یک جامعهشناس میگوید: «برای ازدواج میشود توصیه کرد اما نمیشود از طرف حکومت برای آن بخشنامه صادر کرد.»
«باید کاری کنیم که دختران و پسران دهه شصتی باهم ازدواج کنند.»، این جدیدترین اظهارنظر درباره ازدواج و فرزندآوری است. تلاشی که بهنظر میرسد در ادامه قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت باشد.
به گزارش خبرآنلاین؛ امیرحسین بانکیپور، نماینده مجلس درباره ایده ازدواج دهه شصتیها با یکدیگر گفته که «اگر جمعیت دهه شصتی ما از دوران باروری عبور کنند دیگر نمیتوان در این زمینه کاری کرد. طبق آمار از ۳۵ سالگی نرخ باروری تقریبا قطع میشود و قشر دهه شصت به زودی از این چرخه خارج میشوند، باید نرخ باروری را بالای نرخ جانشینی ببریم.»
این نماینده مجلس برای جلوگیری از خروج دهه شصتیها از چرخه ازدواج و باروری گفته که «چند پیشنهاد و راهکار برای رسیدن به این هدف دارم. در وهله اول باید کاری کنیم که دختران و پسران دهه شصتی باهم ازدواج کنند؛ تعداد چهار میلیون دویست هزار دهه شصتی و دهه پنجاهی مجرد در کشور داریم که نیمی دختر و نیمی پسر هستند، اگر دو میلیون نفر آنها با هم ازدواج کنند و صاحب دو فرزند شوند عدد قابل توجهی به جمعیت اضافه میشود.»
اما سعید معدنی، جامعهشناس دراینباره به خبرآنلاین میگوید: «اظهار نظرها درباره ازدواج دهه شصتیها با یکدیگر مانند همان طرحهایی است که فقط حرف میزنند و هیچ اندیشهای در آن وجود ندارد، پیشنهاد ازدواج دهه شصتیها با یکدیگر به چند دلیل نشدنی است. اول اینکه درباره مسائل شخصی و فردی نمیشود بخشنامه صادر کرد.»
او ادامه میدهد: «کسی نمیتواند درباره مسئله فرزندآوری و ازدواج راهحلهای دستوری ارائه دهد، این مسئله حتی صرفاً مربوط به مسائل اقتصادی هم نمیشود، چراکه در آن تاثیر شرایط روانی و اجتماعی اهمیت دارد.»
با این وجود بانکیپور معتقد است ارائه امتیاز و تسهیلات میتواند سببساز افزایش موارد ازدواج شود: «اگر تسهیلاتی که در قانون جوانی جمعیت برای فرزند سوم و چهارم در نظر گرفته شده در قانون برنامه هفتم به فرزند اول زوجین قبل از سال ۱۳۷۰ تعلق بگیرد و شرایط تسهیلات و مشوقها هم سادهتر شود کمک کننده خواهد بود.»
این درحالیست که معدنی به خبرآنلاین میگوید: «ازدواج تشویقی نیست، شاید با تشویق کردن و ارائه تسهیلات، افراد بهصورت سوری با یکدیگر ازدواج کنند اما ممکن است بعد از مدتی که از امکانات و تسهیلات ازدواج استفاده کردند مجدد از یکدیگر جدا شوند، چراکه ازدواجشان براساس علاقه مشترک و متقابل شکل نگرفته است و احتمالاً برای دریافت امتیازات و بستههای تشویقیِ ازدواج بوده است. البته برای ازدواج میشود توصیه کرد اما نمیشود از طرف حکومت برای آن بخشنامه صادر کرد.»
این جامعهشناس در ادامه دلایل خود برای ناکارآمد بودن پیشنهاد ازدواج دهه شصتیها با یکدیگر بیان میکند: «بخش زیادی از دهه شصتیها که ازدواج کردند بعداً طلاق گرفتند و وارد تجرد شدند، برای اینکه در طول تاریخ ایران، دهه شصت بهخاطر انفجار جمعیتی که داشت یک استثنا بود، و افزایش جمعیت غیرطبیعی، با منع جلوگیری از فرزندآوری در آن وجود داشت، اما همین مسئله سبب شد مسائل زیادی هم برای خود نسل دهه شصتیها بوجود بیاید که سرخوردگیهای زیادی داشتند و هم برای نسلهای آینده مشکلاتی ایجاد کرد، چراکه متناسب با انفجار جمعیتی که رخ داد جامعه نتوانست خدمات مناسبی مانند اشتغال و مسکن به آنها بدهد.»
معدنی در پایان یادآور میشود: «از طرفی برخی از افراد در این گروه سنی، از سن چهل سال عبور کردهاند به وضعیت تجرد قطعی فکر میکنند و چندان نزدیک به ایده ازدواج نمیشوند. بنابراین با وجود افزایش سن این گروه از جامعه، و همچنین مشکلات پیرامون آنها پیچیدن نسخه دستوری و بخشنامهای برای ازدواج اقدام کارشناسیای نیست.»