یکی از مدیران اسبق شهرداری تهران که سالها قبل بازنشسته شده و در آپارتمان خود به تنهایی زندگی میکرد، در جریان سرقت از منزلش به قتل رسید.
شامگاه دوشنبه ششم تیر زنی جوان با اورژانس تماس گرفت و برای نجات زنی سالخورده درخواست کمک کرد. نیروهای اورژانس دقایقی بعد در خانه زن سالخورده که آپارتمانی مجلل در طبقه سوم ساختمانی مسکونی در حوالی گیشا بود حاضر شدند، اما این زن جان باخته بود و تلاش نیروهای اورژانس برای احیای وی فایدهای نداشت.
به گزارش همشهری، زن جوانی که با اورژانس تماس گرفته بود مدعی بود که وظیفه نگهداری و انجام کارهای خانه متوفی را بهعهده دارد و زن سالخورده بهدنبال حمله سارقان به خانهاش جان باخته است.
در این شرایط ماجرای این مرگ مرموز به پلیس و قاضی محمد تقی شعبانی، بازپرس ویژه قتل اعلام شد و طولی نکشید که تیم جنایی، در محل حادثه حاضر شد.
بررسیها حکایت از این داشت که متوفی یکی از مدیران اسبق شهرداری تهران بوده است که سالها قبل بازنشسته شده و در آپارتمان خود به تنهایی زندگی میکرد. او به تازگی برای انجام کارهای خانهاش از طریق یک شرکت خدماتی زنی ۳۷ساله به نام فریبا را استخدام کرده بود.
فریبا درباره جزئیات ماجرا به کارآگاهان گفت: حدود ساعت ۲۲:۳۰ بود که زنگ خانه به صدا در آمد. آیفون را برداشتم و مردی جوان درحالیکه بستهای در دست داشت مدعی شد که از طرف شهرداری، بستهای برای خانم مهندس (متوفی) آورده است. در ورودی ساختمان را به روی او باز کردم و دقایقی بعد مرد جوان که ماسک بهصورت داشت و دور پیشانیاش هم دستمالی پیچیده بود وارد خانه شد. او با چاقو مرا تهدید به قتل کرد و به داخل یکی از اتاقها کشاند. این در حالی بود که با ورود او متوفی بهشدت ترسیده بود. مرد مسلح وقتی مرا داخل اتاق حبس کرد به سراغ پیرزن رفت و من صدای کتک خوردن متوفی را میشنیدم.
مرد مهاجم میخواست بداند جای طلا و جواهرات متوفی کجاست و برای همین او را کتک میزد، اما ناگهان صاحبخانه ساکت شد. سارق خشن هم که بهشدت ترسیده بود به سراغ من آمد و خواست به اورژانس زنگ بزنم و گفت حال پیرزن خوب نیست و جانش در خطر است. مرد سارق که ترسیده بود، موفق به سرقت نشد، اما همان موقع یک فرش دستباف گرانقیمت را سرقت و از خانه فرار کرد. من هم سراسیمه به اورژانس زنگ زدم و درخواست کمک کردم.
با دستور بازپرس جنایی تهران، جسد متوفی که آثار ضرب و جرح روی بدنش وجود داشت به پزشکی قانونی انتقال یافت تا علت اصلی مرگ او مشخص شود. در ادامه مأموران به بررسی تصاویر دوربین مداربسته پرداختند و مشخص شد که فریبا، زن جوانی که برای نگهداری از پیرزن استخدام شده بود، ساعتی قبل از حادثه از خانه خارج شده و بعد از ۴۰ دقیقه بازگشته بود. نکته عجیب ماجرا این بود که وی پس از خروج از ساختمان، با مردی که در نزدیکی ساختمان ایستاده بود گفتوگوی کوتاهی داشت و بعد از ۴۰ دقیقه که به خانه بازگشت، مرد مرموز هنوز مقابل ساختمان ایستاده بود.
تصاویر دوربینها همچنین نشان داد که بعد از بازگشت فریبا به خانه متوفی، مرد مرموز زنگ آیفون را زده و وقتی فریبا در را باز کرده، وارد خانه شده و سناریوی سرقت مرگبار را رقم زده است.
به این ترتیب قاضی جنایی که حدس میزد زن جوان با سارق خشن همدست بوده و با برنامهریزی قبلی نقشه سرقت از خانه متوفی را کشیده بودند، دستور بازداشت این زن را صادر کرد. اما او در بازجوییها منکر هرگونه آشنایی با سارق و همدستی با او شد و گفت که سارق را نمیشناسد.
وی که هماکنون اتهامش اهمال در نگهداری از متوفی و معاونت در قتل است در پاسخ به این سؤال که چرا پیش از سرقت از خانه خارج شده است، گفت: من برای خرید داروهای متوفی از خانه خارج شدم و دقایقی بعد از داروخانه به سمت خانه بازگشتم.
او درحالی چنین ادعایی مطرح کرده که در بررسیها معلوم شد داروهای متوفی از قبل خریداری شده و در خانه بوده است.
فریبا همچنین درباره گفتوگوی کوتاهی که بیرون از ساختمان با سارق خشن داشته نیز گفت: از ساختمان که خارج شدم، چشمم به مرد جوان افتاد. از او پرسیدم چرا در نزدیکی خانه نشستهای؟ او هم گفت حالش خوب نیست و در حال استراحت است. بعد از آنکه این جمله را گفت، من به راهم ادامه دادم و حتی هنگام بازگشت اصلا متوجه حضور او نشدم که بخواهم عکسالعملی نشان بدهم.
براساس این گزارش، زن جوان بازداشت شده و تحقیقات دراینباره برای بازداشت سارق فراری و حل معمای این سرقت مرگبار ادامه دارد.
حق حساب هایی که از مردم بینوا میگیرند
درگلویشان گیر میکند