رییسکل سازمان نظام پزشکی گفت: به عنوان مثال ممکن است فردی با خود بگوید من چهار سال جراحی عمومی بخوانم، سه سال جراحی اطفال بخوانم که در این صورت هفت سال از عمرم میگذرد. در حالی که اگر پزشک عمومی بمانم، در این هفت سال میتوانم شرایط بهتری برای خودم ایجاد کنم. در عین حال این شرایط در برخی رشتههای پایه مانند بیهوشی، جراحی عمومی، رشتههای داخلی و... نیز وجود دارد.
رییسکل سازمان نظام پزشکی ضمن هشدار نسبت به عدم اقبال پزشکان برای ورود به برخی رشتههای تخصصی و فوقتخصصی به دلیل عدم تناسب پرداختیها با میزان سختی کار، تاکید کرد: رشتههایی که در معرض ریسک هستند را باید به صورت خاص ببینیم و شرایطشان را تسهیل کنیم؛ در غیر این صورت تمایل برای ورود به این رشتهها کاهش یافته و دچار مشکل میشویم.
دکتر محمد رییسزاده در گفتگو با ایسنا، با اشاره به وضعیت برخی رشتههای پزشکی که متقاضی برای آنها وجود ندارد و ممکن است در آینده دچار مشکل شوند، گفت: در حوزه رشتههای تخصصی رشتههایی مانند جراحی اطفال، جراحی قلب اطفال و ... متقاضی کمی برایشان وجود دارد. در حالی که اینها رشتههای سنگینی هستند. باید توجه کرد که کار در این رشتهها سنگین و طول دوره تحصیل در آنها نیز بسیار سنگین است. همچنین با اینکه وزارت بهداشت در بحث سقفگذاری برای کارانهها تمهیداتی اندیشیده و وضعیت مقداری بهبود یافته است، اما همچنان پرداختیها متناسب با میزان سختی کار در این رشتهها نیست و طرحهایی مانند قاصدک، مالیات پلکانی و سقفگذاری برای کارانهها، باعث میشود که پزشک متناسب با زحمتی که میکشد و متناسب با سنگینی عملها دریافتی نداشته باشد.
وی افزود: بر همین اساس هم کسی تمایل ندارد وارد این رشتهها شود. به عنوان مثال ممکن است فردی با خود بگوید من چهار سال جراحی عمومی بخوانم، سه سال جراحی اطفال بخوانم که در این صورت هفت سال از عمرم میگذرد. در حالی که اگر پزشک عمومی بمانم، در این هفت سال میتوانم شرایط بهتری برای خودم ایجاد کنم. در عین حال این شرایط در برخی رشتههای پایه مانند بیهوشی، جراحی عمومی، رشتههای داخلی و... نیز وجود دارد. به طوری که از آنجایی که وضعیت بازار کارشان با دریافتیهایشان تناسب ندارد، تمایل دانشجویان برای ورود به این رشتهها کمتر است؛ یا سراغ بسیاری از رشتههای بهاصطلاح لوکس میروند یا فرد ترجیح میدهد تا با همان وضعیت پزشک عمومی کار کند و درآمد داشته باشد.
رییسزاده ادامه داد: نکته دیگر این است که دوران تحصیل در دوران رزیدنتی و دوره فوقتخصصی مقداری دشوار شده است. باید توجه کرد که یک فرد در دوره تخصصی یا فوقتخصصی در سالهای گذشته میتوانست با همان کمک هزینه تحصیلش یک زندگی را بچرخاند و بعد به عنوان یک متخصص یا فوقتخصص وارد بازار کار شود و جبران میکرد، اما اکنون با هفت تا هشت میلیون حقوق فرد نمیتواند زندگیاش را تامین و اداره کند و در عین حال چهار سال هزینه کرده و دورانی سخت را با امتحانات بسیار دشوار و با وضعیت حقالزحمه حداقلی که میدهند، میگذراند. بر همین اساس هم پزشکان با خود میگویند که در این شرایط برای چه فارغالتحصیل شوند؟. بر همین اساس هم تمایل به برخی رشتهها کمتر شده است.
وی با بیان اینکه باید این رشتهها را به صورت خاص بررسی کنیم، گفت: البته وزارت بهداشت دارد تسهیلاتی را ایجاد میکند و تلاششان را انجام میدهند، اما رشتههایی که در معرض ریسک هستند را باید به صورت خاص ببینیم و شرایطشان را تسهیل کنیم تا دانشجویان رغبت بیشتری برای ورود به این رشتهها داشته باشند. باید توجه کرد که در غیر این صورت تمایل برای ورود به این رشتهها کاهش یافته و دچار مشکل میشویم. به عنوان مثال وقتی جراح اطفال نداشته باشید، مجبور هستید که بیمار را برای انجام جراحی به خارج از کشور اعزام کنید که هزینهای ۱۰ برابر ایران دارد یا اینکه پزشک خارجی بیاورید که در این صورت باز هم باید پول آنچنانی بپردازید. باید به دلار پول دهید و هزینهها چندین برابر میشود.
رییسزاده تاکید کرد: اگر خدایی نکرده قرار باشد مردممان را برای درمان به خارج از کشور اعزام کنیم، هزینههای درمانی به طور میانگین ۱۰ برابر هزینههای داخل کشور است. به عنوان مثال یک عمل قلب باز در کشور ما هر عددی که باشد، اگر خدایی نکرده مجبور شویم که بیمار را در همین کشورهای اطراف و منطقه عمل کنیم، هزینهاش به طور میانگین ۱۰ برابر میشود. یعنی اگر یک عمل قلب باز در کشور ما ۴۰ میلیون یا ۱۰۰ میلیون انجام شود که آن را هم بیمه تقبل میکند، در کشورهای منطقه ۱۰ برابر و حدود یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان است. ما نمیخواهیم به این وضعیت برسیم. باید در این رشتهها بررسی انجام شده و تمهیداتی انجام شود که از البته وزارت بهداشت هم دارد تمهیداتی میاندیشد و ما هم باید هشدارها را بدهیم که مسئولان حساس شده و به فکر چاره باشند.