«رکود و سکونِ جاری در روند مذاکرات اتمی وین که در نوع خود، چشم انداز دستیابی به یک توافق جهت احیای "برجام" را با توجه به مواضع اخیر ایران و آمریکا و عدم انعطاف پذیری آنها در مورد برخی موضوعات کلیدیِ مطرح در روند مذاکرات، تضعیف کرده، گزاره بررسی سناریوهای آینده ایران در صورت عدم احیای برجام را قوت بخشیده است. در این راستا، فرارو در گفتگو با صاحب نظران سیاسی، دیدگاه و نظر آنها را در این رابطه جویا شده است.»
فرارو-معادله هستهای ایران و روند مذاکرات اتمی وین، روزهای عجیب و البته مبهمی را سپری میکند. در روزهای اخیر و در پی ایجاد رکود در روند مذاکرات که تا حد زیادی ناشی از پافشاری ایران بر درخواستهایی نظیر ضرورت خارج شدن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا (FTO) و در نقطه مقابل، خودداری دولت بایدن از پذیرش این مساله بوده، "انریکه مورا" معاون مسوول سیاسی خارجی اتحادیه اروپا و البته امیر قطر به ایران سفر داشتند. اندکی بعد نیز "ابراهیم رئیسی" رئیس جمهور کشورمان به عمان سفر کرد.
سفرها و رایزنیهایی که همگی در کنار هم، پالسهای مثبتی را مبنی بر باز شدن احتمالی گره مذاکرات و احیای روند مذاکرات وین و در دسترس بودن یک توافق، صادر میکردند. با این همه، پس از ترور اخیر شهید "حسن صیاد خدایی" در تهران به دست عوامل ناشناس که به احتمال زیاد وابسته به رژیم صهیونیستی بوده اند و در عین حال، انتشار اخباری دال بر اینکه دولت بایدن چند ماه مانده به انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا، به نخست وزیر اسرائیل وعده داده که همچنان سپاه را در فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا حفظ خواهد کرد، بار دیگر تحلیلگران را واداشته تا از شانس پایین احیای برجام سخن بگویند. البته که "رابرت مالی" نیز به تازگی در موضعگیری گفته که در خوشبینانهترین حالت، احتمال و شانس دستیابی به یک توافق در قالب مذاکرات وین، ضعیف است.
در این چهارچوب، سناریوی شکست مذاکرات و ضرورت آمادگی کشور برای کنار آمدن با عصرِ بدون برجام، محور مباحثات و مناظرات بسیاری از صاحب نظران و تحلیلگران شده است. سوالی اصلی نیز در این چهارچوب این مساله ساده است: آینده ایران در عصر بدون برجام چگونه خواهد بود؟ در این راستا، فرارو در گفتگو با "فریدون مجلسی"، دیپلمات سابق و کارشناس سیاست خارجی و، "حمید رضا ترقی"، کارشناس سیاسی و عضو شورای مرکزی و معاون بین الملل حزب موتلفه اسلامی، به بررسی سوال مذکور پرداخته است.
مشروح پاسخِ این دو کارشناس سیاسی به پرسش مذکور را در ادامه مطالعه فرمایید.
"حمید رضا ترقی" در پاسخ به پرسش مذکور معتقد است: «به طور طبیعی از ظاهرِ تحولات اینطور بر میآید که آمریکا قصد ندارد شرایط ایران را برای احیای برجام بپذیرد. اگر این روند ادامه یابد، برجام به صورت طبیعی شکست خواهد خورد و در صورت تحقق این سناریو نیز، ایران که در چهار سال اخیر، تحت سنگینترین تحریمهای تاریخ معاصر قرار داشته و دارد، عملا سعی خواهد کرد تا خود را با فضای تحریمی وفق داده و تلاش کند که آثار تحریمها را تا جای ممکن خنثی کند. البته که اکنون نیز شاهدیم که استقبال چندانی در ایران، از دستیابی به یک توافق وجود ندارد».
ترقی خاطر نشان کرد: «در واقع، علی رغم فشارهای اقتصادی زیاد، اقتصاد کشور از "شرطی شدگی" خارج شده و مسیر خود را با پذیرش واقعیتِ تحریمها ادامه میدهد. به طور طبیعی تصمیم سختِ دولت "ابراهیم رئیسی" جهت حذف ارز ترجیحی ۴۲۰۰ تومانی و اجرای طرح یارانهای جدید، حکایت از این دارد که دولت پیش بینی شکست مذاکرات احیای برجام را کرده بود و میدانست که احتمال دارد مذاکرات وین به نتیجه نرسد و از این رو، باید برنامه ریزیهای خود را با محوریت اقتصاد مقاومتی طراحی کند».
عضو ارشد حزب موتلفه اسلامی گفت: «در این راستا، اینطور به نظر میرسد که در کنار اتخاذ سیاستهای اقتصادی جدیدِ دولت، برنامه هستهای ایران نیز عملا سرعتگیری به نام "برجام" را پیش روی خود نمیبیند و سازمان انرژی اتمی هم با فراغِ بال بیشتری، ذیلِ "ان پی تی/NPT" توانسته هر میزان که نیاز باشد دست به غنیسازی اورانیوم بزند. در این میان، برخی استدلال میکنند که در صورت به شکست رسیدن مذاکرات احیای برجام، ایران احتمالا از "ان پی تی" خارج میشود. با این حال، به نظر نمیرسد که این گزاره صحیح باشد، زیرا ایران پایبند به اصول اِن پی تی و ممانعت از گسترش سلاحهای کشتار جمعی است و معتقد است که همانطور که دیگر کشورها از صنعت و فناوری صلح آمیز هستهای بهره میبرند، ایران نیز باید از آن بهره برد و، چون تصمیمی جهت ساخت بمب اتمی ندارد، طبعا به حضورش در ان پی تی نیز ادامه میدهد.از این منظر شکست مذاکرات موجب خواه شد تا سطح غنی سازی و ذخایر اتمی ایران افزایش پیدا کند و در عین حال، سانتریفیوژهای جدید و پیشرفتهای نیز در مراکز اتمی کشورمان نصب شوند و تهران زمان گریز هستهای خود را هم کاهش دهد. البته کاهش این زمان گریز هسته ای، نَه برای ساخت بمب اتم بلکه به قصد تحت فشار قراردادنِ طرف مقابل و هراس همیشگی غرب از برنامه اتمی ایران دنبال میشود (جهت دریافت امتیازاتی که در راستای منافع ملی ایران است)».
حمید رضا ترقی در ادامه افزود: «نکته دیگری که باید به آن توجه داشته باشیم این است که دنیا در حال حرکت به سمت تحولات خطرناکی پیش میرود و همانطور که "مقام معظم رهبری" فرمودند، ما از نظمِ گذشته، در حال عبور و وارد شدن به نظمی جدید هستیم. در این فضا، آینده منطقه نیز تا حدی در ابهام است. در این راستا، مطالعات تاریخی نیز نشان میدهند که وقتی از یک نظم قدیمی به سوی نظمی جدید حرکت میکنیم، رویدادهای خشونت باری همچون جنگ روسیه و اوکراین رخ میدهد که در این فضا، داشتن یک برنامه اتمی پیشرفته (بدون سلاح اتمی) به همراه قدرت نظامی بالا، اهرم و وسیلهای جهت تضمین امنیت هر کشور و نظام سیاسی آن است. از این منظر، ایران برای بقای خود در برابر این تهدیدات، هم برنامه فضایی، هم پهپادی و موشکی و در عین حال، صنعت هستهای خود را نیز توسعه بخشیده است».
این کارشناس سیاسی گفت: «آنچه که مسلم است در شرایط فعلی آمریکا در معرکه اوکراین گرفتار است و با روسها درگیر میباشد و اخیرا مساله تایوان نیز داغ شده و آمریکاییها میخواهند در آنجا هم در برابر چین صفآرایی کنند. طبیعی است که در مساله ایران، وارد عمل نخواهد شد، اما متحد نزدیکِ آنها یعنی اسرائیل به احتمال فراوان بر شدت تحرکات خود علیه کشورمان خواهد افزود. در این راستا در روزهای اخیر نیز شاهد تحرکات تروریستی رژیم صهیونیستی در کشورمان بوده ایم. در عین حال، در بُعد بیرونی و منطقهای نیز آنها بر شدتِ تحرکاتشان علیه ایران خواهند افزود».
حمید رضا ترقی در پایان تصریح کرد: «در برابر چنین شرایطی ایجاب میکند که ما تا جای ممکن بنیانهای قدرت خود را تقویت کنیم و از تهدیداتی که در آینده علیه کشورمان امکان دارد ارائه شوند، جلوگیری کنیم. از این رو، حضورمان در سوریه و در مجاورت اراضی اشغالی، اکنون کاملا معنا پیدا میکند و نشان میدهد که ایران کاملا متوجه تهدیدات آینده علیه خود بویژه از سوی اسرائیل است و این اسرائیل است که باید برای بقای خود بجنگد و بعید است که واشینگتن نیز بتواند کمک موثری را به آن داشته باشد».
"فریدون مجلسی" در پاسخ به این پرسش که آینده ایران در عصر بدون برجام چگونه خواهد بود، میگوید: «در پاسخ به پرسش شما بهتر است ابتدا به این سوال پاسخ دهیم که روند اقتصادی و سیاسی کشور با برجام چه بود تا سپس بتوانیم وضعیت بدون برجامِ ایران را تحلیل کنیم. با برجام ما توانستیم به تدریج وارد عرصه بین المللی بشویم. هزاران نفر از سرمایه گذاران و علاقهمندان از گوشه و کنار جهان به ایران سرازیر شدند و هتلها دیگر جایی نداشتند و سرمایه گذاریهای جدی تری در کشورمان آغاز شد. شرکت توتال فرانسه در پارس جنوبی وارد کار شد. چینیها نیز با آنها مشارکت داشتند که هم در مسائل فناوری میتوانستند در بخشهای سنگین با ایران همکاری کنند و در عین حال به توسعه دیگر میادین انرژی کشورمان نیز کمک کنند. قرار شد شرکت پژو فرانسه هم فعالیت خود را در ایران تشدید کند و بنا بود که بخش عمدهای از تولید خود را در ایران انجام دهد. مسالهای که هم برای این شرکت و هم ایران حامل مزایا و منافع درخور توجهی بود. شرکت زیمنس هم وارد ایران شده بود و مشغول کار بود. میادین انرژی مخصوصا در پارس جنوبی با سرمایه گذاریهای ابتدایی خوبی رو به رو شده بودند. ما همچنین توانستیم دهها فروند هواپیمای آمریکایی و ایتالیایی را نیز برای کشورمان در قالب قراردادهایی در دستورکارِ خرید قرار دهیم».
مجلسی افزود: «از این رو، به جایی رسیدیم که به برخی گروهها و افرادی که عملا از توسعه روابط و تعاملات بینالمللی ایران در فضای جدید، آسیب میدیدند، وارد میدان شده و با پدیده برجام به مخالفت برخاستند. در این رابطه، نباید فراموش کنیم که نگرانیهای غربیها از پیشرفتهای قابل ملاحظه اتمی ایران موجب شد تا آنها تن به برجام دهند. در واقع آنها در عین بهر مندی ایران از توافق برجام، این توافق را یک مجازات و ضربه به خود میدانستند. توافقی که به ایران اجازه میداد از منافع قابل ملاحظهای برخوردار شود تا از نگاه غرب، بَد را در مورد معادله ایران محقق کند، نَه بدتر (بدتری که از نگاه آنها دستیابی به سلاحهای اتمی توسط ایران بود)».
این دیپلمات ساق کشورمان گفت: «با این حال باید توجه داشته باشیم که بی اثر شدن برجام و اوج گیری تنشها میان ایران و غرب و به طور خاص ایران و آمریکا و متحدان منطقهای آن بوده که موجب خونریزی اقتصادی ایران شده است. مسالهای که عامل اصلی تورمهای جاری، و کمبودها و گرفتاریهای کشورمان است. از طرفی اکنون افرادی که در دولت در راس کارند، اساسا منتقدان برجام هستند و مقاومتهای شدیدتری را در رابطه با آن دارند. از این منظر، چشم انداز احیای برجام چندان روشن نیست و ما باید خود را برای آینده بدون برجام آماده کنیم. آیندهای که بدون تردید با چالشهای قالب توجهی رو به رو خواهد بود».
این کارشناس سیاست خارجی تصریح کرد: «در واقع، ما به جای در پیش گرفتن رویههای ساده اقتصادی و استفاده راحت از منابعی که دیگران ندارند و ما آنها را به وفور در کشورمان داریم، عملا با سیلی از مصیبت و چالشهای اقتصادی رو به رو بوده و خواهیم بود. این در حالی است که ایران باید در جرگه کشورهای ثروتمند و در نتیجه قدرتمند قرار داشته باشد. ایران بدون برجام به ارتباطات بین المللی خود در سطحی بسیار پایین ادامه میدهد. متاسفانه کمبود سرمایه گذاری در بخشهای انرژی ما و صِرف خام فروشی آنها با تخفیفهای بالا به کشورهای دیگر، توسعه ایران را به دنبال ندارد. هدف اصلی اقتصاد ایران باید این باشد که به قدری تولیدات فرآوری شده آن توسعه یابد که دیگر ما نفت صادر نکنیم. تغییر این ذهنیت، خود بسیار مهم است. با این همه، در شرایطی تحریمی و بدون برجام، احتمال بهبود این وضعیت نمیرود و چشم انداز توسعه یِ چندان امید بخشی نیز وجود ندارد. در این فضا ما عملا تجارت بین المللی خود را همچون گذشته به صورت قاچاقی و محرمانه نگه میداریم. تجارتی که از دل آن فشاردهای گسترده و افرادی نظیر بابک زنجانی و خاوری در میآیند».
فریدون مجلسی در مقام جمع بندی گفت: «از این رو، فضای اقتصادی و سیاسی ایران در عصر بدون برجام، همچون وضعیت کنونی و شاید اندکی ضعیفتر و سختتر به حیات ادامه میدهد و ما باید منتظر تشدید چالشها برای کشورمان باشیم. حداقل در شرایط کنونی من تمایل جدی را نسبت به بازگشت به برجام نَه در ایران و نَه در آمریکا نمیبینم. درست به همین دلیل است که تحقق دوره بدون برجام برای ایران از نظر من شانس به شدت بالایی دارد و حداقل بین ۷ تا ۱۰ سال آینده، این وضعیت بر کشور ما حاکم خواهد بود.»