در کشور چین برای بزرگ کردن فرزند تا ۱۸ سالگی ۷۵ هزار دلار لازم است. برای فرستادن آنها به دانشگاه هم باید ۲۲ هزار دلار دیگر هزینه کرد. در ایران نیز پرورش کودک از تولد تا یک سالگی در کمترین حالت ۵۰ میلیون تومان و در بیشترین حالت تا ۱۲۰ میلیون تومان هزینه دارد.
هزینههای فرزندآوری و پرورش کودک با وجود بحرانهای اقتصادی و تورم جهانی روز به روز در حال افزایش است. در این میان زوجها تمایل کمتری به فرزندآوری نشان میدهند. در این میان سالخوردگی جمعیت و کاهش جمعیت جوان و به تبع آن کاهش نیروی کار فعال به معضل جوامع امروزی تبدیل شده است.
به گزارش تجارتنیوز، این روزها به دنیا آوردن و بزرگ کردن فرزند امری پرهزینه است. اما مخارج فرزندآوری و پرورش کودک در تمام کشورها به یک اندازه نیست. به تازگی کشور چین به یکی از گرانترین کشورها برای بزرگ کردن کودکان تبدیل شده است. کره جنوبی در صدر گرانترین کشورها برای بزرگ کردن فرزند از تولد تا ۱۸ سالگی قرار دارد. این نتیجهگیری بر اساس تولید ناخالص داخلی این کشور که جامعترین ملاک فعالیت اقتصادی یک ملت است به دست میآید.
به نقل از سیانان، پس از کره جنوبی چین در رتبه دوم و ایتالیا در رتبه سوم قرار دارد. آمریکا نیز در میان ۱۴ کشور گران دنیا و مابین آلمان و ژاپن قرار دارد. قسمت عمده این مخارج در شرق دور مربوط به هزینه تحصیلات و هزینه پرستار بچه در سنین پایینتر است. کلاسهای پیش دبستانی و قبل از شروع مدرسه نیز اکثرا به بخش خصوصی واگذار شدهاند.
در کشور چین برای بزرگ کردن فرزند تا ۱۸ سالگی ۷۵ هزار دلار لازم است. برای فرستادن آنها به دانشگاه هم باید ۲۲ هزار دلار دیگر هزینه کرد. در ایران نیز پرورش کودک از تولد تا یک سالگی در کمترین حالت ۵۰ میلیون تومان و در بیشترین حالت تا ۱۲۰ میلیون تومان هزینه دارد (اقتصادنیوز). در این برآورد هزینه وسایل غیرضروری محاسبه نشدهاست.
برای مثال شهریه مهد کودکها در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۲ در تهران از یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان تا ۶ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان متغیر است. به این ترتیب تنها حدود ۱۵ درصد از کودکان تهرانی به مهد کودک میروند. (ایسنا) بر اساس مازندران با حداقل شهریه یک میلیون و صد هزار تومان اقتصادیترین و آذربایجان غربی با حداقل شهریه دو میلیون و ۳۰۰ هزار تومان گرانترین مهد کودکها دارند. (اقتصادآنلاین)
تفاوت هزینه دانشگاه فرزندان برای والدین در کشورهایی مانند چین و کره جنوبی با کشورهای غربی در وامهای دانشجویی است. این وامها در کشورهای غربی رایجتر است و باعث میشود بار مخارج از دوش والدین برداشته شود و به خود دانشجویان سپرده شود. برای مثال در آمریکا ۵۵ درصد دانشجویان در سال تحصیلی ۲۰۱۹-۲۰۲۰ هنگام فارغالتحصیلی بدهکار وامهای دانشجویی بودند.
برخی دولتها به پرورش کودکان یارانه اختصاص میدهند تا اختلاف طبقاتی میان گروههای مختلف درآمدی را کم کنند. دولتها میتوانند با کاهش مالیات، کمکهای نقدی و یارانهها هزینههای فرزندآوری را کاهش دهند. در ایران هم دولت وام فرزندآوری پرداخت میکند که مبلغ آن بر اساس تعداد فرزندان بین ۲۰ تا ۱۰۰ میلیون تومان است.
چین ۴۲ میلیون کودک زیر سه سال دارد و والدین یک سوم از این کودکان تمایل دارند آنها را به مهد کودک بفرستند اما فقط ۵٫۵ درصد آنها توانایی انجام چنین کاری را دارند. دولت چین قصد دارد تعداد مهد کودکها را تا سال۲۰۲۵ تا ۲٫۵ برابر افزایش دهد.
پدیدهای که به عنوان پارادوکس جمعیتی-اقتصادی شناخته میشود، نشان میدهد که در کشورهای ثروتمندتر نرخ زاد و ولد از کشورهای در حال توسعه کمتر است. بدین معنی که افراد دارای امکانات بیشتر، نسبت به افراد با درآمد کم تمایل کمتری به فرزندآوری دارند. با وجود توسعه اقتصادی روزافزون چین امکان اینکه این کشور هم به چنین پارادوکسی دچار شود بالا است.
در حال حاضر هم زوجهای چینی به دلیل مخارج بالا نمیخواهند بیش از یک فرزند داشته باشند. این در حالی است زوجهای غربی دو تا سه فرزند میخواهند. در ایران هم تورم، بیکاری و تحریمهای گسترده باعث میشود زوجهای ایرانی تمایل چندانی به فرزندآوری نداشته باشند. علاوه بر آن نرخ ازدواج در حال کاهش است. جمعیت سالخورده نیز بر اقتصاد و تجارت کشور بسیار اثرگذار است با وجود بازنشسته شدن نیروی کار جامعه با کاهش نیروی کار مواجه میشود.