای آماده کنیم که عادیسازی انجام شود که نتیجه آن موفقیت تیم ملی مقابل ولز بود. من خیلی فنی نیستم؛ اما دیدار ملی ما با ولز بهویژه در نیمه دوم به اذعان همه جامعه ورزش و کشور دیدار متفاوتی بود که در ۳۰ سال اخیر از تیم ملی شاهد نبودیم».
او نهایتا شکست بد برابر آمریکا را هم گردن بازیکنان میاندازد، به این امید که خدشهای به دوست دیرینهاش یعنی کارلوس وارد نشود. «اولین جام جهانی بود که دیدم بچهها قدرت بدنیشان حتی مقابل آمریکا هم بسیار خوب بود، در نیمه اول حداقل دو بازیکن ما آماده نبودند. نیازی نیست اسم ببرم. در واقع تیم ملی شاید در نیمه اول مقابل آمریکا ۸ یا ۹نفره بازی میکرد. وقتی در نیمه دوم تعویض شد، تیم راه افتاد و خوشبختانه میدان را از آمریکا در نیمه دوم گرفتیم. بچهها هم هرچه داشتند، در زمین گذاشتند. اگر سامان قدوس صبر و توپ را کنترل میکرد و توپ را وارد دروازه میکرد، بازی را یک بر یک تمام و صعود میکردیم. در هر صورت آنالیز کیروش از این بازی صحیح بود».
نهایتا وقتی صحبتهای نایبرئیس نمیتواند فضا را برای برگرداندن کیروش مهیا کند، خود رئیس وارد گود میشود و با ادبیاتی سراسر جنجالی، از کارلوس کیروش دفاع میکند و او را همچنان یکی از گزینههای اصلی نیمکت تیم ملی میداند. تاج میگوید بعد از جام جهانی با کارلوس صحبت کرده و میگوید او توقعاتی دارد که باید برآورده شود. جایی دیگر از تصمیمات کیروش در جام جهانی دفاع میکند و میگوید «درست» بوده است. نهایتا هم یک «شو» به راه میافتد که کیروش تنها گزینه تیم ملی نیست و چند گزینه دیگر، که با مرور آنها میتوان پی برد برای رد گمکنی است، به این فهرست اضافه میشود.
بهاینترتیب، به نظر میرسد همه این پازلها به گونهای کنار هم چیده شده تا کارلوس کیروش با بستن یک قرارداد مالی خوب دیگر به تیم ملی ایران برگردد و احتمالا با کسب یک نتیجه بد دیگر در تورنمنتی مهم، فرصت پیشرفت از فوتبال ایران یا فرصت تجربه یک سرمربیگری دیگر را از بین برده و به تعویق بیندازد. در چنین شرایطی رواست با دقت بیشتری چهرههای تصمیمگیر و آنهایی را که در زمین تأمین منافع کارلوس کیروش بازی میکنند، با دقت بیشتری زیر ذرهبین گرفت....