«انتصاب محمد بن سلمان به کرسی نخست وزیری عربستان که این کرسی به صورت سنتی در اختیار پادشاهان سعودی است، انتصاب برادر وی خالد به سلمان به عنوان وزیر دفاع عربستان، و مشروعیت بخشیِ ضمنی دولت بایدن به پادشاهی بن سلمان در جریان سفر اخیر رئیس جمهور آمریکا به شهر جده عربستان و ملاقات او با ولیعهد سعودی، از جمله مهمترین نشانههایی هستند که حکایت از معنای عمیقِ تحرکات سیاسی اخیر در عربستان و واگذاریِ کلیت قدرت دولت در دستان شخص محمد بن سلمان دارند.»
فرارو- ملک سلمان پادشاه عربستان سعودی به تازگی در اقدامی معنادار، "محمد بن سلمان"، ولیعهد این کشور (و فرزندش) را به عنوان رئیس شورای وزیران یا همان نخست وزیر عربستان منصوب کرد. این در حالی است که مقام نخست وزیری عربستان به طور سنتی همواره در اختیار پادشاهان سعودی بوده است.
در این چهارچوب، بسیاری از ناظران و تحلیلگران بر این باورند که این اقدام ملک سلمان، عملاً نوعی صحه گذاشتن بر تقویت جایگاه پسرش به عنوان پادشاه آتی سعودی و البته تضعیف موقعیت و جایگاه منتقدان این مساله است.
با این همه، همچنان حدس و گمانه زنیهای مختلفی در مورد ریشهها و محرکهای این اقدام پادشاه سعودی و پیامدهای احتمالی آن در عرصه معادلات سیاست داخلی و خارجی عربستان سعودی و در عین حال، کنشگری بازیگران خارجی نظیر ایالات متحده آمریکا در ایجاد وضعیت کنونی مطرح میشود.
از این رو، فرارو در گفتگو با "سید صباح زنگنه"، کارشناس مسائل شبه جزیره، به بررسی برخی از ابعاد مهم انتصاب اخیر محمد بن سلمان به عنوان رئیس شورای وزیران عربستان پرداخته است.
مشروح گفتگو با سید صباح زنگنه را در ادامه مطالعه فرمایید.
سید صباح زنگنه، در ابتدا با اشاره به انتصاب "محمد بن سلمان" به عنوان رئیس شورای وزیران و یا نخست وزیر عربستان سعودی گفت: «ریاست شورای وزیران عربستان سعودی در حقیقت به معنای تسلط بر کلیه فعالیتهای اجرایی در این کشور اعم از مسائل امنیت داخلی، امنیت منطقه ای، و همچنین موضوعات نظامی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و به طور کلی همه فعالیتهای اجرایی که دستگاهها و وزارتخانههای سعودی متصدی آنها هستند، میباشد. در این میان باید توجه داشت که ریاست بن سلمان بر شورای وزیران عربستان، نفوذ وی بر وزارت دادگستری این کشور را هم که خود جزئی از دولت سعودی است، اما قدرت مدیریتِ دستگاه قضایی به صورت کلی را هم دارد، به نحو قابل توجهی افزایش میدهد».
این کارشناس مسائل شبه جزیره افزود: «از این رو باید گفت از حیث منطقی، نخست وزیریِ محمد بن سلمان در عربستان سعودی عملا یک قدم قابل توجه به سمت پادشاهیِ کامل وی در این کشور است. جدای از این ها، انتصاب "خالد بن سلمان" برادر محمد بن سلمان به عنوان وزیر دفاع سعودی نیز به نوعی تکمیل این پازل و تحکیم موقعیت محمد بن سلمان به عنوان پادشاه سعودی ارزیابی میشود».
سید صباح زنگنه تصریح کرد: «از این چشم انداز، اینطور به نظر میرسد که پادشاه سعودی که مدت هاست از مشکلات مرتبط با بیماری رنج میبرد، سعی دارد در دوران حیات خود، جایگاه ولیعهد و پسرش را در عرصه قدرت سیاسی عربستان، تقویت و تحکیم کند. مسالهای که البته میتواند با اوج گیری برخی نارضایتیها در میان طیفهایی از فعالان سیاسی سعودی نیز همراه شود».
سید صباح زنگنه همچنان در مورد نقش مولفه کنشگریهای دولت بایدن در تسهیل پیشرویهای محمد بن سلمان در عرصه قدرت سیاسی عربستان سعودی گفت: «بایدن چه در زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا و چه در ابتدای ورودش به کاخ سفید تاکید داشت که مرتکبین و دستوردهندگان قتل "جمال خاشقچی" روزنامه نگار سرشناس سعودی در استانبول ترکیه باید مجازات شوند (نهادهای اطلاعاتی آمریکا بر نقش مستقیم محمد بن سلمان در صدور فرمان قتل جمال خاشقچی صحه گذاشته اند). وی حتی تاکید کرد که هرگز با آمِران این ماجرا ملاقات نخواهد کرد و دولت و شخص بن سلمان را به کنشگرانی "مطرود" در عرصه بین المللی تبدیل میکند.
با این حال، وی عملا با سفر اخیر خود به شهر جده عربستان، تمامی ادعاهای خودش را زیر سوال برد و نَه تنها با محمد بن سلمان دیدار کرد، بلکه جایگاه وی در عرصه قدرت سیاسی عربستان را نیز تقویت کرد و حتی او را در انجام پیشرویهای بیشتر در این حوزه جسور ساخت. در واقع، دیدار وی با بن سلمان، نوعی مشروعیت بخشی به ولیعهد سعودی بود. در این میان، هرگونه بحثِ محاکمه و مجازات بن سلمان نیز به کنار گذاشته شد».
این کارشناس حوزه سیاست خارجی گفت: «در این فضا، محمد بن سلمان نیز به صورت طبیعی این احساس را داشته و دارد که از سویِ یک قدرت جهانی نظیر آمریکا که به طور سنتی نفوذ قابل توجهی در معادلات سیاسی عربستان داشته و دارد، قویا حمایت میشود و همین موضوع عملا قدرت مانور بیشتری را در اختیار محمد بن سلمان قرار میدهد و جایگاه او را نیز مستحکمتر میکند.
از طرفی نباید فراموش کرد که سفر اخیر بایدن به شهر جده عربستان نیز از اراضی اشغالی به صورت مستقیم به سعودی انجام شد و در قالب آن برای نخستین بار رژیم سعودی پذیرفت که یک مقام خارجی جهت بازدید از این کشور، مستقیما از اراضی اشغالی پرواز کند.»
زنگنه افزود: «این مساله خود نرمشی از سوی عربستان محسوب میشد و از چشم اندازی کلان اینطور به نظر میرسد که دو مساله عدم مجازات و تحت فشار قرار دادنِ بیشتر بن سلمان از سوی دولت آمریکا، با مساله پرواز مستقیم رئیس جمهور آمریکا از فلسطین اشغالی به عربستان و عادی شدن پروازها میان دو طرف، به نوعی با هم تلاقی پیدا کرده و به بیان بهتر، در مورد آنها معاملهای انجام شده است. معادلهای که در کلیت خود جایگاه محمد بن سلمان را به نحو قابل توجهی تقویت کرد و عملا موجب شد که از بعدِ آن دیدار، وی پیشرویهای قابل توجهی را در عرصه قدرت سیاسی عربستان انجام دهد».
سید صباح زنگنه در پاسخ به این سوال که عربستانِ تحت کنترل بن سلمان چگونه عربستانی خواهد بود؟ گفت: «به نظر من بعد از چند سال محک زدن عرصههای سیاست داخلی و خارجی توسط محمد بن سلمان، وی به مرحلهای از پختگیِ بیشتر رسیده و هم در تعامل با مسائل داخلی، رفتارهای معقول تری را از خود (مخصوصا در ابعاد اقتصادی و سازندگی عربستان) نشان میدهد و هم در مسائل منطقهای و فرامنطقه ای، رویههای جدیدتر و منطقی تری را از خود به نمایش میگذارد».
این کارشناس مسائل عربستان خاطرنشان کرد: «در این رابطه به طور خاص میتوان به مساله جنگ یمن اشاره کرد که شاهد بوده ایم بن سلمان در مدت اخیر نرمشهای قابل توجهی را در قالب آن از خود نشان داده است. در دیگر موضوعات نظیر تعهد به تنش زدایی با ایران نیز روندهای مشابهی را شاهد بودهایم. در این میان، اقدام بن سلمان در توسعه روابط با آمریکا، چین و روسیه به صورت همزمان، نشان از آن دارد که وی قویا به فکر ایجاد "موازنه" در عرصه سیاست خارجی عربستان است».
سید صباح زنگنه در پایان گفت: «در این چهارچوب، این سه قدرت، هم در عربستان سرمایه گذاری میکنند و هم در عین حال، از ارائه فناوری و تسلیحات و دیگر مسائل به عربستان سعودی دریغ نمیکنند. البته که این موضوع تا حد زیادی ناشی از جایگاه خاص عربستان در عرصه معادلات انرژی جهانی است که به ویژه با تشکیل سازوکارِ "اوپک پلاس" موقعیت بهتری را نیز پیدا کرده است. از این رو، انتظار میرود که عربستان شاهدِ دورهای از رونق و شکوفایی بیشترِ اقتصادی در ادامه راه باشد.»