اکنون وضعیتی کاملا متفاوت بر ونزوئلا حکمفرما شده است. استفاده از دلار به عنوان ارز روزمره، لغو کنترل قیمتها و واردات بدون تعرفه واقعیتی را که ونزوئلاییها پیشتر تلاش میکردند تحت آن زندگی کنند را تغییر داده است.
فرارو- با استفاده از دلار آمریکا، برداشته شدن کنترلهای دولتی و رابطه جدید ونزوئلا با واشنگتن واقعیت نئولیبرالی جدیدی در آن کشور چاویستی پدیدار شده است.
به گزارش فرارو به نقل از ال پائیس، «آدریانا» در حالی که شهر خواب است در خیابانهای مرکز شهر کاراکاس رانندگی میکند. او از طریق اپلیکیشن «یامی» که همان «اوبر» ونزوئلایی محسوب میشود مسافران را جذب میکند. او برای یک شب کار خوب میتواند حدود ۶۰ دلار درآمد داشته باشد. مشتری «آدریانا» یک اسکناس ۲۰ دلاری برای پرداخت هزینه سفر به او میدهد. هزینه سفر ۱۷ دلار شده است. آدریانا وانمود میکند که به دنبال پول خرد است، اما هر دوی آنان میدانند پایان این سفر درون شهری چگونه خواهد بود.
آدریانا میگوید: «ببخشید، به نظر میرسد برای بقیه پولتان اسکناسی ندارم. ممنون، بعدا شما را خواهم دید»! و او ۳ دلار پول بیشتر به دست میآورد و در جیباش میگذارد. پول خرد در سرمایه داری سر به فلک کشیده که ونزوئلا را در برگرفته کمیاب است. همه به فکر پول هستند. زندگی روزمره توسط دلار اداره میشود. این کشور، از طریق چاویسم از شکست انقلاب بولیواری سوسیالیستی به روندی برای گشایش به سوی لیبرالیسم اقتصادی حرکت کرده است. این پدیده باعث ظهور سرابی از بهبود اقتصادی شده است. دوران کنترلهای سفت و سخت گذشته به سر آمده است.
تا همین اواخر، ونزوئلاییها دلارهای خود را پنهان میکردند، زیرا داشتن آن فراتر از چشمان بیدار دولت جرم محسوب میشد. مردم مجبور بودند ساعتها برای خرید غذای جیرهبندی شده با قیمتهای تنظیم شده صف تشکیل داده و اسکناس بولیوار واحد پول محلی بسیار کم بود. اکنون وضعیتی کاملا متفاوت بر ونزوئلا حکمفرما شده است. استفاده از دلار به عنوان ارز روزمره، لغو کنترل قیمتها و واردات بدون تعرفه واقعیتی را که ونزوئلاییها پیشتر تلاش میکردند تحت آن زندگی کنند را تغییر داده است.
«لوئیس ویسنته لئون» اقتصاددان و مدیر شرکت نظرسنجی Datanálisis میگوید که اقتصاد سریعتر از خود جوامع علیه نظم مستقر شورش میکند.
او میگوید: «آن چه در ونزوئلا رخ میدهد همان طور که پیشتر در چین یا روسیه رخ داده بود آن است که مردم به دنبال راه حلهای تخیلی به منظور کنترل و مداخلهگری دولت هستند. زمانی که دولت به دلیل تحریمها و انزوای بین المللی دچار مشکلاتی شد به این موضوع پی برد که سوار شدن بر تخته موج سواری که جامعه ایجاد کرده بیشتر یک راه حل است تا یک مشکل. در نتیجه، دولت شروع به کار کرد و دقیقا همین اتفاق در مورد دلار رخ داد که تقریبا یک شبه از ابزاری شیطانی به اهرمی برای تضمین ثبات وضعیت کشور تبدیل شد».
به گفته برخی ناظران اقتصادی، دلار اکنون تقریبا در ۷۰ درصد معاملات تجاری ونزوئلا استفاده میشود و در یک اقتصاد مخدوش، چون اقتصاد آن کشور تحت تاثیر تورم قرار گرفته است: دلارهای بیشتری برای خرید همان چیز مورد نیاز است.
دلار در سال ۲۰۲۱ میلادی ۵۰ درصد از قدرت خرید خود را در ونزوئلا از دست داد و پیش بینی میشود در سال جاری این روند نزولی ادامه یابد. زندگی به دلار البته برای کسانی که میتوانند به آن پناه ببرند نیز گرانتر میشود و خرده فروشان به عنوان مرجع، قیمتها را در مقادیر غیر معین با مخفف Ref پنهان کرده اند. قیمت یک جفت کفش بدلی در فروشگاهی در یک مرکز تجاری به دلیل آن که مالیاتی برای آن پرداخت نشده به عنوان Ref ۳۰ نمایش داده شده است: یعنی ۳۰ دلار.
هیچ کس نمیداند ونزوئلاییها با هر بار باز کردن کیف پول خود چند ساعت وقت تلف میکنند. حتی کوچکترین تراکنشها نیاز به محاسبه ذهنی چند دقیقهای دارد تا مشخص شود آیا نرخ ارز اعمال شده توسط فروشگاه به صرفه است یا خیر و بسته به ارز مورد استفاده متفاوت است: آیا مالیات اضافی باید پرداخت شود، زیرا خریدار فقط ارز دلار در اختیار دارد؟ آیا پرداخت باید به قیمتی رُند صورت گیرد، زیرا فروشگاه سکه یا پول خرد لازم را برای بازگرداندن بقیه پول در اختیار ندارد؟ یا آن که چارهای جز پرداخت بیشتر برای یک محصول وجود ندارد، زیرا خریداران تنها اسکناسهای بولیوار بیارزش را در اختیار دارند. در اقتصاد پیچیده ونزوئلا همه چیز گرانتر میشود.
پرداخت برای هر چیزی در کاراکاس صحنههایی درخور سکانسهای فیلمهای کمدی برادران مارکس را میسازد. برای مثال، صبح یک روز زنی برای پرداخت هزینه پارکینگ با یک دلار در دست به غریبهای در صف مراجعه میکند: هزینه پارکینگ پنج بولیوار چند سنت بیشتر از دلار به نرخ رسمی ارز است. غریبهای که در کارتش به بولیوار پول دارد هزینه پارکینگ آن زن را پرداخته و دلار را نگه میدارد بدان معنا که او از پرداخت ۳ درصد بیشتر به دلیل مالیات تراکنش بزرگ اجتناب میورزد. در واقع، پرداخت هزینه پارکینگ در ونزوئلا خود میتواند یک حماسه، چون اودیسه باشد!
سرمایه داری خاصی که در ونزوئلا اعمال میشود حباب مخارج و توزیع مجدد را ایجاد کرده که در آن چهار میلیون نفر به ویژه در کاراکاس زندگی میکنند. این جزیرهای از مصرف گرایی در میانه یک اقتصاد متزلزل است. ترافیک در پایتخت به سطح شیطانی هر شهر بزرگ آمریکای لاتین بازگشته است در حالی که پیشتر به دلیل کمبود گاز، جادهها و خیابانها در عمل خالی بودند. کارآفرینان در حال افتتاح باشگاههای شبانه، رستوران ها، سوپرمارکت ها، فروشگاهها و داروخانهها هستند. خوانندگان مشهور بین المللی برای اجرا بازگشته اند.
یکی از شیکترین مکانها یعنی «بار کاراکاس» فهرست قیمت منویی مشابه باشگاههای شبانه نیویورک دارد. این قیمت بالا مانع از پر جمعیت شدن آن از چهارشنبه تا یکشنبه نمیشود.
بار کاراکاس یک تراس در یک هتل پنج ستاره به نام تاماناکو است که تاجران از سراسر جهان در آن اقامت میکنند و اخبار محلی در گوگل هشدار میدهد تا بفهمند در ونزوئلا چه اتفاقی در حال رخ دادن است. آنان این احساس را دارند که اگر به سرعت وارد بازار ونزوئلا شوند پیش از آن که قیمت خانه و تجارت شروع به بهبود کند پولی برای کسب درآمد وجود دارد. با این وجود، بخش بزرگی از جمعیت ونزوئلا از این اقتصاد موازی کنار گذاشته شده اند.
مطالعه تازه صورت گرفته توسط گروه مشاوره Think Anova به توزیع درآمد در این حباب جدید ونزوئلا پرداخته است. درآمد ۳۰ درصد از فقیرترین بخش جمعیت ونزوئلا در فاصله سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۱ میلادی با کاهش یا رکود همراه بوده است. این در حالیست که میانگین درآمد در مدت زمان مشابه ۶۵ درصد افزایش یافت. به طور نسبی، تنها ۱۰ درصد ثروتمندترین جمعیت کشور موقعیت خود را بهبود بخشیدند. این موضوع موید آن است که به طور واضح توزیع درآمد در ونزوئلا بدتر میشود.
در بین این دو افراط، طبقه متوسط کمربند خود را بسته است و گاهی اوقات تا حد ناپدید شدن یا فقر با وضعیتی بدتر مواجه میشود. «ایدا فبرس» فعال حوزه ارتباطات اجتماعی ۳۱ساله است و میگوید امروز وضعیت بهتری نسبت به چند سال پیش دارد، زیرا دیگر نگران وعده غذایی بعدی خود نیست.
او میگوید: «اکنون درآمد بیشتری دارم، زیرا بیش از اندازه کار میکنم». او در بخش سمعی و بصری برای یک شرکت بین المللی کار میکند و هر آن چه را که میتواند در کاراکاس برای گرفتن قرارداد ضبط میکند: از رویدادها تا پادکستها و نمایشنامه ها. او ۱۶ ساعت در روز کار میکند. حلقههای تیره زیر چشمان او نشان میدهند که چقدر زود از خواب بیدار میشود تا کمی بیشتر درآمد کسب کند.
برای «فبرس» آرامش خاطر شامل تضمین بیمه پزشکی خصوصی برای خود و والدیناش میباشد: بحران در سیستم بهداشت عمومی چیزی است که در ونزوئلا تغییر نکرده است و هیچ نشانهای از بهبود را نشان نمیدهد. به همین دلیل است که او خیلی سخت کار میکند، بدهکار میشود و از مخارج غذایی خود کم میکند و بنزین یارانهای را در خودرویش نگه میدارد حتی اگر این کار به معنای انتظار طولانی در صف یا بیدار شدن در ساعات ابتدایی صبح برای پر کردن باک خودرویش باشد. او میگوید: «وقتی پدر و مادرم جوان بودند برای اهدافی مانند خرید خانه، ماشین و داشتن خانواده کار میکردند. من امروز نمیتوانم آن اهداف را داشته باشم اهداف من کوچکتر هستند».
بخش صنعت ونزوئلا با ۲۸ درصد ظرفیت خود پس از یک جهش اقتصادی کار میکند و در سه ماهه اول سال جاری رشد تولید و فروش را به ثبت رسانده است. با این وجود، تنها ۵۳.۸ درصد از افراد در سن کار در ونزوئلا شاغل هستند که کمترین میزان فعالیت در کل منطقه است. دلیل عمده آن این است که کارخانههایی در ونزوئلا وجود دارند که تنها چند ماه در سال فعال هستند و سپس تعطیل شده و تمام کارکنان خود را اخراج میکنند.
اکنون در مجموع ۱۲۶۰ محصول از فهرست اولیه ۴۴۶۵ محصول در ونزوئلا در نهایت از معافیتهای تعرفهای دولت حذف شدند که خرید محصولات ساخت ونزوئلا را گرانتر میکند موضوعی که بارها از سوی جامعه تجاری ضعیف آن کشور درخواست شده بود. این یارانه دولتی بوده که بازار را پر از کالاهای وارداتی از هر نوع کرده و رقابت صنعت ونزوئلا را که مشمول مالیاتهای مختلف است غیرممکن ساخته است. پیشتر اقدامات دلبخواهانه ماموران مالیات وعدم دسترسی به وامهای بانکی از سوی دولت برای مهار مصنوعی تورم اعمال شده بودند.
این دگرگونی اقتصادی به سمت گشایش بیشتر به طرز متناقضی همزمان با احاطه شدن «نیکلاس مادورو» در محاصره تحریمهای ایالات متحده، اتحادیه اروپا، پاناما، سوئیس و کانادا در پاسخ به حرکت آن کشور به سوی اقتدارگرایی اتفاق افتاده است که هم چنین منجر به ویرانی اقتصادی شده است و ونزوئلا ۸۰ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را ظرف مدت ۸ سال کاهش داده است و در نتیجه ۶.۱ میلیون نفر به دنبال ثروت خود در خارج از کشور هستند.
چاویسم در ونزوئلا همانند سایر کشورهای تحریم شده خود را با شرایط ایجاد شده پس از تحریم تطبیق داد. زمانی که روابط ونزوئلا با ایالات متحده خریدار اصلی نفت آن کشور و متحد طبیعی پیشین قطع شد کاراکاس دوستان جدیدی پیدا کرد: ایران، ترکیه، روسیه و چین. ونزوئلا در همکاری با این کشورها در راستای دور زدن تحریمهای امریکا در سال ۲۰۰۹ میلادی گام برداشت.
عدم فروش نفت ونزوئلا در بازار جهانی باعث شد تا آن کشور تخفیفهای زیادی بر نفت خام خود برای فروش اعمال کند. «جو بایدن» رئیس جمهور ایالات متحده برای مقابله با بحران انرژی ناشی از حمله روسیه به اوکراین بار دیگر گفتگو با کاراکاس را آغاز کرد و امتیازات مختلفی را ارائه داد که به کاهش تنش بین دو کشور کمک نموده است.
احتمال زیادی وجود دارد که همه تحریمها لغو شوند اگرچه دیپلماسی ایالات متحده به دلیل حمایت از دولت «خوان گوایدو» رئیس جمهور موقت با مشکل مواجه شده است. اگر تحریمها برداشته میشد دولت ونزوئلا درآمد بیشتری داشت که به آن اجازه میداد حقوقها را افزایش دهد و به نوبه خود بارقهای از افزایش مصرف بود تا زنجیره رشد اقتصادی را که بین ۵ تا ۱۰ درصد پیش بینی میشود به حرکت درآورد.
مادورو اقتصاد خود را به بهترین شکل ممکن باز کرده است. او با نمایندگان بازرگانی ارتباط برقرار کرده و از فروش سهام شرکتهای دولتی ورشکسته برای سرمایهگذاری خبر داده است، اما هم چنان کنترل خود را بر عرصه زندگی مدنی را حفظ کرده است.
در کاراکاس، میتوان تجارت کرد و میلیونر شد، اما ورود به سیاست ممنوع است. آزار و شکنجه مخالفان ادامه دارد و قانونی برای محدود نمودن همکاری بین المللی با سازمانهای غیر دولتی که از قربانیان نقض حقوق بشر حمایت میکنند در مجلس ملی تحت کنترل چاویستها مورد بحث قرار گرفته است.
پس از سالها اصطکاک سیاسی اپوزیسیون به دلیل اشتباهات خود و حضور و توسعه دستگاههای سرکوبگر چاویسم گرفتار شده است. با این وجود، هنوز فشارهایی که برای کشاندن ونزوئلا سر میز مذاکره با مکزیک که از طریق تحریمها اعمال میشود منجر به جهش در انتظارات در روزهای اخیر شده است.
فبرس که تمام روز بیرون از خانه است و تلاش میکند تا به زندگی خود ادامه دهد. او میگوید: «دولت تنها با زنده ماندن در این سالیان مملو از آشفتگی پیروز شده است. هیچ کس نگران سیاست نیست همه کسانی که این کار را کردند فوت کرده اند. مردم به این واقعیت عادت کردهاند که ما همواره همان حکومت را خواهیم داشت و برخی آن را دیکتاتوری مینامند، اما ما نمیتوانیم زندگیمان را برای آن تلف کنیم همه ما کارهای زیادی داریم که میخواهیم انجام دهیم».