جنگ انتخابی «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه در اوکراین، یک رویداد تاریخی جهانی و نشان دهنده آخرین اقدام دوره پسا جنگ سرد و نمادی از آغاز یک دوره جدید است.
فرارو- ماتیو باروز از اعضای موثر شورای اطلاعات ملی آمریکا و مدیر ابتکار عمل امریکای جدید در مرکز استراتژی و امنیت اسکوکرافت شورای آتلانتیک است. او در سال ۲۰۱۳ میلادی از یک منصب طولانی مدت ۲۸ساله در وزارت امور خارجه و آژانس اطلاعات مرکزی (سیا) بازنشسته شد و نزدیک به یک دهه پس از آن را در شورای اطلاعات ملی یکی از واحدهای تحلیلی برتر در جامعه اطلاعاتی ایالات متحده گذراند. او دستیار «ریچارد هالبروک» سفیر امریکا در سازمان ملل در فاصله سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۱ میلادی بوده است.
به گزارش فرارو به نقل از شورای آتلانتیک، سرنوشت این دوره نامشخص است و طیف وسیعی از پیامدهای احتمالی از یک جنگ سرد یا جنگ گرمی تازه و بیثبات کننده میان امریکا، روسیه و چین را در بر میگیرد. هم چنین، ممکن است به یک درگیری منجمد در اوکراین یا به حل و فصل موضوع به نفع روسیه و تبدیل شدن پوتین و روسیه تحت حاکمیت او به بخشی از معماری امنیتی تجدیدنظر شده اروپا منتهی شود.
با اعمال تحریمهای بیمانند از سوی غرب علیه روسیه در زمانی بیسابقه و ظرفیت بالقوه واقعی برای سقوط جهان به سوی جنگ هستهای ما در قلمروی ناشناختهای قرار داریم. دیدن این که پوتین چگونه «برنده میشود» دشوار است. با این وجود، او نمیتواند شکست را بپذیرد.
آن چه در ادامه میآید چهار سناریو برای چگونگی پایان این جنگ و آینده ژئوپولیتیک جایگزینی است که ممکن است منجر به تغییر روابط بین الملل در طول دو تا سه سال آینده شود این سناریوها برای کمک به تصمیم گیرندگان درباره آینده و راههایی برای جلوگیری از بدترین حالت ممکن مطرح میشوند. تنها یقین در مورد جنگ بر سر اوکراین این است که تمام قطعیتهای موجود از بین رفته است.
تلاشهای جنگی روسیه در اوکراین برای بیش از یک سال به طول میانجامد، زیرا تعداد کشتههای غیرنظامی هم چنان در حال افزایش است. «ولودیمیر زلنسکی» رئیسجمهور اوکراین حتی در شرایطی که جاناش از سوی تلاشهای ترور توسط روسیه در معرض خطر دائمی قرار دارد کماکان در کی یف باقی مانده است.
در سال ۲۰۲۳ میلادی، قیمت جهانی نفت بیش از صد دلار در هر بشکه باقی میماند، زیرا اروپا در تلاش است تا خود را از وابستگی به انرژی روسیه رها سازد. زمستان سخت در فاصله سالهای ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۳ میلادی کشورهای اتحادیه اروپا را بر آن داشته است تا سهمیه بندی منابع انرژی را آغاز کنند صنایع را از برق مورد نیاز محروم کرده و مدارس را در بدترین آب و هوا به دلیل مشکل گرمایش کلاسهای درس تعطیل کنند.
اروپا وارد دوره رکود میشود حتی با وجود آن که ایالات متحده از رکود در امان مانده است قیمت بالای بنزین هم چنان آمریکاییها را خشمگین میکند. حزب دموکرات در انتخابات میان دورهای نوامبر ۲۰۲۲ میلادی کنترل سنا و مجلس نمایندگان را از دست میدهد و به طور چشمگیری توانایی «جو بایدن» رئیس جمهور ایالات متحده برای پیشبرد سیاستهایش تضعیف میشود.
این در حالی است که روسیه در وضعیت وخیمی قرار دارد. علیرغم مدیریت ماهرانه بانک مرکزی روسیه در شرایط غیرممکن، تورم در بحبوحه عرضه قطعی مواد غذایی اساسی و کمکهای کمتر از حد انتظار چین به سرعت بالا میرود.
سلسله مراتب نظامی روسیه درک میکند که جنگ در اوکراین غیرقابل پیروزی است و شایعاتی در مورد ائتلاف سست متشکل از الیگارشهای خشمگین و سیلوویکیهای نظامی و اطلاعاتی با طرحهایی برای برکناری اجباری پوتین و انتصاب «دیمیتری مدودف» رئیس جمهور سابق به جای او وجود دارد. سرویس اطلاعاتی روسیه (FSB) کودتای کرملین علیه پوتین را خنثی کرده و پوتین دهها ژنرال را روانه زندان میکند.
در اوایل سال ۲۰۲۳ میلادی، در حالی که طرفین متخاصم متوقف شدهاند و پایانی برای درگیریهای کم شدت دیده نمیشود «امانوئل مکرون» رئیسجمهور فرانسه و «اولاف شولتز» صدراعظم آلمان نگران میانجی گری برای آتش بس هستند. تقریبا ده میلیون اوکراینی به اتحادیه اروپا مهاجرت کردهاند جایی که تعمیق رکود اقتصادی مخالفت عمومی را برای پذیرش بیشتر پناهندگان برانگیخته است. رهبران اروپایی آماده ارائه مشوقهایی به پوتین هستند: لغو برخی تحریمها تا زمانی که نیروهای روسی به جنگ خود پایان دهند و حضور خود را در اوکراین کاهش دهند.
پوتین تحت فشار در داخل، بخشی از نیروهای خود را از اوکراین خارج میکند، اما نیروها را به اندازه کافی در آنجا نگه میدارد تا به کنترل بیشتر خطوط مرزی اوکراین ادامه دهند و از باقی ماندن پل زمینی بین منطقه دونباس و کریمه اطمینان حاصل کند.
رهبران فرانسه و آلمان از عقب نشینی نسبی روسیه ناامید شدهاند و تنها با لغو تحریمها علیه آن دسته از الیگارشهایی که ظاهرا در توطئههایی برای برکناری پوتین دست داشتهاند مقابله به مثل میکنند. اتحادیه اروپا هم چنین به طور موقت تحریمی را که بر بخش انرژی روسیه تحمیل کرده بود لغو میکند هرچند که عمدتا برای کمک به بهبود اقتصادها کشورهای اروپایی این کار را انجام داده است.
دولت بایدن تحریم انرژی روسیه را حذف نمیکند، اما به این امید که قیمت نفت با آغاز چرخه انتخابات ریاست جمهوری در اواسط سال ۲۰۲۳ میلادی شروع به کاهش کند چشم خود را بر واردات انرژی روسیه توسط سایر کشورها از جمله متحدان اروپایی میبندد.
مذاکرات با پوتین تحت رهبری فرانسه، آلمان، ترکیه و اسرائیل بیش از اندازه به طول انجامیده است. مسکو میخواهد اطمینان حاصل کند که ناتو ارائه تسلیحات به مقاومت اوکراین را متوقف خواهد کرد و تعهد خود در سال ۲۰۰۸ میلادی مبنی بر پذیرش اوکراین و گرجستان در آن پیمان را لغو خواهد کرد.
ایالات متحده تسلیم نخواهد شد حتی اگر زلنسکی مدتی باشد که پذیرفته است رویای اوکراین برای عضویت در ناتو دیگر عملی نیست. مادامی که که پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل (ایالات متحده، روسیه، چین، بریتانیا و فرانسه) به علاوه آلمان و ترکیه تضمین کننده امنیت اوکراین شوند رئیس جمهور اوکراین بیطرفی را خواهد پذیرفت. با این وجود، زلنسکی تمایلی به قبول استقلال برای مناطق جدایی ناپذیر کشورش یعنی دونتسک و لوهانسک ندارد.
با گیر افتادن مذاکرات بر سر این موارد واشنگتن میخواهد تدارکات نظامی به نیروهای اوکراینی را افزایش دهد در حالی که فرانسه و آلمان هنوز امیدوارند به تنشزدایی با مسکو دست یابند و نگران هستند که پوتین نیروهایی را که خارج کرده بازگرداند.
لهستان و دیگر کشورهای اروپای مرکزی از موضع ایالات متحده حمایت میکنند به ویژه از آنجایی که زلنسکی نمیخواهد فشار بر روسیه کاهش یابد. او اصرار دارد که اگر نیروهای اوکراینی کمک نظامی بیشتری دریافت کنند شانس خوبی برای عقب راندن تمام نیروهای باقی مانده روسیه دارند.
همزمان با داغ شدن مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری ایالات متحده و درگیری در اوکراین، دولت بایدن نشست ویژه ناتو را برای تصمیم گیری در مورد مراحل بعدی تشکیل میدهد. هم ایالات متحده و هم متحدان اروپایی آن معتقدند که روند کنونی درگیری پایدار نیست.
مردم اتحادیه اروپا به طور فزایندهای از هزینه مسکن و چالش حمایت از میلیونها پناهنده اوکراینی در بحبوحه رکود خشمگین هستند. در ایالات متحده، دولت از شکست دموکراتها در انتخابات ۲۰۲۴ میلادی میترسد، زیرا قیمت بنزین و نرخ تورم بالاست و اقتصاد ضعیف عمل میکند. در خاورمیانه، مصر به مدت دو سال تحت تاثیر شورشهای غذایی خشونت آمیزتری قرار گرفته است.
بایدن در نشست ناتو اعلام کرد که غرب دو گزینه دارد. اولین مورد آن است که زلنسکی و پوتین را برای یک آتش بس و توافق نامه صلح محدود تحت فشار قرار دهند اگرچه این خطر یک صلح شکننده را به همراه خواهد داشت. دومین گزینه آن است که غرب کمک نظامی خود به اوکراین را افزایش دهد به این امید که پیشرفت نظامی اوکراین پوتین را مجبور به دادن امتیازات بزرگ کند اگرچه این امر تشدید مخاطرات را به دنبال خواهد داشت مانند هدف قرار دادن انبارهای تدارکات در امتداد مرز با لهستان یا رومانی توسط روسیه.
در حالی که بایدن در آن زمان فقط به این موضوع توجه داشته باشد گزینه اول بیشتر احتمال دارد به چیزی شبیه به سناریوی دوم (جنگ سرد مضاعف) منجر شود در حالی که گزینه دوم به احتمال زیاد موقعیتهایی مشابه سومین سناریو (آخرالزمان هسته ای) را ایجاد میکند یا سناریو چهارم (یک جهان شجاع تازه) را موجب خواهد شد.
مذاکرات صلح بین روسیه و اوکراین چندین ماه است که با بن بست همراه بوده، زیرا اوکراینیها امیدوار بودند که تدارکات نظامی جدید غرب توازن درگیری را به نفع آنها تغییر دهد. با این وجود، با تبدیل شدن چندین شهر اوکراین به ویرانه مشخص میشود که هیچ کس نمیتواند واقعا در جنگ پیروز شود.
فرانسه و آلمان تلاشهای جدیدی را برای جلب رضایت هر دو طرف به منظور پذیرش یک توافق صلح انجام میدهند که در آن اوکراین به کشوری بیطرف و مشابه اتریش غیر متعهد تبدیل میشود و موافقت میکنند که هدف عضویت در ناتو را از قانون اساسی خود حذف کند مشروط به آن که نیروهای روسیه به طور کامل از آن کشور خارج شوند.
مسائل سختتر مانند وضعیت دائمی کریمه الحاق شده به روسیه و دو منطقه جدا شده دونتسک و لوهانسک در حال حاضر مطرح شده اند. پس از چندین تلاش ناموفق، زلنسکی و پوتین تحت فشار نه تنها پاریس و برلین بلکه واشنگتن نیز به توافق آتش بس دست یافتند.
اتحادیه اروپا کمکهای بشردوستانه و توسعهای را به اوکراین ارائه میکند و تا زمانی که کرملین تمام نیروهای خود را از اوکراین خارج کند به جز نیروهایی که در مناطق مورد مناقشه این کشور حضور دارند تحریمها علیه روسیه را کاهش میدهد. اتحادیه اروپا هم چنین به اسکان مجدد پناهندگان در خانه هایشان در اوکراین کمک میکند.
با برقراری آتش بس و آغاز خروج نیروهای روسیه، «امانوئل مکرون» رئیس جمهور فرانسه و «اولاف شولتز» صدراعظم آلمان کنفرانس صلح گستردهتری را پیشنهاد کردند تا مذاکرات کنترل تسلیحات بین ناتو و روسیه آغاز شود. هدف آنان اجتناب از بروز جنگ سرد تازه در اروپا است. با این وجود، واشنگتن با ایده این کنفرانس مخالف است، زیرا بسیاری از نخبگان سیاست خارجی ایالات متحده معتقدند که پوتین به اندازه کافی برای تهاجم غیرموجه خود به اوکراین هزینه پرداخت نکرده است.
اعضای برجسته کنگره از هر دو حزب از رئیس جمهور میخواهند که برخی از سختترین تحریمهای مالی علیه روسیه را لغو نکند اقدامی که مکرون و شولتز معتقدند برای تقویت صلح ضعیف لازم است. موضع ایالات متحده با مخالفت با ابتکار فرانسه و آلمان در میان چندین عضو شرقی اتحادیه اروپا تقویت میشود.
قیمت نفت کاهش مییابد، اما در محدوده هفتاد و پنج تا نود و پنج دلار بازای هر بشکه باقی میماند. اروپا تلاشهای خود را برای تقویت منابع انرژی تجدیدپذیر از جمله انرژی هستهای تسریع میکند. رشد اقتصادی اتحادیه اروپا پس از رکود اقتصادی در سالهای ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۳ میلادی به کمتر از ۱ درصد در سال پس از جنگ کاهش مییابد در حالی که رشد امریکا به ۲ درصد و رشد اقتصادی چین به زیر ۵ درصد کاهش مییابد.
از آنجایی که رشد جهانی به زیر ۴ درصد کاهش یافته این درک رو به رشد وجود دارد که جهان ممکن است در یک دوره طولانی توسعه اقتصادی کُند غرق شود. افزایش قیمتها و شورشها در بخشهایی از آفریقا و خاورمیانه که به صادرات گندم اوکراین وابسته بودند تشدید میشود. در همین حال، روسیه به طور فزایندهای به بازارهای چین و دیگر بازارهای آسیایی برای بهبود ضعف اقتصادی خود وابسته میشود و صادرات انرژی خود را به سمت شرق سرعت میبخشد.
روسیه و چین تجارت بیشتری را با یوان دیجیتال انجام میدهند و نیاز به دلار را کاهش میدهند. چین با تبدیل ذخایر طلای روسیه به یوان باعث شده تا روسیه بتواند از آن برای خرید کالاهای چینی استفاده کند. تخمین زده میشود ذخایر طلای روسیه حدود صد میلیارد دلار ارزش دارد.
با توجه به حمایت چین از روسیه، واشنگتن جنگ سرد جدیدی را که علاوه بر مسکو علیه پکن نیز گسترش میدهد. ایالات متحده برخی از بانکهای چینی را تحریم کرده و از متحدان خود میخواهد تا فهرست سیاه متشکل از نام شرکتهای فناوری چین را گسترش دهند. رهبران اروپایی به نوبه خود تمایلی به مقابله با چین ندارند، اما احساس نمیکنند که موقعیت خوبی برای مقاومت در برابر خواستههای ایالات متحده داشته باشند.
ایالات متحده صادرات تراشههای نیمه هادی به چین را نیز قطع میکند که باعث تسریع تلاشهای چین به منظور خوداتکایی و خودکفایی در عرصه فناوری میشود. دولت ایالات متحده هم چنین به موضع «ابهام استراتژیک» خود در مورد تایوان پایان میدهد و اعلام میکند که در پاسخ به هرگونه تجاوز چین به این جزیره مداخله نظامی خواهد کرد در حالی که تایوانیها استقلال از چین را اعلام میکنند. مسکو و پکن نیز به نوبه خود همکاری سیاسی را تعمیق میبخشند.
شی برای گسترش جنگ سرد با ایالات متحده مزایایی میبیند. او لفاظیهای ملی گرایانهاش را تقویت میکند و از مبارزه رژیم چین با غرب حمایت میکند تا نارضایتی فزاینده از حکومت خود را در میان کسانی که در حزب کمونیست میخواهند اصلاحات بازار را برای تقویت اقتصاد متزلزل کشور در دستور کار قرار دهند و به دنبال یافتن راهی برای توافق با ایالات متحده هستند را سرکوب کند.
چنین فضایی، یک بلوک غیررسمی از کشورهای غیر متعهد به وجود میآید که شامل هند، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، ویتنام، ترکیه و برزیل است. اکثر این کشورها در طول جنگ اوکراین علیرغم فشارهای غرب برای منزوی کردن مسکو، روابط خوبی با روسیه داشتند. آنان از نظر اقتصادی به تجارت خود با چین نیز وابسته هستند.
همکاری بین المللی در مورد همه مسائل از تغییرات آب و هوایی گرفته تا چالشهای مشترک اقتصادی، استانداردهای جهانی فناوری و کمکهای توسعه برای کشورهای فقیرتر سختتر میشود. اینترنت بیشتر منقبض شده، زیرا رقابت فزاینده ایالات متحده و چین هر قدرتی را به ادغام هر چه بیشتر کشورها در زمینه مسائل دیجیتالی سوق میدهد.
رشد اقتصاد جهانی به روند نزولی خود ادامه میدهد و روند جهانی شدن کندتر میشود و به روند معکوس جهانیزدایی تبدیل شده است. نهادهای بین المللی چند جانبه، از سازمان ملل گرفته تا سازمان تجارت جهانی و سازمان بهداشت جهانی رو به زوال هستند.
علیرغم تلاشهای شجاعانه و مردمی اوکراین برای خنثیسازی حملات روسیه تعدادی از شهرهای اوکراین به ویرانه تبدیل شده اند. در چنین شرایطی، «ولودیمیر زلنسکی» رئیس جمهور اوکراین حاضر به مذاکره با مسکو نیست. در غرب، فشار برای انواع مداخله فراتر از ارسال تسلیحات و کمکهای بشردوستانه افزایش مییابد.
ایالات متحده و سایر اعضای ناتو تدارکات تسلیحات را برای شورشیان اوکراینی افزایش داده و آموزشهای مخفیانه و پناهگاه امنی را در سمت مرز لهستان برای آن فراهم میکنند. با افزایش سرعت خروج اوکراینیها از کشور، جنگ ادامه مییابد. شبه نظامیان مسلح حتی در بخشهایی از اوکراین که توسط نیروهای روسی آرام شدهاند به نبرد ادامه میدهند و از غرب خواستار ارائه کمک فعالانهتر میشوند.
در همین حال، در روسیه تحریمهای غرب به شیوههای بدتری نسبت به بحران مالی سال ۱۹۹۸ میلادی مردم عادی آن کشور را در هم میکوبند. مهاجرت گستردهای از اعضای طبقه متوسط وجود دارد به خصوص در میان دانشمندان، مهندسان، معلمان و متخصصان فناوری که زیر چهل سال سن دارند و درباره چشمانداز آینده روسیه نگران هستند.
سپس تشدید وضعیت شدیدی اتفاق میافتد که تابوی جهانی علیه استفاده از سلاحهای هستهای را که از پایان جنگ جهانی دوم حاکم بود در هم میشکند: پوتین به نیروهایش اجازه میدهد یک موشک هستهای تاکتیکی را در سمت اوکراینی مرز با لهستان در منطقهای کم جمعیت شلیک و منفجر کنند. در جریان این حمله به طور مستقیم به پناهگاه امن ایالات متحده - ناتو ضربهای وارد نمیشود، اما با این وجود پیامی قوی در مورد مخالفت روسیه با غرب ارسال شده است.
در پاسخ، لهستان با استناد به ماده ۵ اساسنامه ناتو خواستار آن میشود تا سایر اعضای آن پیمان برای دفاع به کمکرسانی بپردازند. ناتو یک نشست اضطراری تشکیل میدهد. تندروهای ایالات متحده خواستار پاسخ هستهای متناسب هستند، اما دولت بایدن تصمیم میگیرد ابتدا ضرب الاجلی را به پوتین ارائه کند که با تهدید قابل اعتماد به انتقام جویی هستهای پشتیبانی میشود.
ایالات متحده شرایط پایان دادن به آن چه که اکنون درگیری بسیار گسترده بین ناتو و روسیه است را مشخص میکند: روسیه باید فورا نیروهای خود را از تمام اوکراین از جمله کریمه و منطقه دونباس خارج کند. هیچ وعدهای برای دور نگه داشتن اوکراین از ناتو وجود نخواهد داشت. برای این که همه تحریمهای آمریکا لغو شوند روسیه باید غرامت خساراتی را که در اوکراین ایجاد کرده است بپردازد.
پوتین با مذاکره موافقت میکند، اما شرایط ارائه شده از سوی ایالات متحده و متحداناش را رد میکند. واکنش ناتو با شلیک چند موشک کروز معمولی برای نابودی یک پایگاه نظامی روسیه در اوکراین در نزدیکی مرز روسیه است. پوتین با تشبیه حمله ناتو به تهاجم نازیها حتی در شرایطی که اعضای نخبگان روسیه به دنبال برکناری او بدون موفقیت هستند حمایت افکار عمومی روسیه را به دست میآورد. روسیه با دو حمله دیگر با موشکهای هستهای تاکتیکی این بار بر فراز مرز در لهستان اقدام تلافی جویانه انجام داد.
مجموعهای از مبادلات تسلیحات هستهای آغاز میشوند: ایالات متحده به اهداف نظامی روسیه حمله میکند در حالی که روسیه به پایگاههای ناتو در آلمان و تاسیسات ایالات متحده در گوام و آلاسکا حمله میکند. هم ایالات متحده و هم روسیه از هوش مصنوعی و حملات سایبری تهاجمی برای از بین بردن زیرساختهای فرماندهی و کنترل هستهای یکدیگر در فضا استفاده میکنند.
برخلاف جنگ جهانی دوم، درگیریها در اروپا متمرکز هستند. چین (که همراه با فرانسه تلاش ناموفقی برای میانجیگری بین طرفین متخاصم داشته است) و کشورهای خاورمیانه، آفریقا و آمریکای لاتین بیطرفی را اعلام کرده اند. با این وجود، جنگ جهانی سوم آغاز شده است.
همانند سناریوی «آخرالزمان هسته ای» روسیه یک موشک هستهای تاکتیکی را در داخل اوکراین در مقابل پناهگاه امن ایالات متحده - ناتو در لهستان پرتاب کرده است که آموزش و تجهیزات نظامی را برای مقاومت اوکراین فراهم میکند. بسیاری در ایالات متحده میخواهند برای تلافی یک شهر روسیه را با موشکهای کروز مورد حمله قرار دهند و رهبران اروپایی در چنین اقدامی شروع یک آرماگدون هستهای را میبینند.
فشار اروپا، واشنگتن را متقاعد میکند که از اقدام نظامی خودداری کند درست زمانی که چین مداخله میکند تا روسیه را وادار کند که نیروهای هستهای خود را از حالت آماده باش خارج کند. شوک اولین استفاده از تسلیحات هستهای پس از نزدیک به هشت دهه، ترس گستردهای را برانگیخته است مبنی بر آن که حمله روسیه میتواند نسخه هستهای ترور آرشیدوک فرانتس فردیناند باشد که جرقه جنگ جهانی اول را زده بود.
دبیر کل سازمان ملل کنفرانس صلح را تشکیل میدهد تا در آن چین، اسرائیل، و اتحادیه اروپا برای میانجیگری به منظور حل و فصل موضوع با یکدیگر همکاری میکنند. آتش بس در اوکراین با نظارت سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE) و نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد (و برخی از اعضای ارتش آزادیبخش خلق چین) برقرار شده است. طی ۹ ماه آینده، طرفین درگیر با توافقی موافقت کردهاند که خروج نیروهای روسیه از اوکراین و کاهش تحریمهای غرب علیه روسیه را تا زمانی که مسکو به این معامله پایبند باشد تضمین میکند.
به عنوان بخشی از این توافق، اوکراین وضعیت جدیدی را به عنوان یک کشور بیطرف اتخاذ میکند یک حائل استراتژیک بین شرق و غرب که در قانون اساسی فدرال جدید تصویب شده در همه پرسی تعریف شده است. این کشور روابط اقتصادی با اتحادیه اروپا را دنبال میکند و برای کاهش نگرانیهای روسیه و تسهیل بازسازی در شرق اوکراین به اتحادیه اقتصادی اوراسیا پوتین نیز میپیوندد.
کریمه پس از آن که ساکنان آن در یک همه پرسی تحت نظارت بین المللی به پیوستن به این کشور رای دادند توسط سازمان ملل متحد به عنوان بخشی از روسیه برسمیت شناخته شد. دونتسک و لوهانسک بر اساس قانون اساسی جدید اوکراین به مناطق نیمه خودمختار تبدیل میشوند.
به عنوان بخشی از ترتیبات امنیتی جدید اروپا، کشورهای غرب اروپا با موفقیت ایالات متحده و اعضای اروپای شرقی ناتو را تحت فشار قرار دادند تا وعده سال ۲۰۰۸ میلادی اتحاد مبنی بر پذیرش عضویت اوکراین و گرجستان را لغو کنند. یک سازمان امنیت و همکاری اروپا که دوباره اختراع شده است نقش امنیتی بزرگتری در منطقه ایفا میکند. اما منشور ناتو بدون تغییر باقی مانده است و سیاست درهای باز آن را در عرصه نظری حفظ شده است.
با تکیه بر واکنش جهانی علیه روسیه، دبیرکل سازمان ملل تلاشهایی را برای ممنوع کردن همه سلاحهای هستهای تاکتیکی و بازگشت به هدف خلع سلاح هستهای رهبری میکند. جنبش خلع سلاح هستهای در اروپا نیز در حال افزایش است.
پس از پایان کنفرانس صلح، با نزدیک شدن به انتخابات روسیه در سال ۲۰۲۴ میلادی گروهی از الیگارشها و مقامهای ارشد نظامی و اطلاعاتی ضرب الاجلی را به پوتین ارائه میکنند: استعفا دهد یا با محاکمه جنایت جنگی روبرو شود. پوتین تصمیم میگیرد برای نوشتن خاطرات خود در خانه مسکونیاش بازنشسته شود.
مردم روسیه که به دنبال اصلاحات، تجدید روابط با ایالات متحده و غرب وعدم وابستگی به چین هستند یک دولت ائتلافی را انتخاب میکنند که شامل «میخائیل خودورکوفسکی» تاجر سابق تبعید شده و «الکسی ناوالنی» مخالف سابق زندانی شده است. با این حال، حتی تحت رهبری جدید سالها به طول میانجامد تا روسیه اقتصاد خود را ترمیم کرده و تنوع بخشد و به تدریج اعتماد از دست رفته را بازسازی کند و روابطاش را با غرب تغییر دهد.
مذاکرات صلح بر سر اوکراین به جرقه احیای اقتصادی در سراسر جهان کمک میکند. تلاشهای چین برای میانجیگری در مناقشه که شامل اعمال فشار بر روسیه از طریق خودداری از کمک مالی به مسکو بود منجر به از سرگیری روابط چین و آمریکا شد.
این موضوع به نوبه خود، منجر به ایجاد چارچوبی برای همزیستی همراه با رقابت با جداسازی استراتژیک بخشهای فناوری و (تا حدی) مالی، همراه با روابط تجاری بیشتر بین دو قدرت میشود. اجماع میان دموکراسیها و دولتهای همفکر در مورد قوانین و استانداردهای تجارت و فناوری، چین را تشویق میکند تا جاهطلبیهای خود را محدود کند و سیاستهای صنعتیاش را کاهش دهد که به اصلاح سازمان تجارت جهانی منجر میشود.