از اواسط عهد قجر، خانوادههای ایرانی ترجیح دادند به جای شیربهای نقد، مهر دخترشان را بالا ببرند. این که یکی از دلایلی که اهمیت شیربها کم و مهریه در ایران خیلی مهم شد را باید در تاریخ دوره قاجار پیدا کرد.
وقایع اتفاقیه نوشت: مهریهای که در دوره قاجار رسم بوده، چیست؟ مهریه دختران طبقه ثروتمند در آن دوره چقدر بوده است؟ رسم و رسوم طلاق و متارکه در عهد قجری چه بوده است؟
«این روزها یکی از مهمترین دغدغههای جوانان برای ازدواج، مشکلات مالی و میزان مهریهای است که خانواده دختر برای داماد آینده خود مشخص میکنند. بسیاری از جوانان از ترس مهریه سنگین و چندین هزار سکهای دختران، چندان تمایلی به ازدواج ندارند و ترجیح میدهند روزگار مجردی خود را با درسخواندن یا کارکردن تماموقت سپری کنند. شاید خالی از لطف نباشد که کمی به گذشته برگردیم و نگاهی به ازدواجهای زمان قاجار و میزان مهریه دختران بیندازیم و ببینیم آنها چگونه ازدواج میکردند.
در جامعه عهد قاجار، فاصله چندانی بین کودکی و ازدواج دختران وجود نداشت. دختران اغلب از هفت تا ۱۳ سالگی ازدواج میکردند و عواملی همچون دستیابی به استقلال اقتصادی، رشد سریع دختران در آن روز و پایین بودن میانگین عمر به دلیل شیوع بیماری در افزایش این ازدواجهای زودرس مؤثر بود. دختران و پسران هیچگونه اختیاری در برگزیدن همسر آینده خود نداشتند. رایجترین شکل ازدواج، عقد دائم بود.
از دیگر شیوههای رایج ازدواج، ازدواج موقت یا صیغه کردن دختران و زنان بر اساس قرارداد و توافق بود. فقر مالی نیز سبب میشد خانوادهها به ازدواج موقت دختران خویش رضایت دهند. صیغه کردن زنان در عرف جامعه کاملا قابل قبول بود و زنهای صیغهای پس از به پایان رسیدن دوره قرارداد به آسانی به عقد دائمی اشخاص دیگر درمیآمدند.
شکل دیگر ازدواج شامل دختران یا زنانی میشد که از طریق جنگها یا دزدیده شدن یا تجارت برده، اسیر و فروخته میشدند.
نظام چندزنی در شهرها، معمولا مختص به اشراف بوده، ولی در ایالات نیز رواج داشت. در بین ایلات بلوچ حتی مردان کمبضاعت نیز گاهی تا هشت زن میگرفتند و این نیز به این دلیل بود که زن در ایلات نه تنها هزینهای برای شوهر نداشت بلکه نیروی تولیدی کارآمدتری نسبت به شوهر به حساب میآمد.
از اواسط عهد قجر، خانوادههای ایرانی ترجیح دادند به جای شیربهای نقد، مهر دخترشان را بالا ببرند. این که یکی از دلایلی که اهمیت شیربها کم و مهریه در ایران خیلی مهم شد را باید در تاریخ دوره قاجار پیدا کرد؛ دورهای که مردم از دو جهت در حال تغییر بودند؛ یکی آشنایی بیشتر با اصل دین به دلیل گسترش سواد و زیاد شدن تعداد روحانیون مطلع و دوم آشنایی ایرانیان با فرهنگهای غیر ایرانی و ارتباط با مردمان عثمانی، عراق عرب و حتی غرب.
فکر میکنید مهریه یک عروسخانم از طبقه معمولی و متوسط شهری حدود صد سال پیش چه قدر بوده؟ چشمها را ببندید و خودتان را در یک خانه با نردههای چوبی تصور کنید؛ خانهای که دیوارهای حیاطش هم کاهگلی است و داخل خانه پر از مهمان است؛ امروز بلهبران دارند. حرفها تمام شده و سر همه چیز به توافق رسیدهاند. حالا وقت نوشتن قرارداد مهریه است. خانواده عروس فرستادهاند تا حاجآقا محمدعلیآقای اصفهانی بیاید که هم عروس و داماد را به هم محرم کند و هم، چون تنها سواددار محله است، متن قرارداد را بنویسد.
آقامحمدعلی مینویسد: «بسمه تعالی/ با یاد خدا و صلوات بر پیغمبر خاتم (صلیالله) و خاندان گرامی او و با تأییدات، ولی عصر (عجلالله تعالی فرجه) این کاغذ، قراردادی است که میان طرفین جناب کربلایی رضاقلی گیوهدوز، پدر عروس محترم مکرمه - آن موقع رسم نبود اسم عروس را در قرارداد بنویسند - از یک طرف و جناب حاجرضا بزازباشی، پدر داماد آقا جعفرعلی بزازباشی منعقد شده. مهریه قبول شده از این قرار است که یک جلد کلامالله مجید، آینه یک جام، لاله یک زوج، لباس سهدست، یک عقیق پنجتن، یک شمایل مرتضی علی (علیهالسلام) و صد تومان پول بر ذمه میباشد. خدا مبارک فرماید انشاءالله؛ شوال ۱۳۲۹ قمری.»
البته این مهریه یک عروس از طبقه متوسط جامعه در عهد قجر است که هم خانواده خودش و هم خانواده آقاداماد دستشان به دهنشان میرسیده وگرنه مهریه یک عروسخانم که مثلا پدر کارگر یا باربر داشت، خیلی کمتر از این چیزی میشد که در این قراردادها مینوشتند. حالا این که چطور روزگار چرخیده و فرهنگ و تعاریف چرا این قدر عوض شده که این روزها گاهی مهریه دختر یک کارمند ساده از مهریه یک دختر کارخانهدار بیشتر میشود، از آن چیزهایی است که جامعهشناسان باید جوابشان را پیدا کنند.
سه پارچه آبادی در یزد، یک کمربند طلا که با سکههای اشرفی تزئین شده بود، یک نیمتاج مرصع و غرق در جواهر و ۱۰ دست لباس فرنگی (این آخری خیلی مورد توجه عروسخانم قرار گرفته بوده). در ضمن آقای داماد قبول کرده بود که ۶ هزار تومان هم شیربها بدهد.
در دوره قاجار، زن در موارد خاصی همچون عدم دریافت نفقه از مرد، انحرافات اخلاقی یا ناتوانی جنسی مرد، میتوانست درخواست طلاق کند و در صورت طلاق، وظیفه نگهداری کودکان از سوی مردان و مشکل پرداخت مهریه نیز مردان معمولی جامعه را از فکر طلاق زنانشان منصرف میکرد.