غرب نمیتواند تصور کند که رئیس جمهور روسیه اگر ملت و رژیم خود را در معرض تهدید وجودی ببیند یک بازیگر منطقی خواهد بود. اگر پوتین نتواند به طور متعارف از کریمه دفاع کند در آن صورت عدم استفاده از تمام ابزارهای در اختیارش از جمله تسلیحات هستهای میتواند منجر به ضعیف شدن موضعاش در مسکو شود. دست کم از دید پوتین این امر میتواند تهدیدی برای بقای سیاسی داخلی او در روسیه باشد.
فرارو- الکساندر گابوئف از اعضای ارشد بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی است. تحقیقات او بر روی سیاست روسیه در قبال آسیای شرقی و جنوب شرقی، روندهای سیاسی و ایدئولوژیک در چین و روابط چین با همسایگان آن کشور به ویژه کشورهای حوزه آسیای مرکزی متمرکز است. او پیشتر عضو هیئت تحریریه روزنامه «کومرسانت» و معاون سردبیر نشریه «کومرسانت ولاست» بود. او از اعضای هیئت مطبوعاتی «دیمیتری مدودف» رئیس جمهور سابق روسیه و معاون سردبیر خارجی بود. در آوریل ۲۰۱۸ میلادی او به عنوان پژوهشگر مدعو در دانشگاه فودان شانگهای به تدریس دورهای درباره روابط چین و روسیه پرداخته بود.
به گزارش فرارو به نقل از آتلانتیک، هنگامی که در اوایل اکتبر «جو بایدن» رئیس جمهوری امریکا اظهار داشت که خطر بروز «آخرالزمان» هستهای اکنون به بالاترین حد خود از زمان بحران موشکی کوبا در سال ۱۹۶۲ میلادی به این سو رسیده با تردید و پس زدنهایی مواجه شد.
با این وجود، به نظر میرسد مقامهای ایالات متحده خطر تشدید تنشهای مرگبار با تسلیحات هستهای در اوکراین را جدی میگیرند. در اواخر همان ماه «لوید آستین» وزیر دفاع ایالات متحده با همتای روس خود «سرگئی شویگو» وزیر دفاع تماسی تلفنی داشت و پس از آن که شویگو ادعا کرد که نیروهای اوکراینی قصد استفاده از یک «بمب کثیف» هستهای را دارند دو بار ظرف مدت سه روز با او صحبت کرد.
دلایل نگرانی پنتاگون واضح بود؛ دروغ روسیه در مورد بمب کثیف میتواند راه را برای استفاده احتمالی از سلاح هستهای توسط روسیه هموار کند. رهبران نظامی آمریکا نگران هستند که مسکو در میان شکستهای دردناک و تحقیرآمیز که نیروهای روسی در میدان نبرد در اوکراین متحمل شدهاند، در مسیر خطرناک تشدید تنش هستهای قرار گیرد. تازهترین تحول برای روسیه و نشانه قابل توجهی از مشکل ارتش عقب نشینی نیروهای روس از شهر خرسون است که هفته پیش مسکو آن را بخشی از فدراسیون روسیه اعلام کره بود.
چیزی که وضعیت را بسیار خطرناک میکند تصمیم گیری سخت پوتین است. از همان ابتدا جنگ در اوکراین نمونههای متعددی از واکنشهای عاطفی بیش از حد پوتین به رویدادها و محاسبات اشتباه او را آشکار ساخته است. اقدام پوتین برای الحاق کریمه در سال ۲۰۱۴ در واکنش به انقلاب کییف یکی از این تصمیمات بود و به آن شبه جزیره اهمیتی قابل توجه در جنگ روسیه بخشیده است.
با قضاوت بر اساس اظهارات و رفتار پوتین به نظر میرسد رئیس جمهور روسیه معتقد است که درگیریای که او آغاز کرده خطرات وجودی برای کشور، رژیم و حکومتاش دارد و او نمیتواند در آن ببازد. برخی افراد به شکلی قابل درک ترجیح میدهند باور کنند که کرملین تحت هیچ شرایطی از تسلیحات هستهای در اوکراین استفاده نمیکند و میتوان شمشیرهای هستهای روسیه را نادیده گرفت. به نظر من این یک اطمینان نادرست است، اما بیایید استدلالها را در نظر بگیریم.
هشت ماه جنگ در اوکراین موارد زیادی را نشان داده که مسکو از خطوط قرمز عبور نمیکند. در ماه مارس، مسکو تهدید کرد که کاروانهای تسلیحاتی غربی را که از کشورهای ناتو وارد اوکراین میشوند هدف قرار میدهد تهدیدی که تاثیر بسیار کمی داشت. مسکو در ماه سپتامبر اعلام کرد که از تمام ابزاری که در اختیار دارد برای دفاع از چهار منطقه اوکراینی که اخیرا ضمیمه شدهاند استفاده خواهد کرد. این در حالیست که چند روز پس از آن نیروهای اوکراینی شهر لیمان را در یکی از مناطق دونتسک آزاد کردند، اما تنش از سوی روسیه تشدید نشد.
برخی دیگر به دکترین روسیه منتشر شده در ژوئن ۲۰۲۰ میلادی اشاره میکنند که استفاده از سلاحهای هستهای علیه یک قدرت غیر هستهای را تنها در صورتی مجاز میداند که موجودیت کشور روسیه در خطر باشد. آنان استدلال میکنند که این تعریف مبهم بدان معناست که کرملین ممکن است از سلاحهای هستهای در صورت حمله به روسیه استفاده کند، اما پوتین از آن برای دفاع از سرزمینهایی استفاده نمیکند که در قوانین بین المللی بخشی از اوکراین (از جمله کریمه) محسوب میشوند. سپس این تصور وجود دارد که پوتین ممکن است به دلیل واکنش منفی که روسیه از سوی شرکای اقتصادی باقیمانده خود به ویژه چین، هند و ترکیه با آن مواجه شود از تسلیحات هستهای استفاده نکند.
علاوه بر این، برخی تحلیلگران استدلال میکنند که کارایی توسل به سلاحهای هستهای در میدان نبرد در اوکراین مورد تردید است چرا که نیروهای اوکراینی از قدرت تحرک خوبی برخوردار هستند بدان معنا که حمله به آنان با یک سلاح تاکتیکی توپخانه هسته ای، مستلزم شلیکهای زیادی است که تاثیر آن مورد تردید است و هم چنین ممکن است جان نیروهای روسیه و جمعیت غیرنظامی در کریمه و غیر نظامیان سرزمینهایی که اخیرا به خاک فدراسیون روسیه ضمیمه شدهاند را به خطر بیاندازد.
هم چنین، رهبران اوکراین و عموم مردم آن کشور تاکنون تاثیر روانی استفاده از سلاحهای هستهای را کم اهمیت جلوه داده اند. در نهایت، این امید وجود دارد که بازدارندگی و پیامرسانی آمریکا بر محاسبات کرملین تاثیر بگذارد. اگر ایالات متحده همان طور که برخی از ژنرالهای چهار ستاره بازنشسته آمریکایی مطرح کردهاند تهدید کند که از نیروی متعارف قریب الوقوع علیه تمام سرمایههای نظامی روسیه در اوکراین از جمله در کریمه در پاسخی به هرگونه حمله هستهای استفاده خواهد کرد پوتین از موضع خود عقب نشینی خواهد کرد.
در مورد عدم توسل مسکو به تسلیحات هستهای استدلال بسیار زیاد است. با این وجود، با توجه به آن چه در مورد رئیس جمهور روسیه میدانیم هیچ گونه شواهدی نشان نمیدهند که روسها آماده تخلیه مناطق الحاق شده به صورت غیر قانونی به فدراسیون روسیه از جمله کریمه هستند که پوتین آن را به عنوان یک جنبه تعیین کننده از میراث خود میبیند.
اگر پوتین نتواند به طور متعارف از کریمه دفاع کند در آن صورت عدم استفاده از تمام ابزارهای در اختیارش از جمله تسلیحات هستهای میتواند منجر به ضعیف شدن موضعاش در مسکو شود. دست کم از دید پوتین این امر میتواند تهدیدی برای بقای سیاسی داخلی او در روسیه باشد.
پیامهای مبهم کرملین در مورد خطوط قرمز آن کشور و عدم اجرای آن به این معنا نیست که آن خطوط وجود ندارند. هم چنین، هیچ کس نباید به محدودیتهای ظاهری در دکترین هستهای روسیه توجه زیادی داشته باشد. همان طور که بسیاری از مقامهای ارشد روسیه اشاره کردهاند دکترین آن کشور اجازه میدهد تا از تسلیحات هستهای برای دفاع از خاک روسیه در برابر تهاجم متعارف استفاده شود. علاوه بر این، زبان مبهم آنان میتواند به پوتین فضای مانور بیشتری ببخشد موردی که پیشتر در قوانین روسیه نیز دیده شده بود زمانی که مفاد قانون اساسی نقض شدند.
از دیدگاه مسکو سرزمینهای غیر قانونی ضمیمه شده اوکراین اکنون به فدراسیون روسیه تعلق دارند. بر این اساس، از دست دادن آن در برابر ارتش متجاوز به معنای یک چیز است: زرادخانه هستهای روسیه برای هیچ متجاوز احتمالی بازدارنده نیست. روشی که مقامهای ارشد اوکراینی تجزیه روسیه را به عنوان یک نتیجه مطلوب از جنگ ترسیم میکنند روش مفیدی نیست، زیرا تنها باعث تایید این باور دیرینه در ذهن پوتین میشود که هدف غرب از حمایت از اوکراین تغییر رژیم در مسکو و نابودی کشور روسیه است.
در مورد واکنش شرکای اصلی روسیه مانند چین، کرملین به خوبی میداند که پکن از اهرم اقتصادی خود برای بازدارندگی روسیه استفاده نخواهد کرد. شی جین پینگ ممکن است نسبت به جنگ هستهای و استفاده احتمالی مسکو از تسلیحات هستهای در اوکراین هشدار دهد، اما کرملین را به قطع روابط اقتصادی و نظامی تهدید نخواهد کرد.
پکن میداند که بعید است به خاطر اعمال فشار بر کرملین برای رفع مشکلی که چین آن را ساخته و پرداخته امریکا میداند پاداشی از سوی ایالات متحده دریافت کند. هند و ترکیه تاکنون تنها با عبارات مبهم نگرانی خود را در مورد تشدید احتمالی اتمی در اوکراین ابراز داشتهاند و هم چنین از اظهارنظر مبنی بر اینکه در صورت استفاده روسیه از تسلیحات کشتار جمعی ممکن است عواقب واقعی را تحمیل کنند، خودداری ورزیدهاند.
کرملین بر این باور است که ویرانی ناشی از بمباران هوایی روسیه به زیرساختهای اوکراین پیامی به «ولودیمیر زلنسکی» و مردم اوکراین خواهد بود مبنی بر آن که پوتین برای مبارزه با تمام ابزارهای ممکن از جمله تسلیحات هستهای عزمی راسخی دارد؛ اگر این تنها گزینه باقی مانده برای روسها باشد تا در این جنگ متحمل شکست نشوند.
رهبری روسیه هم چنان با این تصور نادرست کار میکند که رهبران اوکراین هیچ گونه نهاد و استقلالی ندارند و زلنسکی و تیماش در اختیار و تحت فرمان آمریکا هستند و اگر کاخ سفید بخواهد پیشرویهای نظامی اوکراین را متوقف کند قادر است این کار را انجام دهد و کییف را پای مذاکره بنشاند.
در نهایت، جنگ انرژی روسیه علیه اروپا به دلیل کاهش نسبی و نه شدید دما و توانایی اتحادیه اروپا برای پر کردن ذخایر گاز هنوز آن طور که کرملین امیدوار بود موفقیتآمیز نبوده است. با این وجود، مسکو میداند که زمستان پیش رو برای اروپاییها سختتر خواهد بود، زیرا با توجه به توقف خطوط لوله روسیه باید با سایر کشورهای جهان برای دستیابی به گاز طبیعی مایع گران قیمت رقابت کنند.
پوتین امیدوار است که ترکیب این عوامل به تدریج حمایت غرب از اوکراین را از بین ببرد و توسل به گزینه هستهای را برای او غیر ضروری سازد. بدیهی است که این نتیجه مطلوب غرب نیست. بنابراین، ایالات متحده باید خود را برای اقداماتی که پوتین در صورت توقف یا شکست این استراتژی انجام میدهد آماده کند. پرداختن به تشدید تنش هستهای مستلزم آن است که ایالات متحده یک کانال ارتباطی فعال با روسیه داشته باشد.
اگرچه همان طور که «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی اخیرا فاش کرد این کانالها کاملا رو به نابودی نیستند هیچ پیشرفت دیپلماتیکی در مورد موضوع هستهای قابل مشاهده نیست.
در نهایت، رهبری روسیه معتقد است که هیچ رئیسجمهوری در آمریکا خطر جنگ هستهای با روسیه را بر سر یک کشور غیر عضو در ناتو حتی اوکراین نخواهد پذیرفت. کرملین معتقد است که بایدن وقتی میگوید پوتین «شوخی نمیکند» این موضوع را درک میکند. روسها بر این باورند که هرگونه پاسخ نظامی ایالات متحده به تشدید تنشهای هستهای روسیه به احتمال زیاد متعارف خواهد بود، مانند حملات ایالات متحده برای نابودی ناوگان روسیه در دریای سیاه یا سایر اهداف در داخل مرزهای بینالمللی شناخته شده اوکراین.
پوتین هم چنین از تجربه خود در برخورد با ایالات متحده در سال ۲۰۱۳ میلادی الهام گرفته است زمانی که «باراک اوباما» رئیس جمهور اسبق امریکا استفاده از تسلیحات شیمیایی را یک خط قرمز اعلام کرد، اما زمانی که «بشار اسد» رئیس جمهور سوریه از آن عبور کرد اقدامی را انجام نداد. کاخ سفید به جای استفاده از نیروی نظامی ترجیح داد با کرملین به توافق برسد. محاسبات در مسکو این است که چنین اتفاقی این بار نیز رخ خواهد داد.
در نتیجه، هیچ یک از این موارد باعث خویشتن داری هستهای پوتین نخواهند شد. خبر بد این است که وضعیت نظامی میتواند خیلی سریع برای کرملین بدتر شود و سپس پوتین که توسط مجموعهای از عقب نشینی نیروهای روس از خط مقدم غافلگیر شده و ممکن است تصمیم گیری شدیدی را اتخاذ کند. بدتر از آن، اگر یک بحران هستهای رخ دهد شانس موفقیت دیپلماسی اندک است.
به نظر نمیرسد پوتین بلندپروازیهای حداکثری خود برای تحت سلطه درآوردن اوکراین را رها کرده باشد و احتمالا از هرگونه آتشبسی که کرملین با آن موافقت کند به عنوان فرصتی برای بازسازی ماشین نظامی روسیه و بازگشت به میدان نبرد استفاده میکند.
به نوبه خود، زلنسکی با احساسات غالب در میان اوکراینیها هماهنگ است که پس از دیدن رخدادهای جنگی در بوچا و جاهای دیگر آماده مبارزه تا پایان تلخ هستند. اهداف جنگی اوکراین بازپس گیری کریمه را نیز شامل میشود. اینجاست که خطوط قرمز مسکو و کی یف با یکدیگر برخورد میکنند و اکنون فرصتی برای آشتی دادن آن وجود ندارد.
خبر خوب این است که در حال حاضر، جامعه اطلاعاتی غرب هیچ تغییری در موضع هستهای روسیه مشاهده نکرده است. به نظر میرسد پوتین متقاعد شده ابزارهایی که در حال حاضر در اوکراین مورد استفاده قرار میدهد در نهایت کارساز خواهند بود.
فراخوان بسیج نیرویی که مسکو در پاسخ به ضدحمله اوکراین در ماه سپتامبر انجام داد در حال حاضر به تثبیت خطوط مقدم کمک کرده است. هدف قرار دادن زیرساختهای اوکراینی که پس از انفجار در پل کریمه یک ماه پیش رخ داد به آرامی، اما مطمئنا نیروگاهها و تامین آب را در سراسر اوکراین از جمله در مراکز عمده جمعیتی مانند کی یف و خارکف از بین میبرد. کرملین امیدوار است این روند نه تنها پیشروی نظامی اوکراین را تضعیف کند بلکه میلیونها غیرنظامی را مجبور میکند در زمستان خانههای خود را ترک کرده و به دیگر کشورهای اروپایی پناه ببرند و فشار مهاجرت بر متحدان اوکراین را افزایش دهد.