این بیماری بهعلت شرایط استرسزا و تنشهای زندگی بهوجود نمیآید، بلکه این عوامل میتوانند عاملی برای بروز بیماری نهفته در فرد باشند.
آنطور که بررسیها نشان میدهد، شیوع اختلال دوقطبی حدود یک یا ۲درصد است؛ البته قطعا نوع خفیف آن بیشتر از این آمار است. درواقع ما با اختلال طیف دوقطبی روبهرو هستیم و خیلی از افراد به نوع خفیف این بیماری دچارند.
به گزارش همشهری، بنا بر گفته ابوالفضل بهراد، عضو سازمان نظام پرستاری، این بیماری درصورتی که بهموقع درمان نشود، میتواند بسیار مخرب باشد. این بیماری بهعنوان ششمین عامل ناتوانکننده در جهان شناخته شده است. اختلال دوقطبی ناشی از ضعف شخصیتی یا نامتعادل بودن نیست، بلکه یک بیماری است که قابل درمان است.
اختلال دوقطبی یا همان بیماری شیدایی، نوعی اختلال خلقی است که باعث نوسانات شدید در خلق و خو میشود. این نوسانات نهتنها روی خلق و خوی فرد، بلکه روی فکر، رفتار و عملکرد او تأثیر میگذارد. این بیماری بهصورت دورهای است؛ یعنی فرد در طول زندگی خود تجربه این را دارد که دورههایی حداقل یک هفته را در فاز افسردگی یا بالعکس در فاز شیدایی یا مانیا بهسر میبرد. در بین این دورهها فرد دورههای سالم هم دارد که ممکن است سالها طول بکشد. البته فراز و نشیب در خلق و خو ممکن است بهصورت طبیعی در هر انسانی وجود داشته باشد، اما در بیماری دوقطبی دامنه این تغییرات و نوسانات بسیار شدید است. این بیماری اکثرا در اواخر سن بلوغ و شروع جوانی خودش را نشان میدهد؛ هرچند ممکن است در سنین پایینتر هم وجود داشته باشد، اما غالبا با استرسهای دوران نوجوانی اشتباه گرفته میشود و تشخیص داده نمیشود.
بیماری دوقطبی ۲ نوع دارد؛ نوع یک که همان مانیا همراه یا بدون افسردگی است و نوع ۲ که هایپومانیا (حالت خفیفی از مانیا) به اضافه افسردگی است. در بهوجود آمدن بیماری دوقطبی فاکتورهای زیادی مؤثرند ازجمله ژنتیک، ساختار و عملکرد مغز. علت بیماری دوقطبی بیشتر از هر بیماری روانپزشکی، ژنتیک است. این بیماری بهعلت شرایط استرسزا و تنشهای زندگی بهوجود نمیآید، بلکه این عوامل میتوانند عاملی برای بروز بیماری نهفته در فرد باشند. همینطور مصرف موادمخدری مانند کوکائین و آمفتامینها میتواند جرقهای برای شعلهورسازی این بیماری باشد.
تشخیص بیماری دوقطبی در برخی موارد بسیار دشوار است؛ چراکه گاهی فرد بدون هیچ سابقه خانوادگی و تنها با یک افسردگی ساده به پزشک مراجعه میکند. در این حالت درصورتی که به اشتباه افسردگی تکقطبی تشخیص داده شود و داروهای ضدافسردگی تجویز شود، فرد بهاصطلاح سوئیچ میکند؛ یعنی یکباره وارد فاز مانیا و دچار حالتی از انرژی بیش از حد و سرخوشی میشود. در این حالت ممکن است خود فرد از وضعیت خود بسیار راضی باشد، اما اطرافیان بیمار با مشاهده این حالت باید سریعا به پزشک اطلاع دهند تا پزشک اقدام به قطع دارو و تجویز داروی جدید برای درمان بیماری دوقطبی کند. مهمترین راههای تشخیص بیماری دوقطبی از طریق مصاحبه بالینی توسط روانپزشک و تست معتبر اختلال دوقطبی است.
مهمترین عوامل تشدیدکننده اختلال دوقطبی، دریافت نکردن درمان بهموقع یا قطع داروهاست؛ زیرا در این صورت تعداد دورهها در آینده بیشتر و وخیمتر میشود. این بیماری بهصورت ژنتیک در فرد بیمار وجود دارد و عوامل بیرونی میتواند آن را شدیدتر کند. عواملی مثل شکست عشقی، استرسهای شدید، مصرف موادمخدر، از دست دادن عزیزان و....
بهترین روش درمان بیماری دوقطبی استفاده از داروهای تثبیتکننده خلق است؛ داروهایی مانند والپرات سدیم، لیتیم، لاموتریزین، کاربامازپین و.... داروها باتوجه به تشخیص پزشک و فازی که بیمار در آن قرار دارد، تجویز میشوند. البته ممکن است پزشک از ترکیب رواندرمانی و دارودرمانی برای درمان استفاده کند. درصورت تجویز داروی لیتیوم پزشک آزمایش خون تجویز میکند و هر چند ماه یکبار این آزمایش را تکرار میکند. درصورت داشتن هرگونه عوارض جانبی، مشکل را با پزشک خود در میان بگذارید و بدون دستور پزشک هرگز داروی خود را قطع نکنید.
در دوره مانیا فرد لزوما شادی بیش از حد و سرخوشی را تجربه نمیکند، بلکه ممکن است بسیار پرخاشگر و تحریکپذیر باشد. این دوره درصورت درمان نشدن، ممکن است ۲ یا ۳ماه ادامه داشته باشد.
دوره افسردگی باید حداقل ۲ هفته ادامه داشته باشد؛ بهطوریکه در بیشتر روزها و در بیشتر طول روز این حالت با بیماران همراه است. در این فاز باید فرد حداقل ۵ نشانه از نشانههای زیر را داشته باشد: خلق افسرده، اختلال خواب، کاهش یا افزایش وزن، از دست دادن انرژی، احساس بیارزشی و گناه، افکار خودکشی و توهم. با توجه به دلایل یادشده شده خطر ورشکستگی، اعتیاد، خودکشی، تصادفات رانندگی، ازدواج یا طلاقهای ناگهانی در این بیماران زیاد دیده میشود.
خبر خوب اینکه این بیماری درصورت انجام اقدامات درمانی درست توسط روانپزشک حتی در مواردی که بیماری شدید باشد، بهشدت کنترلپذیر است.