گفته میشود در دوران ناصرالدینشاه، تعداد خواجههای حرمسرا به بیش از ۹۰نفر میرسید و شاه هم ۷خواجه مخصوص داشت که آغا بشیر، آغا محمدخان و آغا غلامعلی از آن جمله بودند. آغا بهرام (آغا بهرام خواجه قرهباغی) هم از خواجههایی بود که در این حرمسرا وظیفه خدمت به سوگلی اول ناصرالدین شاه، جیران، را برعهده داشت.
واقف زمین و بنای مسجد آغا بهرام در محله پامنار که به آیتالله کاشانی معروف است، خواجه «خدیجه تجریشی»، سوگلی محبوب ناصرالدینشاه، معروف به جیران، بوده که به دلیل نداشتن زن و فرزند، اموال خود را صرف امور خیریه کرده است.
به گزارش همشهری، حرمسرای ناصرالدینشاه در طول تاریخ به دلیل تعدد زنها شهره خاص و عام بوده و سریال جیران هم که این روزها مخاطبان زیادی پیدا کرده، سبب توجه دوباره به این موضوع شده است.
البته در این سریال که شاهد رقابت و حسادت زنان عقدی و صیغهای ناصرالدینشاه هستیم، افراد دیگری هم جلب توجه کردهاند که خواجهها هستند؛ افرادی که قدرت آنها در دربار شاه نشان داده شده است.
گفته میشود در دوران ناصرالدینشاه، تعداد خواجههای حرمسرا به بیش از ۹۰نفر میرسید و شاه هم ۷خواجه مخصوص داشت که آغا بشیر، آغا محمدخان و آغا غلامعلی از آن جمله بودند. آغا بهرام (آغا بهرام خواجه قرهباغی) هم از خواجههایی بود که در این حرمسرا وظیفه خدمت به سوگلی اول ناصرالدین شاه، جیران، را برعهده داشت.
آغا بهرام پیش از مرگ، مدرسه و مسجدی در محله شاهغلامان پامنار ساخت که بعدها از سوی آیتالله کاشانی مرمت شد. این مسجد در محل گذر مردم و کنار بازارچه پامنار ساخته شد که خیابانهای چراغبرق و امیرکبیر را به خیابان بوذر جمهری (پانزده خرداد) متصل میکرد.
آن زمان ۳مسجد دیگر هم در محله وجود داشت که عبارت بودند از مساجد سپهسالار، حکیم و حوض. شیخ «محمود عراقی»، از مجتهدان عصر ناصری هم از معلمهای این مدرسه بوده است.
شاید این سئوال در ذهنتان ایجاد شود که او چطور هزینه خرید زمین و ساخت مدرسه و مسجد را به دست آورده است. در زمان ناصرالدینشاه، خواجهها انعام زیادی از زنان دربار و اعیان میگرفتند و شاه هم حقوق خوبی برایشان در نظر گرفته بود، چون در نهایت دارایی آنها به خاطر نداشتن ورثه به ناصرالدینشاه برمیگشت. آغا بهرام هم با اطلاع از این موضوع، دارایی خود را به ساخت این مدرسه و مسجد اختصاص داد تا برایش باقی الصالحات بماند.
نصرالله حدادی، تهرانشناس، با استناد به نوشته «حجت عراقی» در کتاب «جغرافیای تاریخی تهران» میگوید: «براساس این سند تاریخی، مسجد آغا بهرام حدود ۸۰۰مترمربع مساحت دارد که در بخش ۹ تهران با پلاک ۵۳۸ واقع شده و موقوفات زیادی داشت. آغا بهرام کمتر کسی را برای ساخت این مدرسه مشارکت داد.»
منزل آیتالله کاشانی، مجتهد و مبارز سیاسی دوره پهلوی، پشت این مسجد قرار داشت که با کمک جمعی از بازاریان خیّر پامنار اقدام به بازسازی آن کرد. با اینکه این اقدام سبب شد تا اینجا به مسجد آیتالله کاشانی معروف شود، اما اجازه نداد اسمش روی مسجد حک شود. البته اشتباهی که صورت گرفته این است که از واژه آقا بهجای آغا در نامگذاری مسجد استفاده شده است.
قدیمیهای محله عنوان میکنند مرحوم آیتالله کاشانی سالها امام جماعت این مسجد بود که بعدها به دلیل کهولت سن، مرحوم شیخ «حسین خطیب کاشانی» را به جای خود انتخاب و معرفی کرد.
درباره آغا بهرام روایتهای متفاوتی وجود دارد. نخست اینکه گفته میشود یوسف زمان خود بود و چهرهای زیبا داشت، اما در روایتهای دیگری ذکر شده که هیبتی عجیب و صورتی مهیب داشت. چشمهای او درشت و قرمز بود و گونههایش آویزان. لبهای آغا بهرام کلفت بود و کلاه پوست بلندی سرش میگذاشت. با این وجود نصرالله حدادی عنوان میکند که او مثل خیلی از بردهها و خواجهها سیاهپوست بوده است.
هر چه هست، خواجه بهرام همیشه مورد توجه شاه و از احترام اعیان و وزرا هم برخوردار بوده است. اگر کسی درخواستی از شاه داشت، از آغا بهرام کمک میگرفت و زنان حرمسرا که مدت طولانی موفق به دیدار ناصرالدین شاه نمیشدند، حرفهای خود را از طریق او به شاه رسانده و آغا بهرام هم انعام ویژهای از آنها میگرفت.
او هم مثل همه خواجهها که اتاقی در دربار یا حیاط زنان حرمسرا داشتند، خانهای در شهر داشت، با این تفاوت که در خانه او همیشه به روی نیازمندان باز بود.
در برخی از منابع ذکر شده که آغا بهرام، خواجه امینه اقدس و برخی هم او را خواجه انیسالدوله، از همسران ناصرالدین شاه، میدانند.
نصرالله حدادی در این باره میگوید: «مهم نیست که آغا بهرام، خواجه کدام زن ناصرالدینشاه بوده است. به نظر من، مهمترین موضوعی که باید به آن توجه کنیم این است که یک نوکر که از قشر ضعیف و از لذتهای دنیوی محروم بوده، اقدام به ساخت مسجد و مدرسه کرده است.»
بدنیست بدانیم که امینه اقدس و انیسالدوله هم سوگلیهای ناصرالدین شاه بودهاند که همانند جیران، آنها را دوست داشته است. زبیده خانم ملقب به امینه اقدس، به قدری محبوب شاه بود که وقتی نابینا شد، هزینه زیادی برای اعزام او به اتریش شد و نخستین زن ایرانی بود که برای معالجه به اروپا رفت. اعتماد شاه به او به حدی بود که با وجود نازا بودن و نداشتن فرزند، خزانهداری مخصوص به او سپرده شد و ناصرالدینشاه به خاطر مرگ او سوگواری زیادی کرد.
نام واقعی انیسالدوله هم که در سریال جیران به اسم سارا گرجی میبینیم، فاطمه بوده و رقیب سرسخت امینه اقدس در حرمسرا به شمار میرفت. او هم نازا بود و برای یادگیری آداب معاشرت به جیران سپرده شد تا اینکه بعد از مرگ جیران، به سوگلی و همسر محبوب ناصرالدینشاه تبدیل شد.
با وجود این، احتمال اینکه آغا بهرام، خواجه جیران بوده بیشتر است؛ چرا که با مرگ جیران خانه، لوازم زندگی و خادمانش به انیسالدوله سپرده شد.
در قدیم خواجهها، غلامها و کنیزها جزیی از جامعه کشورمان بودند که در زمینههای مختلف به کار گرفته میشدند. عدهای از آنها اسرای جنگی بودند و برخی هم سیاه پوستها و اشخاصی بودند که به عنوان برده فروخته میشدند.
قیمت خواجهها بیش از غلام و کنیزها بود و حداقل ۳برابر آنها قیمت داشتند. ظاهرشان زنانه بود و به آنها اخته و آغا هم میگفتند. از این افراد در دربار شاهان هم برای حفاظت از زنان حرمسرا و خدمت به آنها استفاده میشد و در میان خدمتکاران نفوذپذیری بیشتری داشتند. مکلف به انجام کارهای دشوار نبودند و به کارهای راحت خانگی میپرداختند.