پلنگ ایرانی یکی از گونههای ایرانی است که به دلیل جمعیت کم آن در کشور از ارزش حفاظتی بالایی برخوردار است. پلنگ ایرانی در زمره گونههای پرچم محسوب میشود بنابراین حفاظت و بهبود شرایط زندگی این گونه بیانگر سلامت اکوسیستم و کارکرد صحیح اجزای آن است. این گونه در بیشترین حالت خود ۱۱۰ کیلوگرم وزن دارد.
پلنگ ایرانی یکی از بزرگترین گربهسانها است که در سنگینترین حالت خود ۱۱۰ کیلوگرم وزن دارد و در خطر انقراض است، تا کنون اخبار بسیاری مبنی بر تصادفات جادهای و یا آسیب به آنها منتشر شده است.
به گزارش ایسنا، پلنگ ایرانی یکی از گونههای ایرانی است که به دلیل جمعیت کم آن در کشور از ارزش حفاظتی بالایی برخوردار است. پلنگ ایرانی در زمره گونههای پرچم محسوب میشود بنابراین حفاظت و بهبود شرایط زندگی این گونه بیانگر سلامت اکوسیستم و کارکرد صحیح اجزای آن است. این گونه در بیشترین حالت خود ۱۱۰ کیلوگرم وزن دارد.
پلنگ و سایر گوشتخواران را نمیتوان مانند سمدارانی از جمله کل و بز و قوچ و میش بهصورت مستقیم سرشماری کرد و باید جمعیت آنها را تخمین زد. خالهای روی بدن هر پلنگ مانند اثر انگشت انسان متفاوت است و میتوان از طریق آنها افراد جمعیتی را شناسایی کرد.
پلنگ دارای گستردهترین پراکنش در میان گربهسانان بزرگ دنیا است و به دلیل قابلیت سازگاری بالا در انواع زیستگاههای کوهستانی، استپی، جنگلی و بیابانی تمام استانهای کشور با تراکم نهچندان بالا زیست میکند.
اطراف استان تهران بهدلیل اینکه مناطق کوهستانی بسیاری دارد میتواند زیستگاه مناسبی برای پلنگ باشد. منطقه فیروزکوه، خجیر و سرخه حصار، لار و دماوند از جمله زیستگاههای ارزشمند این گونه بهحساب میآیند که پتانسیل حضور پلنگ در آنها نیز ثبت شده، اما اقدامات پژوهشی و میدانی در زمینه تخمین جمعیت این گونه در این مناطق استان تهران انجام نشده است.
هر چند زیرگونه پلنگ ایرانی در معرض خطر انقراض قرار دارد، اما اخبار و گزارشهای متعددی درباره صدمه وارد شدن به این گونه در نقاط مختلف کشور منتشر میشود.
عوامل مختلفی در کشور جمعیت پلنگ را تحت تاثیر قرار میدهد و یکی از اصلیترین آنها جزیرهای و تکه تکه شدن زیستگاههاست که باعث فراهم شدن شرایط برای مواجهه این حیوان با زیستگاههای انسانی و ایجاد تعارضات بین انسان و پلنگ میشود. این تعارضات در بسیاری از موارد در نهایت منجربه آسیب دیدن و کشته شدن پلنگ میشود.
احداث جادهها، راه آهن، خطوط انتقال گاز و نفت، توسعه شهرها و روستاها، توسعه کشاورزی و صنعت و معدن از عوامل عمده جزیرهای و تکه تکه شدن زیستگاهها به شمار میروند.
یکی دیگر از عوامل کاهش جمعیت و آسیب دیدن پلنگ ایرانی حضور انسان در زیستگاههای این گونه به علت انجام فعالیتهایی مانند دامداری سنتی و کشاورزی پراکنده است. با ورود افراد به زیستگاههای گونههای حیات وحش میزان تعارضات بین انسان و پلنگ افزایش مییابد.
از جمله عوامل دیگری که حیات پلنگها را تحت تاثیر قرار میدهد کاهش جمعیت علفخوارانی است که طعمه پلنگ هستند و میتوان آن را یکی از عوامل افزایش تعارضات منافع انسان با پلنگ دانست.
زمانیکه جمعیت طعمههای گوشتخواران بزرگجثه کاهش پیدا میکند، این گونهها به ناچار به حاشیه مناطق سکونتگاهی نزدیک میشوند و از این رو احتمال برخورد با جوامع انسانی و فعالیتهای انسانی افزایش پیدا میکند. کما اینکه تاکنون اخباری مبنی بر مشاهده پلنگ در زیستگاههای انسانی منتشر شده است. میتوان به عنوان نمونه به یک قلاده پلنگی اشاره کرد که در حوالی پادگان ۰۱ ارتش دیده شده است.
عوامل متعددی در کاهش جمعیت طعمههای گوشتخواران نیز نقش دارند که از جمله آنها میتوان به تخریب زیستگاهها، تغییر کاربری اراضی و جزیرهای شدن زیستگاهها، شکار غیر مجاز و شیوع بیماریهایی مانند طاعون نشخوارکنندگان کوچک جثه در مناطق مختلف کشور اشاره کرد.
یکی دیگر از تهدیداتی که متوجه حیات وحش بهویژه پلنگ ایرانی میشود ایجاد ناامنی در زیستگاه به علت تشدید فعالیتهای انسانی است. فعالیتهایی مانند معدنکاوی و تغییر کاربری اراضی از عواملی هستند که میتوانند امنیت گوشتخواران و علفخواران را از بین ببرند و آنها را ناچار به مهاجرت به زیستگاههای جدید کنند.
در این مهاجرتها نیز احتمال مواجهه حیات وحش با انسان و فعالیتهای انسانی و ایجاد تعارضات وجود دارد و برخی عوامل طبیعی نظیر اشغال قلمرو توسط فرد قوی تر، افزایش سن و بیماری نیز باعث نزدیک شدن پلنگ به زیستگاههای انسانی میشوند.
از جمله اتفاقاتی که تاکنون برای این گربهسان افتاده و حیات آن توسط فعالیت و دخالتهای انسانی تحت تاثیر قرار گرفته میتوان به کشف یک قلاده پلنگ ماده به اسم «ماوی» اشاره کرد که در خرداد ماه ۱۳۹۸ درحالیکه تنها دو ماه داشت از شکارچیان در شهرستان میانه آذربایجان شرقی کشف و ضبط شد، چون در دوماهگی از دامان طبیعت جداشده بود امکان بازگشت مجدد به زیستگاه را نداشت، به همین دلیل پس از کشف و ضبط به پارک پردیسان تهران منتقل شد و۷دی سال۱۳۹۸ از پارک پردیسان به باغ وحش ارم منتقل شد، اما این ماده پلنگ در بهمن ۱۴۰۰ دچار بیماری حادعفونی و در طی دوره درمان تلف شد.
پلنگ ایرانی گونهای در معرض خطر انقراض است که برای ادامه بقا نیاز به حمایتها و اتخاذ راهکارهای کارآمدی دارد و بهنظر میرسد که باید جمعیت و زیستگاههای گونههای در معرض خطر انقراض از جمله پلنگ در تمامی نقاط تحت پایش و بررسی دقیق قرار گیرند تا بتوان با اطلاعات کافی برنامههای حفاظتی برای این گونه تدوین کرد.