آذر منصوری نوشت: اصرار بر ادامه بازداشت و حبسهای طولانیمدت و صدور احکام سنگین برای معترضان، نه تنها صورت مساله اعتراضات را پاک نمیکند، بلکه خود عاملی است برای به سخره گرفتن هر پیشنهاد گفتوگویی.
آذر منصوری، دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران در روزنامه اعتماد نوشت: روز گذشته برخی زندانیان همبند حسین رونقی مانند مصطفی تاجزاده و محمدرضا جلاییپور از وخامت حال او خبر دادند. افراد زیادی را میشناسم که در اعتراضات پس از فاجعه مرگ مهسا امینی - دختر ایران- بازداشت شدهاند؛ زهرا و هدی توحیدی، علیرضا خوشبخت، بهاره هدایت، فائزه هاشمی و زنان و مردان بسیاری که عمدتا جوان و چه بسا گمنامند.
پس از این اعتراضات رییس قوه قضاییه و برخی مسوولان کشور از ضرورت گفتگو در شرایط کنونی ایران سخن گفتهاند. این در حالی است که برخی تریبونها از اشد مجازات آنها میگویند و همچنان از به کار بردن واژه اعتراض پرهیز کرده و مثل آب خوردن به هر معترض و منتقدی برچسب اغتشاشگر میزنند و پس از آن هم به تعبیر راه یافتگان مجلس یازدهم لابد باید قوه قضاییه به همه آنها حکم محاربه بدهد!
این در حالی است که لازمه اصلی هر گفتوگویی پذیرش اصل مهم دگرپذیری است. بالطبع قرار نیست آن دیگری که قرار است ما با او به گفتگو بنشینیم، مانند ما فکر کند، مانند ما تحلیل کند و مانند ما نتیجهگیری و اقدام کند. ما با دیگری به گفتگو مینشینیم، چراکه باور داریم بدون این گفتگو هیچ تفاهمی نه بر سر تشریح و تبیین مساله، علل و دلایل به وجود آمدن آن شکل نخواهد گرفت. اگر این اتفاق نیفتد، بدون تردید هم در نتیجهگیری و هم در حل مساله توافقی شکل نخواهد گرفت.
آن هم در موقعیتی که روند رو به تزاید شکاف دولت ملت غیر قابل انکار است و اعتراضات پس از مرگ مهسا امینی نیز نشان داد تا چه حد جامعه ایران ملتهب است و هر اتفاقی مانند مرگ او میتواند اعتراض مردم را به خیابان بکشاند.
از طرفی جریانسازی گفتگو در شرایطی که پس از هفتهها همچنان اعتراضها ادامه دارد و بخشی از دلیل تداوم آن بازداشت معترضان است. (به عنوان مثال بخشی از اعتراض دانشجویان به محرومیتها و محدودیتهایی برمیگردد که برای دانشجویان معترض ایجاد شده است.)
اولین گام برای شکلگیری گفتگو نه گفتوشنود، این است که با معترضانی که بازداشت شدهاند، رواداری پیشه شود و رویکرد غالب، تلاش برای آزادی آنها باشد. اصرار بر ادامه بازداشت و حبسهای طولانیمدت و صدور احکام سنگین برای معترضان، نه تنها صورت مساله اعتراضات را پاک نمیکند، بلکه خود عاملی است برای به سخره گرفتن هر پیشنهاد گفتوگویی. شکلگیری گفتگو الزامات دیگری هم دارد و در این مقال، مجال پرداختن به همه آنها نیست. گفتگو، گفتوشنود نیست.