اسیدپاشی روی وکیل دادگستری با مرگ فردی که مرتبط با این پرونده بود، پیچیدهتر شد. مرگ این شخص در پرونده دیگری مورد رسیدگی قرار میگیرد.
اسیدپاشی روی وکیل دادگستری با مرگ فردی که مرتبط با این پرونده بود، پیچیدهتر شد. مرگ این شخص در پرونده دیگری مورد رسیدگی قرار میگیرد.
به گزارش شرق، وکیل دادگستری که با اسید سوزانده شده است، در دادگاه اشد مجازات را برای متهم درخواست کرد و گفت در پروندهای در اراک فردی که مرتبط با این پرونده اسیدپاشی بود و نامش چند بار در پرونده ذکر شده بهطرز مشکوکی فوت شده و پرونده در حال رسیدگی است.
بر اساس محتویات پرونده، دو سال قبل خبر اسیدپاشی روی یک وکیل به نام وحید در منطقه یوسفآباد به مأموران پلیس گزارش شد و بلافاصله پلیس و اورژانس در محل حاضر شدند.
مأموران بهسرعت تحقیقات خود را در این زمینه آغاز کردند. با بررسی فیلم ضبطشده دوربین مداربسته مشخص شد عاملان حادثه بعد از پاشیدن اسید با خودروی سواری پراید و یک تاکسی از محل گریختهاند.
در ادامه تحقیقات وحید بعد از بهبود نسبی در شرح ماجرا گفت: مدتی قبل یکی از موکلانم که خانم دکتری بود سراغم آمد و از من خواست تا وکالت خواهرش را قبول کنم. او میگفت خواهرش در یک آرایشگاه زنانه با زنی رمال آشنا شده و آن زن با گرفتن ۱۲۰ میلیون تومان قول داده بود برای حل مشکلات کاری شوهرخواهرم نسخه سحرآمیزی بنویسد.
این وکیل دادگستری ادامه داد: موکلم میگفت خواهرش وضع مالی خوبی دارد به همین خاطر زن رمال وقتی فهمید با خانواده ثروتمندی روبهروست از خواهرم بار دیگر ۷۰۰ میلیون تومان پول درخواست کرده و او را تهدید کرده بود اگر این مبلغ را به او ندهد با جادو و طلسم زندگیاش را نابود میکند.
مالباخته بعد از این ماجرا به دادسرای ناحیه ۴ رفت و از آن زن رمال شکایت کرد. این شد که موکلم آن روز از من خواست تا وکالت خواهرش را قبول کنم و حقش را از آن زن رمال بگیرم. این پیشنهاد را قبول کردم تا اینکه بعد از پیگیریهای لازم توانستم دستور جلب زن رمال را بگیرم اما همین موضوع باعث دردسر شد.
مرد وکیل در تشریح جزئیات روز حادثه خاطرنشان کرد: آن روز در دفترم بودم که زن جوانی همراه یک مرد وارد دفتر شد. آن زن چند روز قبل برای انجام کاری به دفترم آمده بود و او را دیده بودم. بعد از آمدن آنها سه مرد دیگر نیز وارد دفترم شدند و مشغول صحبت بودیم که یکباره یکی از آنها به بهانه نوشیدن آب به آشپزخانه رفت. وقتی برگشت پرچمی را که روی میز بود برداشت و به سرم کوبید. دیگری گلویم را گرفت و قصد داشت مرا خفه کند. در همین حین بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم سوزش شدیدی روی بدنم احساس کردم و فهمیدم آنها روی شکمم اسید پاشیده و گریختهاند. بعد از چند روز هم متوجه شدم پرونده خواهر خانم دکتر سرقت شده است. به زن رمال شک دارم و احتمالا این حادثه نقشه او بوده است.
توضیحات وحید، تحقیقات پلیس را وارد مرحله تازهای کرد و چهار مرد که متهم اسیدپاشی بودند، شناسایی و بازداشت شدند. متهمان به پلیس آگاهی منتقل و در بازجوییها به انجام این جرم به دستور زن رمال به نام سهیلا اعتراف کردند. با اعتراف متهمان سهیلا نیز بازداشت شد.
او تحت بازجویی قرار گرفت و با اقرار به جرمش گفت: بعد از اینکه متوجه شدم علیه من شکایت شده است و وحید وکالت پرونده را قبول کرده به فکر سرقت پرونده افتادم. به همین خاطر نقشه اسیدپاشی کشیدم و برای انجام نقشه از مرد جوانی که بهعنوان پیک موتوری برایم کار میکرد کمک گرفتم. او نیز از دیگر دوستانش کمک گرفت. با اقرار متهمان، سه مرد جوان به اتهام اسیدپاشی و زن رمال نیز به اتهام معاونت در اسیدپاشی راهی زندان شدند و پرونده نیز بعد از کاملشدن تحقیقات به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد و متهمان در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفتند.
در جلسه دادگاه بعد از اعلام رسمیت جلسه، شاکی در جایگاه قرار گرفت و بعد از طرح شکایتش گفت: بعد از آن حادثه بدنم بهشدت آسیب دیده و کار درمان خیلی سخت شده است. از متهمان شکایت و برایشان درخواست اشد مجازات دارم.
در ادامه مرد ۵۴ ساله که بهعنوان پیک موتوری برای زن رمال کار میکرد در جایگاه قرار گرفت و بعد از اقرار به جرمش گفت: چهار سال قبل از طریق خواهرم با سهیلا آشنا شدم و قرار شد برای او کار کنم. میدانستم رمال است و در مدتی که با او آشنا شده بودم نسخههای سحرآمیز را با موتور به مشتریانش میرساندم. آخرین بار سهیلا از من خواست سراغ یک وکیل دادگستری بروم و به ازای پرداخت ۲۰ میلیون تومان از او انتقام بگیرم. او گفته بود مشکل او ناموسی است و قصد تنبیه دارد. این شد که قبول کردم و برای انجام نقشه از چند مرد و یک زن جوان کمک گرفتم.
او در ادامه توضیحاتش گفت: روز حادثه با دوستانم به نامهای مهدی، جواد و بهروز که هر سه راننده آژانس بودند به همراه دختر جوانی به نام نازنین که از قبل به دفتر وکیل رفته و آنجا را بررسی کرده بود قرار گذاشتم و با هم وارد دفتر شدیم. ابتدا من و مهدی و جواد به شاکی حمله کردیم. سهیلا از من خواسته بود تا اسید را روی صورت شاکی بپاشم اما دلم برایش سوخت به همین خاطر اسید را روی شکم او ریختم و فرار کردیم.
متهم در حالی که سرش را پایین انداخته بود، گفت: از کاری که کردم پشیمانم. سهیلا مرا فریب داد و گفت بهخاطر مسائل ناموسی با وحید مشکل دارد و به همین دلیل پیشنهادش را قبول کردم. بعد از این ماجرا سهیلا ۲۰ میلیون تومانی را که قول داده بود، به من داد و قرار شد آن مبلغ را بین همدستانم تقسیم کنم.
در ادامه روند بررسی این پرونده در دادگاه متهمان یک به یک در جایگاه ایستادند و با اقرار به جرمشان توضیحات همدستشان را تأیید کردند و گفتند آنها هم فریب خوردهاند و زن رمال به آنها دروغ گفته بود. سهیلا که با قرار وثیقه آزاد بود در این جلسه دادگاه در جایگاه قرار گرفت و با رد اظهارات قبلیاش ادعای جدیدی مطرح کرد و گفت: زمانی که بچه بودم پیش رمالی میرفتم و کار رمالی را از او یاد گرفتم. همچنان با آن رمال بزرگ ارتباط داشتم تا اینکه روزی از طرف او اجیر شدم تا از خواهر خانم دکتر مبلغ ۷۰۰ میلیون تومان اخاذی کنم. او وقتی فهمید از من شکایت شده نقشه اسیدپاشی را مطرح کرد و قرار شد به او کمک کنم. حالا که این حادثه اتفاق افتاده، آن رمال بزرگ بهطور مرموزی ناپدید شده است.
با طرح این ادعا هئیت قضائی با تشدید قرار وثیقه زن رمال، وی را بازداشت کرد. سپس پرونده برای ادامه تحقیقات به دادسرا فرستاده شد تا بعد از کاملشدن تحقیقات متهمان بار دیگر محاکمه و از خودشان دفاع کنند. در جلسه دوم رسیدگی متهمان و شاکی یک بار دیگر در جایگاه قرار گرفتند.
شاکی گفت: من درخواست قصاص دارم و اگر قصاص امکانپذیر نباشد درخواست دیه دارم. متهمان ادعا کردهاند روی من اسید پاشیدند چون مسئله ناموسی بوده است در حالی که این دروغ محض است. اسیدپاشی به خاطر این بود که من وکالت زنی را در اراک قبول کرده بودم که مورد اخاذی قرار گرفته بود. متهمان قبلا هم من را تهدید کرده بودند اگر دست از این پرونده نکشم مرا بیچاره میکنند و حالا تهدیدشان را عملی کردهاند. ضمن اینکه یکی از افرادی که در این پرونده نقش داشته بهطرز مرموزی فوت شده است.
در ادامه متهم ردیف اول در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من از سوی زن رمال برای این کار اجیر شدم. من اشتباه کردم و درخواست بخشش از سوی متهم را دارم. در ادامه متهمان دیگر در جایگاه قرار گرفتند و دو متهم که به اتهام ضرب و جرح بازداشت شده بودند نیز اتهام را قبول کردند.
وقتی نوبت به زن رمال رسید، او اتهام را رد کرد و گفت: من دستوری به کسی نداده بودم. من رمال نیستم، منشی رمال بزرگی بودم که با مرد قربانی مشکل داشت. حالا هم از ماجرا خبر ندارم. قبلا هم گفتم این موضوع به من ربطی ندارد و من اصلا در نقشه اسیدپاشی نقشی نداشتم.
این در حالی است که متهم ردیف اول بار دیگر در دادگاه گفت که دستور اسیدپاشی را زن جوان داده است. بعد از پایان دفاعیات متهمان و وکلای آنها قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.