در اطلاعیه سازمان نظام روانشناسی کشور که روز دوشنبه منتشر شد اسم حدود ۱۵۰ فعال بدون مجوز از جمله افراد معروفی، چون «محمود انوشه»، «آزیتا ساعیان»، «علیرضا شیری» و «فرهنگ هولاکویی» آمده است.
ضرورت ارائه خدمات روانشناسی بهویژه در جوامع امروزی، بر هیچ فردی پوشیده نیست. درکنار روانشناسهای دلسوز و آگاه، هستند کسانی که بدون کمترین تخصص وارد حوزه روانشناسی شده و بهخصوص در فضایمجازی، دنبالکنندگان زیادی برای خودشان دستوپا کردهاند.
به گزارش خراسان، تعدادیشان، «دکتر»های خودخواندهای هستند که سالها در صداوسیما و دانشگاهها صاحب تریبون و صندلی بودهاند و با برگزاری همایش و کارگاه و فروش محصولات صوتی و بصری جیبشان را پرپول کردهاند و حالا سازمان نظام روانشناسی –گرچه با تأخیری طولانیمدت- خبر از غیرمتخصص بودنشان میدهد.
خیلیهایشان هم ممکن است مدرکی در زمینه روانشناسی داشته باشند که معتبر و مورد تایید نیست، تازه نوع فعالیت و محتوای کارشان هم علمی نبوده و در کنارش شماره نظام روانشناسی ندارند
در اطلاعیه سازمان نظام روانشناسی کشور که روز دوشنبه منتشر شد اسم حدود ۱۵۰ فعال بدون مجوز از جمله افراد معروفی، چون «محمود انوشه»، «آزیتا ساعیان»، «علیرضا شیری» و «فرهنگ هولاکویی» آمده، نوشته شدهاست: «به اطلاع مردم عزیز کشورمان میرساند بر طبق تبصره ۳ ماده ۴ و ماده ۵ قانون تشکیل سازمان از مراجعه به افراد فاقد شماره نظام روانشناسی و مشاوره برای مشاوره روانشناسی یا کلاسهای آموزشی حضوری و آنلاین خودداری کنید. در ضمن این لیست اولیه است. بقیه افراد فاقد مجوز در آینده بهروزرسانی خواهدشد». به همین بهانه گفتوگویی داریم با رئیس سازمان نظام روانشناسی و یک روانشناس به ما میگوید که چه توقعاتی باید از این سازمان داشتهباشیم.
رئیس سازمان نظام روان شناسی و مشاوره کشور از معرفی روانشناسهای قلابی به قوه قضاییه و پلیس فتا خبر داد
مجید حسینزاده | روزنامهنگار
انتشار اسامی افراد غیر روان شناس فاقد مجوز که از ماهها پیش وعده آن توسط رئیس سازمان نظام روان شناسی و مشاوره کشور داده شده بود، سر و صدای زیادی به پا کرده است. اسامی افراد سرشناسی در آن دیده میشود که ظاهرا مجوز هیچگونه فعالیتی در این حوزه را ندارند. در اطلاعیه سازمان نظام روانشناسی، اسامی ۱۴۴ فرد غیر روان شناس منتشر شده که البته اشاره شده که این فهرست اولیه است و فهرست بقیه افراد فاقد مجوز در آینده به روزرسانی خواهد شد. با دکتر محمد حاتمی، رئیس سازمان نظام روان شناسی و مشاوره کشور تماس گرفتیم تا از ادامه پیگیریها برای برخورد با روانشناسهای غیرمجاز و واکنشها به انتشار این فهرست بپرسیم.
«ما ۴ هزار و ۵۰۰ مشاور را که در فضایمجازی یا مراکز مشاوره بهصورت غیرقانونی فعالیت میکردند، شناسایی کرده و تشکیل پرونده دادهایم». دکتر حاتمی با این مقدمه میافزاید: «هم اینک، مشغول احراز هویت و تخلف همه این افراد هستیم. الان فهرست ۴۰۰ تا ۵۰۰ نفر از این افراد که هیچ مدرک روانشناسی ندارند یا غیرمجاز هستند، آماده شده است. با توجه به هماهنگیهایی که لازم است انجام شود، ان شاءا... در فهرستهای بعدی که بهزودی اعلام خواهد شد، بقیه این اسامی را هم منتشر خواهیم کرد».
او درباره واکنشها به انتشار این فهرست میگوید: «بازخوردهای خیلی خوبی از سمت جامعه روانشناسی کشور و دلسوزان این حوزه داشتیم و از این اقدام، حمایت و قدردانی شد. سازمان ما مسئول حقوق مردم در حوزه روانشناسی و مشاوره است. در ماجرای فعالیت روانشناسهای غیرمجاز، هم حقوق مردم در حال پایمال شدن بود و هم حقوق روانشناسان معتبر و مجوزدار. مردم از این نظر که این افراد تعرفههای بسیار زیادی میگرفتند و روانشناس هم نبودند، حقشان ضایع شده بود، روانشناسها هم از یک نظر دیگر. به عنوان یک سوال آیا من میتوانم با مدرک دکترای روانشناسی بروم و در حوزه پزشکی، مهندسی یا وکالت فعالیت کنم، قطعا نمیتوانم؛ بنابراین فعالیت افراد غیرمجاز، حقوق روان شناسها را هم ضایع میکرد. مگر میشود تعرفه ۲ یا ۳ میلیونی در این شرایط اقتصادی از مردم گرفت و به هیچ کجا هم پاسخگو نبود؟ ما سفت و محکم در این مسیر از حقوق مردم دفاع خواهیم کرد.
رئیس سازمان نظام روان شناسی درباره جزئیات فهرست منتشر شده میگوید: «همین امسال شاید ما بیش از ۱۰۰ مورد شکایت از مشاورها داشتیم که مردم مراجعه کردند و گفتند که مشاورهای شما این اجحافها را درحق ما کردند. بعد ما بررسی کردیم و دیدیم که این افراد اصلا مجوز نداشتند و باعث بدنامی جامعه روانشناسی و مشاوره کشور شدند. فردی از مقطع دکترای رشته روانشناسی یا مشاوره فارغالتحصیل شده است باید بداند کسب این مدرک به این معنا نیست که میتواند فعالیت حرفهای داشته باشد و در مرکز مشاوره مراجعه کننده ببیند. بلکه باید به سازمان مراجعه کند تا پروانه بگیرد. در صورتی که اسامی منتشر شده در این فهرست نه تنها پروانه بلکه هیچکدام حتی تحصیلات روانشناسی هم نداشتند. یک نفر از این افراد که خیلی معروف است و همه شما او را میشناسید، فقط یک فوقدیپلم مکانیک دارد و همین الان پروندهاش روی میز است».
«بعضی از این افراد به منابع قدرت و مالی و ... وصل هستند بنابراین با انتشار این فهرست گفتند یک کارهایی میکنند، ولی ما بر این تصمیم برای اعاده حقوق مردم ایستادهایم». دکتر حاتمی میافزاید: «بعد از انتشار این فهرست، یک نفرشان آمده و میگوید مدارک من توسط دانشگاهی خارج از کشور تایید شده، در صورتی که آن مدرک اصلا برای ما ملاک نیست. معیار ما بر اساس قانون، وزارت علوم و وزارت بهداشت است؛ بنابراین اگر مدرک آن فرد را این ۲ وزارتخانه تایید کنند، بعدش ما بررسی میکنیم که آیا این فرد صلاحیت مشاوره دادن به مردم را دارد یا نه؟ به این فرد که خیلی هم معروف است، میگوییم هر مدرکی داری در فضایمجازی منتشر کن تا مردم ببینند، چون ما میدانیم هیچ مدرکی در این رشته ندارد. این را هم بگویم ما اولین قدم را یک سال پیش برداشتیم و به این افراد هشدار دادیم که بیایید و از نظام روانشناسی مجوز بگیرید. البته از انصاف نگذریم، بعضیها هم آمدند، حتی یک تعدادی پیجشان را بستند و بعضیهایشان هم تحت یک شرایط خاصی در این حوزه فعالیت میکنند. خیلیها نیامدند و حتی تهدید کردند که فلان کار را میکنیم، اما مردم مطمئن باشند، ما دست برنمیداریم.»
از دکتر حاتمی میپرسم که آیا شما و نظام روانشناسی به همین اعلام اسامی اکتفا میکنید که میگوید: «قطعا نه. این اعلام یک کار مقدماتی است و ما این افراد را به زودی به قوهقضاییه و پلیس فتا معرفی خواهیم کرد تا قوه قضاییه بررسی کند که چرا این افراد بدون مجوز و خارج از قانون، مشغول فعالیت در این حوزه هستند. مجلس شورای اسلامی نظارت بر خدمات روانشناسی را بهصورت مطلق به سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور داده است. ما هم به صورت محسوس و نامحسوس نظارت میکنیم. حالا اگر کسی شکایت کند، اگر آن فرد پروانه داشته و عضو سازمان باشد، قانون به ما اجازه داده که خودمان در کمترین زمان ممکن بررسی و حکم را هم صادر کنیم. اما اگر تحصیلات روانشناسی نداشته باشد، باید به دادگاه معرفی شود و آنها حکم بدهند».
از او درباره این ادعا که هیچ نظارتی بر مشاوران و مراکز مشاوره دارای مجوز وجود ندارد، میپرسم که میگوید: «برای دریافت مجوز از سازمان نظامروان شناسی، فرد باید ۲ مقطع مدرک مرتبط داشته باشد. سپس در نظام تشکیل پرونده بدهد تا در کمیسیونهای تخصصی، بررسی صورت گیرد و سپس مصاحبه شود. در پایان اگر صلاحیت اش احراز شد، به او پروانه میدهیم. این در تمام جهان همینطور است. اگر یک نفر در مقطع دکترا یا کارشناسیارشد فارغ التحصیل شود، باید ۳ تا ۵ سال کارورزی کند تا صلاحیت اش تایید شود. در ضمن، بههیچ وجه اینگونه نیست که بعد از دریافت پروانه، نظارتی بر آن مشاور نداشته باشیم. بر همه مراکز مشاورهای که از سازمان مجوز داشته باشند، نظارت دورهای صورت میگیرد و حراست و بازرسی سازمان در این زمینه، فعال هستند. نظارت ما بر مشاوران و مراکز مشاوره به دو صورت است، یکی به صورت بازدید و آشکار و دیگری به صورت نامحسوس. ما بر تمام مراکز مجوزدار به طور نامحسوس نظارت میکنیم حتی آنهایی که بهزیستی مجوز داده است، چراکه مسئولیت هر نوع خدمات روان شناسی با سازمان روانشناسی است. یعنی ما هم باید مجوز بدهیم و هم نظارت داشته باشیم.»
انتشار فهرستی از افرادی که با عناوین جذاب در حوزه روانشناسی و مشاوره مداخله داشتند و حتی مبالغ سنگینی از مردم بابت خدمات غیراستانداردشان گرفتند اتفاق تازه و جالبی بود که میتوانست زودتر از این هم رخ دهد، اما زمینههای ظهور و مطرح شدن چنین افرادی را باید در کجا جستوجو کرد؟
بیدقتی تلویزیون| یکی از بسترهایی که به دیده شدن چنین افرادی کمک کرد رسانه ملی بهخصوص تلویزیون بود. به همان نسبتی که صحبتهای جذاب و گاهی بامزه این افراد از تلویزیون پخش میشد بر تعداد فالوئرها و البته نرخ مشاوره و سخنرانی آنها هم اضافه میشد. چطور از مردم انتظار داریم که برای مراجعه به روانشناس و مشاور به فهرست افراد دارای صلاحیت مراجعه کنند، اما رسانه ملی که بهخاطر مخاطب فراگیرش باید حساسیت بیشتری داشته باشد در دعوت از چنین افرادی به عنوان کارشناس و مهمان، هیچ حساسیتی به خرج نمیدهد؛ دعوتی که باعث تایید صلاحیت آن افراد در ذهن مخاطب برنامهها میشود.
تریبونهای دانشگاهی| در کنار تلویزیون، فضای دانشگاهها هم متاسفانه در تسخیر چنین افرادی بود. سخنرانی هرچهجذاب تر، نسخههای کارشناس هرچه کُلیتر و بارعلمی هر چه پایینتر، احتمال حضور این افراد در دانشگاهها بیشتر. ویدئوهای طنز و شوخیهای سطحی یکی از افرادی که اسمشان در فهرست اخیر سازمان نظام روانشناسی دیده میشود در جریان سخنرانی او در یک دانشگاه ضبط و پخش شده بود و نشان میدهد فضای مطالبه برای بحث جدی و علمی، حتی در بین برخی دانشجویان هم کمرنگ است و از یک سخنران هم انتظار لوده بازی دارند.
پولداری یکشبه و قانون جذب| با فراگیر شدن انواع بازاریابی شبکهای و عطش برای پولدار شدن یکشبه. آدمهایی با حرفهای عجیب در حوزه قانون جذب و... پیدا شدند که مدعی بودند بههرچه بخواهی با تصور مثبت میرسی. فضای مجازی هم که فرصت پخش ویدئو و پادکست و داشتن رسانه در اختیار همه قرار میدهد. این جا بود که نسل تازهای از روانشناسان زرد پیدا شدند که با حرفهای عجیب، فروش بسته آموزشی، ویدئوهای بیسروته و... مخاطب زیادی جذب کردند. شاید رونق این افراد هم ریشه در این داشت که رسانه ملی بهعنوان فراگیرترین رسانه کشور، محتوای مناسبی برای مخاطب در این حوزه نداشت و مخاطب بیدفاع در فضای مجازی سواد رسانه درست در برابر سخنرانیهای پرزرق و برق را نداشت.
توضیحات یک روانشناس درباره ابعاد مختلف اقدام سازمان نظام روانشناسی در انتشار فهرست غیرروانشناسها
انسیه برزویی | روانشناس بالینی
سازمان نظام روانشناسی به تازگی فهرستی از اسامی افراد غیرروانشناس و فاقد مجوز را منتشر کردهاست که این عمل را میتوان گام مثبتی دانست برای آگاه کردن مردم از فعالیت غیرروانشناسها و روشن کردن مرزهای روانشناسی حرفهای و علمی. وقتی حرف از غیرروانشناسها میشود، این سوال پیش میآید که پس روانشناس به چه کسی گفته میشود؟ براساس قوانین سازمان نظام روانشناسی، افراد با حداقل مدرک کارشناسیارشد روانشناسی و مشاوره میتوانند در سازمان نظام روانشناسی عضو شوند و برای دریافت پروانه تخصصی، باید حداقل دو مقطع تحصیلی در رشتههای روانشناسی و مشاوره تحصیل کردهباشند و فرایند مصاحبه و تأیید صلاحیت توسط این سازمان را طی کنند. طبق این تعریف، پای موضوع مهمی به میان میآید.
در فهرستی که سازمان نظام منتشر کردهاست، نام افرادی به چشم میخورد که برخی خودشان اذعان دارند روانشناس نیستند و بهعنوان کوچ، سخنران انگیزشی، مربی و... فعالیت میکنند. حال چه اتفاقی میافتد؟ این مسئله چند بُعد دارد؛ اولا موجی راه افتاده که عدهای در دفاع از این افراد میگویند آنها اساسا ادعای روانشناس بودن نکردهاند پس صادق بودهاند و بنابراین بقیه حرفهایشان را هم میپذیریم. آیا این کار به روشن شدن روانشناسی علمی نزد مردم کمکی میکند؟ ثانیا اعلام کردن اسامی تعدادی از معروفترین غیرروانشناسها هر چند که برای شروع گام خوبی است دربرابر تولد هرروزه این افراد در فضای مجازی، تا چه اندازه کار موثری است؟ آیا بعد از اعلام اسامی تمام چندهزارنفری که سازمان وعده انتشارش را دادهاست، کار تمام میشود؟ بهروز کردن این فهرست را تا کجا میتوان ادامه داد و آیا اصلا تمرکز بر این کار بخشی از وظایف سازمانی است که رسالتهای بس مهمتری دارد؟ واقعیت این است که تعداد غیرروانشناسها در فضای مجازی بسیار بیشتر از آن است که در قالب یک یا چند فهرست بتوان معرفیشان کرد، بهعلاوه باید پرسید که چنین فهرستهایی تا چه حد خاصیت بازدارندگی دارند؟ سوال مهمتر این است که سازمان نظام در افشای نام افرادی که اتفاقا دارای مجوز و پروانه از این سازمان هستند و ممکن است در اتاق درمان آسیبهای چهبسا عمیقتری به مراجعان وارد کنند، چقدر صریح و دقیق عمل میکند؟ آیا تاکنون سازمان فهرستی از این افراد منتشر کردهاست؟ نکته این است که در تمام دنیا افرادی با عنوان کوچ، نویسنده، سخنران و... فعالیت میکنند که گاه حتی راهبردهایشان مبتنی بر علم است یا میتواند در کوتاهمدت در زندگی عدهای آثار مثبتی داشتهباشد؛ قطعا نه میتوان تمام این افراد را شناسایی یا غربال کرد، نه میتوان مانع فعالیتشان در فضای مجازی شد و نه میتوان مفید یا مضر بودن تمام آنها را براساس معیارهای سازمان مشخص کرد. اما باید مردم را به رویکرد مطالبهگرانه تجهیز کرد.
مردم باید بین غیرروانشناسها و درمانگران دارای صلاحیت کار رواندرمانی تمایز قائل شوند و برای درمان مشکلات مرتبط با سلامت روان و دریافت مشاوره یا راهنمایی حرفهای به کلینیکهای دارای مجوز از سازمان نظام مراجعه کنند. همچنین حق دارند از درمانگرشان تقاضا کنند نهتنها درباره مجوزهای لازم بلکه درباره سوابق حرفهای و علمیاش مثل مقطع تحصیلی، گرایش و حتی دانشگاه محل تحصیل توضیح مختصری ارائه بدهد. پس وظیفه ما بهعنوان مراجعهکننده این است که برای دریافت راهنمایی و آموزش در حیطه سلامت روان، از صلاحیت حرفهای درمانگر، مدرس و آموزشدهنده اطمینان کسب کنیم. وظیفه سازمان نظام چیست؟ آیا انتشار چنین فهرستی کافی است؟ البته که نه. درکنار تحسین این اقدام سازمان نظام روان شناسی درزمینه اعلام برائت از غیرمتخصصهایی که در فضای مجازی در حیطه روانشناسی فعالیت میکنند، لازم است از این نظام مطالبهگری کنیم؛ یعنی بخواهیم که بهجای تمرکز بر بیرون و فضای غیرقابل کنترل مجازی، روی حیطههایی که در کنترل خود است یعنی ضعفهای قانونی و اجرایی خود تمرکز کند؛ اقدامات مؤثرتر و البته درخورِ این سازمان انجام دهد، همچون دقیقتر شدن سازوکارهای تأیید صلاحیت روانشناسها، نظارت مداوم بر کار روانشناسهای دارای مجوز، تلاش برای مقابله با سیل فارغالتحصیلان روانشناسی با پیشینه تحصیلی نامرتبط و از دانشگاههای با مرتبه علمی پایین و پیگیری برای تسهیل دسترسی مردم به خدمات حرفهای روانشناسی با اقداماتی همچون تحت پوشش بیمه قرار دادن این خدمات.