بهرنگ اکرامی، دامپزشک متخصص مامایی و بیماریهای تولیدمثل با اشاره به تعجیل رسانه ای برای اعلام جنسیت این تولهها میگوید: مسئله ای که هم اکنون مهمتر از جنسیت تولههاست، هشدار وجود اختلال ژنتیکی در این گونه است چرا که یکی از تولهها به همین علت تلف شده است.
حدود یک هفته پیش ایران و فیروز بچهدار شدند آن هم با کلی سروصدا. خبرش بارها در رسانهها منتشر شد و تلویزیون و رادیو هم در روزهای تعطیل حسابی پیاز داغ این ماجرا را بیشتر کردند. تولهها که به دنیا آمدند، ایران آنها را نپذیرفت و مجبور شدند دستی به توله یوزپلنگها شیر بدهند. توله یوزپلنگها ماده اعلام شدند، اما چند روز بعد اعلام شد که آنها نر هستند و با توجه به ضعیفبودن این تولهها به گفته کارشناسان تعیین جنسیت آنها کار آسانی نبود و این اشتباه اینگونه توجیه شد. اما این ماجرا باز هم سروصدا به راه انداخت آن هم زمانی که یکی از تولهها مرد. دکتر بهرنگ اکرامی پزشک معتمد مرکز تکثیر یوز آسیایی گفت: این توله یوز به علت ناهنجاری و چسبندگی ریه از زمان تولد ضعیف بود و در این چهار روز افزایش وزن نداشت و در نهایت تلف شد.
به گزارش فرارو؛ اما در کنار آن برخی از کارشناسان محیطزیست اعلامکردند که ماجرا چیز دیگری بوده و نحوه شیردادن این تولهها میتواند عامل مرگ توله یوزپلنگ باشد. اما با همه اتفاقات خوب و بدی که حول محور این خبر رخ داده است، این سوال اینجا مطرح میشود که آیا تولهکشی گربهسانان و حیوانات در اسارت و دور از زندگی طبیعی میتواند به جلوگیری از انقراض این گونههای حیوانی کمک کند؟
بهرنگ اکرامی، دامپزشک متخصص مامایی و بیماریهای تولیدمثل، ضمن تشریح فرایند تشخیص جنسیت توله یوزهای نوزاد اظهارکرد: تشخیص اشتباه جنسیت توله یوزها به دلیل تعجیل بخش رسانه بود که پیش از تایید فنی این موضوع را اعلام کردند. نباید چنینی مواردی بدون تاییدیه منتشر شود چرا که مردم آن را دنبال میکنند و اخبار اشتباه باعث ایجاد بازتابهای مختلفی میشود.
وی با اشاره به روند تشخیص جنسیت تولهها اظهار کرد: در زمان اعلام اولیه جنسیت تولهها من در اتاق مربوط به «ایران» و در حال جراحی آن بودم. تولهها نیز برای مراقبت به باکس مخصوص منتقل شده بودند. با توجه به اینکه تولهها بعد از زایمان باید تا ۴۸ ساعت در آغوش مادر باشند، ما اجازه دادیم تا مقداری زمان بگذرد. پس از دو روز که من تولهها را معاینه کردم متوجه شدم که نر هستند. این اتفاق باعث ایجاد بازتاب بدی درباره این موضوع شد.
یکتانیک، با تاکید بر اینکه مرگ یکی از تولهها میتواند به خاطر اشتباه در نوع شیردادن این تولهها باشد، ادامه میدهد: «وقتی برای اولین بار فیلم شیرخوردن تولهها منتشر شد، با مسئولان مربوطه تماس گرفتم و اعلام کردم که این نوع شیردادن اشتباه است و نباید توله یوزپلنگ به پشت خوابانده شود، بلکه باید به همان حالتی که به طور غریزی شیر میخورد، به او شیر خوراند. حتی شاید علت مرگ یکی از تولهها هم همین اشتباه شیردادن آنها باشد.»
یکتانیک با تاکید بر اینکه سزارینشدن ایران باعث شد که او تولههایش را نپذیرد، ادامه میدهد: «یوزپلنگ به دنیا آمدن تولههایش را ندیده، بیهوش شده و با پارهشدن شکمش تولههایش به دنیا آمدهاند. همین موضوع باعث شده که او فرزندانش را نپذیرد. در واقع اصلا آنها را نمیشناسد و هیچ حسی در قبال آنها ندارد، به همین دلیل به آنها شیر نداد و شیرش خشک شد.»
یکتانیک با اشاره به تعجیل رسانه ای برای اعلام جنسیت این تولهها گفت: مسئله ای که هم اکنون مهمتر از جنسیت تولههاست، هشدار وجود اختلال ژنتیکی در این گونه است چرا که یکی از تولهها به همین علت تلف شده است.
وی افزود: در این شرایط نر و ماده بودن تولهها اهمیت زیادی ندارد. در واقع مشاهده اختلال ژنتیکی در یکی از تولهها اهمیت بالاتری دارد. اگر تولهها ماده بودند شرایط نسبتا بهتر بود، اما نر شدن تولهها تلنگری مبنی بر بالارفتن نرزایی به ما میزند. مسئله مهم هم اکنون نرزایی است و مهمتر از آن، از سه توله یکی مشکل داشته است.
وی ضمن تشریح پدیده نرزایی گفت: نرزایی یعنی ازدیداد نسل در گونه انجام میشود، اما جنس زادآور که ماده است، کم خواهد شد. جمعیت اندک ماده در کاهش تکثیر گونه موثر است. علت بروز نرزایی نیز کاهش جمعیت پایه است. این یعنی یک نر میتواند با دختر خود نیز جفت گیری کند چرا که جنس نر در منطقه غالب است. به این ترتیب خویشاوندی بیشتر میشود و ضریب همخونی بالاتر میرود. این دومینو در نهایت منجر به بروز ناهنجاری در اندامها، ناهنجاری ژنتیکی در اسپرمها، عدم تکامل ریوی دوره جنینی، کوری، ناهنجاری فک و دندان و در حتی ناهنجاری اندامهای حرکتی گونه میشود.
مرتضی پورمیرزایی، مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی توضیح میدهد که با توجه به اینکه اولین زادآوری «ایران» بود، از ابتدا هم به دلیل اینکه یکی از تولهها هنگام زایمان ضعیف بود، احتمال تلفشدن آن دور از انتظار نبود. او با اشاره به اینکه مادهبودن یوزپلنگها بهتر بود، چراکه جنس نر بیشتری در دسترس است، تاکید میکند که نر هم میتواند در آینده کمک کند.
اکرامی ادامه داد: «فیروز» - یوزپلنگ نر- از توران و «ایران» از میاندشت گرفته شده بود و احتمال اینکه خویشاوندی زیادی بین آنها وجود داشته باشد، بالا است؛ لذا لازم است که نمونه ژنتیکی از این گونهها گرفته شود. این یک نشانه است که به ما هشدار میدهد که باید نگران اختلالات ژنتیکی این گونه باشیم.
وی با اشاره به راهکار مقابله با این چالش گفت: ما باید نرها را از منطقه خارج کنیم و تنوع ژنتیکی را بالا ببریم. لازم است ببینیم چگونه میتوانیم جمعیتی تولید کنیم که در منطقه پایدار باشند. بدون شک تنوع ژنتیکی بالاتر مشکلات ژنتیکی کمتری را در پی خواهد داشت. هرچه فاصلهها بیشتر شود اختلالات ژنتیکی کمتر میشوند. نرزایی چالشی است که جمعیت گوزنهای زرد نیز دچار آن هستند. دو سوم جمعیت فعلی گوزن زرد در کشور ما نر هستند.
این دامپزشک افزود: «فیروز» ۱۰ سال در توران بوده و ممکن است مادههای منطقه دختران او باشند. در واقع امکان دارد که بیرون کشیدن «فیروز» از توران خدمتی به تنوع ژنتیکی منطقه بوده باشد. باید از نرهای مناطق دیگر استفاده و تنوع ژنتیکی بیشتر شود. این طرح بسیار باارزش است و علاوه بر اینکه این تولههای نر بالغ میشوند و برای ما تولید اسپرم میکنند، موضوع اختلالات ژنتیکی را نیز به ما یادآوری میکنند. این در حالی است که «فیروز» و «کوشکی» -یوزپلنگهای نر- سن بالایی دارند و کارایی سابق را ندارند.
او تاکید میکند که نکته حائز اهمیت این است که برنامهای برای آینده آنها داشته باشیم، صرفا داشتن آنها بدون برنامهریزی فایده ندارد، چراکه توله یوزها در اسارت به دنیا آمدهاند و بزرگ خواهند شد و اگر برنامه حفاظتی برایشان نداشته باشیم، صرفا هزینه هستند. در طبیعت تولهها حدود ۱۸ ماه با مادر زندگی میکنند، بنابراین از امروز باید به فکر ۱۸ ماه آینده باشیم که یوزها باید از هم جدا شوند.
پورمیرزایی توضیح میدهد که این توله یوزها نمیتوانند فعلا در طبیعت رها شوند و باید تلاش کنیم با کمک آنها به یک جمعیت پشتیبان در اسارت برسیم و از نسلهای بعدی به باز وحشیسازی و رهاسازی آنها در طبیعت فکر کنیم.
او بر این باور است که یک حیوان وحشی را نمیتوان در قفس تکثیر کرد و جمعیتی که در اسارت به وجود میآید، قابلیت بازگشت به طبیعت را ندارد. همچنین در اینباره تاکید میکند که این یک نگاه عوامفریبانه و پوپولیستی است که این ماجرا را به عنوان یک شو نشان دهیم و مردم را امیدوار کنیم که حرکتهای بزرگی برای حفظ محیطزیست در حال انجام است، در حالی که به گمان بسیاری از کارشناسان ماجرای اسارت حیوانات خیانت بزرگ به حیاتوحش محسوب میشود و در واقع نباید گمان کرد که این خبر میتواند بحث انقراض این گربهسان را تحتتاثیر قرار دهد.
به امید زادو ولد یوز ایرانی