اگر بیانات مقام معظم رهبری در جمع ائمه جمعه نبود و ایشان بر برخورد منطقی و اقناعی با موضوع بدحجابی تأکید نمیکردند، معلوم نبود سیل خروشانی که راه افتاده بود، به کجا میرسید. بدحجابها شانس آوردند! که سیل خشم طبیعت، آنها را فعلا از تیررس دور کرد، اما تجربه میگوید قرار نیست این سیلها تمام شود.
محمد مهاجری در روزنامه شرق نوشت: از دو، سه هفته قبل یک سیل در جامعه راه افتاده بود علیه بدحجابی. آخرش معلوم نشد از کدام کوه سرچشمه گرفت و چه کسی عامل جاریکردنش بود، اما همه دیدیم که زود بر موج افکار عمومی سوار شد، اعصاب جامعه را تحریک کرد، بدخلقیهایی آفرید، خشونتهایی به همراه آورد، مقالات و سخنرانیهایی درباره آن ایراد شد و.... در آن میان شاید متوجه نبودیم که آن سیل چه چیزهایی را خراب کرد؛ سیلی که فقط علیه بدحجابی نبود، علیه خود حجاب هم بود... یکی گفت بدحجابی خلاف شرع است، آن دیگری از حجاب اجباری حرف زد و سومی برای اینکه خودش را آرام کند نوشت که رعایت حجاب قانون است و همانطور که پلیس با نبستن کمربند ایمنی برخورد میکند، باید با بدحجابی هم مقابله کند.
دیگری هم در فکر این بود که این را هم جا بیندازد که اسم واقعی گشت ارشاد، گشت امنیت اخلاقی است غافل از آنکه برای سیل، هر دو فقط خوراکی برای بلیعیدهشدن بود.
ما به سیل عادت داریم. در هر انتخاباتی سیل راه میافتد. گاهی یک کاندیدا همه گذشتهها را ویران میداند و گاهی نامزدی دیگر، سیلی از وعدهها را روانه جامعه میکند. یک بار سیل اصلاحات میخواهد ارزشهای دینی را بشوید و ببرد و گاهی سیل ارزشگرایی، از روی مردم و خواستههایشان رد میشود. یک بار این سیل، راه میافتد تا زندگی کاسبان تحریم را فلج کند، یک بار هم کاسبان تحریم، سیل راه میاندازند و برجام را غرق میکنند. یک بار سیل به سفارت عربستان و انگلیس یورش میبرد و یک بار هم مردم را پای صندوق رأی میکشاند و کسی از صندوق درمیآید که بعضیها خوششان نمیآید.
برگردیم به حجاب... اگر بیانات مقام معظم رهبری در جمع ائمه جمعه نبود و ایشان بر برخورد منطقی و اقناعی با موضوع بدحجابی تأکید نمیکردند، معلوم نبود سیل خروشانی که راه افتاده بود، به کجا میرسید. بدحجابها شانس آوردند! که سیل خشم طبیعت، آنها را فعلا از تیررس دور کرد، اما تجربه میگوید قرار نیست این سیلها تمام شود. مدتی میگذرد و سیلابسازان از جای دیگری سر بر میآورند و مضمون تازهای کوک میکنند و بازی جدیدی راه میاندازند.
مادام که زیرساختهای اندیشه و سیاست پا نگیرد و قوام نیابد، با کمترین باران، سیلاب راه میافتد. سیلابهای آینده مخربتر هستند؛ چون نسلهایی که از زمان انقلاب هنوز ماندهاند، زیر پایشان تا حدی محکم است، اما نسلهای تازهتر چنین استحکامی ندارند. همین که تعداد بدحجابها زیاد شده و تعداد ارزشمدارها و تعداد شرکتکنندگان در نمازهای جمعه و جماعت کاهش یافته، نشانههایی از تأثیرپذیری در برابر سیل است؛ هرچند حضور در بعضی مناسک مانند عید غدیر و محرم نشانههای مثبت تلقی میشود.
مقابله با سیل طبیعت راهکار دارد؛ راهکارهایی که اگر نتواند خسارت را به صفر برساند، از آن میکاهد. اگر زیرساختهایی مثل سدسازی، مانع قرارندادن بر سر سیلها، حفظ گیاهان و... فراهم باشد، تلخی سیل را کاهش میدهد. در سیل سیاسی هم همینطور است. اگر بنیانهای اندیشه محکم نشود، پایه اخلاق لرزان نباشد، تحمل مخالف آسان شود، محبت نهادینه نشود و خشم و نفرت تحت کنترل درنیاید، سیلهایی حتی با سرعت کم و هجمه کوچک هم ما را خواهد برد.