پوتین مدعی شده که گسترش قلمروی ناتو به سمت شرق اروپا تهدیدی برای روسیه محسوب میشود و آن را مشابه حمله آلمان نازی به اتحاد جماهیر شوروی دانسته است. او میگوید اوکراین نیز تهدیدی برای روسیه است و در ادعایی پوچ اشاره میکند که دولت اوکراین مسئول نسل زدایی روس زبانهای ساکن آن کشور بوده و به دنبال دستیابی به سلاحهای هستهای پس از کنار گذاشتن آن در سال ۱۹۹۴ میلادی بوده است.
فرارو- جنگی که بسیاری آن را غیرقابل تصور میدانستند در اروپا آغاز شده و باعث تغییر شکل امنیت اروپا خواهد شد.
به گزارش فرارو به نقل از اکونومیست؛ تهاجم ولادیمیر پوتین به اوکراین که مدتها توسط غرب پیش بینی میشد و بارها از سوی او انکار شده بود پیش از طلوع آفتاب ۲۴ فوریه با شلیک موشکهای کروز، آتش توپخانه و سایر تسلیحات آغاز شد. انفجارهایی در نزدیکی فرودگاه اصلی کی یف و هم چنین در اطراف شهرهای دیگر رخ دادند. دامنه این حمله بلافاصله مشخص نشد، اما همه شواهد حاکی از یک عملیات گسترده بود.
گزارشهای اولیه که هنوز تایید نشده حاکی از پیشروی نیروهای روس در شرق شهر خارکف است. شهردار "اودسا" یک بندر بزرگ گفت که شهرش مورد حمله قرار گرفته، اما میگوید این حمله دفع شده است.
"ولودیمیر زلنسکی" رئیس جمهور اوکراین با فراخواندن نیروهای ذخیره یک روز پیش از آن و اعلام وضعیت اضطراری در سراسر کشور حکومت نظامی وضع کرد. در بخشهایی از اوکراین، مردم با صدای آژیر از خواب بیدار شدند و به زیرزمینهای خود رفتند. در جایی دیگر عدهای در خیابانها زانو زدند تا دعا کنند. مردم هجوم آوردند تا پول نقدشان را از دستگاههای خودپرداز دریافت کنند. ترافیک شدیدی در جادههای منتهی به کی یف ایجاد شده بود. از زمانی که آمریکا و متحدان اش نیروهای بیشتری را برای تقویت جناح شرقی ناتو اعزام کردند پوتین به طرز وحشتناکی غرب را تهدید به تشدید تنش اتمی کرده است.
پوتین خاطرنشان ساخته است: "روسیه یکی از بزرگترین قدرتهای هستهای در جهان است". او افزوده است: "چند کلمه برای کسانی که ممکن است وسوسه شوند و در رویدادهای در حال رخ دادن از بیرون دخالت کنند. هر کسی که بخواهد مانع ما شود و برای کشور و مردم مان تهدیدی ایجاد کند، باید بداند که پاسخ فوری خواهد بود و به عواقبی میانجامد که هرگز در تاریخ خود با آن مواجه نشده اید. ما برای هر سناریویی آماده هستیم. تمامی تصمیمات لازم در این زمینه اتخاذ شده است. امیدوارم صدایم را بشنوی".
امریکا که گفته برای جنگ در اوکراین نیرو اعزام نخواهد کرد حمله "بی دلیل و غیرموجه" روسیه را محکوم کرد. "جو بایدن" رئیس جمهوری امریکا در بیانیهای گفت: "روسیه به تنهایی مسئول مرگ و ویرانیهایی است که این حمله به همراه خواهد داشت و ایالات متحده و متحدان و شرکای آن به شیوهای متحد و قاطع پاسخ خواهند داد".
قیمت نفت و گاز با جهش همراه بود، زیرا شاخص نفت خام برنت برای اولین بار از سال ۲۰۱۴ میلادی به این سو از مرز ۱۰۰ دلار در هر بشکه گذشت. بازارهای سهام جهانی سقوط کردند. مبادلات مالی مسکو به دلیل تنشهای جنگی به حالت تعلیق درآمده است. به هواپیماهای غیر نظامی گفته شده که از حریم هوایی اوکراین دور بمانند. حملات روسیه حوالی ساعت ۴:۴۰ صبح به وقت کی یف آغاز شد.
پوتین مدعی شده که گسترش قلمروی ناتو به سمت شرق اروپا تهدیدی برای روسیه محسوب میشود و آن را مشابه حمله آلمان نازی به اتحاد جماهیر شوروی دانسته است. او میگوید اوکراین نیز تهدیدی برای روسیه است و در ادعایی پوچ اشاره میکند که دولت اوکراین مسئول نسل زدایی روس زبانهای ساکن آن کشور بوده و به دنبال دستیابی به سلاحهای هستهای پس از کنار گذاشتن آن در سال ۱۹۹۴ میلادی بوده است. او گفته که قصد اشغال اوکراین را ندارد هرچند که مرزهای آن کشور را زیر سوال برد و از اوکراینیها خواست که سلاحهای شان را زمین بگذارند.
وزارت دفاع روسیه اعلام کرد که تنها اهداف نظامی را هدف قرار میدهد و پدافند هوایی اوکراین را ناتوان ساخته است. پس از هفتهها دیپلماسی بیثمر، رئیسجمهور روسیه در برابر تمام درخواستهای صلح ناشنوا بوده است. او از پاسخگویی به تماس تلفنی زلنسکی خودداری ورزید و نیروهای خود را به جنگ فرستاد. این در حالی است که شورای امنیت سازمان ملل جلسهای اضطراری را برگزار کرده بود. سفیر اوکراین حرف آخر را زد و به همتای روسی خود گفت: "هیچ برزخی برای جنایتکاران جنگی وجود ندارد. آنان به طور مستقیم به جهنم میروند".
حرکت پوتین به سوی جنگ از ماه نوامبر آشکار شد زمانی که آمریکا زنگ خطر را به صدا درآورد و از حرکت دهها گردان تاکتیکی ارتش روسیه به سمت مرزهای اوکراین خبر داد. در آستانه تهاجم، پوتین بیش از دو سوم نیرویهای رزمی زمینی کشورش را در سراسر مرز اوکراین مستقر کرده بود. پوتین مدتها وانمود میکرد که نیروهای روس در حال تمرین هستند. زلنسکی مدعی شد که روسیه بلوف میزند و امیدوار بود از هراسی که ممکن است دولت او را بی ثبات کند جلوگیری کند. همه چیز در هفته گذشته تغییر کرد زمانی که کرملین این ادعا را مطرح کرد که اوکراین مرتکب "نسل زدایی" علیه روس زبانها در منطقه دونباس شده است.
پس از آن، در تاریخ ۲۱ فوریه، پوتین جلسه فوق العادهای با مقامهای ارشد خود برگزار کرد که در آن از هر یک از آنان خواست تا به رسمیت شناختن دو جمهوری خودمختار در اوکراین را در پخش زنده تلویزیونی تایید کنند. او ادعا کرد که اوکراین مخلوق مصنوعی بلشویکهایی است که بر اتحاد جماهیر شوروی سابق حکومت میکردند. در آن شب، او یک سخنرانی خونین ایراد کرد و پرونده جنگ را مطرح ساخت. در آستانه تهاجم، "ولودیمیر زلنسکی" درخواستی ویدئویی برای روسها منتشر کرد و به آنان گفت: "ما به جنگ نیاز نداریم. نه سرد، نه گرم و نه ترکیبی از آن". او گفت که سعی کرده با پوتین تماس بگیرد، اما با سکوت طرف مقابل مواجه شده است.
ساعاتی بعد، "آنتونیو گوترش" در نشست اضطراری شورای امنیت سازمان ملل از روسیه درخواستی را مطرح کرد: "پرزیدنت پوتین، نیروهای خود را از حمله به اوکراین بازدارید. به صلح فرصت بدهید". سخنان او هیچ فایدهای نداشت. همانطور که در شورا بحث میشد پوتین ویدئوی خود را منتشر کرد که در آن گلایه کرده بود: "در سرزمینهای تاریخی ما احساسات و جبههای ضد روسی و خصمانه در حال شکل گیری است". حمله روسیه با محکومیت بین المللی مواجه شد.
"ینس استولتنبرگ" دبیرکل ناتو نسبت به "نقض شدید قوانین بینالمللی و تهدیدی جدی برای امنیت یورو آتلانتیک" هشدار داد. کره جنوبی اعلام کرد که "هیچ گزینه ای" جز پیوستن به تحریمها علیه روسیه وجود ندارد. پیشتر استرالیا و ژاپن نیز گفته بودند که این کار را انجام خواهند داد. در روسیه، واکنش در میان نخبگان سیاست خارجی حیرت انگیز بوده است.
"دیمیتری استفانوویچ" کارشناس دفاعی این گونه هشدار داد: "من از نیروهای خود حمایت خواهم کرد، اما هم چنان این تصمیم را یک اشتباه بزرگ میدانم و حمایت ام از دولت روسیه کاهش خواهد یافت". "النا چرننکو" روزنامه نگار روزنامه "کومرسانت" میگوید: "من حرفی برای گفتن ندارم".
"سرگئی اوتکین" از آکادمی علوم روسیه، نوشت: "این یک فاجعه است. برای روسیه، اوکراین و فراتر از آن". منشا بحران اوکراین در تحولات سال ۲۰۱۴ میلادی نهفته است زمانی که یک انقلاب طرفدار اروپا باعث سرنگونی "ویکتور یانوکوویچ" رئیس جمهور وقت اوکراین شد رئیس جمهوری که مورد حمایت روسیه بود.
"ولادیمیر پوتین" رئیسجمهور روسیه در همان سال با الحاق کریمه به فدراسیون روسیه و حمله به شرق اوکراین واکنش نشان داد جایی که او یک جفت نیابتی روسیه یعنی جمهوریهای خودمختار "دونتسک" و "لوهانسک" را در منطقه دونباس تاسیس کرد. در طول هشت سال پس از آن، زمانی که دولت اوکراین برای حمایت سیاسی و نظامی به غرب روی آورد رویکرد پوتین خصمانهتر شد.
اکنون که خصومتها آغاز شده فوریترین پرسش این است که روسیه تا چه اندازه آماده است تا همسایه خود را تحت سلطه خود درآورد. یک احتمال آن است که هدف اصلی او تصرف تمام قلمروهای مورد ادعای دولت روسیه باشد. جنگ برای دونباس به اندازه کافی بد خواهد بود. با این حال، از ماه ژانویه مقامهای امنیتی غربی هشدار داده اند که پوتین در حال تهاجم گستردهتر با هدف سرنگونی دولت اوکراین است.
"جو بایدن" رئیس جمهور آمریکا و "بوریس جانسون" نخست وزیر بریتانیا هر دو گفته اند که روسیه احتمالا کی یف پایتخت اوکراین را هدف قرار خواهد داد. مقامهای ناتو با ارزیابیهای بریتانیا و آمریکا موافق هستند. نیروهای نظامی روسیه در جنوب بلاروس در هفتههای اخیر به مرز نزدیکتر شده اند و بسیاری از آنان در ترکیبهای تاکتیکی سازماندهی شده اند که در صورت دستور پوتین، امکان پیشروی سریع به سمت جنوب به سمت کیف را فراهم میکنند. جمعیت اوکراین بیش از ۴۴ میلیون نفر است که تقریبا دو برابر افغانستان و عراق است که آمریکا و متحدان اش به ترتیب در سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ میلادی آن را اشغال کردند و در مواجهه با شورشهای خونین برای کنترل آن تلاش کردند. با این وجود، "مایکل کوفمن" کارشناس مسائل مرتبط با نیروهای مسلح روسیه استدلال میکند که نیروهای متجاوز روسیه برای تلاش به منظور اشغال مناطق شرقی اوکراین کافی به نظر میرسند.
او خاطر نشان میسازد که مناطق شرقی اوکراین به علاوه کی یف به تنهایی ۱۸ میلیون و مناطق جنوبی اوکراین ۳ میلیون نفر جمعیت دارند. این وضعیت به روسیه توان تراکم نیروی قابل توجهی را میبخشد. برای مقایسه، "جک واتلینگ" از اندیشکده سلطنتی مطالعات امنیتی و دفاعی بریتانیا میگوید نیروهای روس در منطقه زبان مردم محلی را میدانند و متقابلا مردم اوکراین نیز روسی را متوجه میشوند. نیروهای روس ویژگیهای جغرافیایی در زمین اوکراین را میدانند و هم چنین، در اعمال خشونت بسیار بی رحمتر از نیروهای امریکایی در عراق خواهند بود. این موارد امتیازاتی هستند که نیروهای امریکایی در زمان اشغال عراق از آن بی بهره بودند.
روسیه هم چنین ممکن است بر این باور باشد که دست کم برخی از اوکراینیها به عنوان دوست از از نیروهای روس استقبال میکنند. واتلینگ در گزارشی که در تاریخ ۱۵ فوریه منتشر شد استدلال کرده است:"در ملاقات با مقامهای امنیتی اوکراین، اذعان گستردهای وجود داشت مبنی بر آن که بسیاری از همکاران آنان حتی در برخی از مناصب عالی رتبه برای روسیه کار میکنند یا با دولت آن کشور همدل هستند". بر اساس مصاحبههای گسترده با مقامهای نظامی و اطلاعاتی اوکراین در اوایل همان ماه مشخص شد که سرویسهای اطلاعاتی روسیه در یک سال گذشته به طور چشمگیری فعالیت خود را در اوکراین گسترش داده اند و افراد محلی را شناسایی کرده اند افرادی که میتوانند به عنوان همکار خدمت کنند و هم چنین کسانی را شناسایی کرده اند که ممکن است یک جنبش مقاومت را رهبری کنند.
پرسش دوم این است که آمریکا و متحدان اروپایی آن چگونه به این تهاجم پاسخ خواهند داد. در هفتههای اخیر، امریکا هزاران نیروی اضافی را به آلمان، لهستان و رومانی اعزام کرده است. بریتانیا هم چنین تعداد نیروهای خود در استونی را به میزان دو برابر افزایش داده در حالی که آلمان نیروهایش را در لیتوانی تقویت کرده است. "جیمی شی" یکی از مقامهای ارشد سابق ناتو میگوید اکنون ناتو باید جناحهای شمالی و جنوبی خود را به ترتیب در دریای بالتیک و دریای سیاه تقویت کند. این ائتلاف ممکن است نیروی واکنش ناتو خود را فعال کند یک واحد ۴۰۰۰۰ نفری که یک تیپ با آمادگی بالا و در حال حاضر تحت رهبری فرانسه را در هسته خود جای داده است.
این نیرو پیشتر هرگز مورد استفاده قرار نگرفته بود و فعال سازی آن مستلزم اتفاق آرای ۳۰ متحد ناتو خواهد بود. شی خاطر نشان ساخت اگرچه ناتو برای مدتی در "حالت دائمی مدیریت بحران" خواهد بود، اما مسائل بلند مدتی نیز برای بررسی وجود خواهند داشت. رهبران این ائتلاف که قصد داشتند در ماه ژوئن برای نشستی در مادرید با یکدیگر دیدار کنند احتمالا زودتر تشکیل جلسه خواهند داد. مقامهای ناتو در حال نوشتن یک "برنامه استراتژیک" برنامهای برای تعیین اولویتهای این ائتلاف در سالیان آینده هستند.
امریکاییها روی یک استراتژی امنیت ملی و بازنگری در وضعیت مرکزی کار میکنند. جنگ در اوکراین بر تمام این تلاشها تاثیر خواهد گذاشت. برخی از آن تلاشها باید از صفر آغاز شوند و تهدیدی را که به طور چشمگیری از جانب روسیه افزایش یافته را مورد محاسبه قرار دهند. وزیر خارجه فنلاند در تاریخ ۲۲ فوریه هشدار داد که اقدامات پوتین "بر اساس نوعی از مفهوم بازسازی اتحاد جماهیر شوروی" خواهد بود. "استفان هدلی" که در فاصله سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ میلادی مشاور امنیت ملی آمریکا بود هشدار داد: "اگر پوتین در اوکراین موفق شود ممکن است تصمیم بگیرد یک پل زمینی را از کالینینگراد تا بلاروس و سپس از روسیه تا لیتوانی یا لهستان ایجاد نماید و این به معنای جنگ بین روسیه و ناتو خواهد بود. تحرکات نظامی روسیه و واکنش غرب به آن وضعیت خطرناک تری را ایجاد خواهد کرد".
"ساموئل چاراپ" از اندیشکده "رند" میگوید: "نه روسیه و نه ناتو نمیخواهند این بحران به درگیری روسیه و ناتو تبدیل شود". با این وجود، تعداد زیادی از نیروهای روس عملیات رزمی در مقیاس بزرگ را در نزدیکی مرز با نیروهای ناتو انجام میدهند. تصور این که چگونه اوضاع به سرعت از کنترل خارج خواهد شد بسیار آسان است.
چاراپ میگوید برای جلوگیری از سوء تفاهم، ناتو باید به روسیه بفهماند که چنین اقداماتی برای تقویت نیروی در شرق اروپا مقدمهای برای مداخله نظامی ناتو در اوکراین نیستند و این که ناتو اشتهایی برای مداخله ندارد. اگر کشورهای غربی همان طور که وعده داده اند تحریمهای اقتصادی سنگینی را اعمال کنند روسیه ممکن است به روشهایی پاسخ دهد که شدت تنش را افزایش خواهد داد. یک نگرانی خاص، خطر حمله سایبری چه عمدی چه سهوی از سوی روسیه است. یک حمله سایبری خام، اما مخرب در تاریخ ۲۳ فوریه علیه وب سایتهای دولت اوکراین صورت گرفت. پیامدهای اقتصادی چنین حملهای ممکن است اساسیتر باشند. به خودی خود تاثیر مستقیم تحریمها بر اقتصاد اروپا اندک خواهد بود.
روسیه نسبت به بقیه کشورهای قاره اروپا کشوری فقیر محسوب میشود. صادرکنندگان آن به تقاضای اروپا وابسته هستند و نه بالعکس. بانک گلدمن ساکس تخمین میزند که از دست دادن تجارت ناشی از کاهش ۱۰ درصدی تقاضای روسیه تنها باعث ضرر حدود ۰.۱ درصد از تولید ناخالص داخلی منطقه یورو و بریتانیا خواهد شد. با این وجود، مشکل آنجاست که برخی از محصولات وارداتی از روسیه نهادههای بسیار مهم و کمیاب برای تولید اروپا هستند. در شرایط عادی، روسیه ۳۰ تا ۴۰ درصد گاز اروپا را تامین میکند. اگرچه این سهم در ماههای اخیر با افزایش واردات گاز مایع توسط اروپا کاهش یافته است، اما کاهش عرضه اضافی ناشی از تحریمها و یا در تلافی آن میتواند تولید صنعتی اروپا را مختل سازد. انرژی گرانتر برای مصرف کنندگان باعث ایجاد درد و آسیب میشود، زیرا ممکن است آنان را مجبور به کاهش هزینههای زندگی کند.
اگر بازارهای مالی از تشدید بحران دچار نگرانی شوند با کاهش سرمایه گذاری باعث آسیب اقتصادی میشود. درد تحمیل شده بر صادرکنندگان اروپایی به طور نابرابر در سراسر کشورها پخش خواهد شد. روسیه یکی از دو مقصد اصلی کالاهای صادر شده از لیتوانی و لتونی است. هم چنین، روسیه کشور قابل توجهی برای بازار فنلاند، یونان و بلغارستان است. این کشور از فروپاشی تجارت با روسیه ضربه بزرگ تری را متحمل خواهد شد. با این وجود، امنیت فنلاند و بلغارستان نیز در برابر موضع تهاجمیتر روسیه آسیب پذیر است. بنابراین، هر دو کشور ممکن است مایل باشند بهای زیادی برای تقویت بازدارندگی بپردازند.
سپس موضوع هزینههای انسانی وجود دارد. در سوریه، جایی که روسیه در سال ۲۰۱۵ میلادی در آن مداخله نظامی انجام داد شیوه جنگ کرملین اغلب شامل حملات شدید علیه مناطق پرجمعیت بود. انتظار میرود تلفات غیر نظامیان در اوکراین قابل توجه باشد. در تاریخ ۲۱ فوریه، پوتین به طرز شومی وعده داد که "همه کسانی که مرتکب جنایات علیه روسها شده اند" مجازات خواهند شد.
دیگران فرار خواهند کرد. در شرق اروپا، همسایگان اوکراین خود را برای سیل پناهجویان آماده میکنند. در ماه ژانویه، وزیر دفاع اوکراین هشدار داد که یک جنگ بزرگ باعث "ظهور ناگهانی بین ۳ تا ۵ میلیون پناهنده اوکراینی" خواهد شد. معاون وزیر کشور لهستان در ۸ فوریه گفت که در بدترین سناریو ممکن است "تا یک میلیون نفر" وارد لهستان شوند. دولت رومانی برای جذب تعداد زیادی از پناهجویان با ظرفیتی که در حال حاضر وجود دارد مخالفت است. رشد اردوگاههای بزرگ پناهندگان در این کشورها و مجارستان میتواند شکاف بین شرق و غرب اروپا را تشدید کند و در عین حال به جنبشهای پوپولیستی راستگرا دامن بزند.
همانطور که "آنتونیو گوترش" دبیر کل سازمان ملل متحد در تاریخ ۲۲ فوریه گفته بود: "جهان میتواند مقیاس و شدت نیاز را ببیند که برای سالها نادیده گرفته شده است. روسیه از سوی ناتو یا اوکراین تهدید نشد. تهاجم آن کشور به کشور مستقل همسایه یک جنگ انتخابی است که توسط پوتین ساخته و پرداخته شده است. تاریخ درباره او قضاوت سخت گیرانهای خواهد داشت. اگر روسیه به یک جنگ پارتیزانی طولانی مدت کشیده شود مردم روسیه نیز درگیر چنین جنگی خواهند شد.