یکی از اصلیترین مسائلی که مذاکرات را به مبحث ضربالاجل گره میزند، موضوع مواد هستهای است که غرب بهشدت نگران آن است.
تیم جدید مذاکرهکننده ایران حدود دو ماه است که مذاکرات را آغاز کرده و دو دور مذاکره هفتم و هشتم را انجام داده است. اگرچه هنوز مشخص نیست که توافق چقدر نزدیک یا چقدر دور است، مسئله ضربالاجل از سوی برخی مقامات مذاکرهکننده کشورها به پیش کشیده شده و برخی رسانهها نیز به این فضا دامن زدهاند.
به گزارش شرق، اما آیا واقعا ضربالاجلی برای مذاکرات وجود دارد؟ چندی پیش این نکته از سوی طرف آمریکایی در فضای رسانهای منتشر شد که تنها چهار هفته فرصت برای تیم ایرانی وجود دارد تا به توافق دست یابد. یک منبع آگاه ایرانی روز گذشته به اسکای نیوز گفته که «هیچگونه ضربالاجلی برای رسیدن به توافق وجود ندارد». شبکه اسکای نیوز عربی به نقل از منابع ایرانی نزدیک به هیئت ایران در وین اعلام کرد که هیچگونه موعد نهایی برای حصول توافق وجود ندارد و آنچه منابع آمریکایی و غربی در این زمینه اعلام کردهاند، نادرست است.
اگر تصور کنیم دریچهای چهار هفتهای برای مذاکرات باز است، نباید تردید کرد که این تنها حربهای رسانهای برای فشار واردکردن بر جریان مذاکرات بهویژه ایران است. در توافق هستهای یا برجام که اکنون بحث بازگشت به تعهداتش مطرح است، هیچگونه ضربالاجلی درمورد چنین وضعیتی وجود ندارد. به زبان ساده در مذکرات بازگشت به برجام، بر پایه هیچ سند تعهدآوری ضربالاجلی وجود ندارد.
اما نکته مهمتر این است که اگر قرار بر داشتن ضربالاجل باشد، کدام طرف مذاکرات میتواند چنین ضربالاجلی تعیین کند؟ آیا آمریکا به واسطه اینکه از قدرت بیشتری در جریانسازی مذاکراتی برخوردار است، میتواند تعیینکننده ضربالاجل باشد؟ یا ایران میتواند بهعنوان کشوری که از عدم تعهد آمریکا و اروپا به برجام خسارت دیده، ضربالاجلی برای بازگشت آمریکا به برجام در نظر گیرد؟ اروپاییها دراینبین چگونه میتوانند مدعی ضربالاجل شوند؟
پولیتکو اخیرا نوشته بود که برخی مقامات نزدیک به مذاکرات گفتهاند دریچه بازگشت به توافق هستهای ممکن است تا اواخر ژانویه یا اوایل فوریه بسته شود؛ اگرچه برخی دیگر میگویند هیچ تاریخ مشخصی بهعنوان ضربالاجل وجود ندارد.
دیپلماتهای انگلیسی، فرانسوی و آلمانی هفته پیش گفته بودند درحالیکه تمایلی به تعیین «ضربالاجلی مصنوعی» برای مذاکرات ندارند، «هفتهها و نه ماهها» برای احیای توافق باقی مانده است. یک سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا نیز گفته بود ایران باید «فوریتی واقعی به مذاکرات وین ببخشد». اگر کمی به عقب برگردیم، در موعد توافق وین در تیر سال 94 نیز آمریکاییها اصرار زیادی داشتند تا مهلت کنگره را مانند چماقی بر سر مذاکرات نگه دارند. ایران همیشه تأکید کرده است که هیچگاه ضربالاجل یا فشار برای رسیدن به توافق را نمیپذیرد و تا منافع ملیاش تأمین نشود، به هیچ توافقی نمیپیوندد.
سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت خارجه کشورمان بهتازگی در همین زمینه گفته: «هیچگونه ضربالاجل ساختگی را نمیپذیریم و امیدواریم خودشان (کشورهای غربی و آمریکا) هم آن ضربالاجلهای ساختگی را باور نکنند و بیایند به یک تفاهم خوب برسیم».
سخنگوی وزارت امور خارجه خاطرنشان کرد: پنجره توافق تا ابد باز نخواهد ماند. زمان حساس است و جمهوری اسلامی ایران بههیچوجه بهتنهایی از این پس بار زنده نگهداشتن این توافق را به دوش نخواهد کشید. طرفهای اروپایی و آمریکا باید بدانند ما در وین نیستیم که وقت و انرژی خود و ملت ایران را تلف کنیم. پیشنهادها روی میز است و بهتر است با پیشنهادهای مشخص به وین آمده باشند.
دیاکو حسینی، تحلیلگر، چندی پیش در پاسخ به این سؤال «شرق» که ضربالاجل مذاکرات هستهای واقعی است یا ساختگی؟ گفت: «از نگاه غرب توجه به پیشرفتهای فنی هستهای که به قولی منجر به کاهش زمان گریز به کمتر از یک ماه شده، دلیلی بر محدودبودن فرصت باقیمانده برای رسیدن به نتیجه است؛ اما از نگاه ایران که از ابتدای مذاکرات کوشیده از خود تصویری ارائه ندهد که نشاندهنده فشار تحریمها و تعجیل در رفع آنها باشد، چنین محدودیتی وجود ندارد. در هفتههای گذشته دو ابتکار خردمندانه، فشار تبلیغاتی آمریکا مبنی بر محدودیت زمان مذاکرات را تا اندازهای مهار کرد؛ اول توافق ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در نصب دوربینها در مجتمع تسا که نشانهای از جدیت و حسن نیت ایران بود و دوم اعلام رئیس سازمان انرژی اتمی مبنی بر اینکه حتی در صورت شکست مذاکرات، ایران قصد رفتن به سوی غنیسازی ۹۰درصدی را ندارد. البته این قدمهای مثبت، در حکم آرامبخشهای موقت هستند؛ اما بهخوبی توانستهاند از تشدید فضای تبلیغاتی علیه ایران و فشار بر مذاکرات جلوگیری کنند. درعینحال که صحبت از ضربالاجل برای مذاکرات اشتباه است، فرصت بیپایانی هم برای مذاکرات وجود ندارد. هرچند ایران مایل نیست خود را تحت فشار تحریمها معرفی کند؛ اما این هوشیاری در کشور وجود دارد که سبککردن هرچه زودتر و هرچه بیشتر تحریمها، برای اقتصاد کشور ضروری است؛ بنابراین تصور میکنم این تفاهم اعلامنشده وجود دارد که باید در ماههای نزدیک آینده توافق نهایی انجام بگیرد».
یکی از اصلیترین مسائلی که مذاکرات را به مبحث ضربالاجل گره میزند، موضوع مواد هستهای است که غرب بهشدت نگران آن است.
پولتیکو بهتازگی نوشته که «در بحبوحه ازسرگیری این دور از مذاکرات وین، نمایندگان ایران و آمریکا همچنان به طور مستقیم دیدار و گفتوگو نمیکنند. «انریکه مورا»، دیپلمات ارشد اتحادیه اروپا در مذاکرات وین، مجبور بوده تا از راهحلهای سازشکارانه میان مذاکرهکنندگان ایران و آمریکا استفاده کند؛ اما علی باقری، مذاکرهکننده ارشد ایران، اعلام کرده که عدم گفتوگوی مستقیم با آمریکا بهایی است که واشنگتن باید به دلیل خروجش از برجام بپردازد».
با توجه به آغاز دور جدید مذاکرات، یک دیپلمات ارشد غربی نیز اعلام کرده که همه مسائل باید به طور موازی مورد بحث و بررسی قرار بگیرد تا مذاکرات سرعت مناسب داشته باشد.
تارنمای پولتیکو در ادامه به چندین مورد مهم که باید در این مذاکرات مورد بررسی قرار بگیرد، اشاره کرد و عنوان کرد: یکی از این مسائل موضوع «مواد هستهای» است. این رسانه آمریکایی در ادامه مینویسد: «در توافق هستهای با ایران تأکید شده که ایران حدودا یک سال تا دستیابی به مواد شکافتپذیر کافی برای ساخت یک دستگاه یا ابزار هستهای لازم دارد، امروز این بازه زمانی به فقط چند هفته کاهش یافته است. مذاکرات درمورد مباحث هستهای بهشدت فنی است و لازم است گامها در این مسیر مشخص شده باشد تا برنامه هستهای ایران به همان زمان سال ۲۰۱۵ بازگردد.
در برخی مسائل راهحلها در دسترس است؛ اما در برخی دیگر مسائل شرایط پیچیدهتر بوده. برای نمونه یک راه رهایییافتن از مواد هستهای مازاد ایران، انتقال آن به روسیه است. این زمانبر است؛ اما قابل اجراست که پیشتر نیز انجام شده است. یکی از مسائلی که سختتر بوده و همچنان بر روی آن توافقی نشده، چگونگی حلوفصل مسئله شمار زیاد سانتریفیوژهای پیشرفته ایران است.
منابع غربی میگویند برخی کشورها خواهان این بودهاند که ایران این سانتریفیوژهای خود را نابود کند؛ اما تهران ترجیح میدهد آنها را برای آینده حفظ کند. یک توافق احتمالی میتواند به خلاصشدن از تأسیسات اصلی و همچنین دیگر تأسیسات الکترونیکی مرتبط باشد که برای فعالیت سانتریفیوژها لازم هستند. استقرار دوباره این تأسیسات چندین ماه طول خواهد کشید. یک بُعد کلیدی در این مذاکرات نقش آژانس بینالمللی انرژی اتمی بوده است. وظیفه این نهاد راستیآزمایی این است که آیا ایران به تعهدات هستهای خود پایبند است یا خیر. ایران باید دسترسی کامل برای بازرسان درصورتیکه هر توافقی تصویب شود، فراهم کند. تهران همچنین باید کارتهای حافظه دوربینهای نصبشده داخل تأسیسات هستهای خود را در اختیار آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دهد».
تارنمای پولتیکو همچنین مسئله لغو تحریمها و راستیآزماییها در این زمینه را ازجمله مسئله مهم دیگر در این مذاکرات برشمرد.
ایرنا به نقل از پولتیکو مینویسد: «درحالیکه راستیآزمایی در بخش هستهای توافق از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی انجام گرفته، هیچ نهادی نیست که موضوع لغو تحریمها را راستیآزمایی کند و مورد نظارت قرار دهد. لازم است مذاکرهکنندگان درمورد چگونگی انجام این موضوع به توافق برسند. این موضوع مانعی است که باید بهسرعت حلوفصل شود».
یک گزینه دیگر برای دفتر کنترل داراییهای خارجی در آمریکا ارائه دستورالعمل و نقشه راه برای چگونگی انجام فعالیت تجاری با ایران و اعلام حکمهای اجرائی مربوط به این مسئله است. ابزار دیگر میتواند نتیجهگیری درباره حصول قراردادهای صادرات نفت یا بازکردن حسابهای بانکی خارجی برای ایران باشد.
مسئله سوم موضوع «ارائه تضمینها» است. ایران بارها تأکید کرده خواهان تضمینهای حقوقی واشنگتن در این زمینه است که آمریکا بار دیگر از برجام در صورت احیای آن خارج نشود.
مرحله دوم دور هشتم مذاکرات عصر دوشنبه حوالی ساعت پنج عصر به وقت محلی وین در هتل کوبورگ رسما آغاز شد. علی باقریکنی، مذاکرهکننده ارشد ایران و انریکه مورا، هماهنگکننده کمیسیون مشترک برجام، دیدار و درباره ادامه مسیر جلسات و گفتوگوهای روزهای آتی رایزنی کردند. باقری سپس با نمایندگان سه کشور اروپایی عضو برجام دیدار کرد و مجموع این دو ملاقات حدود دو ساعت طول کشید.
دراینمیان انریکه مورا هنگامی که ایران با نمایندگان سه کشور اروپایی دیدار داشت، راهی هتل ماریوت که درست مقابل هتل کوبورگ قرار دارد و جلسات گروه ۱+۴ با هیئت آمریکایی برگزار میشود، شد. او پیش از پایان جلسه مذاکرهکننده ارشد ایران با طرفهای اروپایی بدون اینکه با رسانهها صحبت کند، دوباره به هتل کوبورگ برگشت.
یاد کتاب (اندوه بی پایان) فریدون تنکابنی افتادم