عضو هیئتعلمی دانشگاه شهید بهشتی گفت: واضح است که ما نمیتوانیم مازوت تولید نکنیم؛ بنابراین یا باید آن مازوت را به استانداری جهانی برسانیم و بفروشیم یا با آن این بلا را بر سر مردم کشورمان بیاوریم.
یک پاییز آلوده دیگر در تهران از راه رسیده و چککردن شاخص آلودگی هوا به یک کار روتین برای شهروندان کلانشهرهای ایران تبدیل شده است. اگرچه پیشتر کسی به این صراحت درباره علت آلودگی هوا حرف نمیزد، اما در یکی، دو سال اخیر مسئولان خیلی شفاف به ماجرای سوزاندن مازوت در نیروگاهها اشاره میکنند. کار به جایی رسیده که فریدون عباسی، نماینده مجلس میگوید که راهی جز سوزاندن مازوت نداریم و مردم اگر تأمین برق و گرمای خانههاشان در زمستان را میخواهند، باید با آلودگی هوا هم کنار بیایند! این موضوع با واکنشهای زیادی همراه شده است.
به گزارش شرق، یوسف رشیدی، عضو هیئتعلمی دانشگاه شهید بهشتی این اظهارات آقای عباسی را بررسی کرده است. او معتقد است مجموعه تصمیماتی که در این کشور گرفته شده، ما را به جایی رسانده که حرفهای فریدون عباسی تنها راه چارهمان است. یعنی چارهای برای ما جز سوزاندن مازوت و در نتیجه آلودهترشدن هوا نمانده است. دکتر رشیدی میگوید: «در شرایط فعلی تا حد زیادی این حرف درست باشد. برای اینکه حجم بالایی مازوت روی دست ما مانده است.
اگر ما برنامهریزی میکردیم که مازوتمان با گوگرد زیر نیمدرصد تولید میشد، ممکن بود توسط خطوط کشتیرانی حملونقل استفاده شود. وقتی شما بنزین تولید میکنید، مازوت هم بهعنوان محصول جانبیاش تولید میشود. وقتی مازوت داریم، راهی نداریم جز استفاده از آن. مادهای نیست که آن را روی زمین بریزیم و جذب خاک شود. نمیشود کار دیگری با آن کرد. یا باید آن صادر کنیم که با توجه میزان گوگردش نمیتوانیم این کار را بکنیم و خریداری برای آن در خارج از کشور وجود ندارد، یا اینکه در داخل کشور جایی برای مصرف آن پیدا کنیم. بههرحال هرجور که فکر کنید هیچ راهحل دیگری در شرایط کنونی برای مسئله مازوت وجود ندارد».
یوسف رشیدی درباره اینکه چه شد که به این وضعیت دچار شدیم هم میگوید: «از آن زمانی که سازمان کشتیرانی جهانی اعلام کرد که از ژانویه ۲۰۲۰ که دیگر استفاده از مازوت بالای نیمدرصد در دنیا ممنوع است، ما باید به فکر راه چارهای میافتادیم. درواقع این اتفاق بر اثر کمکاری ما در چند سال قبل رخ داده است.
ما باید از خیلی پیش به این فکر میکردیم؛ چراکه مسیر حرکت جهانی به این سمت مشخص بود و معلوم بود که ممکن است از ۲۰۲۰ به بعد برای حجم بالای مازوت تولیدی ما مشتریای پیدا نشود. نتیجه آن بیعملی و بیفکری حالا خودش را نشان میدهد؛ بنابراین الان و در شرایط فعلی این حرف کاملا درست است و ما چارهای برای حجم بالای مازوتی که در کشور تولید میشود نداریم، چون نه میتوانیم صادرش کنیم و نه میتوانیم دور بریزیم.
اگر ما پالایشگاهی داشتیم که میتوانست محتوای گوگردش را پایین بیاورد یا در مرحله شکست مولکولی میتوانست محصولاتی دیگر از آن تولید کند، راهحلی میشد برای آن پیدا کرد، ولی درحالحاضر اینها را هم نداریم و این دوراندیشیها هم از قبل شکل نگرفته و برای همین راهی نداریم».
نکته عجیب اینجاست که با ادامه این وضعیت و این کیفیت تولید مازوت حتی اگر ما منابع دیگر تولید انرژی هم داشته باشیم، نمیدانیم با مازوت بیکیفیتمان چه کنیم. آقای رشیدی دراینباره میگوید: «حتی اگر گاز کافی برای سوزاندن در نیروگاههای کشورمان هم داشتیم، باز شرایطمان با حالا فرق چندانی نداشت. فرض کنید شما گاز کافی دارید و احتیاجی به سوزاندن مازوت هم ندارید. ولی بازهم باید فکری برای مازوت میکردید. مخازن مازوت پر میشد و باید با این حجم بالایی که هیچ مشتری خارجی ندارد چه میکردیم؟».
یوسف رشیدی معتقد است نتیجه فکرنکردن به هشدارهای بینالمللی درباره کیفیت مازوت کار را به وضعیت کنونی کشانده است. او میگوید: «واقعبینانه به مسئله نگاه کنیم، میبینیم که این معظلی بود که باید یک دهه پیش به آن فکر میکردیم تا به وضعیت کنونی نمیرسیدیم، ولی نکردیم و شد آنچه شد. البته الان هم دیر نیست و باید برای مسئله مازوت فکری کرد. با اصلاح فرایند گوگردزدایی و کارهای دیگر باید کاری کرد که مازوتهای سالهای آینده برای ما این دردسر را ایجاد نکند.
وقتی برای کاری تدبیری نداری، نتیجه هم ممکن است فاجعهبار شود. این را باید از کسانی پرسید که به هشدارهای سازمان بینالمللی دریانوردی بیتوجه بودند. آن زمانی که این سازمان اعلام کرد دیگر مازوت با محتوای گوگرد بالای نیم درصد قابلیت نقلوانتقال جهانی و سوزاندن در دنیا را ندارد، باید فکری برای این حجم بالای مازوتمان میکردیم و به سمت اصلاح فرایندهای تولید مازوت میرفتیم که نرفتیم. آنهایی که این بیتوجهی را کرده بودند، الان باید پاسخگو باشند که چرا چنین شده. واقعیت این است که در کشور ما همیشه صبر میکنند تا یک شرایط عادی به یک شرایط بحرانی تبدیل شود و بعد بنشینند و برای آن تصمیمگیری کنند. مسئله مازوت نیز چنین است.
واضح است که ما نمیتوانیم مازوت تولید نکنیم؛ بنابراین یا باید آن مازوت را به استانداری جهانی برسانیم و بفروشیم یا با آن این بلا را بر سر مردم کشورمان بیاوریم. نگاه واقعبینانه به مسئله آلودگی هوا این است که نتیجه کارنکردن روی هشدارهای جهانی چند سال اخیر همین است که باید مازوت را بسوزانیم و هوای خودمان را آلوده کنیم».