سهمیهبندی بنزین هرچند مصرف این فرآوردهها را تا اندازهای کم کرده و هزینه حملونقل را افزایش داده، اما رشد تعداد خانوارهای استفادهکننده از خودروهای شخصی در مناطق شهری به وضوح بیانگر این واقعیت است که سهمیهبندی بنزین باعث افزایش اقبال مردم به استفاده از خدمات حملونقل نشده است.
آمارهای رسمی نشان میدهد افزایش قیمت بنزین و سهمیهبندی آن باعث کاهش میزان استفاده شهروندان ایرانی از خودروهای سواری شخصی نشده است.
بهگزارش همشهری، آمارها میگوید دهک دهم یعنی طبقه ثروتمند جامعه همچنان بیشترین مصرف بنزین را بهخود اختصاص داده است. میزان مصرف این دهک دستکم ۱۰ برابر بیشتر از فقیرترین قشر جامعه است. این برایند تحقیق انجامشده در مرکز آمار ایران است که میتوان از آن بهعنوان دنده معکوس رفتار مردم در برابر سهمیهبندی بنزین تعبیر کرد. این تحقیق آماری نشان میدهد شوک ناشی از اصلاح قیمت بنزین پس از مدتی تخلیه میشود و دوباره رفتار مصرفکنندگان به حالت قبل از سهمیهبندی بازمیگردد.
احتمالا چند روز مانده تا اجرای آزمایشی تغییر الگوی سهمیه بنزین، از خودرو به فرد، گزارش رسمی مرکز آمار ایران نشان میدهد: ۱۴ سال پس از اجرای طرح سهمیهبندی بنزین، تغییر محسوسی در رفتار مصرفی خانوارها و سیستمهای حملونقل ایجاد نشده است. حالا پرسش اینجاست که اگر دولت بنزین را به جای خودرو، به همه ایرانیان بدهد، آیا تضمینی برای کاهش میزان مصرف بنزین وجود دارد؟ البته نکته مهم در گزارش جدید مرکز آمار این است که سال گذشته میانگین مصرف بنزین یک خانوار فقیر شهری ۱۳۳ لیتر در سال بوده؛ درحالیکه یک خانوار ثروتمند ساکن دهک دهم ۱۰ برابر بیشتر بنزین مصرف کرده؛ زیرا سرانه مصرف بنزین در دهک دهم ۱۶۷۵ لیتر بوده است.
نتیجه پژوهش انجام شده در مرکز آمار ایران نشان میدهد سهمیهبندی بنزین هرچند مصرف این فرآوردهها را تا اندازهای کم کرده و هزینه حملونقل را افزایش داده، اما رشد تعداد خانوارهای استفادهکننده از خودروهای شخصی در مناطق شهری به وضوح بیانگر این واقعیت است که سهمیهبندی بنزین باعث افزایش اقبال مردم به استفاده از خدمات حملونقل نشده است.
یافتههای دفتر جمعیت، نیروی کار و سرشماری مرکز آمار ایران حکایت از آن دارد که در سال ۱۳۸۶ تعداد استفادهکنندگان از خودروهای شخصی در مناطق شهری ۳۱.۳ درصد و در مناطق روستایی ۱۲.۸ درصد بود و در سال گذشته و با گذشت بیش از ۱۴ سال تعداد استفادهکنندگان از خودروهای شخصی مناطق شهری به ۵۳.۱ درصد و در مناطق روستایی به ۳۴.۱ درصد رسیده است.
به گزارش همشهری، بهنظر میرسد این تغییر رفتار شهروندان ایرانی در استفاده بیشتر از خودروهای شخصی عمدتا ناشی از یک تغییر در فرهنگ اقتصادی و البته خطای دولتها در اجرای طرح سهمیهبندی بنزین است؛ زیرا صرف افزایش قیمت این فرآورده به جای اصلاح تدریجی آن نهتنها باعث کمتر شدن تردد خودروها نشده، بلکه پس از شوک اولیه افزایش قیمت بنزین، مردم به آن عادت کرده و همین مسئله باعث شده تا حتی صنعت خودروسازی هم به سمت تولید خودروهای با مصرف سوخت پایینتر نرود.
مرکز آمار ایران ۱۴ سال پس از اجرای طرح سهمیهبندی بنزین میگوید: شاید هنوز برای بررسی نتایج سهمیهبندی بنزین و صدور کارت سوخت خیلی زود باشد، با این حال سهمیهبندی بنزین، هرچند افزایش هزینههای حملونقل را بهدنبال داشته، ولی بهنظر میرسد اجرای توزیع بنزین با کارت سوخت موجب مدیریت در مصرف بنزین توسط دارندگان خودرو و کاهش مصرف سوخت خودرو در سطح کل کشور شده است. البته بخشی از کاهش مصرف بنزین یک خودرو را میتوان به تعویض خودروهای فرسوده و جایگزینی با خودروهای نو در ۲ دهه اخیر نسبت داد و دوگانهسوز بودن برخی خودروها موجب تغییر مصرف از بنزین به گاز مصرفی اتومبیل شده که البته تأثیر آن بر خودروهای شخصی بسیار ناچیز است.
تازهترین گزارش این نهاد نشان میدهد: تعداد خانوارهای استفادهکننده از اتومبیل شخصی در مناطق شهری در سال ۹۹ نسبت به ۸۶، حدود ۱.۷برابر و این نسبت در مناطق روستایی ۲.۷برابر شده و از آنجایی که در طرح هزینه و درآمد خانوار تعداد اتومبیلهای مورد استفاده خانوار پرسیده نمیشود، لذا این نسبت با توجه به اینکه بعضی از خانوارها بیش از یک اتومبیل دارند، حتما بیشتر خواهد بود.
براساس این تحقیق، در سالهایی که بنزین سهمیهبندی بوده به جز سال ۱۳۹۹، روند مصرف کاهشی شده و مقدار متوسط مصرف یک خانوار از سهمیه داده شده نیز کمتر بوده که بهنظر میرسد عمدهترین علت افزایش مصرف در سال ۹۹ بهدلیل وجود پاندمی کرونا و لزوم رعایت پروتکلهای بهداشتی بوده است که در نتیجه مصرف بنزین در مناطق شهری از مقدار سهمیه اختصاص یافته به هر خودرو، بیشتر شده است. افزون بر این در سال ۱۳۹۸ در مناطق شهری، مصرف متوسط بنزین یک خانوار در ۳ دهک آخر یعنی پردرآمدترین خانوارها بالاتر از سهمیه اختصاص یافته بوده که قطعا بخشی از آن بهدلیل وجود بیش از یک خودرو در اینگونه خانوارهاست.
همچنین در سال ۹۹ با وجود پاندمی کرونا و تمایل افراد به استفاده از وسیله حملونقل شخصی، در مناطق شهری فقط ۵ دهک اول یعنی کمدرآمدترین خانوارها، کمتر از سهمیه بنزین داده شده مصرف کردهاند و خانوارهای دهک ششم تا دهم یعنی پردرآمدترین خانوارها، متوسط مصرف بیش از سهمیه ماهانه داشتهاند که بهطور قطع دارا بودن بیش از یک اتومبیل در اینگونه خانوارها نیز در این مورد تأثیر داشته است. این در حالی است که در مناطق روستایی در سالهای ۱۳۸۶، ۱۳۹۴ و ۱۳۹۸ فقط در دهک دهم یعنی پردرآمدترین خانوارها، متوسط مصرف بنزین خانوار بیش از سهمیهبندی بوده و مقدار بنزین اضافه بر سهمیه بهصورت آزاد خریداری شده و در بقیه دهکها متوسط مقدار مصرف بنزین یک خانوار کمتر از میزان سهمیهبندی است.
مرکز آمار ایران میگوید: در سال ۹۹ بهدلیل پاندمی کرونا رفتار استفاده از وسایل حملونقل درونشهری و روستایی تغییر یافته و به سمت وسایل نقلیه با سرنشین کمتر رفته و بیشترین وسیله مورد استفاده انواع تاکسی و تاکسی تلفنی بوده است. از سوی دیگر بهدلیل وجود قوانینی درخصوص لغو قرارداد ایاب و ذهاب کارکنان در ادارات، هزینه ایاب و ذهاب کارکنان در سال ۹۹ کاهش یافته و از سوی دیگر بهدلیل وجود کرونا و حضور نیافتن دانشآموزان در مدارس و نبود هزینه سرویس مدارس در هزینههای خانوار، در مجموع هزینه ایاب و ذهاب به محل کار یا محل تحصیل در مناطق شهری و روستایی کاهش یافته است.
یافتههای آماری بیانگر این واقعیت است که انتظار میرفته بهدلیل شیوع کرونا، هزینههای حملونقل برون و درونشهری و روستایی در سال ۹۹ نسبت به سالهای قبل کاهش یابد که این کاهش در انواع حملونقل به جز کرایه سواری بینشهری در مناطق روستایی اتفاق افتاده، اما در مناطق شهری سال ۹۸ و ۹۹ تقریبا ثابت مانده است.
طرح هزینه و درآمد خانوار ایرانی، وضعیت قیمت سوخت و تغییرات آن در سبد هزینه و الگوی مصرفی شهروندان ایران را قبل و بعد از سهمیهبندی نشان میدهد که براساس آن نقش پررنگ خودروی شخصی در زندگی خانوارهای ایرانی به حدی است که بهرغم نداشتن مزیت نسبی در تولید خودرو در کشور، داشتن خودروی شخصی و هزینههای مرتبط با آن روندی صعودی در سبد مصرفی خانوارهای شهری و روستایی مشاهده میشود.
این گزارش میافزاید: کاهش سهمیه بنزین از ۱۰۰ به ۶۰ لیتر در سال ۸۹ باعث کاهش مصرف این فرآورده شده، اما در سالهای ۹۴، ۹۸ و ۹۹ شاهد هستیم دوباره مصرف بنزین خانوارهای ایرانی رشد کرد؛ با این تفاوت که در مناطق شهری مصرف بنزین از مقدار سهمیهبندی بیشتر و بهطور متوسط ۳۲ لیتر بنزین به قیمت آزاد توسط خانوارها خریداری شده است. بهگفته مرکز آمار این فرضیه که خانوارهای با درآمد بالاتر بنزین بیشتری مصرف میکنند و در زمان سهمیهبندی هم میتوانند هزینه بالاتری بپردازند، در رفتار و هزینه و درآمد بنزینی آنها تأیید شده است؛ بهگونهای که افراد ثروتمند حتی در سال ۸۶ که سهمیه بنزین ماهانه هر خودرو ۱۰۰ لیتر بود، باز هم از بنزین آزاد استفاده میکردهاند و با کاهش سهمیهها در سال ۸۹، یک تغییر محسوس رخ داد؛ بهگونهای که ۹ دهک اول کمتر از میزان سهمیه ماهانه ۶۰ لیتر در سال ۸۹ بنزین مصرف کرده و تنها دهک دهم یعنی ثروتمندان با درآمد بالا مصرف بالاتر از سهمیه داشتهاند. این درحالیکه در سال ۹۴ با تکنرخیشدن بنزین و حذف کارت سوخت باز هم ۲ دهک نهم و دهم ماهانه بیش از ۶۰ لیتر بنزین مصرف داشته و بقیه مردم همچنان مصرف بنزینشان حدود ماهی ۶۰ لیتر و حتی کمتر بوده است.
آبان ۹۸ که بنزین دوباره افزایش قیمت پیدا کرد و اعتراضهایی را همراه داشت، انتظار میرفت که همانند سالهای قبل مصرف بنزین کمتر شود. کرونا آمد و رفتار حملونقلی شهروندان تغییر کرد؛ بهگونهای که مرکز آمار میگوید در سال ۱۳۹۹ با وجود پاندمی کرونا و روی آوردن افراد به استفاده از وسیله حملونقل شخصی، فقط ۵ دهک کمدرآمد الگوی مصرف را رعایت کرده، اما مصرف متوسط ماهانه خانوارهای دهک ششم تا دهم بیش از سهمیه ماهانه بوده که باعث رشد میانگین مصرف سالانه بنزین در کشور شده است.
بهگفته مرکز آمار ایران، بین سالهای ۸۹ تا ۹۹ اقبال عمومی در مناطق شهری به سمت تاکسی تلفنی و تاکسی خطی بوده و استفاده از سرویس برای رفتوآمد به محل کار یا تحصیل و همچنین استفاده از خطوط اتوبوسرانی و مترو تا سال ۹۸ افزایش داشته، ولی در سال ۹۹ بهدلیل وجود پاندمی کرونا هزینه خانوار در این بخشها کاهش داشته است. از سوی دیگر هزینه جاری حمل مسافر با موتورسیکلت و مینیبوس داخل شهری در سالهای یادشده ثابت بوده که با درنظر گرفتن افزایش نرخ تورم، میتوان نتیجه گرفت که تعداد استفاده از موتورسیکلت و مینیبوس داخل شهری حتی کاهش یافته؛ این در حالی است که در مناطق شهری انواع هزینه حملونقل برونشهری تا سال ۹۸ روندی صعودی داشته، ولی در سال ۹۹ هزینهها نسبت به هزینه مشابه خود در سال قبل کاهش پیدا کرده است. از سوی دیگر، خانوارهای شهری از تاکسی برای جابهجایی بینشهری استفاده کمی داشتهاند و متوسط این هزینه برای یک خانوار در تمامی سالهای مورد بررسی اندک برآورد شده؛ چراکه خانوارهای شهری برای حملونقل برونشهری بیشتر از تاکسی بینشهری استفاده کردهاند و بالاترین هزینه حملونقل برونشهری به کرایه آن اختصاص داشته است.