bato-adv
سید احسان سلطانی، کارشناس مسائل اقتصادی در گفتگو با فرارو:

دلایل عمده بیکاری فارق التحصیلان؛ از اقتصاد رانتی تا نگاه سنتی

دلایل عمده بیکاری فارق التحصیلان؛ از اقتصاد رانتی تا نگاه سنتی

«شرکت‌های دانش بنیانی که این روز‌ها در کشور حرف‌شان زیاد زده می‌شود، به هیچ عنوان دانش بنیان نیستند و تنها برای کسب منافع مادی و استفاده از رانت‌ها تشکیل شده اند و هیچکدام از آن‌ها بر پایه نوآوری و دانش نیستند، بلکه بسیاری‌شان تبدیل به دکانی شده‌اند که تنها به فکر منابع مالی هستند و این حرف‌هایی که در موردشان زده می‌شود محلی از اعراب ندارد.»

تاریخ انتشار: ۱۰:۵۲ - ۲۸ مهر ۱۴۰۱

فرارو- بررسی آمار مربوط به وضعیت نیروی کار در تابستان سال جاری که از سوی مرکز آمار ایران ارائه شده، نشان می‌دهد که ۹۵۵ هزار و ۳۹۸ نفر از جمعیت فارغ‌التحصیلان کشور، بیکار هستند؛ یعنی در تابستان امسال، ۱۳.۲ درصد از کل جمعیت فعال فارغ‌التحصیل آموزش عالی، بیکار بوده‌اند که نسبت به تابستان سال ۱۴۰۰، معادل ۱.۲ درصد کاهش را نشان می‌دهد. البته نسبت به بهار سال جاری تعداد فارغ التحصیلان بیکار بیش از ۴ هزار نفر افزایش یافته است.

به گزارش فرارو، همچنین ۵۱۳ هزار و ۸۹۵ نفر از این جمعیت را زنان و ۴۴۱ هزار و ۵۰۳ نفر را مردان به خود اختصاص می‌دهند؛ از نظر درصدی نیز نرخ بیکاری فارغ‌التحصیلان گروه مردان ۹.۷ درصد و گروه زنان ۲۳.۲ درصد است. نرخ بیکاری فارغ‌التحصیلان در گروه مردان در تابستان سال ۱۴۰۱ نسبت به تابستان سال ۱۴۰۰، ۰.۹ درصد و در گروه زنان، ۱.۸ کاهش را نشان می‌دهد.

در حال حاضر ۲ میلیون و ۳۳۳ هزار و ۴۵۷ نفر بیکار در کشور داریم که بررسی سهم «جمعیت بیکار تحصیل کرده از مجموع جمعیت بیکار کشور» حاکی از آن است که ۴۰.۹ درصد بیکاران کشور، در گروه فارغ‌التحصیلان آموزش عالی قرار دارند که این سهم در تابستان سال ۱۴۰۰، معادل ۴۰.۶ درصد بود و بیانگر رشد ۰.۳ درصدی تعداد فارغ التحصیلان بیکار است.

چرا فارغ‌التحصیلان دانشگاهی بیکار می‌شوند؟

دلایل عمده بیکاری فارق التحصیلان؛ از اقتصاد رانتی تا نگاه سنتی به اشتغال دخترانسید احسان سلطانی کارشناس مسائل اقتصادی در گفتگو با فرارو با اشاره به اینکه بیکاری گسترده فارق التحصیلان دانشگاهی دارای دلایل متعددی است، گفت: «در وهله اول باید به این نکته اشاره کرد که بیش از دو سوم دانشگاه‌های ایران از کیفیت لازم برخوردار نیستند، زمانیک ه سیاست توسعه کمی آموزش عالی در کشور اتخاذ شد، به هیچ عنوان کیفیت مورد توجه قرار نگرفت. نتیجه این موضوع نیز امروز به خوبی عیان است، به طوری که بسیاری از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی بیکار هستند.»

وی افزود: «دومین دلیل بیکاری قشر تحصیلکرده این است که سرفصل دروس دانشگاهی به هیچ عنوان متناسب با نیاز بازار کار نیستند و این رشته‌ها نه تنها به تولید علم نمی‌پردازند، بلکه در زمینه تربیت نیروی انسانی نیز کارایی عملا ندارند. به نوعی نظام دانشگاهی ایران به کارخانه تولید مدرک تبدیل شده و این مدرک گرایی موجب بیکاری بسیار زیادی از جوانان این کشور شده است.»

سلطانی گفت: «سومین دلیل نیز در این رابطه این است که شرکت‌های دانش بنیانی که این روز‌ها در کشور حرف‌شان زیاد زده می‌شود، به هیچ عنوان دانش بنیان نیستند و تنها برای کسب منافع مادی و استفاده از رانت‌ها تشکیل شده اند و هیچکدام از آن‌ها بر پایه نوآوری و دانش نیستند، بلکه بسیاری‌شان تبدیل به دکانی شده‌اند که تنها به فکر منابع مالی هستند و این حرف‌هایی که در موردشان زده می‌شود محلی از اعراب ندارد.»

این کارشناس مسائل اقتصادی اضافه کرد: «متکی نبودن به نوآوری و دانش بسیاری از صنایع و کسب و کار‌ها نیز عامل چهارمی است که می‌توان به آن اشاره کرد. در حال حاضر نزدیک به ۷۰ درصد از صنایع ایرانی متکی به رانت هستند و در این شرایط نباید از آن‌ها انتظار نوآوری داشت. از سوی دیگر در بخش خدمات نیز به دلیل اینکه تمامی کسب و کار‌های این حوزه مصرفی هستند، عملا در آن‌ها فارغ‌التحصیلان دانشگاهی جایی ندارند. زمانی که بخش اعظمی از اقتصاد کشور این چنین درگیر رانت است، افراد متخصص جایی در این مجموعه‌ها نخواهند داشت.»

وی با اشاره به این که پایین بودن سهم اشتغال زنان، دلیل دیگری است که می‌توان برشمرد، ادامه داد: «بیش از نیمی از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی را دختران تشکیل می‌دهند، اما اشتغال زنان در ایران بسیار بد است. به طوری که رتبه ایران در جهان در این زمینه در حدود ۱۴۰ است که حتی از عربستان نیز بدتر است. طبیعتا اشتغال در این بخش بسیار کاهش می‌یابد. تا زمانی که نگرش به زنان به خصوص در زمینه اشتغال آن‌ها در کشور تغییر پیدا نکند، وضعیت در زمینه اشتغال به منوال فعلی خواهد بود.»

سلطانی بیان داشت: «دست آخر نیز افرادی هم که در دانشگاه‌های خوب کشور تحصیل می‌کنند و فارغ‌التحصیل می‌شوند اما به دلیل حقوق نازل و کمی که به آن‌ها داده می‌شود، عملاً میل و رغبتی برای اشتغال از خود نشان نمی‌دهند، زیرا انگیزه کار از آن‌ها سلب می‌شود. در حال حاضر میزان حقوق و دستمزد در ایران از کشور‌هایی نظیر عراق و ترکیه بسیار کمتر است. بنابراین انگیزه کار برای این افراد از بین می‌رود.»

bato-adv
مجله خواندنی ها