متهم افغانستانی گفت: قسم میخورم مرتکب جرم نشدم. من خودم نامزد دارم و قصد ازدواج دارم. بعد از سالها تلاش به دختر مورد علاقهام رسیدهام، چرا باید با چنین کاری زندگیام را خراب کنم. دختری که شکایت کرده هم تاکید کرده که، چون من متجاوزان را به باغ راه دادم عصبانی شده و من را هم متجاوز معرفی کرده، اما فعلاً در بازداشت هستم تا ببینم چه میشود.
جوان افغانستانی میگوید فقط متهمان را به باغی که سرایدار آن بود، راه داده، اما در مورد آزار و اذیت دختر جوان بیگناه است.
به گزارش اعتماد؛ ستار از کشور افغانستان به ایران آمده و به گفته خودش همه عمرش را ایران بوده است. او متهم است دختری را در یک باغ مورد آزار قرار داده است؛ اتهامی که قبول ندارد.
ستار در گفتگویی درباره زندگی و پروندهاش صحبت کرده است:
چرا تجاوز کردی؟
من تجاوز نکردم! تهمت میزنند. آن دختر با دوستش و یک پسر دیگر به باغ آمده بودند اگر تجاوزی بوده آنها متهم هستند و به من ربطی ندارد.
پس چرا از تو شکایت کردند؟
آن دختر از همه شکایت کرد؛ اما قسم میخورم من کاری نکردم.
این درست است که باغ را تو در اختیار متهمان قرار دادی؟
من سرایدار باغ بودم. یکی از پسرها هم با پسر صاحب باغ آشنایی و دوستی داشت، من هم روی همین حساب اجازه دادم وارد شوند. من اصلاً نمیدانم ماجرا چیست و تجاوز به من ربطی ندارد.
اصالت افغانستانی داری؟
بله. من اهل افغانستان هستم، اما همه عمرم را ایران بودم.
از چند سالگی در ایران هستی؟
وقتی یک ساله بودم پدر و مادرم به ایران آمدند. پدرم در ایران فوت کرد و ما در ایران او را دفن کردیم. من ۲۱ ساله هستم و همه عمرم را ایران بودم، در همین کشور هم کار و زندگی کردم.
آیا میتوانی ثابت کنی مرتکب جرمی نشدی؟
قسم میخورم مرتکب جرم نشدم. من خودم نامزد دارم و قصد ازدواج دارم. بعد از سالها تلاش به دختر مورد علاقهام رسیدهام، چرا باید با چنین کاری زندگیام را خراب کنم. دختری که شکایت کرده هم تاکید کرده که، چون من متجاوزان را به باغ راه دادم عصبانی شده و من را هم متجاوز معرفی کرده، اما فعلاً در بازداشت هستم تا ببینم چه میشود.
اگر تو تجاوز نکردی چرا به کمک دختر تنها نرفتی؟
آنها چهار نفر بودند. پشت باغ بودند. اصلاً من دید نداشتم. صدای داد و فریادی هم نشنیدم، نمیدانم چطور این دختر میگوید به او تجاوز شده! خب، حداقل درخواست کمک میکرد. او هیچ سر و صدایی نکرد.
خانوادهات در جریان هستند کجایی؟
مادرم میداند و مدام پیگیر کارهایم است، اما نامزدم فکر میکند به افغانستان رفتهام. من به او واقعیت را نگفتم، چون اگر میگفتم و پدرش میفهمید ازدواج ما به هم میخورد.
تحصیلاتت چقدر است؟
در حد خواندن و نوشتن بلد هستم. من بیشتر عمرم را کار کردم و توانستم پولی پسانداز کنم تا زندگیام را بسازم که این مساله پیش آمد؛ اما من اتهام را قبول ندارم.