علیرضا سلیمی در تذکری شفاهی در جلسه علنی دیروز مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: «به مسئولان چینی و رئیسجمهور چین هشدار میدهم که فریب عروسکهای کوکی کشورهای حاشیه خلیج فارس را نخورند. رئیسجمهور چین در این سفر نشان داد بیش از آنچه تصور میشد ساده است. جزایر سهگانه ایرانی بوده، هست و خواهد بود و هرکسی بخواهد نسبت به این موضوع ورود کند با برخورد قاطع جمهوری اسلامی ایران مواجه خواهد شد».
سفر شی جینپینگ، رئیسجمهور چین، به عربستان سعودی، صدور بیانیه مشترک با ریاض و نیز حضور در نشست سران شورای همکاری خلیج فارس که به بیانیه ضد ایرانی ختم شد و نیز امضای پکن با ادعای مالکیت امارات بر جزایر سهگانه عملا به سلسله واکنشهایی در داخل کشور منجر شده است که از جمعه تا به اکنون ادامه دارد.
به گزارش شرق، در تازهترین دور این واکنشها حتی نمایندگان تندروی مجلس یازدهم نیز پکن را به سیبل انتقادهای خود بدل کردهاند. در این رابطه مجتبی ذوالنوری در تذکری شفاهی در جلسه علنی دیروز (یکشنبه) مجلس، بیان کرد: «به مسئولان چینی تذکر میدهم که خود را در مسیر کجی که صهیونیستها و محور عبری - عربی طراحی کردهاند، قرار نداده و به مسیر درست بازگردند».
علیرضا سلیمی در تذکری شفاهی در جلسه علنی دیروز (یکشنبه) مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: «به مسئولان چینی و رئیسجمهور چین هشدار میدهم که فریب عروسکهای کوکی کشورهای حاشیه خلیج فارس را نخورند. رئیسجمهور چین در این سفر نشان داد بیش از آنچه تصور میشد ساده است. جزایر سهگانه ایرانی بوده، هست و خواهد بود و هرکسی بخواهد نسبت به این موضوع ورود کند با برخورد قاطع جمهوری اسلامی ایران مواجه خواهد شد».
وی در ادامه اظهار کرد: «دولت چین به پیمان شانگهای پایبند باشد؛ در بند دو پیمان شانگهای به تمامیت ارضی ایران اشاره شده است.ای کاش رئیسجمهور چین با مشاوران خود مشورت میکرد و متوجه میشد در اساسنامه پیمان شانگهای چه مواردی گنجانده شده است».
در عین حال محمدرضا احمدی، نماینده مردم رشت در مجلس شورای اسلامی، در جلسه علنی دیروز یکشنبه در تذکری اظهار کرد: «از خانه ملت به دولت چین تذکر میدهم که مواظب اظهارنظر خود درخصوص تمامیت ارضی کشور قدرتمند ایران باشد».
وی تصریح کرد: «ایران قدرتمند در هشت سال دفاع مقدس به تمام ابرقدرتهای جهانی نشان داد که اجازه نخواهد داد وجبی از خاکش در طمع دیگران قرار گیرد». همچنین سلمان اسحاقی، نماینده قائنات، در تذکری با اشاره به بیانیه مشترک چین و عربستان گفت: «ما درباره مبادلات اقتصادی بین کشورها و بین چین و عربستان ناراحت نیستیم، فقط توصیهای به سرمایهگذاران چینی میکنم که مقداری احوالات خاشقجی را بخوانند و مراقب ابزارآلاتی باشند که هنوز در دست بنسلمان است و از خودشان حفاظت کنند».
علاوه بر پارلماننشینها، دولت سیزدهم هم نیز دست به واکنش زد. در این زمینه روز شنبه ناخرسندی ایران از طریق وزارت امور خارجه نسبت به برخی از بندهای بیانیه مشترک چین و شورای همکاری خلیج فارس از جمله مسائل مطرحشده درباره تمامیت ارضی ایران، به سفیر چین اعلام شد.
در دیدار روز شنبه ۱۹ آذر که با احضار سفیر چین و ملاقاتش با دستیار آسیا و اقیانوسیه وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران همراه بود، تهران نسبت به ورود بیانیه مذکور «بیانیه مشترک چین و شورای همکاری خلیج فارس» به موضوع تمامیت ارضی ایران ابراز ناخرسندی شدید کرد و تأکید شد جزایر سهگانه ایرانی خلیج فارس جزء لاینفک تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران است که مانند هر بخش دیگر از سرزمین ایران هرگز موضوع مذاکره با هیچ کشوری نبوده و نخواهد بود.
سفیر چین نیز با تأکید بر احترام کشورش به تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران، در توضیحات اهداف سفر رئیسجمهور کشورش به ریاض، این سفر را در راستای کمک به صلح و ثبات در منطقه و بهرهگیری از گفتگو به عنوان ابزاری برای حل مشکلات دانست.
سفیر چین سیاست خارجی کشورش در منطقه را مبتنی بر توازن دانسته و مبادلات پیشبینیشده دیپلماتیک از جمله سفر معاون نخستوزیر چین به ایران در روزهای آینده را مؤید این رویکرد اعلام کرد. البته ناصر کنعانی، سخنگوی دستگاه سیاست خارجی هم شنبه ضمن ابراز تعجب از درج برخی مطالب در بیانیه مشترک شورای همکاری خلیج فارس و چین، یادآور شد که مذاکرات رفع تحریمهای غیرقانونی، منحصر به موضوع هستهای ایران و با طرفهای شناختهشده بوده و تجربه نشان داده در همان مسیر میتواند پیش برود. مضافا آنکه جمهوری اسلامی ایران همیشه برای دستیابی به یک توافق منصفانه و پایدار در این مسیر آماده بوده و هست.
کنعانی با اشاره به دیدار دیروز (یکشنبه) سفیر چین با دستیار آسیا و اقیانوسیه وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، اظهار کرد: در این ملاقات نسبت به ورود بیانیه مذکور به موضوع تمامیت ارضی ایران ابراز ناخرسندی شدید شد و تأکید شد جزایر سهگانه ایرانی خلیج فارس جزء لاینفک تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران است که مانند هر بخش دیگر از سرزمین ایران هرگز موضوع مذاکره با هیچ کشوری نبوده و نخواهد بود.
سفیر چین نیز با تأکید بر احترام کشورش به تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران، در توضیحات اهداف سفر رئیسجمهور کشورش به ریاض، این سفر را در راستای کمک به صلح و ثبات در منطقه و بهرهگیری از گفتگو به عنوان ابزاری برای حل مشکلات دانست.
سفیر چین سیاست خارجی کشورش در منطقه را مبتنی بر توازن دانسته و مبادلات پیشبینیشده دیپلماتیک از جمله سفر معاون نخستوزیر چین به ایران در روزهای آینده را مؤید این رویکرد اعلام کرد.
حسین امیرعبداللهیان هم شنبهشب در توییتی در واکنش به بیانیه مشترک چین و شورای همکاری خلیج فارس و ادعاهای مطرحشده در آن بیانیه نسبت به جزایر سهگانه ابوموسی، تنب کوچک و تنب بزرگ نوشت: «جزایر سهگانه ابوموسی، تنب کوچک و تنب بزرگ در خلیج فارس، اجزای جداییناپذیر خاک پاک ایران است و به این مام میهن تعلق ابدی دارند. در ضرورت احترام به تمامیت ارضی ایران با هیچ طرفی تعارف نداریم».
در کنار این واکنشها، عضو شورای اطلاعرسانی دولت در واکنش به بیانیه مشترک چین و شورای همکاری خلیج فارس تأکید کرد که استقلال سیاسی ایران ابدا تعارفبردار نیست.
در یادداشت توییتری احسان صالحی، عضو شورای اطلاعرسانی دولت، آمده است: «استقلال سیاسی ایران ابدا تعارفبردار نیست. فراخوان سفیر چین و اعلام موضع و وادارکردن مقام چینی به تأکید بر احترام به تمامیت ارضی ایران، تفهیم این واقعیت است که استقلال سیاسی ایران ابدا تعارفبردار نیست. چین باید بفهمد برای بازی با اعصاب آمریکا و دلبری از نوامیس منطقهای آن، حق بازی با کارت ایران را ندارد».
هرچند مجموعه واکنشهای تهران از جمعه تا به اکنون از سوی چینیها به نسبت ایران جدی تلقی نمیشود و تنها محدود به تذکر و انتقاد شفاهی است، اما بسیاری از تحلیلگران معتقدند سفر سهروزه شی به عربستان و حضور او در نشست شورای همکاری خلیج فارس نشان از یک پوستاندازی جدی در مناسبات منطقهای ریاض و توازنبخشی در سیاست خارجی فرامنطقهای سعودیها با محوریت پکن – واشنگتن با هدف استفاده از ظرفیتهای هر دو ابرقدرت تجاری دارد.
در این میان نکته مهمتر ناظر به زاویه نگاه جدید چین و بهویژه شی به غرب آسیاست؛ زاویه نگاهی که چندان بر منافع تهران منطبق نیست. بااینحال طیفی از تحلیلگران کماکان بر این باورند که چین در قبال ایران تغییر رفتاری انجام نداده است و آنچه تغییر پیدا کرده به عربستان بازمیگردد.
در این رابطه جلال میرزایی میگوید که باید مسئله را از زاویه رابطه چین و عربستان ارزیابی کرد، چراکه از نظر این نماینده سابق مجلس، روابط پکن با کشورهای عربی بهویژه در سفر اخیر شی به منطقه و صدور دو بیانیه با ریاض و شورای همکاری خلیج فارس بر مناسبات چین و ایران اثرات خود را خواهد داشت؛ اما چه شد که چین به سمت همراهی با «اتخاذ سیاست ضد ایرانی» رفت؟ سؤالی است که این تحلیلگر حوزه بینالملل در پاسخش به تحولات داخلی ایران اشاره دارد؛ یعنی اتفاقات اخیر مسئلهای بود که در سایه ارزیابی میرزایی به یک بحران در سیاست خارجی ایران منجر شده است، هرچند او بنبست در مذاکرات احیای برجام، اوجگیری اختلافات با آژانس بعد از قطعنامه شورای حکام و نیز ارسال پهپاد به روسیه را هم در این بحرانزایی بیتأثیر نمیداند.
با این وضعیت آنچه این نماینده ادوار در ادامه گپوگفتش بر آن صحه میگذارد، «موضع احساس ضعف تهران، هم در منطقه و هم در صحنه جهانی» است؛ پس با این شرایط طبیعی است که اکنون پکن نگاه سابق را به ایران نداشته باشد. با این حال میرزایی ضمن اذعان به سوءاستفاده چین از وضعیت بغرنج دیپلماتیک ایران برای آنچه او آن را «مفتبری و ارزانبری» چین در تجارت با ایران مینامد، اکنون پکن سعی دارد به جایگزینهای مطمئن در حوزه تجارت جهانی دست یابد.
این نماینده مجلس دهم اگرچه اعتقاد دارد که اکنون چین مهمترین و اولین شریک تجاری ایران است و تهران سعی دارد «نگاه متحد راهبردی را ذیل مناسباتش با چینیها برای خود تعریف کند؛ اما چین در مقام قیاس با مناسبات حدود صد میلیارد دلاری با کشوری مانند عربستان و قرارداد انرژی با قطر و نیز مناسبات کلان و هنگفت تجاری با حاشیه خلیج فارس، منطقا به سمت آنها گرایش خواهد داشت تا تهران». بهویژه آنکه میرزایی به این نکته اشاره دارد که در دوره جدید ریاستجمهوری «شی» رویکرد منفعتطلبانه پکن بیشتر نمود پیدا خواهد کرد؛ چون اعتراضات داخلی چین همزمان با دوره رکود اقتصادی به واسطه دو سال شیوع کرونا در این کشور اکنون پکن را بیش از گذشته به سمت افزایش تجارت جهانی و گسترش مناسبات با کشورهای کلیدی جهان سوق میدهد.
البته این کارشناس نکته مهمتری را گوشزد میکند و آن هم «پرریسکبودن روابط تجاری از نگاه چین و همه کشورهای جهانی با ایران است». تحریم و افزون بر آن نپذیرفتن لوایح FATF، ایران را گزینه ایدئالی برای مناسبات تجاری چین و دیگر کشورها بدل نمیکند؛ بلکه یک گزینه پرریسک است. از آن سو میرزایی سطح روابط تجاری ایران و چین را هم چندان کلان و هنگفت ارزیابی نمیکند. پس بدیهی است که پکن دیگر کشورها را برگزیند و دراینمیان نماینده مجلس دهم «حضور ایران در پیمان شانگهای و قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین» را یک «سرگرمی دیپلماتیک» برای دولت رئیسی میداند؛ چون زمانی که ایران به واسطه تحریمها و مسدودبودن کانال ارتباط مالی حتی «توان پرداخت حق عضویتش به اوپک را ندارد، چگونه خواهد توانست با پیمان شانگهای یا دیگر پیمانها نسبت به افزایش روابط اقتصادی چشم امید داشته باشد؟!». این سؤالی است که میرزایی آن را خطاب به رئیسی مطرح میکند؛ بهویژه آنکه دولت سیزدهم اولویت سیاست خارجی را بر تعامل با همسایگان و کشورهای بلوک شرق به امید بهبود دیپلماسی اقتصادی قرار داده بود.
البته نعمتالله ایزدی در یک شکاف تحلیلی با آنچه میرزایی عنوان کرد بر این باور است که تحولات داخلی ایران در سه ماه گذشته اگرچه بر سیاست خارجی کشور اثرات مخرب خود را داشته است؛ اما در مورد مشخص «سفر شی به عربستان و اتخاذ رویکرد ضدایرانی پکن در این سفر» به این مسئله اشاره دارد که میان این دو موضوع ارتباطی وجود ندارد و این حضور رئیسجمهور چین در منطقه را بیارتباط به اعتراضات کشور میداند؛ چراکه به باور آخرین سفیر جمهوری اسلامی در اتحاد جماهیر شوروی انجام سفری در سطح سران، آن هم سفر رئیسجمهوری چین به کشوری مانند عربستان و برگزاری این سطح از تشریفات به یک فرجه چندماهه نیاز دارد؛ پس از دید ایزدی این سفر قبل از آغاز تحولات ایران در دستور کار بوده است و لزوما هم معنای برنامهریزی پکن برای تقابل با تهران در سایه اعتراضات این سه ماه نیست.
اولین سفیر ایران در فدراسیون روسیه در ادامه تحلیلش روی موضوع مهمتر یعنی تلاش مشترک ریاض و پکن برای بازکردن صفحه جدید در روابط اقتصادی، تجاری و دیپلماتیک تأکید دارد. از این منظر ایزدی بیان میکند که «عربستان در سایه منافعش به دنبال آن است که همزمان با تداوم و گسترش روابط خود با غرب بهخصوص آمریکا به تقویت جایگاه و نفوذش در مناسبات با کشورهای حوزه شرق یعنی روسیه و چین هم بپردازد.
درعینحال چین هم نگاه مشابهی را برای تقویت روابط تجاری با منطقه کلیدی خلیج فارس دارد»؛ اما نکته جالب توجه و تعجبآور که به اذعان این دیپلمات باسابقه کشورمان حتی جای گلایه و اعتراضات شدید ایران را هم دارد، به این موضوع بازمیگردد که چرا چین به بهای تعامل اقتصادی و تجاری با کشورهای حاشیه خلیج فارس با نگاه ضدایرانی آنها از پرونده هستهای گرفته تا نفوذ منطقهای ایران و... همراه شده است و پکن در موضوعی مانند حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه ورود پیدا میکند که به آنها ارتباطی ندارد که اتفاقا هم روی تمامیت ارضی ایران تأکید دارد؟! از این منظر ایزدی بر این باور است که شاید روابط ایران و چین آنقدر مستحکم نبوده است که پکن را از اتخاذ چنین رویکرد ضدامنیتی و ضدمنافع ایران بازدارد.
با این خوانش، سفیر اسبق ایران در فدراسیون روسیه به «چالشها و بحران ژئوپلیتیک چین» اشاره دارد و در این راستا بیان میکند: «وقتی که چین از بحران در دریای جنوبی چین و تایوان گرفته تا بحران در هنگکنگ و... دست به گریبان است و در حالت شکنندهای به سر میبرد، نباید روی موضوع حساسی مانند تمامیت ارضی ایران دست بگذارد و پای بیانیهای را امضا کند که حاکمیت کشور را بر جزایر سهگانه زیر سؤال میبرد. این رویکرد چین با هر نگاه و توجیهی برای ایران پذیرفتنی نیست».
با این نگاه، ایزدی در ادامه گپوگفتش با «شرق» تأکید میکند که «باید رویه ضدایرانی چین با تمرکز بر مسئله حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه به شدیدترین لحن ممکن از سوی دولت و وزارت امور خارجه محکوم شود و پکن را مؤاخذه کنند»؛ چون از دید او اگر تهران با سکوت و مماشات بخواهد این مسئله را مدیریت کند که مبادا روابط تجاری و دیپلماتیک ما با چین دچار خدشه نشود، این امکان وجود دارد که در آینده واکنشها از بیانیهنویسی عبور کرده و رقبا دست به اقدامات عملی علیه تمامیت ارضی ایران بزنند.
با این برآورد، ایزدی انتقاد برخی مسئولان و حتی حملات روزنامههای رادیکال کشور مانند کیهان را که روی بحران مرزی چین در تایوان و دیگر نقاط اشاره دارد، درست و بجا تلقی میکند؛ چراکه تمامیت ارضی کشور موضوع تعارفبرداری نیست. فقدان بدنه باتجربه و کارکشته در دولت سیزدهم و بهویژه دستگاه سیاست خارجی، نکته مهم دیگری بود که ایزدی روی آن دست میگذارد و در همین زمینه اعتقاد دارد که متأسفانه اکنون بدنه وزارت امور خارجه دچار ریزش نیروی کاربلد شده است و به دلیل نبود این نیروها اکنون دستگاه سیاست خارجی، نه توان و نه دانش برخورد با بحران کنونی در سیاست خارجی بهویژه در سه ماه اخیر را ندارد که نهایتا سبب شده است تا کشورهای منطقهای و فرامنطقه، حتی کشوری مانند چین هم به دست به تغییر رویکرد در برابر ایران بزند.
با این انتقاد، ایزدی آسیبشناسی جدیتری را در سیاست خارجی ایران پیش میکشد که ناظر به نقد نگاه به شرق است. از دید آخرین سفیر ایران در شوروی اگر ایران به دلیل بحران با غرب سعی کند تمام تخممرغهای خود را در سبد شرق بگذارد، فینفسه سیاست شکستخوردهای است که نهایتا به این رویکرد ضدایرانی چین علیه ما منجر شده است.
چون به اذعان این دیپلمات باسابقه کشور، زمانی که جمهوری اسلامی ایران تمام درهای سیاست خارجی را بر روی چند کشور معدود مانند چین و روسیه یا هر کشور دیگری محدود کند، طبیعا آن کشورها هم برای ایران گرانفروشی خواهند کرد و هرگونه امتیازی را از ایران خواهند گرفت. از این لحاظ و پس از اقدامات چین در سایه سفر شی به عربستان، ایزدی این هشدار را میدهد که «شاید وقت بازنگری در سیاست نگاه به شرق است».