شمال اروپا یکی از این مناطق است؛ تاریخ این ناحیه پر از رازها، وقایع جالب توجه و چیزهای غیرمنتظره است. شاید وقتی اسم «ایرلند» را میشنوید اصلا ذهنتان به سمت آثار باستانی و تاریخ نرود، اما شاید با خواندن این مطلب دیدگاهتان کمی تغییر کند. در اینجا چند مورد از جالبترین واقعیتهای تاریخی و باستانشناسی مربوط به کشور ایرلند را معرفی کردهایم.
در این مطلب برخی از جالبترین کشفیات باستانشناسی ایرلند را مرور میکنیم، از غنایم جنگی ناوگان اسپانیایی آرمادا گرفته تا پادشاهنمایان سربریده و طلای گرانبهایی که دزدان خردهپا آن را با «آشغال» اشتباه گرفتند.
به گزارش فرادید، بیشتر ما با کشفیات باستانشناسی در جاهایی مثل مصر و یونان تا حدی آشنایی داریم. اما مناطق زیادی در دنیا هست که گذشتههای شگفتانگیز و رازآلودشان هنوز برای ما چندان شناخته شده نیست.
شمال اروپا یکی از این مناطق است؛ تاریخ این ناحیه پر از رازها، وقایع جالب توجه و چیزهای غیرمنتظره است. شاید وقتی اسم «ایرلند» را میشنوید اصلا ذهنتان به سمت آثار باستانی و تاریخ نرود، اما شاید با خواندن این مطلب دیدگاهتان کمی تغییر کند. در اینجا چند مورد از جالبترین واقعیتهای تاریخی و باستانشناسی مربوط به کشور ایرلند را معرفی کردهایم.
کشتی جیرونا پس از برخورد با صخرهها در شب ۲۶ اکتبر ۱۵۸۸ نزدیک قلعهی دانلوس، در شهرستان آنتریم (ایرلند شمالی) غرق شد. تنها ۹ نفر از ۱۳۰۰ ملوانِ روی کشتی زنده ماندند. لاشه کشتی تا سال ۱۹۶۷ دستنخورده باقی مانده بود تا اینکه غواص بلژیکی؛ رابرت استانوئی و تیمش در بستر تیرهی دریا کشفی تکرارنشدنی کردند: این لاشه فقط لاشهی یک کشتی نیروی دریایی اسپانیا نبود، بلکه گنجی بود که سالها کشفنشده به حال خود رها شده بود.
این غواص و تیمش بدون داشتن هیچ حقی برای انجام این تحقیقات به محلیها گفتند در حال فیلمبرداری از اکوسیستم زیرآبی اطراف گذرگاه ساحلی هستند. با این حال، وقتی در حال بیرون کشیدن یک توپ بزرگ بودند شناسایی شدند. استانوئی میگوید: «جنجال بپا شد ... روزنامهی بعدازظهر در صفحه نخست خبر را با عنوان «طلا» منتشر کردند ... ما از هجوم توریستها شگفتزده شدیم.» در میان صدها سکهی طلا و نقره، سنگها و جواهرات باارزش، گلسینهی خیرهکنندهای پیدا شد که عنوان «سمندر جیرونا» را روی آن گذاشتهاند.
سال ۲۰۰۹، پس از این که دو دزد به داروخانهی شیهان در استروکتاون، راسکامِن دستبرد زدند، گاوصندوق آن را با محتوای به ظاهر بیارزشی که داشت درون یک سطل بزرگ زباله روباز در دوبلین انداختند. آنها خبر نداشتند درون این گاوصندوق یک گردنبند طلای ۵۰۰۰ ساله از دیدها پنهان مانده است: «آن دزدها با دوراندختن این گنج از روی ناآگاهی، یک فرصت تکرارنشدنی را از دست دادند.» این جواهر ۷۸ گرمی به شکل هلال ماه با دو دایره طلا احتمالاً به یکی از پادشاهان ایرلند تعلق داشته است. سال ۱۹۴۵، هوبِرت لانون این گردنبند را به پاتریک شیهان داروساز استروکتاون داد. او این گردنبند را حین بریدن چمنهای نزدیک کوگالبِگ کشف کرده بود. برای شیهان این گردنبند مثل یک میراث خانوادگی بود.
در ماه ژوئن ۲۰۱۳، کارگرانی که مشغول بتنریزی در چاله آب آسیبدیده در اثر آتشسوزی در شهر کَریکانشو (در ایرلند) بودند، کشف حیرتانگیزی کردند. آنها در یک صبح عادی دوشنبه مشغول بلند کردن تختههای کف قدیمی بودند که ردیفی از سکههای درخشان نظرشان را جلب کرد. یک کارگر که خیال میکرد آنها ارزشی ندارند، مشتی از آنها را روی زمین پرت کرد. اما همکاران او پس از تمیز کردن سکهها ۷۷ گینی (سکه طلا معادل ۲۱ شیلینگ) و چهار نیم گینی شمردند که قدمتشان از سال ۱۶۶۴ (چارلز دوم) تا ۱۷۰۱ (ویلیام سوم) بود. این سکهها که همگی سالم مانده بودند با استفاده از طلای آفریقایی در بریتانیا ضرب شدند و با دستمزد بیش از ۵ سال یک کارگر کشاورزی برابر بودند.
در فوریهی ۲۰۰۳ در شهرستان میث، بقایای مرد کلونیکاوان از ماشین برش ذغالسنگ به زمین افتاد. حدود ۲۳۰۰ سال پیش، مرد بیچاره دونیم شده و سرش بریده شده بود، جمجمهاش سوارخ شده و بینیاش شکاف خورده بود. موهایش به سبک مردمان موهاکی روی سرش پیچیده شده بود و با ژلی از صمغ درخت کاج در جای خود مانده بود. سه ماه بعد، نیمتنه و دستان مرد جوان دیگری ۲۵ مایل آنطرفتر در شهرستان اُفالی (در ایرلند) پیدا شد. مرد کروگان پیر با دو متر قد، غولپیکر بود. بدن او با ناخنهای مانیکورشده آنقدر خوب مانده بود که لازم بود تحقیقاتی در مورد احتمال وقوع قتل آغاز شود. اِمانون کِلی، از موزهی ملی ایرلند باور دارد که هر دو مرد کاندیدهای ناکام پادشاهی بودند. نوک سینهی آنها پیش از کشتن و قرار دادنشان در باتلاق بریده شده بود تا فاقد صلاحیت فرمانروایی شوند.
سال ۲۰۱۱، چمنزنان تولامور از دیدن یک بشکهی کوچک در عمق ۲ متری زیر زمین حیرتزده شدند. وقتی درب این بشکه با بیل باز شد، درون آن ۴۵ کیلوگرم کره بود. پیش از ظهور یخچالهای مدرن، باتلاقها برای حقط غذاهای فاسدشدنی ایدهآل بودند. اما از آنجا که چربی موجود در کره به تدریج تجزیه میشود، یک بافت سخت به رنگ سفید مایل به زرد با بوی پنیر به خود میگیرد. کره باتلاق بیش از ۴ هزار سال در ایرلند رواج داشته است. بشکههای کوچک کره احتمالاً پیشکشی به خدایان یا راهی برای حفاظت از منابع باارزش بودند.