حجت الاسلام علیرضا مختاری گفت: در واقع مواد مخدر با جسم انسان پیوند میخورند و فرزند ناخلف اعتیاد زاده میشود و همانطور که فرایند اعتیاد به صورت تدریجی بوجود میآید، برای درمان اعتیاد از همین روش تدریجی استفاده میکنیم و با مهندسی معکوس اعتیاد به درمان اعتیاد میرسیم؛ همانگونه که مواد مخدر در یک فرایند چند ماهه و بلندمدت، جایگزین مخدرهای درونی جسم میشود.
متأسفانه گاهی کسانی دست اندرکار نجات بیماران اعتیاد میشوند که تفاوت بین قره قروت و تریاک را نمیدانند و این باعث نگرانی است و به همین دلیل است که مصرف کننده مانند موش آزمایشگاهی شده و هر روز به تعداد مصرف کنندگان اضافه میشود.
به گزارش حوزهنیوز، یکی از کار ویژه های روحانیت، حضور در عرصههای اجتماعی است و مسئله اعتیاد از ناهنجاریهایی است که گریبانگیر بخشی از جامعه ما شده و روحانیت میتواند در این عرصه اثرگذار باشد.
حجت الاسلام علیرضا مختاری از جمله روحانیونی است که قریب به هشت سال در این عرصه فعالیت خود را شروع کرده و در این مصاحبه به بیان زوایای گوناگون موضوع اعتیاد پرداخته است.
ضمن تشکر از فرصتی که در اختیار رسانه رسمی حوزههای علمیه قرار دادید، صحبتهای مقدماتی شما را درباره اعتیاد میشنویم.
در ابتدا سخن خود را با جملهای از رهبر معظم انقلاب آغاز میکنم که بیان کردند: «به آسیب اجتماعی به گونهای نگاه کنید که گویی در منزل شما اتفاق افتاده است».
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران نیز درباره اعتیاد جمله «نجات معتاد نجات فرد نیست، نجات جامعه است» را دارند که البته این صحبت برگرفته از حدیث امام حسن عسگری (علیه السلام) در جلد ۷۵ بحارالانوار است که میفرماید: «رِیَاضَةُ اَلْجَاهِلِ وَ رَدُّ اَلْمُعْتَادِ عَنْ عَادَتِهِ کَالْمُعْجِزِ/ تربیت نادان و برگرداندن معتاد از عادتش، یک کار معجزه آمیز است» و بر همین راستاست که خداوند متعال در آیه ۳۲ سوره مائده بیان میکند: «وَ مَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا/ و هر کس انسانی را از مرگ برهاند و زنده بدارد، گویی همه انسانها را زنده داشته است» و از این مهمتر اینکه در صدر آیه میفرماید: «مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا/ هر کس انسانی را جز برای حق، [قصاص]یا بدون آنکه فسادی در زمین کرده باشد، بکشد، چنان است که همه انسانها را کشته است».
در واقع همانطور که اگر یک نفس را احیا کنیم، گویی همه انسانها را احیا کرده ایم، اگر به هر دلیل و هر روش، اسباب نابودی و قتل یک انسان را فراهم کنیم، گویی همه انسانها را به مسلخ و قتلگاه برده ایم؛ پس خیلی باید مواظب راه حلهایی باشیم که با جان انسانها چه در زمینه اعتیاد چه جاهای دیگر در ارتباط است.
آیا تعریف دقیقی از اعتیاد وجود دارد؟
قبل از بیان تعریف باید بدانیم تعریف اعتیاد، مبنا و زیربنایِ ساختاری در مورد اعتیاد است. تعریف اگر درست نباشد: روش برگرفته از آن هم غلط است و در حال حاضر علت اینکه تاکنون نتوانسته اند در مورد اعتیاد به نتیجه مطلوب برسند، به این دلیل است که نمیدانند اعتیاد چیست و زمانی که نمیشناسند اعتیاد چیست و مبدأ آن کجاست، لذا مقصدی هم برای آن وجود نخواهد داشت.
تعریف اعتیاد یعنی مبدأ بیماری اعتیاد؛ یعنی فونداسیون و بنای شروع به کار برای مصرف کننده.
تعاریف زیادی برای اعتیاد بیان شده، ولی دو تعریف عمده وجود دارد.
الف: اعتیاد مسمومیت مزمن است.
ب: اعتیاد جایگزینی مزمن است.
بر مبنای تعریف اول که اعتیاد را مسمومیت معرفی میکند، مواد مخدر سم است و مصرف کننده مسموم شده و لذا باید سم زدایی شود؛ اما سوال اینجاست: آیا اعتیاد مسمومیت است؟ آیا مواد مخدر سم است؟ آیا مصرف کننده باید سم زدائی شود؟ آیا با سم زدائی مشکل مصرف کننده حل میشود؟
در اینجا برای درک بهتر این تعریف، بهتر است یک تعریف علمی در مورد سم و مطابقت آن با مواد مخدر و مصرف کننده بیان کنیم.
سم مادهای است که در قالب جامد مایع گاز وارد جسم انسان میشود؛ از تعادل طبیعی خارج میکند و به سمت مرگ سوق میدهد.
اکنون این تعریف را با مصرف کننده و مواد مخدر مطابقت میکنیم و در ضمن سؤالاتی توضیح میدهیم.
با توجه به این تعریف و نگاه به حالات مصرف کننده آیا فرد خمار با مصرف مواد مخدر از تعادل خارج میشود؟ آیا به سمت مرگ سوق داده میشود؟ یا اینکه تازه به حالت تعادل برمی گردد و حالش خوب میشود؟
دقیقاً فرد خمار با مصرف مواد نه از تعادل خارج میشود و نه به مرگ سوق داده میشود؛ بلکه جان تازه میگیرد، پس مواد مخدر سم نیست و سم زدایی اشتباه است.
بله مواد مخدر برای غیر مصرف کننده حالت سم دارد و با مصرف ۱/۵ گرم تریاک فرد از تعادل خارج و اگر سم زدایی نشود به سمت مرگ میرود، ولی برای مصرف کننده سم نیست.
در تعریف دوم اعتیاد نیز بیان شده که اعتیاد، جایگزینیِ مزمن است. جایگزینی مواد مخدر به جای مواد شبه مخدری که در جسم انسان از بدو تولد تولید میشود. یعنی بعد از مصرف حدود ۱۰ ماه، آلکالوئیدهای موجود در تریاک مثل مرفین، کدئین، نارسئین، نارکوتین و ... جایگزین مواد شبه مخدرهایی میشود که در کارخانجات تولیدی جسم به طور طبیعی تولید میشد.
در واقع مواد مخدر با جسم انسان پیوند میخورند و فرزند ناخلف اعتیاد زاده میشود و همانطور که فرایند اعتیاد به صورت تدریجی بوجود میآید، برای درمان اعتیاد از همین روش تدریجی استفاده میکنیم و با مهندسی معکوس اعتیاد به درمان اعتیاد میرسیم؛ همانگونه که مواد مخدر در یک فرایند چند ماهه و بلندمدت، جایگزین مخدرهای درونی جسم میشود.
با مهندسی معکوس اعتیاد در یک فرایند حداقل ۱۰ ماهه میتوان فرد را ریکاوری و احیا کرد و برای همیشه پرونده اعتیاد را بست.
حال که تعریف اعتیاد مشخص شد، بفرمایید مصرف کننده به چه کسی میگویند.
مصرف کننده فرد بیماری است که در سه قسمت جسم، روان و جهان بینی دچار تخریب شده و از تعادل طبیعی خارج شده است. جسم او بواسطه مصرف مواد و تعطیل شدن کارخانجات مخدرهای درونی جسم، سیستم عصبی و ... مورد آسیب قرار گرفته است.
روان مصرف کننده به موازات جسم او مورد هدف بمب افکنهای اعتیاد قرار گرفته است؛ همچنین جهان بینی، نوع نگرش و تفکرات او نیز مورد هدف قرار گرفته و تحت تأثیر مواد مخدر به جهان بینی افیونی ناشی از مصرف مواد تبدیل شده است.
یکی از سؤالات این است که چرا با مصرف مواد مخدر، اعتیاد شکل میگیرد؛ اما با مصرف مواد غذایی و ... که همیشه مصرف میکنیم، شخص معتاد نمیشود؟
سؤال بسیار کلیدی و در عین حال نقطۀ کور درمان اعتیاد است که توجهی به آن نمیشود.
برای جواب به این سؤال، نیاز به بیان مثالی داریم؛ همانگونه که اطراف جو زمین لایهای به نام لایۀ اوزون وجود دارد که کره زمین را از حملۀ اجرام آسمانی حفظ میکند، در اطراف مغز انسان که مرکز فرماندهی جسم است هم لایهای وجود دارد به نام سدّ خونی مغز.
همانگونه که اجرام آسمانی قادر نیستند از لایه اوزون عبور کنند، ولی گازهای گلخانهای به آن آسیب وارد کرده؛ در سد خونی مغز نیز مواد غذایی خوردنیها و ... قادر به عبور نیستند، ولی مواد مخدر، مشروبات الکلی و ... قادر هستند از این سد عبور کنند.
شاید سؤال کنید این سد خونی محافظ از چه موادی تشکیل شده است؟
این سدّ محکم از مویرگهای ویژهای تشکیل شده که برخلاف ساختار عادی در مویرگها دارای منافذ معمولی نبوده و اتصال بین سلولی در آنها از نوع اتصال محکم است.
مصرف کنندگان مواد مخدر چند دسته اند و چه روش و راه حلی برای هر کدام پیشنهاد میشود؟
مصرف کنندگان مواد مخدر به طور کلی به سه دسته کلی تقسیم میشوند.
الف: یا در دوران نامزدی هستند (مصرف تفننی).
اما چرا این گروه به نامزدی نامگذاری شده؟ چون همانطوریکه در دوران ازدواج انسانها، بین دو زوج مؤنث و مذکر ارتباط عمیقی وجود دارد، بین دو زوج که اعتیاد را شکل میدهند (انسان و مواد مخدر) در اوائل ارتباط عمیقی وجود دارد.
ب: خواستار اعتیاد: به هر دلیلی مصرف مواد را دوست دارند و از آن دل نمیکنند.
ج: خواستار درمان: به هر طریقی شده میخواهند از دام اعتیاد نجات پیدا کنند.
اما راهکار برای گروه اول، پیشگیری از اعتیاد است که راه حل اصلی برای حل مشکل گروه اول است.
ولی راهکار برای گروه دوم، مهار اعتیاد است و راهکار برای گروه سوم، درمان اعتیاد میباشد.
اما قسم اول و سوم: به معنای واقعی، بیمار تلقی میشوند؛ ولی قسم دوم از مصرف کنندگان: مجرمی هستند که در عین حال بیمار است؛ لذا در قسم اول و سوم که زمرۀ بیمار قرار میگیرند، باید عملیات درمانی روی آنها انجام شود؛ ولی قسم دوم، چون مجرم و در عین حال بیمار هستند و بعضاً متجاهر میباشند، باید قانون با آنها برخورد قانونی و قضایی کند تا شاید نقطه تفکر آنها برانگیخته شود و در گروه خواستار درمان اعتیاد قرار بگیرند.
اینکه گفته میشود اعتیاد یک نوع بیماری است، به چه معناست؟
تعریف بیماری به صورت خلاصه و عامیانه، از تعادل خارج شدن جسم، روان و تفکرات بیماری است؛ اما در بیماریهای جسمی از تعادل خارج شدن، مشخص و بعضاً قابل رؤیت است؛ همچنین در بیماریهای روانی نیز تا حدودی علائم مشخص و در علم شناخته شده میباشد؛ اما در بیماری تفکری، تاکنون ۱۵۰ نوع بیماری ناشی از تفکرات منفی تحت عنوان بیماریهای سایکوز شناخته شده است.
اعتیاد هم یک نوع بیماری ۳ بُعدی است؛ هم جسم، هم روان هم تفکرات و جهان بینی را درگیر میکند؛ پس اگر بیماری است باید همه پروتکلهای بیماری رعایت شود؛ لذا بیماری اعتیاد باید درمان شود نه تَرک؛ اصطلاح تَرک و قطع مصرف، جهان را به بیراهه کشیده و به طور قطع درمان بیماری اعتیاد بدون دارو امکان ندارد و درمان اعتیاد بدون دارو مانند ساختن یک ساختمان بدون مصالح است و درمان این بیماری در کوتاه مدت ممکن نیست.
در حال حاضر جهان پزشکی، چون از درمان اعتیاد عاجز مانده به نوعی یک شگرد به کار برده که میگوید اعتیاد ناشناخته است و به عناوین مختلف میخواهد اعتیاد را جرم تلقی کند؛ مثلاً آن را مرموز، لاعلاج، پیش رونده قلمداد میکنند تا اگر در این راه به نتیجهای نرسیدند، توجیه داشته باشند.
در واقع، جهان پزشکی از یک طرف از درمان فرار میکند و در ادامه مصرف کنندهها هم زرنگ هستند و یاد گرفته اند که میگویند مشکل ما مواد نیست؛ مشکل ما بیکاری، خانواده، جامعه، نبود ورزش و امکانات است و اینها هم از این طریق میخواهند از زیر بار درمان فرار کنند؛ لذا چهارراه سرگردان بوجود آمده است و هم پزشکان و هم خانواده و هم مصرف کننده سرگردان شده اند.
تفاوت بیماری اعتیاد با سایر بیماریها همچون سرطان در چه چیزی است؟
به طور کلی حدود ۸ تفاوت عمده بین بیماری اعتیاد با سایر بیماریها وجود دارد.
۱- سرطان یک بیماری جسمی است، ولی اعتیاد، جسمی، روحی، روانی است و حتی تفکرات، حواس و ذره ذره وجود ما را درگیر میکند.
۲- سرطان به نسلهای آینده سرایت نمیکند، ولی اعتیاد قادر است از طریق ژن به نسلهای آینده سرایت کند و مقالات زیادی در این باره وجود دارد.
۳- سرطان با مرگ نابود میشود، ولی اعتیاد و تبعات آن با طبق آیات و ادامه چندگانه مرگ نابود نمیشود که در ادامه بیان میکنیم.
۴- سرطان باعث منزوی شدن انسان نمیشود، ولی اعتیاد انسان را از لحاظ مادی، معنوی، اجتماعی، اقتصادی منزوی میکند.
۵- سرطان کاری به اعتقادات ما ندارد، ولی اعتیاد اعتقادات را هم مورد هجوم قرار میدهند. (جهان بینی افیونی)
۶- برای درمان سرطان بعضاً لازم نیست سرطان داشته باشیم، ولی در درمان گروهی توسط گروههای مردم نهاد اکثراً کسانی درمان گران موفقی هستند که این پروسه را طی کرده باشند.
۷- سرطان فقط خود بیمار را درگیر بیماری میکند، ولی اعتیاد خود، خانواده، اجتماع، نسلهای آینده را درگیر میکند.
۸- تخریب مادی اعتیاد به مراتب بیشتر از سرطان و ... میباشد.
چه زمانی قادر هستیم برای مصرف کننده کار مفیدی انجام داده و به او کمک کنیم؟
باید حداقل درد او را بشناسیم، همزاد پنداری کنیم، اگر درد او را نمیکشیم با درد او آشنا باشیم. اکثر افراد، درد را نمیشناسند و میخواهند این افراد را درمان کنند.
ما روزی چندین بار از خدا میخواهیم «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ»؛ راه مستقیم: راهی است که در آن پابرجا باشیم و استقامت ما بالا برود و هر بادی نتواند ما را بهم بریزد، چون مستقیم از استقامت داشتن گرفته شده نه از کوتاه بودن راه و لذا راه مستقیم لزوماً نباید کوتاهترین مسیر باشد.
در مسیر اعتیاد باید کاری کنیم فرد مصرف کننده بعد از درمان، بقای بر درمان داشته باشد، یعنی استقامت و پابرجایی بعد از درمان داشته باشند.
اکثر افرادی که برای درمان اعتیاد وارد این عرصه میشوند، چون درد را نمیشناسند، کم آورده و برای اینکه همۀ مشکلات را به سر مصرف کننده بریزند، او را متهم به بی اراده بودن میکنند.
اعتیاد اگر بیماری است، وظیفه جهان علمی و پزشکی است که آن را درمان کند و اگر تاکنون نتوانسته درمان کند، مصرف کننده مقصر نیست؛ جهان پزشکی بی اراده و ناتوان است و اراده اش را منسجم نکرده تا راه حلی برای نجات مصرف کننده به دست آورد.
چون جهان علمی و پزشکی به کُرات دیگر سر میکشد، قطر و دمای حرارت خورشید را محاسبه کرده و ...، ولی از سنجیدن میزان حرارت و آتشی که به دل مصرف کننده مواد مخدر است عاجز است.
درد مصرف کننده با اشتغال و بستههای غذا حل نمیشود؛ البته شاید درد خانواده او حل شود؛ اما حال مصرف کننده خوب نمیشود.
خانه از پایبست ویران است ------- خواجه در بند نقش ایوان است
حال دل مصرف کننده به خاطر نیاز درونی خراب است؛ اما ما به نیاز بیرونی او میرسیم؛ ستون خانه در حال تخریب است، ولی ما به نما و آینه کاری ساختمان میپردازیم.
نیاز مصرف کننده سروتونین، انکفالین و ... درونی است؛ اما ما با تجویز قرص، فسفر و کلسیم میخواهیم مشکل او را حل کنیم. باید مبدأ بیماری اعتیاد را بشناسیم.
در واقع کمکهایی که در قالب تغذیه، شغل و ... به مصرف کننده تقدیم میکنیم، مشکل خانواده را حل میکند و مانند قرص مُسَکن به هنگام دندان درد، موقتی است و کمکی به درمان نمیکند.
به عبارتی اگر حال شما خراب باشد، میلیاردها تومان ثروت هم درستش نمیکند؛ پس حال مصرف کننده نیز همینطور است.
علت عدم موفقیت در روشهای رایج برای درمان اعتیاد چیست؟
علت عدم موفقیت به طور کلی در موارد زیر خلاصه میشود:
مبدأ بیماری را نمیشناسند (یعنی نمیدانند اعتیاد کجا ضربه زده)
مبدأ حرکت آنها مشخص نیست لذا مقصد هم وجود ندارد.
مبدأ یا ریشه را درست تشخیص نداده اند و فکر میکنند با سم زدایی همه چیز حل میشود و کمپ و کلینیک را درمانگاه میدانند و ...
در اینجا این سؤال را با یک سؤال و جواب پاسخ میدهم؛ اگر از همۀ متخصصین و پزشکان در جهان بپرسیم آیا اجازه قطع یکبارۀ یک قرص آلپرزلام، قرص پراپرانول، قرصهای کورتون و ... را میدهید یا اگر کسی برای مدت ۶ ماه در بیمارستان (به علت سوختگی) مرفین مصرف کرده آیا اجازۀ قطع یکباره و سقوط آزاد را به این فرد میدهید؟ که همه به اتفاق اجازه چنین کاری را نمیدهند و همینطور به کسی که قرص خواب و سایر قرصهای آرام بخش که از یکی از مشتقات تریاک گرفته شده، اجازه قطع یکباره آن را نمیدهند؛ ولی سؤال اینجاست که چرا از طرفی همین پزشکان، قضات محترم و ... به فردی که مصرف کننده و بیمار اعتیاد است و همزمان هم تریاک هم هروئین هم شیشه و هم انواع قرصهای ترامادول، B ۲ و قرصهای خواب را مصرف میکند، اجازه قطع یکباره و سقوط آزاد را میدهند و اگر به اختیار خودش ترک نکرد، به اجبار و قانون او را مجبور به ترک میکنند؛ در حالی که تریاک حاوی ۲۵ آلکالوئید از جمله مرفین، کدئین و ... و صدها نوع ترکیب از جمله موسیلاژ، فسفر، منیزیم و ... است و صدها برابر قویتر از یک قرص خواب میباشد.
آیا تا به حال چنین سؤالی از خود کرده اید؟
پس علت عدم موفقیت در روشهای مذکور، ترک ناگهانی و سقوط آزاد و حتی سم زدایی است؛ چون هیچ کدام از اینها مبنای علمی ندارد و در واقع سازمان بهداشت جهان در ابتدا تریاک را سم میدانست و میگفت باید مصرف کننده سم زدایی شود، ولی الآن به شکست پروژه سم زدایی اعتراف کرده اند.
از طرفی مبنای جهان پزشکی بر مبنای تجربه است و اگر چند عمل قلب با شکست مواجه شود، اجازۀ عملِ بعدی را نمیدهند و آن را متوقف میکنند، اکنون جای این سؤال است با وجودی که حدود ۲۰۰ میلیون نفر در سراسر جهان به خاطر سم زدایی بلاتکلیف مانده اند و میلیونها شکست تجربه شده، چرا اجازۀ متوقف شدن این پروژه را نمیدهند؟
علت برگشت مجدد برخی از معتادان به اعتیاد بعد از ترخیص از کمپهای ترک اعتیاد چیست؟
نکته اول در این مسئله آن است که نگاه ما باید به کمپ عوض شود؛ چون کمپهای ترک اعتیاد درمانگاه نیست. درواقع کمپها یک اقامتگاه اجباری و قرنطینه برای قطع رابطه مصرف کننده با مواد مخدر است.
همچنین نهایت کار کمپ ها، سم زدایی است که اصلاً اصل آن اشتباه بوده و با شکست مواجه شده است و نهایت کاری که میکند ترک و قطع مصرف موقت است.
نکته دیگر در این موضوع آن است که قطع مصرف مواد فقط پنج درصد مشکل را حل میکنند؛ چراکه نیاز فرد مصرف کننده از او گرفته شده و بعد از کمپ تأمین نمیشود؛ پس کودتای همه جانبه علیه او انجام شده و بیلیاردها سلول در جسم انسان بعد از ترک علیه او کودتا میکنند.
همچنین در این کمپ ها، درمانی صورت نمیگیرد که انتظار عدم برگشت شخص مصرف کننده را داشته باشیم و علت مهم برگشت مجدد، بحث نیاز مصرف کننده است؛ نه اینکه بدون اراده باشد و به دنبال لذت خود برود.
درباره کودتای همه جانبهای که علیه شخص مصرف کننده انجام میشود، اینگونه باید بگوییم که قبل از اعتیاد، انواع مواد شبه مخدر در جسم به طور طبیعی تولید میشد؛ مثلاً به هنگام خواب استیل کولین، آدرنالین، سروتونین در بدن به میزان لازم جاری میشد، موقع شادی، هورمونهای شادی، موقع درد، انکفالین، موقع هیجان آدرنالین و ... جاری میشد؛ اما با شروع مصرف مواد مخدر، این کارخانجات در بدن تعطیل شدند و جسم به این مواد نیاز مُبرم دارد و این نیاز یا باید از داخل توسط مخدرهای طبیعی و یا از طریق مواد مخدر (یا طبیعی یا مصنوعی) تأمین شود.
جسم انسان مانند کشوری است با جمعیتی بالغ بر ۳۷/۲ تریلیون سلول و میلیاردها سلول عصبی دیگر، نرونها و؛ که همۀ اینها با استفاده از این مواد شیمیایی و پارهای بواسطه جریان الکتریکی (سیناپس الکتریکی و شیمیایی) کار میکند و در زمان ترک این نیاز قطع میشود، لذا کودتایی با جمعیتی بیلیاردی علیه انسان تشکیل میشود و از انسان نیاز خودشان را درخواست میکنند و انسان به خاطر برآورده نشدن نیاز به مصرف مجدد کشیده میشود نه اینکه به خاطر بی ارادگی مجبور به مصرف دوباره شود؛ پس درد مصرف کننده این مسئله است؛ نه لذت جو و بی اراده بودن.
درباره سازمانهای مردم نهادی همچون NA کمی توضیح دهید.
ضمن تشکر و سپاس از همه کسانی که در راستای نجات یک مصرف کننده قدم برمیدارند، توجه به نکاتی مهم است.
۱- یافتن راه صحیح از اهم مواردی است که روزی چندین بار از خدا میخواهیم.
۲- نباید به بهانه ترک از چاله به چاه عمیق بیفتیم؛ چون هدف وسیله را توجیه نمیکند.
۳- به بهانه قطع مصرف مواد مخدر نباید از هر روشی استفاده کرد.
۴- در بعضی از روشها از جمله NA، این افراد سوار کشتی جمهوری اسلامی هستند؛ اما مقصد حرکت آنها مسیحیت و اسلام انگلیسی است.
۵- تمامی قدمهای ۱۲ گانه و سنتهای این سازمان مردم نهاد مو به مو مطابق آموزشهای مسیحیت است.
۶- قصدمان این نیست که بگوییم همه افراد در این مجموعه بی نماز و مذهبی نیستند؛ چرا بعضاً هستند، ولی مذهب بخصوص به خود با آداب مخصوص.
حتی نام خداوند در این مجموعه «نیروی برتر» است و از اعتراف به گناه در جمع عمومی و قالب مشارکت و هر گناهی به هیچ وجه دریغ نمیکنند و صدها مشکل غیر اسلامی دیگر.
در یک کلام ما برای رهایی از اعتیاد نباید به هر روشی دست بزنیم؛ چون دهها مادر به بنده رجوع کردند که میگویند عمری دعا میکردیمای کاش فرزند من مصرف نکند الآن دعا میکنمای کاش مصرفش را شروع کند؛ چون قبل از ترک اعتیاد همۀ کار و کاسبی، دعا، نماز، زن، بچه و ... سر جایش بود و فقط مواد بود؛ اما الآن مواد نیست و هیچ کدام از موارد بالا هم سر جایش نیست؛ البته این مورد در همۀ افرادی که ترک میکنند کلیت ندارد.
غیر از مواد مخدر، چه آسیبهای دیگری وجود دارد که مخفی است؟
مصرف سیگار و قهوه بالاترین آسیب بعد از مصرف مواد مخدر را دارد و نوعی مرگ خاموش محسوب میشود.
برای آمار مرگ و میر ناشی از سیگار همین بس که روزانه ۱۶۵ نفر از هم وطنان ما به خاطر مصرف سیگار جان خود را از دست میدهند، ولی در صدا و سیما و هیچ روزنامهای بیان نمیشود.
در واقع روزانه ۱۶۵ نفر، ماهانه ۴ هزار و ۹۵۰ نفر و سالانه ۵۴ هزار و ۹۰۰ نفر در اثر مصرف سیگار جان خود را از دست میدهند.
جالب است بدانید سالانه ۶۰۰ میلیون درخت برای تولید ۶ هزار میلیارد نخ سیگار قطع میشود.
همچنین سالانه پنج درصد از جنگل زدایی جهان به خاطر کشت توتون و تنباکو میباشد؛ حالا سالانه چه قدر درخت بابت کاغذ و چاپ کتاب قطع میشود؟ فقط ۱۵ میلیون درخت؛ در واقع سیگار ۴۰ برابر بیشتر از کل صنعت چاپ کتاب، جنگلها را از بین میبرد.
به نظر میرسد همین مقدار برای تخریب سیگار کافی باشد و در چند سال آینده اگر اقدامی صورت نگیرد وضعیت مصرف قهوه به گونهای میشود که در کشور ما به همین مقدار آمار تلفات ناشی از مصرف قهوه را خواهیم داشت؛ چون در قهوه کافئین زیادی وجود دارد و از سد خونی عبور میکند و فرایند اعتیاد شکل میگیرد.
راه حل اسلام برای رهایی از چنگال اعتیاد چیست؟
اعتقاد ما بر این است کتاب آسمانی به گونهای است که «لَا رَطْبٍ وَلَا یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ» میباشد؛ از طرفی خداوند هر دردی داده، درمان هم در کنارش وجود دارد و اگر درمانی برای پارهای از بیماریها تاکنون کشف نشده، از ناتوانی دانش پزشکی است وگرنه همانگونه که «هر آن کس که دندان دهد نان دهد»، هر کسی که دردی میدهد، درمانش را قطعاً قرار داده و ما باید هنرنمایی کنیم و درمان آن را کشف نماییم.
برای اعتیاد هم بوعلی سینا که یک دانشمند و پزشک حاذق اسلامی است چند صد سال پیش برای این بیماری و سایر بیماریهای لاعلاج با استفاده داروی نوش دارو که در کتاب قانون بوعلی آمده، روش درمان اعتیاد را کشف کرده و ما باید آن را کامل و به روزرسانی کنیم که چنین کاری را در کشورمان انجام داده ایم و در حال اجراست.
در واقع هم آیات متعددی در قرآن و روایات در مورد اعتیاد وجود دارد و هم راه و روش مناسبی برای نجات از اعتیاد، هم در زمینه پیشگیری و هم درمان اعتیاد.
جمعیت احیای انسانی کنگره ۶۰ با بیش از ۹۰ شعبه در سراسر کشور مشغول به فعالیتی اسلامی در عرصه ترک اعتیاد بوده و علاقه مندان میتوانند با مراجعه به آدرس https://congress ۶۰.org/FaIR/ با این جمعیت آشنا شوند.
به نظر شما محدوده تخریب اعتیاد تا کجاست؟
طبق تحقیقی که انجام شده، محدودۀ تخریب اعتیاد هم مادی است، هم معنوی، هم دنیوی است و هم اخروی، هم جسمی است هم روانی و هم از لحاظ جهان بینی.
پیشنهاد بنده به حوزویان عزیز این است که در رابطه با این مطالب، تحقیق کنند؛ بنده به اندازه خودم تحقیق کرده ام و به این نتایج رسیده ام؛ شاید نظر بنده درست نباشد؛ اما پیشنهاد میکنم که فضلا تحقیق کنند و ببینند به چه نتیجهای میرسند.
اعتیاد با مرگ هم از میان نمیرود و بنده برای اثبات این مطلب، دلائلی ارائه میکنم شما بررسی شود.
۱- دلیل اول، آیاتی است که مرگ را با عنوان توفی بیان کرده است و میگوید: «إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِکَةُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِیمَ کُنْتُمْ ۖ قَالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْأَرْضِ ۚ قَالُوا أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا ۚ فَأُولَٰئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ ۖ وَسَاءَتْ مَصِیرًا/ آنان که فرشتگان، جانشان را در حالی که ظالم به خود بودهاند میگیرند، از آنها پرسند که در چه کار بودید؟ پاسخ دهند که ما در روی زمین مردمی ضعیف و ناتوان بودیم. فرشتگان گویند: آیا زمین خدا پهناور نبود که در آن هجرت کنید؟! و مأوای ایشان جهنم است و آن بد جایگاه بازگشتی است». (آیه ۹۷ سوره نساء»
شهید مطهری در مورد واژۀ توفی بیان میکند: توفی یعنی یک چیز را به طور تمام و کمال دریافت کردن و مثال میزند توفیت المال: مال را به طور تمام و کمال دریافت کردم.
مطابق با این آیه، ملائکه قابض وقتی میآیند، انسان را به طور تمام و کمال دریافت میکنند یعنی هم نفس، هم روح هم افکار و اندیشه هم عادات هم ملکات نفسانی هم جهان بینی و هم نوع نگرش را دریافت میکنند و ما گفتیم اعتیاد یک نوع بیماری چند بُعدی است؛ هم جسم، هم روان هم جهان بینی، هم نگرش و ... و وقتی انسان به طور کامل دریافت میشود، ملکات نفسانی و اعتیاد هم دریافت میشود و آن طرف تحویل انسان میشود.
۲- روایت داریم «لَو أنَّ رَجُلاً أحَبَّ حَجَرًا لَحَشَرَهُ اللّه ُ مَعَهُ / انسان حتی اگر سنگی را دوست بدارد، خداوند او را با همان سنگ محشور میکند».
وقتی میگویند اگر کسی سنگی را دوست داشته باشد با آن سنگ محشور میشود، یعنی سنگ را میآورند؟ نخیر، بلکه محبت سنگ در وجود او هست و از طرفی «ما با آنچه دوست داریم متصل نیستیم، با آنچه دوست داریم متحد هستیم» و علاقهها بخشی از وجود ماست و ما علاقهها را با خودمان و به دنیای پس از مرگ میبریم و این روایت و این مطلب که ما با علاقهها متحدیم و علاقهها را با خود میبریم، علاقه به مواد هم با ما متحد است و با خودمان آن طرف میبریم.
۳- از طرفی کسانی که تجربه مرگ را داشته اند و در برنامه زندگی پس از زندگی برنامه آنان پخش میشد، یکی از آنها که مصرف کننده ترک کرده بوده و مرگ را تجربه کرده بود، در این برنامه میگفت گرفتاریهای مواد آن طرف وجود داشت، گرفتاری بود، ولی مواد مخدر نبود مثل کسی که در این دنیا گرفتار پول پرستی بوده، آن طرف پول نیست، ولی گرفتاری آن هست.
البته تخریب اعتیاد در صورتی به آن طرف کشیده میشود که درمان نشود و اگر درمان شد، علاقه و وابستگی درمان میشود و چیزی وجود ندارد که به آن طرف برود.
البته باز هم تأکید میکنم این مطلب جای بحث و گفتگو و تحقیق دارد.
حوزه و روحانیت در راستای مبارزه و درمان اعتیاد چه کاری میتواند انجام دهد؟
بر همه دوستانی که در حوزه علمیه دست روی بحث اعتیاد گذاشته اند، لازم است دانش خود را در ابتدا در این زمینه بالا ببرند؛ چون اعتیاد یک بیماری است و باید تمام قوانین بیمار و پروتکلهای درمانی در مورد آن رعایت شود لذا باید بدانیم اعتیاد تنها با دارو درمان نمیشود.
کسانی که تنها به جسم مصرف کننده توجه میکنند، نتیجه مطلوبی ندارند و کسانی هم که تنها به روان و مباحث روانی تکیه میکنند، نتیجه موفقیت آمیزی نداشته و ندارند؛ و از این مهمتر باید توجه داشته باشیم بیماری اعتیاد تنها و تنها با مراسم اعتقادی (با توجه به اهمیت آن) و جنبه روحی روانی حل نمیشود؛ بلکه باید کسانی که در این زمینه کار میکنند اولاً به طور کامل بدانند اعتیاد چیست و با تمام ابعاد مصرف کننده آشنا باشند، مواد مخدر را به طور کامل بشناسند و با تخریبهای آن آشنایی پیدا کنند و در یک کلام با درد مصرف کننده آشنا شوند و با آنها همزاد پنداری کنند.
متأسفانه در حال حاضر مصرف کننده و بیماری اعتیاد به گونهای شده که در حد یک سرماخوردگی معمولی هم برای آن بها و طول درمان قائل نمیشویم؛ لذا متأسفانه گاهی کسانی دست اندرکار نجات بیماران اعتیاد میشوند که تفاوت بین قره قروت و تریاک را نمیدانند و این باعث نگرانی است و به همین دلیل است که مصرف کننده مانند موش آزمایشگاهی شده و هر روز به تعداد مصرف کنندگان اضافه میشوند.
در آخر باید بدانیم بزرگترین اصل در پیشگیری، مهار و درمان اعتیاد، اصل آگاهی و دانش افزایی است.
جنابعالی در عرصه مبارزه و درمان با اعتیاد چه فعالیتهایی داشته اید و از تألیفات خود برای ما بفرمایید.
بنده در کنار ۸ سال کار میدانی در زمینه اعتیاد و گره زدن درمان اعتیاد با بحث ورزش بالاخص ورزش تیراندازی با کمان، در حال حاضر در سِمت مربی تیراندازی با کمان در ورزشگاه تختی مشغول به فعالیت هستم و در حوزه اعتیاد در کنار کلاسهای آموزشی و درمانی اعتیاد که در ۸ سال متوالی شرکت کرده ام، کتابهای مهندسی اعتیاد، مأموریت سری حواس، سیستم خمر درونی، نیلوفرانه و مقالاتی تحت عنوان واکسن پیشگیری از اعتیاد و مقالۀ نقش دین در پیشیگری از اعتیاد را نوشته ام و به لطف خدا در حال حاضر کتابی جامع در زمینه اعتیاد در ۶ فصل آماده کرده ام و تا فصل پنجم آماده شده و در شُرف انتشار است که فصلهای آن به ترتیب: «ضرورت آشنایی با اعتیاد، اصطلاحات کلیدی در بحث اعتیاد، اعتیاد چیست، مصرف کننده کیست و مواد مخدر چیست و نقد و بررسی روشهای ترک و درمان اعتیاد» میباشد.
اگر بخواهید مباحث مربوط به اعتیاد را در چند جمله خلاصه کنید، چه نکات کلیدی میتوانید بیان کنید؟
نکات کلیدی که در عرصه درمان اعتیاد وجود دارد به این صورت است:
اعتیاد یک بیماری است و بیماری باید درمان شود.
درمان اعتیاد در کوتاه مدت، ۳ روزه و ۲۱ روزه امکان ندارد بلکه تبلیغات درمان اعتیاد در کوتاه مدت مشوق مصرف مواد مخدر است.
مصرف نکردن مواد مخدر و اصطلاحاً ترک اعتیاد فقط ۵ درصد مشکل مصرف کننده را حل میکند و ۹۵ درصد دیگر با درمان روان و جهان بینی حل میشود.
درمان اعتیاد بدون به کار گرفتن دارو مانند ساختن یک ساختمان بدون به کارگیری مصالح است.
درمان اعتیاد صد در صد ممکن است و در کشور ما در حال اجرا شدن میباشد.
در پایان اگر نکتهای باقی مانده بفرمایید.
رهبر معظم انقلاب توجه خاصی به مسائل و معضلات اجتماعی دارند و طلاب محترم نیز از غیر اسلامی بودن روشهای در حال اجرا در زمینۀ اعتیاد نگران هستند و بعضاً آنها را نقد و بررسی میکنند که بسیار بجاست؛ چراکه بعضی افراد که در این زمینه کار میکنند، سوار کشتی جمهوری اسلامی شده اند؛ اما متأسفانه به سمت مسیحیت و اسلام انگلیسی در حال حرکت هستند و ما باید با اسلامی کردن این روشها به آنها کمک کنیم و با اینکه هدف وسیله را توجیه نمیکند، حاضر هستند با هر وسیله و روشی حتی اگر مورد تأیید اسلام و مذهب نباشد، به کمک مصرف کننده بیایند و نتیجه آن همان شده که همه ما مشاهده میکنیم که فرد مصرف کننده، مذهبی و مقید است و به بهانه ترک اعتیاد وارد مجموعهای میشود تا مواد را کنار بگذارد؛ اما در کنار آن، تمامی اعتقادات و آیین مذهبی او مورد حمله قرار میگیرد و بعضاً از نماز و ... دست میکشند؛ لذا از تمام حوزویان عزیز تقاضامندم به کمک هم بیاییم و روشی اسلامی-درمانی در زمینه اعتیاد بنا کنیم که که دانش پزشکی هم آن را تأیید کند و خروجی خوبی داشته باشد؛ چراکه گفتیم بیماری اعتیاد باید در سه جهت جسم، روان و جهان بینی درمان شود و به صرف مبانی اعتقادی یا به صِرف درمان روانی و جسمی، مشکل حل نمیشود.
برای ورود به درمان اعتیاد(اصولا هرکاری)توسط آخوندها لازم نیست به فعالان قبلی آن تهمت بزنیم شناخت و درمان و مدیریت اعتیاد بسیار پیچیده است بعید میدانم کسی در این حوزه خود را به اندازه شما عالمتر از دیگران بداند با این وجود این حوزه تشنه درک نادانسته ها ست اگر میدانید برای کمک وارد شوید از شما استقبال می شود البته این بدین معنی نخواهد بود که دانش فعلی بیفایده است این دانش حتی اگر غلطهائی داشته باشد ذات تکامل علم از همین راه می گذرد شما هم بفرمائید گوشه ای از این بار را بردارید با روشن شدن یک شمع جدید هیچ شمع دیگری خاموش نمی شود در عین حال علاوه بر نقد دیگران بفرمائید (بیاندیشید) در فعالیتهای اسلامی موسسه شما چند درصد بیماران درمان شده اند؟شاخصهای شما برای تائید درمان موفق چیست؟ باز دهی درمان شما با روشهای دیگر چه تفاوتی دارد؟ و چرا شما خود را از درمانگران دیگر خیر خواه تر می دانید؟چسباندن پسوند های ارزشی(از جمله اسلامی) به امور آیا واقعا آن موضوع را ارزشمندتر می کند؟یا مجوزی است برای دخالت صنفی ناموفق در حوزه کاری خود به حوزه کاری دیگران ؟کوتاه کردن قد دیگران ما را بلند قدتر نمی کند و شمارا نیز بفر مائید قدمتان مبارک و موفق باشید