پرسپولیس به وضوح دچار مشکل فنی است، سبک بازی این تیم تکراری و قابل پیش بینی شده و قرمزپوشان فقط و فقط از جناحین حملات خود را طرح ریزی میکنند همچنین تقریبا همه بازیکنان در فصل جدید کاملا دچار افت محسوسی شدهاند.
حدود هفت سال از آغاز شاید بهترین دوران تاریخ پرسپولیس سپری شده و شاید برای اولین بار بعد از شکست مقابل آلومینیوم اراک در تهران، هواداران این تیم به وضوح احساس کردند عصر طلایی این باشگاه اگر به پایان نرسیده، حداقل رو به افول است.
به گزارش ورزش سه، فروردین سال ۹۴ و در همان بدو ورود برانکو نشانههای بارزی از تغییر در سبک بازی و البته شاید مهمتر از آن اداره باشگاه پرسپولیس دیده شد و حالا شرایط بی شباهت به روزهای قبل از ورود این سرمربی کروات نیست.
تغییرات در دوران برانکو تنها مختص به سبک بازی و نتایج پرسپولیس نبود و حداقل به زعم هواداران این تیم، شالودهای در باشگاه بنا شد که یکی از دلایل استمرار نتایج درخشان، حتی در دو سه سال گذشته بوده است. ناگزیر همیشه روزهای تلخ با دوران درخشان گذشته مقایسه میشود و در هفتههای اخیر نیز هواداران پرسپولیس از این قاعده مستثنی نبوده اند.
آن دسته از هواداران پرسپولیس که در هفتههای اخیر نگران تکرار آن روزهای جهنمی و تلخ برای تیم مورد علاقه خود هستند، نشانههایی را در این رابطه مطرح و به آن استناد میکنند. پرسپولیس همانند روزهای قبل از برانکو ترکیبی متوسط داشته و بازیکنان این تیم به خصوص در لحظههای تاثیرگذار و مهم قادر به تغییر شرایط نیستند.
از دست دادن بیرانوند، شجاع، کنعانی زادگان، نوراللهی، بشار، علیپور، مغانلو و ... در کمتر از دو سال باعث شده تیمی که در دوران درخشان خود به اندازه کافی ستاره برای تغییر جریان مسابقه داشت، حالا حتی یک تعویضی امیدوارکننده در مقابل آلومینیوم روی نیمکت نداشته باشد.
مصدومیتهای سیامک و بالا رفتن سن و سال سید جلال، کمال و وحید امیری را نیز به این لیست اضافه کنید. بر خلاف یک سال قبل، دیگر هواداران پرسپولیس مغرورانه تصور نمیکنند که قهرمانی تحت هر شرایطی در DNA این تیم قرار داشته و جدایی ستارههای بزرگ نیز خللی در این روند ایجاد نمیکند.
التهاب مانند سالهای پیش از انتصاب برانکو به عنوان سرمربی پرسپولیس به وضوح در رختکن و بدنه باشگاه دیده میشود.
بیانیههای متوالی، مصاحبههای اغراق آمیز و جملات فلسفی مواردی بود که برای چند سال در پرسپولیس جایی نداشت، اما حالا این ویروس به جان این تیم افتاده است (گرچه نباید دلایل افت این تیم را به این موارد تقلیل داد، مسئله قطعا جدیتر است) آرامشی که تحت تاثیر روحیه خاص سرمربی کروات پرسپولیس تبدیل به فلسفه این تیم شده بود دیگر جایی در رختکن پرسپولیس ندارد و مانند دوران حضور علی دایی یا حمید درخشان، تیترهای جنجالی و جملات حساسیت برانگیز تبدیل به بخش غالب مصاحبههای مدیریت، کادر فنی و سرپرست پرسپولیس شده است.
اگر روزی در موقعیت برنده «بهانهها از مشکلات قویتر بود»، حالا همین جملات مثل پتکی به سر پیکره نیمه جان تیم یحیی کوبیده میشود.
هر چقدر در دوران برانکو حتی جدایی فوق ستاره هایی، چون مهدی طارمی و رامین رضاییان با سیاستهای خاص این سرمربی در کمال آرامش و بدون آشوب و تنش انجام میشد، حالا حتی حامد لک از این پتانسیل برخوردار شده که هر هفته یک جنجال جدید درست کند. ستارههای مهم مانند ترابی و رامین از استانداردهای خود فاصله گرفته اند و سبک بازی مشخص و قابل تشخیصی در زمین از سوی قرمزپوشان دیده نمیشود
عمر موفقیت و مورد ستایش قرار گرفتن در فوتبال بسیار کوتاه است و متاسفانه امکان مبارزه با این ذات خشن وجود ندارد. اگر روزی یحیی بابت خریدهایی که او را به فینال اسیا رساندند مورد تمجید قرار میگرفت، حالا او به همین علت بیشتر از دلایل دیگر مورد سرزنش قرار میگیرد. حتی چهره علیرضا ابراهیمی به عنوان اولین خرید پرسپولیس در ذهن کسی نمانده، تاجیکهای این تیم بیش از اندازه خام و پراشتباه عمل میکنند و حامد پاکدل و رضا اسدی قطعا در اندازههای ترکیب ثابت این تیم نیستند.
رد کردن احساسی مهدی شیری بعد از شکست در سوپرجام هم از نظر فنی قطعا اشتباه بود و هم نشان داد یحیی مسئولیت شکست را میتواند فقط گردن یک نفر بیندازد. در درازمدت این تصمیم ممکن است رابطه این سرمربی با بازیکنان را تحت تاثیر قرار دهد. احمد گوهری نیز آن سنگربانی نبود که وضعیت وخیم این تیم را ترمیم کند.
خود یحیی نیز قبول دارد این ترکیب در حد قهرمانی نیست و او هر چقدر بعد از شکست در جام حذفی تلاش کرد بازیکنانش را به صورت مستقیم سرزنش نکند، در نهایت طاقت نیاورد و اعتراف کرد جدایی ستارههای بزرگ مانند احمد نور، کنعانی و شهریار در تابستان سال گذشته این تیم را متضرر کرده است.
به نظر میرسد حتی اگر بعد از شکست مقابل آلومینیوم نیز اگر یک نظرسنجی بین هواداران پرسپولیس برگزار شود، احتمالا باز هم بخش قابل توجهی از آنها حداقل در بین گزینههای داخلی، یحیی گل محمدی را بهترین انتخاب بدانند. رسیدن به فینال آسیا و فتح دو لیگ متوالی باعث شده او وجهه قابل قبولی در بین هواداران پرسپولیس داشته باشد، اما ادامه این روند خیلی زود یحیی را تبدیل به اولین قربانی ناکامی احتمالی این تیم در ادامه این فصل و البته ماههای ابتدایی فصل بعد خواهد کرد.
یحیی با خریدهای نامطلوب خود حالا کار دشواری برای بازسازی ترکیب پرسپولیس دارد. حتی در صورت حفظ این ترکیب نیز قرمزپوشان تقریبا در تمامی پستها و به خصوص دروازه بان، مدافع میانی، مدافع چپ و مهاجم نوک به وضوح نیاز به جذب بازیکنان باکیفیتی دارند.
پس احتمالا مهمترین وظیفه گل محمدی و کادر فنی پرسپولیس تا پایان فصل شناسایی گزینههای مطلوب است و البته باید امکان جذب آنها از سوی سرمربی و البته هیئت مدیره باشگاه خیلی زود بررسی شود. تابستان سال گذشته پرسپولیس هفتهها معطل جذب رضا اسدی شد و این اتفاق در پنجره پیش رو دیگر نباید تکرار شود.
بالاتر هم اشاره کردیم که ورای تحلیلهای پیش پاافتاده، مشکلات اصلی پرسپولیس در دل تصمیمات فنی این تیم جای دارد. اینکه بخشی از هواداران پرسپولیس عصبانیتهای یحیی یا بیانیههای تیم را علت ناکامی تیم میدانند، تقلیل دادن مشکلات به وضوح فنی این تیم به موارد بی اهمیت است. سرمربی تیم قهرمان لزوما نباید در نشستهای خود استاد باشد و نه این فصل اینگونه بوده و نه فصول قبل.
پرسپولیس به وضوح دچار مشکل فنی است، سبک بازی این تیم تکراری و قابل پیش بینی شده و قرمزپوشان فقط و فقط از جناحین حملات خود را طرح ریزی میکنند، تقریبا همه بازیکنان در فصل جدید کاملا دچار افت محسوسی شده اند و تغییرات متوالی در قلب خط دفاعی، مهاجم نوک، درون دروازه یا دفاع چپ، ثبات را از ترکیب این تیم گرفته است.
تعویضهای یحیی در این فصل معمولا تاثیر معکوسی دارد و به ندرت شاهد تغییر سیستم اثربخش و مفید در جریان مسابقه هستیم. در دیدار مقابل آلومینیوم و در ۳۰ دقیقه پایانی هیچ راه حل مشخصی برای تغییر جریان مسابقه وجود نداشت و پرسولیس به وضوح دل خوش به اتفاقات بود. این تیم بارها و به کرات برتری خود در این فصل در جریان مسابقه را راحت از دست داده و هنگام تلاش برای بازگشت، فقط بیش از اندازه به ارسال از جناحین امید بسته است.
حفرههای عمیقی بین هافبکهای دفاعی و مدافعان مرکزی و البته پشت سر مدافعان کناری در تمام طول فصل دیده شد و چارهای برای آن پیدا نشد. یحیی گل محمدی باید خیلی زود این مشکلات فنی و قابل توجه را شناسایی کرده و در مسیر حل آن گام بردارد.
استقلال با فرهاد مجیدی به شکل عجیبی تبدیل به تیمی نباز شده و سپاهان هم احتمالا فصل بعد مشکلات فصل جاری خود را سپری کرده و تبدیل به یک مدعی جدی خواهد شد. جذب بازیکنان باکیفیت در این شرایط مالی بغرنج و با اضافه شدن مصیبت حکم رادوشوویچ چندان آسان نیست و همین حالا نیز اخباری در مورد احتمال جدایی یکی دو بازیکن باکیفیت پرسپولیس شنیده میشود.
شاید خیلی زود است که شرایط این پرسپولیس را با سالهای سیاه اواخر دهه ۸۰ و ابتدای دهه ۹۰ مقایسه کنیم. آنها هنوز هم شانس قهرمانی در لیگ دارند و ستارههای مهمی همچنان در رختکن این تیم رویت میشوند. اما تجربه نشان داده حوصله و تحمل جوامع هواداری به خصوص در سالهای اخیر چندان زیاد نبوده و تکرار نتایج ضعیف شرایط را برای قطع همکاری با یحیی فراهم خواهد کرد.
هنوز اوضاع خیلی بغرنج نیست، مگر اینکه از فردا صبح تمامی تمرکز یحیی و کادر فنی به جای حواشی در مسیر یافتن راه حلهایی برای برون رفت از این موقعیت نه چندان خوب باشد.