ایران اخیرا در سیاست خود در قابل عراق رویکرد دست نخوردهتری را اتخاذ کرده به این امید که شکافهای داخلی میان گروههای مختلف شیعه عراقی در نهایت به نفع آن کشور باشد. با در نظر گرفتن این محیط پرتنش، ایران این موضع را منطقی میداند که اجازه دهد درگیریهای داخلی عراق بدون اعمال نفوذ زیاد خود بر اوضاع آن کشور پیش برود.
فرارو- ایران هم چنان با نگرانی زیادی به تماشای خروج «مقتدی صدر» از روند سیاسی ادامه میدهد اقدامی که در پایان ماه گذشته رخ داد زمانی که حامیان صدر تلاش کردند درگیریهای امنیتی خطرناکی را در منطقه سبز ایجاد کنند. یورش به کاخ ریاست جمهوری عراق برای تحصن و درگیریهای شدید با اعضای گروههای نزدیک به ایران از جمله این اقدامات بودند. با توجه به تلاش متحدان ایران در چارچوب هماهنگی شیعیان برای تشکیل یک دولت جدید نگرانی ایران از گسترش بیشتر درگیری شیعیان بین صدر و نیروهای چارچوب در سراسر کشور افزایش مییابد. این وضعیت میتواند منجر به شکل گیری مجدد وضعیتی در میان شیعیان عراق شود که ممکن است با اهداف ایران در عراق همسو نباشد.
به گزارش فرارو به نقل از انستیتو واشنگتن برای خاور نزدیک، چالشهایی که امروز ایران در عراق با آن رو به رو است به ویژه در مورد احیای اتحاد سیاسی شیعی و حفظ همنوایی درون شیعی در محدوده منافع ایران ریشههای بسیار زیادی دارند.
یکی از مهمترین علل آنعدم موفقیت ایران در پر کردن خلاء ناشی از فقدان ژنرال «قاسم سلیمانی» فرمانده پیشین سپاه قدس بوده است. انتصابات صورت گرفته پس از ترور ژنرال سلیمانی نشان داد که ایران اساسا برای مقابله با موضوعی به بزرگی ترور ژنرال سلیمانی یا شناسایی اولویتهای استراتژیک ایران در عراق پس از ترور او از پیش آماده نبوده است.
هم چنین، به نظر میرسد ژنرال سلیمانی درک روشنتری از تعاملات، جریانات و نوسانات موجود در عراق در مقایسه به جانشینان خود داشت. او در کنار «ابومهدی المهندس» از رهبران حشد الشعبی در عراق شخصیتهای حامی خود را در آن کشور داشت. علاوه بر این، نقشهای متعددی که نهادهای ایرانی در عراق ایفا میکنند منجر به ایجاد رقابتهایی میشود که توانایی جانشینان ژنرال سلیمانی برای مدیریت درگیریهای درون شیعی در عراق را تضعیف میکنند.
ایران تاکنون از منصرف کردن صدر در پیمودن مسیر فعلیاش ناکام بوده است. با توجه به واکنش شدید صدر و حامیاناش علیه نفوذ ایران در عراق، تهران نظارت بر اوضاع را بدون مداخله مستقیم در امور انتخاب کرده است. در تظاهرات اخیر در بغداد تظاهرکنندگان احساسات شدید ضد ایرانی را از خود نشان دادند.
چند پارگی سیاسی در گروههای عراقی مورد حمایت ایران و گفتمانهای فزاینده در چارچوب هماهنگی شیعیان چه پس از کناره گیری صدر از روند سیاسی و چه پس از متفرق شدن تحصن هواداران او به وضوح نشان میدهند که ایران دیگر قادر به کنترل روند تحولات عراق نیست و این موضوع صرفا به ناتوانی ایران در کنترل درگیری بین صدر و چارچوب هماهنگی مربوط نمیشود.
این نگرانی با درخواستهای مستمر صدر برای انحلال گروههای شبه نظامی در عراق و تسلیم سلاح از سوی آنان به دولت عراق تشدید شده است.
اگرچه صدر قطعا بازی را تغییر داده، اما او لزوما هنوز در عراق دست برتر را ندارد. در اواخر ماه آگوست «کاظم حائری» مرجع تقلید شیعه استعفای خود را اعلام کرد و از پیرواناش خواسته بود که از مقام عالی رهبری ایران پیروی کنند و نه از مقتدی صدر. حرکتی که میتوان آن را تحقیر و ناچیز شمردن بزرگ صدر قلمداد کرد چرا که صدر پیشتر نزد حائری دروس حوزوی را گذرانده بود. اگرچه شواهدی وجود ندارد که نشان دهد استعفای حائری ناشی از فشار یا اجبار ایران بوده، اما مطمئنا به ضرر جنبش صدر تمام شد به خصوص آن که صدر سطح قابل توجهی از مشروعیت خود را از حائری و از طریق نزدیکی به او کسب کرده بود.
اکنون پس از کناره گیری حائری تردیدها در مورد صلاحیتهای مذهبی و مهارتهای رهبری صدر افزایش یافته است. حائری در سخنرانی کناره گیری خود از شهر مقدس نجف عراق با اشاره به این که صدر مجتهد نیست توانایی رهبری او را زیر سوال برد و به حداقل رساند. علاوه بر این، ایران از طریق اقدام اخیر حائری جایگاه بالقوهای برای پیشبرد برنامه ملی گرایی شیعه و تحکیم موقعیت خود با محوریت شهر مقدس ایران یعنی قم و نه نجف به دست آورده است.
این واقعیت که یک روحانی شیعه عراقی مانند حائری از پیروانش میخواهد از مقام عالی رهبری ایران حمایت کنند بدون شک به نفع ایران است و آن کشور را امیدوار میکند که درگیری تاریخی شیعیان بین مرجعیت قم و نجف با پیروزی قم پایان یابد و جهان تشیع حول محور ایران متحد شود که ولایت فقیه را برسمیت میشناسد.
با این وجود، اردوگاه صدر در حال مبارزه است. در واکنش به استعفای حائری و حمایت او از مقام عالی رهبری ایران «صالح محمد عراقی» که به وزیر مقتدی صدر شهرت یافته با انتشار بیانیهای در توئیتر نوشت که جنبش صدر به طور کامل اقتدار رهبری صدر را برسمیت میشناسد. عراقی افزود که توصیه «محمد صادق صدر» مرجع شیعه و پدر مقتدی صدر مبنی بر لزوم اطاعت از حائری پس از درگذشت او در سال ۱۹۹۹ میلادی دیگر اجباری نیست. صدر و حامیاناش تصمیم حائری را چیزی جز تلاش ایران برای به حاشیه راندن خانواده صدر و مرکزیت آن در اردوگاه شیعیان عراق نمیدانند.
صدر در مخالفت خود با ایران تلاش کرده تا ایران را وادار به بیان این موضوع سازد که عراق مرکزیت اصلی جهان تشیع است. با این وجود، آن چه در نهایت رخ داده یک ناامیدی بزرگ برای صدر است. پس از ترور ژنرال سلیمانی او امیدوار بود که ایران برای مدیریت اوضاع عراق به سراغ وی برود، اما ایران در عوض به دیگر رهبران محلی روی آورد و حتی نقش «حسن نصرالله» رهبر حزب الله لبنان در عراق را گسترش داد. علاوه بر این، صدر قاطعانه از دوگانگی قم و نجف دفاع کرده است، اما ایران به هیچ تغییری در این معادله اشاره نکرده و این دیدگاه را نمیپذیرد. این رویکرد ممکن است توضیح دهنده چرایی بیانیه صدر پس از کناره گیری حائری باشد که در آن گفته بود مرجعیت مذهبی شیعه در نجف قرار دارد نه قم.
از آنجایی که صدر با موانع مهمی مواجه است به نظر میرسد ایران تمایل دارد دست کم در حال حاضر در حاشیه بنشیند و نظارهگر تحولات باشد.
در عرصه میدانی اختلاف بین صدر و ایران به وضوح آشکار است. حامیان جنبش صدر شعارهایی مانند «نه شرقی نه غربی» را سر میدهند هشتگی که صدر در ماههای اخیر بیش از ده بار در شبکههای اجتماعی منتشر کرده که معادل «نه ایران نه آمریکا» است. شعار محبوب دیگر «نه به وابستگی» است که به گروههای شبه نظامی شیعه وابسته به ایران اشاره دارد. با در نظر گرفتن این محیط پرتنش ایران این موضع را منطقی میداند که اجازه دهد درگیریهای داخلی عراق بدون اعمال نفوذ زیاد خود بر اوضاع پیش برود.
علاوه بر این، تهران هم چنان میتواند از صدر به عنوان منبع قدرت در عراق استفاده کند به ویژه اگر شیعیان با یک تهدید خارجی مشترک مواجه شوند. حتی مبارزات صدر برای ناسیونالیسم (ملی گرایی) عراقی نیز لزوما به معنای بستن درها برای ایران نیست. این رویکرد میتواند صدر را شریک ایران سازد و نه تابع آن کشور.
رویدادهای عراق چالشهای زیادی را برای سیاست ایالات متحده به ویژه در رابطه با عرضه نفت و مذاکرات هستهای ایالات متحده و ایران ایجاد میکند. علیرغم هشدارهای اخیر کاخ سفید مبنی بر دعوت طرفین عراقی به گفتگو دولت «جو بایدن» رئیس جمهور امریکا ممکن است با خطری دوگانه در رابطه با وضعیت عراق مواجه باشد.
نخست آن که هرج و مرج در عراق باعث نوسانات قابل توجهی در عرضه نفت عراق شده که ممکن است تلاشهای بایدن برای آرام کردن بازار نفت خام ایالات متحده پیش از انتخابات میان دورهای نوامبر آینده را به خطر بیندازد.
مهمتر از آن این که لغزشهای صدر ممکن است ایران را در یک لحظه حیاتی ژئوپولیتیکی در رابطه با روابط ایران و ایالات متحده تقویت کند. در کوتاه مدت، وضعیت سیاسی عراق میتواند نفوذ منطقهای ایران را افزایش دهد به خصوص اگر یک دولت تحت رهبری قوی چارچوب هماهنگی تشکیل شود که باعث از بین رفتن اهرم صدر میشود.
در بلند مدت، این وضعیت میتواند ایران را به اتخاذ رویکرد تهاجمیتر در مذاکرات هستهای با ایالات متحده تشویق کند. در شرایط فعلی ایران عجلهای ندارد. ایران منتظر نتیجه مذاکرات هستهای است و احتمالا از این موضوع آگاه است که در صورت تزلزل ادامه روند مذاکرات میتواند از وضعیت عراق علیه امریکا و متحدان آن کشور استفاده کند.
هرج و مرج سیاسی در عراق منجر به توقف جریان نفت عراق به بازار جهانی میشود که قیمت نفت را افزایش میدهد و فرصت مناسبی را برای ایران فراهم میکند تا مقادیر زیادی نفت را که در حال حاضر تحت تحریمهای ایالات متحده محدود شدهاند صادر کند تا تقاضای جهانی را برآورده سازد. به طور طبیعی، ایالات متحده میترسد که این سناریو عملی شود به خصوص که شیعیان عراق از هم گسسته هستند.