نگاه منفعت جویانه به رابطه میتواند احساس تمدن و مهربانی را در رابطه از بین ببرد. در رابطه سمی یک نفر همواره مجبور به راضی نگهداشتن طرف دیگر است.
اگر از بیرون به رابطه فردی با دیگری نگاه کنیم فوری در مییابیم که آن رابطه سمی است، یعنی به فرد و زندگی اطرافیان آسیب میرساند یا سالم است و موجب پیشرفت هر دو شخص میشود؛ اما در زندگی خودمان شاید نتوانیم نگاه سوم شخص را در درک مسائل داشته باشیم.
به گزارش د هلثی، این مطلب درباره نقاط قوت و ضعف رابطه (ارتباط بین شما و فرد دیگری مانند ارتباطی که با دوست، خواهر، همکار یا همسر خود دارید) است. همین نقاط ضعف و قدرت هستند که یک رابطه را سالم و دیگری را با ارزشهای متفاوت رابطهی سمی تعریف میکنند. در ادامه شما را با معیارهای شناسایی سمی یا سالم بودن رابطه همراهی میکنیم. افرادی که در اطراف ما هستند و با آنها تعامل فکری و عاطفی داریم، نقش بسیاری در احساس رضایت از خود و زندگیمان دارند. اطرافیان میتوانند مسیر زندگی ما را عوض کنند و بسته سمی یا سالم بودن رابطه در زندگی ما اثرات خود را بگذارند.
احساس محبت، وفاداری، احترام و هم نوع دوستی از جمله صفات نیک و نقاط قوت یک رابطه است. میتوان وجود این صفات را اصول و دلیل ایجاد یک رابطه بین دو فرد دانست؛ اما برای دوام و عمیقتر شدن رابطه به موارد دیگری هم نیاز است که بسته به فرهنگ، نوع سلیقه و شخصیت افراد متفاوت است. رابطهای سالم است که شما را فردی مفید و موفق در زندگی خود کند. این جمله به این معنی نیست که شما باید با افرادی رابطه خود را ادامه دهید که فقط به رشد شما کمک میکند. شما نیز باید بتوانید این کمک را به آنها بکنید. مثبت اندیشی و پایبندی به اصول مشترک اخلاقی یکی از معیارهای سلامت رابطه است.
۱. آرامش روانی بیش از هر موردی در زندگی هر شخصی مهم است. اگر شخص به پیشرفت دانش شما کمک کند ولی آرامش روانی و خط قرمزهای شما را رعایت نکند، رابطه شما سمی میشود. در واقع تهدید سلامت روانی شما از سوی شخص دیگر بر همهی ابعاد زندگی شما اثر منفی خواهد گذاشت.
۲. نگاه منفعت جویانه به رابطه میتواند احساس تمدن و مهربانی را در رابطه از بین ببرد. در رابطه سمی یک نفر همواره مجبور به راضی نگهداشتن طرف دیگر است. اگر فردی در رابطه خود تنها به دنبال منفعت باشد، هیچ وقت به هنگام سختی و روزهای دشوار در کنار شما نخواهد بود. شاید صحبتهایشان خلاف این رفتار را بگوید ولی در واقع عملکرد آنها در موقعیت متفاوت با گفتههایشان است.
۳. احترام نگذاشتن به شخصیت، عدم رعایت ارزشهای فکری و اخلاقی، عدم رعایت احترام به شغل و خانواده (هم خانواده شما و هم خانواده خود او) یکی از دیگر مواردی است که رابطه را از فرم سالم بودن در میآورد.
۴. دلسوزی از دیگر احساساتی است که یک را نفر گیرنده محبت و دیگری را ابراز کنندهی آن میکند. اگر شما در رابطهای احساس دلسوزی به طرف مقابل خود دارید دیگر نمیتوانید از او رعفت و مهربانی نسبت به خود را انتظار داشته باشید. اگر طرف مقابل شما غیر مستقیم با مستقیم دلسوزی و ترحم را از شما طلب کند یعنی او هیچگاه برای ابراز ارزشمندی و محبت به شما پیش قدم نمیشود و این موضوع رابطه را از فرم متعادل آن، یعنی دو طرفه بودن، در میآورد.