آثار اقتصادی جنگ اوکراین به زودی در اقتصاد ایران و جهان رخ مینماید. در ایران، قیمت گوشت و برخی مواد غذایی صعودی خواهد شد و در دیگر بخشهای جهان، افزایش قیمت انرژی میتواند «زنجیرههای تامین» را با اختلال جدی مواجه کند. اما جدا از این، آیا ممکن است روسیه با گروکشیِ پرونده هستهای ایران و گره زدن آن به جنگ اوکراین، به نحوی دیگر هم بر اقتصاد ایران اثر بگذارد؟
فرارو- محمد مهدی حاتمی؛ جنگ اوکراین با بازارهای جهانی (و از جمله بازارها در ایران) چه خواهد کرد؟ این پرسش مهمی است که میتواند در ماههای آینده، همچنان بسامد داشته باشد، چرا که پیش بینی میشود جنگ در اوکراین، طولانیتر از آن باشد که روسها برایش برنامه ریزی کرده اند.
از طرفی، با جدیتر شدنِ احتمال قطع دسترسی روسیه به شبکه بین المللی «سوئیفت» (SWIFT) و حتی احتمال اعمال تحریم علیه بانک مرکزی روسیه و یا مصادره اموال روسها در کشورهای اروپایی، بحران اقتصادی میتواند به موازات واکنشهای محتمل روسیه به این تحریم ها، ابعاد مختلفی پیدا کند.
اما مهمترین پیامد اقتصادی جنگ اوکراین تا به این لحظه، بروز اختلال در بازار انرژی در جهان بوده که میتواند در آینده میان مدت به یک بحران هم بدل شود.
قیمت سبدهای نفتی مختلف در روزهای اخیر برای نخستین بار از سال ۲۰۱۴ میلادی به بالای ۱۰۰ دلار به ازای هر بشکه رسیده و حتی مرز ۱۰۵ دلاری را هم رد کرده است. این در حالی است که پیش بینی نفت ۱۱۰ دلاری هم به میان آمده است.
همزمان، واکنش مسکو به تحریمهای اقتصادی علیه این کشور میتواند به قطع صادرات نفت و گاز به اروپا از سوی روسیه ختم شود، موضوعی که به نوبه خود، وضعیت انرژی را در «قاره سبز» بحرانی خواهد کرد.
کشورهای اروپایی سالانه حدود ۲۵۰ میلیارد مترمکعب گاز از روسیه وارد میکنند و به درجات مختلف به این گاز واراتی وابسته هستند. آلمان، بزرگترین اقتصاد اروپا، حدود ۴۹ درصد از نیاز خود به گاز را از طریق روسیه تامین میکند و این در حالی است که کشوری مانند فنلاند، حدود ۹۴ درصد به گاز وارداتی از روسیه وابسته است. (در کشوری مانند «مقدونیه شمالی»، این نسبت به ۱۰۰ درصد میرسد.
روسها هم به درآمد نفت و گاز صادراتی به اروپا بسیار وابسته هستند و بعید است «پوتین» شیر گاز به اروپا را ببندد. با این همه، حمله به اوکراین هم بسیار بعید بود و «پوتین» بارها به صراحت گفته بود این کار را نمیکند. میتوان حدس زد که شوکِ قطع گاز صادراتیِ روسیه به اروپا برای مدتِ مثلا یک هفته، چه بر سرِ اقتصاد اروپا و متعاقب آن اقتصاد جهانی خواهد آورد.
برای ایران، ماجرا میتواند متفاوت باشد. ایران تا همین جا از افزایش قیمت نفت منتفع شده و به همین دلیل، در روزهای اخیر، سقف درآمد نفتی دولت در بودجه سال ۱۴۰۱ هم به صورت رسمی افزایش پیدا کرده که نشان میدهد فرض افزایش درآمدهای نفتی پیشاپیش در نظر گرفته شده است.
اقتصاد ایران هم (به دلیل تحریم ها) درهم تنیدگی کمی با اقتصاد جهانی دارد و تورم ناشی از افزایش قیمت حاملهای انرژی، احتمالا اثر تخریبیِ کمتری بر اقتصاد ایران خواهد داشت تا بر اقتصاد کشورهای مشابه.
اما همه چیز نفت و گاز و انرژی نیست. روسیه و اوکراین، هر دو در میان ۷ تولیدکننده و صادرکننده بزرگ گندم در جهان هستند، محصولی که در تهیه بسیاری از محصولات غذایی دیگر در کل جهان، نقشی اساسی دارد. با آغاز جنگ و احتمال طولانی شدنِ آن، توانایی اوکراین برای صادرات گندم کاهش پیدا میکند.
اگر روسیه تحریم شود، صادرات گندم از مبدا این کشور هم دچار مشکل میشود و حتی شاید خودِ روسها هم از افزایش قیمت گندم استقبال کنند. به این ترتیب، قیمت مواد غذایی در سراسر جهان به زودی افزایش پیدا میکند و میلیونها نفر (به ویژه در آفریقا) ممکن است با کمبود مواد غذایی رو به رو شوند.
کمبود گندم در ایران هم احساس خواهد شد، اما پیش از آن، احتمالا قیمت محصولات پروتئینی افزایش پیدا میکند. به تازگی، «کسری لشکری»، بازرس اتحادیه واردکنندگان نهادههای دام و طیور ایران از احتمال ایجاد مشکل در واردات نهادههای دامی و غلات به ایران در پی حمله روسیه به اوکراین خبر داده و گفته بود «بسیاری از شرکتها اعلام کرده اند که در شرایط فعلی نمیتوانند به قراردادهای خود عمل کنند و ارسال محمولهها به بعد از شرایط جنگی موکول خواهد شد.
او این را هم اضافه کرده بود که «ذرت مورد نیاز ایران تاکنون از کشورهای برزیل، روسیه، اوکراین و رومانی تامین میشده، اما با توجه به جنگ میان دو کشور از چهار کشور و با توجه به این که در حال حاضر فصل برداشت ذرت در برزیل نیست، ایران بدون تردید با چالش و کمبود نهاده ذرت در ماههای آینده مواجه خواهد شد.»
از دیگر سو، پرونده هستهای ایران هم میتواند به صورت بالقوه با بحران اوکراین گره بخورد. اگر فشارهای جهانی علیه روسیه بالا بگیرد، روسها ممکن است در مذاکرات هسته ای، جانب ایران را بگیرند، اما این احتمال هم وجود دارد که روسیه در مسیر حصول یک توافق سنگ اندازی کند تا بحرانِ اوکراین به موضوع پرونده هستهای ایران پیوند بخورد و هر دو، به اهرم فشاری بر آمریکا بدل شوند.
این احتمالِ دوم، از این جهت اهمیت دارد که با تضعیف موضع دموکراتها در آمریکا، موقعیت «جو بایدن» را متزلزل میکند و موضوع را به سیاست داخلی آمریکا میکشاند. حل و فصل پرونده هستهای ایران یکی از وعدههای انتخاباتی بایدن بود و حالا بحران اوکراین هم به آن اضافه شده است.
همزمان، ایران اعلام کرده که حدود ۸۰ میلیون بشکه نفت آماده صادرات روی آبهای بین المللی دارد، رقمی که میتواند دست کم بحران انرژی در جهان را برای چند هفتهای به تاخیر بیندازد. با این همه، بعید است آمریکاییها این پیشنهاد ایران را به عنوان همکاری برای حل مشکل جهانیِ انرژی تلقی کنند و روسها هم اجازه نخواهند داد ایران چنین سودی ببرد.
زمزمه قطع دسترسی روسیه به شبکه بین بانکی «سوئیفت» هم بالا گرفته و تا لحظه تنظیم این گزارش، تقریبا تمام قدرتهای جهانی در مورد قطع دسترسی برخی بانکهای روسیه به این شبکه به توافق رسیده اند.
اما این موضوع چه تاثیری بر بازارهای جهانی بر جای خواهد گذاشت؟ روسیه اقتصاد بزرگی دارد و قطع دسترسی روسها به داراییهای بانکی شان در شبکه بانکی جهانی، میتواند به معنای بلوکه شدنِ دست کم دهها میلیارد دلار در این بانک و آن بانک در چهارگوشه جهان باشد. این حجم از نااطمینانی، موجب رشد قیمت طلا (به عنوان پناهگاه دارایی ها) در جهان خواهد شد.
در کوتاه مدت، قیمت ارز در ایران هم میتواند اندکی بالا برود، اما به دلیل چشم انداز دسترسی دولت ایران به درآمدهای نفتیِ مازاد (به دنبال نفت ۱۰۰ دلاری)، در طولانی مدت نرخ ارزهای خارجی در ایران نوسان شدیدی نخواهد داشت.