ایرج پزشکزاد تا همین اواخر هم نوشتن داستان، نمایشنامه و ترجمه را رها نکرد و تا میانه دهه نود هجری شمسی فعالیت داشت. اما در این سه چهار سال اخیر به واسطه کهنسالی و بیماری دیگر توانی برای او نمانده بود و به ناچار نوشتن اش متوقف شد. حالا هم او این جهان را ترک کرده است، اما بی گمان بسیاری از کلمات او همچنان نامیرا باقی خواهد ماند.
فرارو- ایرج پزشکزاد در ۹۴ سالگی بدرود حیات گفت. او ۷ دهه از عمرش را وقف کلمه و داستان و تاریخ کرد، فرقی برای او نداشت که با طنز سیاه سراغ شازدهها برود یا ماشاالله خان امروزی را بردارد و ببرد به بغداد عصر قدیم؛ و در بارگاه هارون الرشید، او را دستمایه طنز داستانی تاریخی خود قرار دهد. یا اینکه سراغ تاریخ انقلاب فرانسه، روسیه و مشروطیت در ایران برود و رخدادهای چالش برانگیز را از دل تاریخ بیرون بکشد.
به گزارش فرارو، هنوز هم هنگام عبور از خیابان انقلاب، میشود دایی جان ناپلئون را در ویترین کتاب فروشیها دید و کنار خیابان و در مغازههای دست دوم فروشی، هنوز خرید و فروش نسخههای قدیمی اولیه ۴۱ سال قبل دایی جان ناپلئون از سوی کتاب بازها طرفدار دارد. کتابی که بسیاری از قدیمیها سریال تلویزیونی آن را دیده اند، مجموعهای که ناصر تقوایی در دهه ۵۰ آن را ساخته است.
هر چند هنوز هم نسخه های با کیفیت و بیکیفیت این سریال دست به دست میشود و مخاطب دارد.
البته این تنها اثر قابل توجه ایرج پزشک زاد نیست. او در حوزه داستان، رمان و نمایشنامه ۱۵ اثر دارد و آخرین آنها هم نمایشنامه صندوق لعنت بود که سال ۱۳۹۴ منتشر شد.
علاوه بر این او ۸ اثر و پژوهش تاریخی دارد که در نشرهای مختلف به چاپ رسیده است. پزشک زاد ۱۲ اثر ترجمه منتشر شده از نویسندگان مشهور جهان دارد.
شاید قدری عجیب به نظر برسد که ایرج پزشک زاد با سبقه نوشتن داستان و نمایشنامه، ترجمه و تاریخ نگاری، فضای شغلی اش را با قضاوت در وزارت دادگستری آغاز کرده باشد. او ابتدا در رشته حقوق تحصیل کرد و به همین واسطه کار قضاوت را آغاز کرد.
اما بعد به وزارت امور خارجه رفت و به یکی از دیپلماتهای ارشد این وزارتخانه بدل شد. هر چند اشتغال در این حوزه باعث نشد او از فعالیتهای مورد علاقه اش یعنی نوشتن داستان، نمایشنامه و ترجمه دست بکشد. در مقابل حضورش در وزارت امور خارجه در فضای داستان اش اثر گذار بود.
چنانچه اگر داستان و نمایشنامهای از ایرج پزشک زاد خوانده باشید، حتما ردپایی از یک کارمند وزارت امور خارجه، یک دیپلمات سرگردان و یک جوان کم تجربه و عاشق که شکست خورده خواهید دید. شخصیتهایی که همگی آنها بازنمایی از زندگی حقیقی خود اوست.
آن گونه که خودش تعریف کرده، دایی جان ناپلئون را در زمان حضور در وزارت امور خارجه نوشته و به انتشار رسانده است. براساس گفتگوهای دهه اخیر ایرج پزشک زاد، او چندین سال به عنوان نماینده ایران در ژنو فعالیت داشته و در همین مدت بیشتر آثارش را نوشته است.
در مورد الگو برداریها از آثار او هم نکات جالبی وجود دارد. در این باره بسیاری از فعالان رسانهای مدعی اند که برخی آثار تلویزیونی و داستانی اخیر در ایران از آثار پزشک زاد الگو و الهام گرفته اند. مثلا گفته میشود که مهران مدیری قهوه تلخ را از روی فضای رمان ماشاءالله خان در بارگاه هارونالرشید ساخته است. ماشاءالله شخصیتی متعلق به عصر حاضر است و در اتفاقی ناگهانی وارد گذشته میشود. فضایی که در سریال قهوه تلخ هم دیده شد.
در مجموع میتوان گفت که ایرج پزشک زاد بیشترین تاثیر را بر فضای طنز داستانی مدرن ایران گذاشته است و همچنان از او به عنوان یکی از برجستهترین افراد اثرگذار در این حوزه نام برده میشود.
او تا همین اواخر هم نوشتن داستان، نمایشنامه و ترجمه را رها نکرد و تا میانه دهه نود هجری شمسی فعالیت داشت. اما در این سه چهار سال اخیر به واسطه کهنسالی و بیماری دیگر توانی برای او نمانده بود و به ناچار نوشتن اش متوقف شد. حالا هم او این جهان را ترک کرده است، اما بی گمان بسیاری از کلمات او همچنان نامیرا باقی خواهد ماند.