bato-adv
ایران در موقعیتی منحصر به فرد برای امتیازگیری از «اژ‌های زرد»

آیا سرمایه‌گذاری‌های چین سرطان اقتصادی ایران را درمان می‌کند؟

آیا سرمایه‌گذاری‌های چین سرطان اقتصادی ایران را درمان می‌کند؟

ایران بر حسب اتفاق و به دلیل تغییر در ژئوپولتیک جهانی، ممکن است بتواند از چین و آمریکا امتیازاتی بگیرد. بر این اساس، در حالی که وضعیت اقتصاد ایران شبیه به وضعیت «متاستاز» در بدن یک بیمار سرطانی شده (یعنی زمانی که سرطان از یک بافت به بافت دیگر منتقل می‌شود)، آیا ممکن است سرمایه گذاری‌های چین (و حتی آمریکا) به کمک اقتصاد ایران بیایند؟

تاریخ انتشار: ۱۹:۳۰ - ۰۴ دی ۱۴۰۰

فرارو- محمد مهدی حاتمی؛ ایران و چین در حال تعمیق و گسترش روابط میان خود هستند و این موضوع، چه در زمینه قرارداد راهبردی میان ایران و چین و چه در زمینه پیوستن ایران به «پیمان شانگهای» قابل مشاهده است.

به گزارش فرارو، در موردِ نخست، قرار است سرمایه گذاری‌های چین در زمینه‌های زیرساختی در اقتصاد ایران (از جمله در حوزه بنادر، جاده ها، مخابرات و حوزه انرژی) افزایش پیدا کنند و در مورد دوم، نفوذ چین و روسیه در «سازمان همکاری شانگهای» (Shanghai Cooperation Organisation) موجب شد که تاجیکستان که مخالف عضویت ایران بود، به راحتی از موضع خود کوتاه بیاید.

«قراردادی» که «قرارداد» نیست

با این همه، قرارداد ۲۵ ساله میان ایران و چین (آنچنان که مورد توجه افکار عمومی در ایران قرار گرفته) در واقع نه «قرارداد» است و نه «۲۵ ساله». ماجرا این است که آنچه از سوی وزرای خارجه دو کشور در فروردین ماه سال جاری امضا شده، از نظر اسنادِ حقوق بین الملل یک «توافق نامه» (agreement) است و نه یک «قرارداد» (contract) و در واقع، موافقتی اولیه از سوی دو کشور است که بنشینند و بر سر مفاد آنچه بعد‌ها ممکن است به تعهدی دوجانبه بدل شود، بحث کنند.

به عبارت دیگر، این «توافق نامه»، تا زمانی که در سطحی بالاتر، از سوی سران دو کشور امضا نشود و از جمله در ایران به تصویب مجلس شورای اسلامی نرسد، از نظر حقوق ملی و بین المللی الزام آور نیست.

علاوه بر این، این «توافق نامه» ۲۵ ساله هم نیست و آنچنان که مسئولان دو کشور اعلام کرده اند (در طرف ایرانی، از سوی علی ربیعی، سخنگوی دولتِ دوازدهم و در طرف چینی، از سوی وزارت خارجه این کشور)، هیچ شاخصه‌ای از نوع کمّی در مورد این «توافق نامه» وجود ندارد.

در واقع، از این توافق به طور کلی با عنوان «شراکت گسترده و راهبردی» (Comprehensive Strategic Partnership) میان ایران و چین یاد شده و «به صورت رسمی»، ذکری از طول مدت اعتبارِ توافق نامه به میان نیامده است. علاوه بر این، تمام اخبار مبنی بر واگذاری جزایر، ورود کارگران یا نیرو‌های نظامی چینی و ایجاد نوعی «انحصار» در اقتصاد ایران، از سوی مقامات ایرانی رد شده است.

از آن سو، تمام گمانه زنی‌هایی که اعدادی همچون ۴۰۰ میلیارد دلار و حتی ۸۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری از سوی چین در ایران را مطرح کرده اند نیز صرفا رونویسی رسانه‌ها از روی دست یکدیگر بوده و مرجعی رسمی برای تایید حجم توافق تجاری میان ایران و چین وجود ندارد.

صحنه جهانی تغییر می‌کند

اما پس از این مقدمه طولانی، می‌توانیم سر اصل موضوع برویم: توافق میان ایران و چین، چه فوایدی ممکن است برای ایران داشته باشد؟ نخست اینکه وضعیت ژئوپولتیک جهانی، حتی در مقایسه با ۴ سال پیش، تغییرات بسیاری کرده و دیگر هیچ چیز شبیه به قبل نیست، تا آنجا که بسیاری از تحلیل گران روابط بین الملل معتقدند «نظم جهانی» (World Order)، که در واقع نظمی است که برندگان جنگ جهانی دوم و نیز لیبرال دموکراسی غربی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بر جهان اعمال کردند، حالا در آستانه فروپاشی است و این یعنی تضعیف «غرب» در برابر «شرق».

حالا رویارویی «غرب» و «شرق» به سطوح کم سابقه‌ای در دهه‌های اخیر رسیده و کسانی که دستی بر آتش دارند، این موضوع را عمیقا حس می‌کنند: روسیه در یک قدمی حمله به اوکراین و اشغال آن است و چین هم تهدیدات بی سابقه‌ای علیه تایوان داشته است.

در هفته‌های اخیر، دستگاه‌های اطلاعاتی کشور‌های اروپایی و نیز آمریکا، هشدار‌های متعددی دادند مبنی بر اینکه روسیه ممکن است یک حمله نظامی تمام عیار علیه اوکراین صورت دهد و بخش‌هایی از خاک این کشور را اشغال کند.

چنین اتفاقی، اگر رخ بدهد، در سه دهه اخیر بی سابقه است. حالا روس‌ها می‌خواهند در خاک اوکراین پیشروی کنند و قدرت بیشتری در این ناحیه از جهان به دست بیاورند. بلاروس و دیکتاتور آن («الکساندر لوکاشنکو»، که لقب «آخرین دیکتاتور اروپا» را هم یدک می‌کشد) هم در تیم «ولادیمیر پوتین» است و به این ترتیب، اروپایی‌ها نگران اند که رقیب دیرینه شان، روسیه، هر چه بیشتر به سمت غرب پیشروی کند.

از تایوان، تا زیردریایی‌های اتمی

وقایع مشابه در چین هم واقعا به مذاق غرب خوش نیامده اند. چین و غرب، چند دهه است که بر سرِ استقلال نسبی تایوان توافق کرده اند، اما حالا شواهدی وجود دارند که نشان می‌دهند این استقلال و آن توافق، روز‌های آخرشان را می‌گذارنند.

در سال‌های اخیر، آمریکا تصمیم گرفته که رویارویی اش با چین را علنی و بدون تعارف کند. قهرمان این قصه هم «دونالد ترامپ» است که به صورت علنی چین و شرکت‌های چینی را تحریم کرده بود و «جنگ تجاری» با این کشور را هم کلید زده بود.

اما حالا واضح است که «جو بایدن» هم با وجود تمام اختلاف نظر‌هایی که با ترامپ داشت، همان مسیر را دنبال می‌کند.

آمریکایی‌ها دست کم دو پیمان امنیتی را علیه چینی‌ها تدارک دیده اند که نه فقط بی سابقه بوده، که بسیار نگران‌کننده است.

اولین مورد، موسوم به «گفت‌وگوی چهارجانبه امنیتی» (به انگلیسی Quadrilateral Security Dialogue یا به صورت مخفف QUAD) است که میان آمریکا، استرالیا، هند و ژاپن منعقد شده و هدف از آن، محدود کردن چین است. قدرت نماییِ کم سابقه ارتش ژاپن در هفته‌های اخیر هم در همین راستا قابل تحلیل است.

دومین مورد هم خیلی تازه است. چند ماه پیش، قراردادی سه جانبه موسوم به «آکوس» (AUKUS) آمریکا، بریتانیا و استرالیا منعقد شد که بر اساس آن، آمریکا و بریتانیا توافق کردند به استرالیا زیردریایی‌های اتمی بفروشند. هدف از این اقدام هم تجهیز استرالیا در مقابل چین بوده است.

بنابراین، از موضع چین هم شرایط قابل درک است: چین نگران اقدامات غربی‌ها است و می‌داند که آن‌ها قصد دارند به هر قیمتی شده، جلوی برتری ژئوپولتیکش را بگیرند. در نتیجه، بازی قدرت در جهان وارد مرحله‌ای بی‌سابقه شده است.

توافق ایران و چین، چه تبعاتی برای ایران دارد؟

اما این موضوعات چگونه به ایران ارتباط پیدا می‌کنند؟ اگر بپذیریم که همه چیز در جهان به همه چیز ربط دارد، یک سرِ تمام این روند‌ها را می‌توان به ایران هم ربط داد. نخست اینکه چین و روسیه امسال، پس از ۱۵ سال، ایران را به «پیمان شانگهای» راه دادند. (ایران ۱۵ سال پیش درخواست عضویت در این پیمان را داده بود.)

«پیمان شانگهای» در ظاهر یک پیمان امنیتی نیست، اما عموما آن را یک پیمان امنیتی در مقابل «ناتو» دسته بندی می‌کنند. علاوه بر این، ایران همین اواخر برای نخستین بار کشتی‌های نظامی اش را وارد آب‌های بین المللی کرده و از جمله، ناو‌های ایرانی در «سنت پترزبورگ» در روسیه پهلو گرفتند.

مهم‌ترین بخش ماجرا، اما هنوز هم در جریان است: پرونده هسته‌ای ایران. پرونده هسته‌ای ایران و مذاکراتی که همین حالا در وین در حال تداوم است، می‌تواند بخشی از بازی برای «غرب» و «شرق» باشد.

چین و روسیه ممکن است ایران را باز هم مانند گذشته بفروشند، اما اگر این کار را بکنند، قطعا از آمریکا امتیاز خواهند گرفت. در مقابل، اگر پیشنهادات آمریکایی‌ها به اندازه کافی برای چین و روسیه جذاب نباشند، این دو می‌توانند باز هم با کارت ایران بازی کنند.

اما این روند (سرشاخ‌شدن بی‌سابقه «غرب» و «شرق») برای ایران هم خالی از لطف نخواهد بود. نخست اینکه بخشی از فشاری که ممکن بود یا ممکن است به ایران وارد شود، اکنون متوجه چین و روسیه خواهد شد. به عبارت ساده، فشار تحریم‌های احتمالی می‌تواند سرشکن شود.

علاوه بر این، در این مقطع ایران می‌تواند برای هر یک از طرفین شروطی تعیین کند. به عنوان نمونه، اگر ایران کاهش سطح فعالیت‌های هسته‌ای خود را بپذیرد، آمریکا باید در مقایسه با حالت عادی، امتیازاتی گسترده‌تر به ایران بدهد تا فرضا ایران را از چین و روسیه دور کند.

آیا ایران می‌تواند از چین امتیاز بگیرد؟

اما ایران ممکن است بتواند حتی از چین امتیازات بیشتری هم بگیرد. اشارات ابتدای متن به «توافق نامه» ایران و چین، در واقع موید همین موضوع هستند: چین متوجه کارت مهم ایران در منطقه شده و اینکه تغییر در وضعیت ایران (به دنبال بحران‌های داخلی یا خارجی)، ممکن است ایران را به دامن «غرب» بیندازد.

ایرانی که در دامن «غرب» باشد (همچون دوره پهلوی)، می‌تواند در مقابل قدرت گیریِ قدرت‌های دیگر (آن روز اتحاد شوروی و امروز چین و روسیه)، به مثابه یک سد بزرگ عمل کند. علاوه بر این، چین با کارت ایران می‌تواند توازن قوایی میان قدرت‌های منطقه‌ای در غرب آسیا (عربستان، ترکیه و رژیم اسرائیل) برقرار کند، کاری که در نبود ایران ممکن نیست.

به عبارت ساده، چین می‌داند که ناچار است به ایران امتیازاتی بدهد و ایران هم (احتمالا!) متوجه است که می‌تواند امتیازاتی بگیرد. اگر سرمایه گذاری ۴۰۰ میلیارد دلاری چین در اقتصاد ایران (یا هر رقمی نزدیک به آن در قالب هر ارز خارجی دیگری) صحت داشته باشد، ایران می‌تواند بزرگ‌ترین مشکلاتش را حل کند.

اقتصاد ایران به شدت به سرمایه نیاز دارد، چرا که نرخ تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در اقتصاد ایران از سال ۱۳۹۰ به این سو صفر بوده و صنایع ایرانی فرسوده شده اند. در نبود سرمایه خارجی، توانایی استحصال نفت و گاز هم ماه به ماه در ایران افت می‌کند. این هم بماند که تداوم کسری بودجه در اقتصاد کشور، می‌تواند به گسترش ناآرامی‌های اجتماعی بینجامد.

بنابراین، شاید وضعیت کنونی یکی از شانس‌های معدود و محدود ایران باشد: جایی که توازن قوا در سطح جهانی، ایران را در موقعیتی قرار داده که برای مدتی بتواند درد‌های سرطان اقتصادی خود را با مُسکن سرمایه گذاری‌های خارجی تحمل کند.

bato-adv
دماوند
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۱۱ - ۱۴۰۰/۱۰/۰۵
فقط یک کشور جهان رو نام ببرید که از همکاری راهبردی با چین پیشرفت قابل توجهی کرده باشد. کسی میتواند یک کشور را نام ببرد ؟ ولی در عوض ما میتوانیم به کره جنوبی و ژاپن و تایوان و حتی همین کشور ویتنام را نام ببریم که از همکاری با آمریکا پیبشرفت های زیادی حاصل کردند.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۰۶ - ۱۴۰۰/۱۰/۰۵
چین خود سرطان است
علی
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۳۲ - ۱۴۰۰/۱۰/۰۵
سرطان فعلی حاصل سرمایه گذاری چین هست
پریا
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۳۹ - ۱۴۰۰/۱۰/۰۵
ما به مسکن نیاز نداریم، اقتصاد ما نیازمند درمان است.
majid
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۲۸ - ۱۴۰۰/۱۰/۰۵
سلام
فرارو جان
چین !!!!!!! درمان سرطان اقتصاد ایران
چه حرفا میزنی چین خودش سرطان زاست مگر خبر نداری همه کارخانجات ایران به خاطر همین آقای چین از بین رفته و از مدار تولید خارج شده است
البته به قول داوود در سریال درد و پلیس که می گفت تشکر که در این شرایط سخت موجبات خنده و شادی ما را فراهم نمودی
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۱۵
ناشناس
Netherlands (Kingdom of the)
۱۹:۴۹ - ۱۴۰۰/۱۰/۰۴
دوزار بده آش به همین خیال باش
چینی ها جایی نمیخوابند که زیرشون آب بره
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۰۷ - ۱۴۰۰/۱۰/۰۴
عقل هم تو کلتون هست؟ کسی که تو موقعیت ضعفه چه امتیازی میتونه بگیره؟
ناشناس
Germany
۲۰:۲۵ - ۱۴۰۰/۱۰/۰۴
فاصله طبقاتی در ایران زیاد شده.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۳۵ - ۱۴۰۰/۱۰/۰۴
خیلی ساده لوحانه است!
ناشناس
Germany
۲۲:۴۴ - ۱۴۰۰/۱۰/۰۴
فكر كنم فعل معكوس بكار برده! ايران از چين امتياز بگيرد ؟ در اين موقعيت اقتصادي فقط چين از ايران امتياز مي گيرد.
محمد فقیه نوری
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۰۳ - ۱۴۰۰/۱۰/۰۴
متاسفانه خیر چون داره مارو می‌کشه
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۲۷ - ۱۴۰۰/۱۰/۰۴
یعنی نمی دونید که چینی ها استاد خر داغ کنی هستند؟
م
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۲۷ - ۱۴۰۰/۱۰/۰۵
مثل تصميم گيري گرگ و گوسفند براي شام شب كه امشب رو دورهمي چي بخوريم
خيلي احمق تشريف دارين اگه فكر كردين گربه محض رضاي خدا موش ميگيره
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۳۱ - ۱۴۰۰/۱۰/۰۵
چین مسلما در این جنگ ، شکست خورده نهایی خواهد بود.
دغدغه اصلی چین، پر کردن شکم دو میلیارد جمعیتش و براومدن از پس نیاز مردمش .
مسلما مردمش به گرسنگی خواهند افتاد و نمیتواند با رشید اقتصادی قبل، از پس توقعات جمعیتش بر بیاد.مضافا بر اینکه با رشدشدید و منفی جمعیت و پیری جمعیتش روبروست
ناشناس
United Arab Emirates
۰۷:۵۲ - ۱۴۰۰/۱۰/۰۵
چین خودش سرطانه