این زن در تحقیقات به پلیس گفت: «مدتی بود که زن همسایه با من دشمن شده بود. هر بار او را میدیدم، بیدلیل دعوا به راه میانداخت. نمیدانستم چرا با من اینطور برخورد میکند. دیگر از دستش کلافه و عصبانی شده بودم. تا اینکه آخرین بار دوباره با هم درگیر شدیم. او بیدلیل سد راه من شد و دعوا به راه انداخت. ناگهان ظرفی را روی صورتم خالی کرد و متواری شد. صورتم سوخت و فریادزنان از مردم کمک خواستم.»
چشمهایشان را باید بدهند، چون چشم دیگری را گرفتهاند. هرکدام در پروندههای جداگانه به روزهای حساس نزدیک شدهاند. پروندههایشان برای اجرا به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی پایتخت ارسال شده است. قرار است به زودی بینایی یک چشمشان را از آنها بگیرند.
به گزارش شهروند، یکی اسید پاشیده، دیگری با چاقو و یکی دیگر نیز با شلیک گلوله باعث نابیناشدن فرد دیگری شدهاند. حالا باید خودشان هم نابینا شوند و شمارش معکوس برای این سه پرونده حساس آغاز شده است.
نخستین پرونده مربوط به زنی است که ۱۱ سال پیش روی صورت زن همسایهشان در کرمانشاه اسید پاشید. ماجرا از این قرار بود که اوایل سال ۹۰ زنی در یکی از شهرهای کرمانشاه مورد اسیدپاشی قرار گرفت. بلافاصله موضوع در دستور کار ماموران پلیس قرار گرفت و تلاش در این خصوص آغاز شد.
با حضور ماموران در محل مشخص شد که زن جوان پس از درگیری با همسایهاش، مورد حمله اسیدی قرار گرفته و به بیمارستان منتقل شده است.
این زن در تحقیقات به پلیس گفت: «مدتی بود که زن همسایه با من دشمن شده بود. هر بار او را میدیدم، بیدلیل دعوا به راه میانداخت. نمیدانستم چرا با من اینطور برخورد میکند. دیگر از دستش کلافه و عصبانی شده بودم. تا اینکه آخرین بار دوباره با هم درگیر شدیم. او بیدلیل سد راه من شد و دعوا به راه انداخت. ناگهان ظرفی را روی صورتم خالی کرد و متواری شد. صورتم سوخت و فریادزنان از مردم کمک خواستم.»
با این اظهارات تلاش برای دستگیری متهم آغاز شد و در نهایت او دستگیر و تحت بازجویی قرار گرفت. این در حالی است که از بیمارستان خبر رسید، چشم راست شاکی نابینا شده است. متهم وقتی تحت بازجویی قرار گرفت، با اعتراف به جرم خود به ماموران پلیس گفت: «مدتها بود که به این زن حسادت میکردم. او زندگی خوبی داشت. از طرفی جوری با من برخورد میکرد که انگار اصلا از من خوشش نمیآید. برای همین از او کینه به دل گرفتم و آنقدر مرا عصبانی کرد که در یک لحظه تصمیم به انجام چنین کاری گرفتم.»
با شکایت شاکی، متهم در دادگاه کیفری کرمانشاه محاکمه شد و به اصرار قاضی به قصاص کوری چشم راست، زندان و دیه محکوم شد. متهم به این حکم اعتراض کرد، برای همین پرونده به دیوان عالی کشور فرستاده شد. قضات دیوان عالی کشور نیز پس از بررسی این پرونده حکم صادره را تایید کردند. قرار بود این حکم اجرا شود، اما به دلیل مهیا نبودن شرایط برای اجرای حکم در کرمانشاه و کمبود تجهیزات، این پرونده به شعبه سوم اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد تا با انجام اقدامات قانونی مقدمات اجرای حکم فراهم شود. به این ترتیب حکم قصاص کوری چشم این زن به زودی اجرا خواهد شد.
دومین پرونده مربوط به مردی است که در سال ۹۶ و در یکی از شهرهای استان فارس با یک مرد دیگر درگیر شد. متهم با یکی از آشنایانش اختلاف داشت. این اختلافات در نهایت به یک درگیری شدید منجر شد.
در این درگیری متهم با چاقو ضرباتی به شاکی وارد کرد. یکی از این ضربات باعث کوری چشم شاکی شد؛ بنابراین ماموران پلیس موضوع را در دستور کار خود قرار دادند و پس از دستگیری متهم، او را تحت بازجویی قرار دادند.
متهم به جرم خود اعتراف کرد و گفت که در یک لحظه عصبانیت با چاقو ضرباتی به شاکی زده و قصد نابینا کردن آن مرد را نداشته است. او نیز در دادگاه محاکمه و به قصاص کوری چشم محکوم شد. با تایید این حکم، این پرونده نیز برای رسیدگی و انجام مقدمات اجرا، به پایتخت فرستاده شد و در اختیار قاضی شعبه سوم اجرای احکام قرار گرفت.
سومین پرونده که برای انجام مقدمات اجرای حکم قصاص کوری چشم به دادسرای جنایی تهران فرستاده شد نیز مربوط به یک مرد دیگر است. او در سال ۹۷ باعث کوری چشم یک مرد دیگر شد. متهم چهار سال قبل با یکی از دوستانش درگیر شد. او در این درگیری با سلاح شکاری گلولهای به سمت دوستش شلیک کرد. این گلوله منجر به کوری چشم چپ شاکی شد.
متهم این پرونده نیز دستگیر شد و به جرم خود اعتراف کرد. او نیز مانند دو متهم دیگر به قصاص کوری چشم چپ محکوم شد. شاکی این پرونده نیز حاضر به گذشت نشد و اصرار بر اجرای حکم قصاص را داشت؛ بنابراین پرونده برای رسیدگی به پایتخت و دادسرای جنایی تهران فرستاده شد تا به زودی به مرحله اجرا در بیاید.
البته اگر بازیگران علاف بگذارند حکم اجرا شود.