شب حادثه من و برادرانم، پسرعمویم را در محل خلوتی گیر انداخته و به او حمله کردیم. بخشی از گوش او را من بریدم و بخش دیگر را برادرم.
همه چیز از اختلاف ۲ برادر بر سر زمین کشاورزی در یکی از ولایتهای افغانستان شروع شد. درگیری خونین آنها بر سر زمین، پای فرزندان شان را هم به این ماجرا باز کرد تا جایی که کار به انتقامجویی در تهران کشید.
به گزارش همشهری، عصر سیام آبان ماه، مرد جوانی در خیابانی در جنوب تهران سرگرم جمعآوری ضایعات بود که ناگهان هدف حمله ۴ مرد نقابدار قرار گرفت. آنها با چوب ضربهای به سر وی زدند و در اقدامی هولناک، هر ۲ گوش او را بریدند و فرار کردند. مرد زخمی، تبعه افغانستان بود که با تماس شاهدان با اورژانس به بیمارستان منتقل شد و تحت درمان قرار گرفت. همزمان مأموران با حضور در بیمارستان به تحقیق از وی پرداختند و او گفت: وقتی مردان نقابدار از پشت سر با چوب ضربهای به سرم زدند دچار سرگیجه شدم، اما در همان لحظه حدس زدم که ۲ نفر از آنها پسرعموهایم هستند. من از روی هیکل شان آنها را شناختم و مطمئن هستم بهخاطر اختلافاتی که از قبل داشتیم، دست به این کار زدهاند.
با این شکایت، گروهی از مأموران پلیس آگاهی تهران با دستور قاضی محمد جواد شفیعی، بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنایی، وارد عمل شدند و طولی نکشید که یکی از پسرعموهای شاکی دستگیر شد. او اعتراف کرد که با همدستی ۳ برادرش دست به انتقامجویی خونین زده است و توضیح داد: پدرم معلول است و از مدتها قبل با عمویم دچار اختلافاتی شده بود. آنها ساکن یکی از ولایتهای افغانستان هستند و دعوایشان بر سر تصاحب یک زمین کشاورزی بود. این اختلافات ادامه داشت تا اینکه مدتی قبل پسرعمویم که حالا شاکی پرونده است به همراه پدر و برادر دیگرش به سراغ پدرم رفتند. آنها بهشدت پدر معلولم را کتک زدند و پسرعمویم (شاکی) با لگد ضربهای به شکم همسر برادرم که باردار بود و برای میانجیگری وارد درگیری شده بود، زد. همین اقدام او موجب شد تا فرزند برادرم سقط و همسر برادرم نیز چند روزی در بیمارستان بستری شود. از آن پس عمو و پسرعمویم در بین فامیل و بستگان پشت سر ما بدگویی کرده و به اینکه فرزند برادرم را در شکم مادرش کشتهاند افتخار میکردند.
وی ادامه داد: وقتی حرفهای فامیل به گوشم رسید، تصمیم به انتقامجویی گرفتم، اما شنیدم که پسرعمویم برای کار به ایران آمده است. از آشنایان و دوستانم پرس و جو کردم و با کمک برادرانم که در ایران بودند، پاتوق او را پیدا کردیم. پس از آن بهصورت قاچاقی راهی ایران شدم تا نقشهای را که در سر داشتم عملی کنم.
متهم گفت: شب حادثه من و برادرانم، پسرعمویم را در محل خلوتی گیر انداخته و به او حمله کردیم. بخشی از گوش او را من بریدم و بخش دیگر را برادرم. همه اینها برای انتقامجویی بود تا دیگر جرأت نکنند پشت سرما بدگویی کنند.
با اعتراف این مرد، ۳ برادر وی نیز بازداشت شدند و برای ۲ نفر از آنها به اتهام گوشبری، ضرب و جرح و ورود غیرقانونی و ۲ نفر دیگر نیز به جرم ضرب و جرح و ورود غیرقانونی قرار قانونی صادر شد و آنها برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران اداره آگاهی تهران قرار گرفتند.