bato-adv
ما هنوز «چهارمین عصر جهانی‌شدن» را درک نکرده‌ایم

ایران چطور «تحریم ناپذیر» می‌شود؟

ایران چطور «تحریم ناپذیر» می‌شود؟
جهان یک پله دیگر هم در روند «جهانی شدن» به پیش رفته و ما حالا به «چهارمین عصر جهانی شدن» وارد شده ایم. مهم‌ترین ویژگی این دوره این است که دیگر نیازی به تولید کالا‌های فیزیکی برای برتری اقتصادی نیست، بلکه «کالا‌های نامشهود» (Intangible good) جای کالا‌های فیزیکی را گرفته اند. اما چرا ایران باز هم از این روند عقب افتاده و چرا مسیر فعلی، همچنان ایران را «تحریم پذیر» می‌کند؟
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۹ - ۲۳ آذر ۱۴۰۰

فرارو- محمد مهدی حاتمی؛ در سال‌های اخیر، در مورد برندگان و بازندگانِ «جهانی شدن» (Globalization) زیاد گفته اند و زیاد شنیده ایم. مثلا، یکی از دلایلی که موجب شد «دونالد ترامپ» در آمریکا رای بیاورد، این بود که می‌گفت «اول آمریکا» و منظورش این بود که آمریکا در فرآیند «جهانی شدن» به چین باخته است، چرا که کارخانه‌های آمریکایی به چین منتقل شده اند و سرِ کارگران آمریکایی بی کلاه مانده است.

به گزارش فرارو، با این همه، نه ترامپ و نه هیچ شخص یا کشوری نمی‌تواند روند «جهان شدن» را مختل کند و نهایتِ اقدامات، مقاومت‌هایی بی نتیجه در مقابل این روند خواهند بود. اما «جهانی شدن» هم مثل هر پدیده و هر روندِ دیگری در معرض تغییر و تحول بوده و هست و قرار نیست در‌ها همیشه بر پاشنه‌های قبلی بچرخند.

حالا برخی اقتصاددانان، متخصصان سیاست و تاریخ دانان، صحبت از آغاز چهارمین دوره یا عصرِ «جهانی شدن» می‌کنند، عصری که با برآمدنِ همه گیری کرونا، روند آن شدت گرفته و ممکن است بسیاری از اموری که در جهان به آن‌ها عادت کرده ایم را به سرعت تغییر دهد. اما این عصر چه ویژگی‌هایی دارد و نتایج آن برای ایران چه خواهد بود؟

«جهانی شدن»، از ابتدا تا به امروز

مفهوم کلیِ «جهانی شدن» می‌تواند این باشد: افزایش مراودات میان مردمان، کشور‌ها و دولت‌ها در سراسر جهان و در زمینه‌های مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی. مثال‌های معروف هم همه جا به چشم می‌خورند: من در لپ تاپی این مطلب را تایپ می‌کنم که در یک کشور غربی طراحی شده؛ در «چین» تولید شده و (فرضا) با یک کشتی متعلق به «امارات متحده عربی» به ایران منتقل شده است.

حالا شما (در حال خواندن این مطلب) ممکن است لباسی را پوشیده باشید که در «بنگلادش» تولید شده است. بستر مطالعه را هم خطوط اینترنت جهانی فراهم کرده اند که واقعا متعلق به هیچ کس نیستند.

از آن سو، ممکن است ما فیلم‌ها و سریال‌هایی ببینیم که در غرب ساخته شده اند، اما داستانی شرقی دارند (مثل فیلم‌هایی که در مورد «هزار و یک شب» ساخته شده اند)، رخدادی که هزار سال پیش نمی‌توانست معنایی داشته باشد. از طرفی، نفسِ وجود «سازمان ملل متحد»، یعنی وجود نهادی که با معیار‌های سیاسی-فرهنگیِ جهانی و نه محلی کار می‌کند، نشانه‌ای است از اینکه جهان دیگر فقط غربی یا فقط شرقی نیست، بلکه ترکیبی از این دو است.

روند «جهانی شدن» از پایان قرن ۱۸ میلادی شتاب گرفت. توضیح ماجرا ساده است: فناوری‌هایی (مانند ماشین بخار) ایجاد شده بودند که جا به جایی میان کشور‌ها و قاره‌ها را ساده‌تر می‌کردند و منطق سرمایه داری هم می‌گفت که باید برای سود بیشتر، «بازار‌های جدید» پیدا کنی.

سرمایه دارانِ اروپای غربی (به ویژه کشور‌هایی مانند بریتانیا، هلند و فرانسه) شروع کردند به پیدا کردنِ این بازار‌های جدید در این گوشه و آن گوشه دنیا و اگر کشوری نمی‌خواست بازارش را به روی کالا‌های اروپایی باز کند، اروپایی‌ها به زور این کار را می‌کردند. (مثلا با اقدام نظامی در چین، ژاپن و سراسرِ قاره آفریقا)

بقیه کشور‌ها هم دیر یا زود به روند «جهانی شدن» اضافه شدند. وقتی نرخ دستمزد در اروپا از نرخ دستمزد در کشور‌هایی مانند آمریکا بالا زد، «قلبِ تولید» به آمریکا منتقل شد. جنگ‌های جهانی، اروپا را به طور کلی از مرکزیت اقتصاد جهانی خارج کردند و تا نیمه دهه ۱۹۵۰ میلادی، این آمریکا بود که جای اروپا را گرفت.

همین روند دوباره تکرار شد و در میانه دهه ۱۹۷۰، ژاپن جای آمریکا را گرفت و البته آمریکا به روش‌هایی دیگر که اینجا جایِ طرح آن‌ها نیست، برتری اقتصادی خود را حفظ کرد. از دهه ۱۹۸۰ میلادی به بعد، چین به «کارگاه جهان» بدل شد و حالا صحبت از انتقال کارگاه‌ها و کارخانه‌ها به کشور‌هایی مانند ویتنام، تایلند، بنگلادش و پاکستان در میان است.

چه شد که ایران از روند «جهانی شدن» جا ماند؟

در این میان جایگاه ایران کجا بوده، اکنون کجا است و در آینده کجا خواهد بود؟ ایران کشوری است که هر چند از پیشروان «جهانی شدن» به معنایِ واقعی آن بوده، امروز در انتهای صفِ «جهانی‌شدن» قرار دارد.

در زمان هخامنشیان، ایران نخستین امپراتوری جهان را بنیان گذاشت. اداره یک امپراتوری، یعنی اینکه بتوانی علاوه بر مدیریت ملیت‌هایی به تمامی متفاوت، ساز و کاری از مبادلات اقتصادی درون مرز‌های امپراتوری و بیرونِ این مرز‌ها ایجاد کنی و ایرانی‌ها این کار را برای چند قرن به بهترین نحو انجام دادند.

ایران یکی از زنجیره‌های اصلی «جاده ابریشم» هم بود، جاده‌ای که جریان تجاری را از شرقِ جهان به غربِ جهان برقرار می‌کرد. جغرافیای «ایران بزرگ» (ایران به اضافه بخش‌هایی که امروز از آن جدا شده اند)، این جایگاه را برای سده‌ها حفظ کرد.

وقتی به نیمه‌های قرن بیستم می‌رسیم، ایران یکی از توسعه یافته‌ترین کشور‌های قاره آسیا بود و از این منظر، شاید تنها از ژاپن عقب‌تر بود. در واقع، در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی، نه خبری از چین بود، نه خبری از هند و نه ترکیه. کره جنوبی در اوایل مسیر توسعه خود بود و کشور‌های عرب زبان هم جایگاه امروزی را نداشتند. مردمان «اتحاد جماهیر شوروی» (روسیه به اضافه اقمارش) هم استاندارد‌های زندگی بالایی نداشتند.

با این همه، ایران ناگهان دنده معکوس کشید و از قرار گرفتن در مسیر «جهانی شدن» انصراف داد. صحبت از این نیست که اگر انقلاب نمی‌شد ایران پیشرفت می‌کرد یا پسرفت، بلکه صحبت از این است که ایران از قرار گرفتن در «جریانِ اصلی» روند‌های جهانی کناره گرفت.

ایران در تمام طول چهار دهه گذشته، مسیر‌های متفاوتی را در قیاس با بقیه جهان پیموده است: ما نه با «غرب» جوش خورده‌ایم و نه با «شرق»؛ اقتصاد ما یکی از کمترین میزان بدهی‌های خارجی را در جهان دارد (کسی به ایران پول قرض نمی‌دهد)؛ ما جایی در «زنجیره تامین» (Supply chain) در اقتصاد جهانی نداریم؛ تقریبا عضو هیچ پیمان اقتصادی و تجاریِ بزرگی در جهان نیستیم و حتی رویکرد‌های نظامی مان هم منحصر به فرد است.

بحث بر سرِ «خوب» یا «بد» بودنِ این رویکرد نیست (که می ‎توان آن را در جایی دیگر بررسی کرد)، بلکه بحث بر سرِ توصیف «واقعیت ‎ها» است: ایران، شاید تنها کشوری با این ابعادِ اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در جهان باشد که جایی در «دهکده جهانی» ندارد.

موج چهارمِ «جهانی شدن»: شانسی برای ایران یا قوزی بالای قوز؟

اما ظاهرا جهان و البته ایران، دارند به سمت تازه‌ای هُل داده می‌شوند: حالا دیگر تولید کالا‌های مادی نیست که به اقتصاد جهان شکل می‌دهد و جای آن را کالا‌های داده-محور و به عبارتی «کالا‌های نامشهود» (Intangible good) گرفته اند.

موسیقیِ قابل دانلود، سریال‌هایی با بودجه‌های چندصد میلیون دلاری (مانند سریال «ارباب حلقه ها» با بودجه ۴۶۵ میلیون دلاری که «آمازون» آن را تولید می‌کند) و نرم افزار ها، همه و همه نمونه‌هایی از «کالای نامشهود» هستند که به اقتصاد امروز و فردای جهان شکل می‌دهند.

رقابت برای ایران و کشور‌هایی هم رده ایران در این شکلِ جدید از اقتصاد جهانی، ساده‌تر از گذشته است، اما به شرط آنکه اصلِ تغییر فهمیده شود. ایران حالا نیازی ندارد خودرویی تولید کند که با عبور از سدِ تحریم‌های بانکی، بیمه‌ای و کشتیرانی، مثلا سر از بازار «سوریه» در بیاورد.

به جای این، ایران می‌تواند روی ساخت و صادرات نرم افزار‌های بانکی، فرمول‌های دارو (قابل ساخت در کشور‌های دیگر) و یا صادرات خدمات (مثلا خدمات فنی و مهندسی) دست بگذارد. وقتی مفهوم «پول» هم با برآمدنِ «ارز‌های دیجیتال» زیر و زِبَر شده، حتی تحریم بانکی هم معنا ندارد.

به این ترتیب، شاید بد نباشد که جایگاه خودمان را در این جهانِ در حال تغییر به سرعت پیدا کنیم: ما باید به دنبال بازار‌های جدید باشیم که بتوانیم به آن‌ها کالا صادر کنیم، اما نه کالا‌های خام (همچون نفت و سنگ آهن) و نه حتی کالا‌های فیزیکی که بقیه آن‌ها را ارزان‌تر از ما تولید می‌کنند (همچون خودرو ویخچال)، بلکه باید کالا‌هایی تولید کنیم که از جنس «کالای نامشهود» هستند.

تا زمانی که این روند را درک نکنیم، نه فقط جایی در «دهکده جهانی» و «زنجیره تامین جهانی» نخواهیم داشت، که با رفع تمام تحریم‌ها هم وضعیت مان اصلاح نمی‌شود. این تازه در حالی است که رفع تحریم‌هایی که مانند تار عنکبوت به پای اقتصاد ایران پیچیده شده اند، اگر نه دهه ها، که به سال‌ها زمان احتیاج خواهد داشت.

bato-adv
ناشناس
Finland
۰۸:۲۷ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۴
با تفزایش مالیات و عوارض
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۶:۴۶ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۴
بعد مدت ها تو سایتتون یه مطلب بدرد بخور خوندم
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۰:۱۲ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۴
مسئولان ما خوابند و هم خود را به خواب زده اند.و مردم مفلوک هنوز در صف تخم مرغ و شیر هستند
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۵۹ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۳
وقتی وارد یه کشور خارجی میشی و میبینی همه دارن با ویزا کارت یا مستر کارت خرید میکنن و تو ایرانی با ارز مسافرتی که با دادن شجره نامت به صرافی با تحقیر و بدبختی تونستی تهیه کنی اونموقع هست که معنای زندگی در یک کشور بسته رو تازه میفهمی
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۲۵ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۳
میشه بگید کره قبل انقلاب چقدر فولاد تولید میکرد و ما چقدر؟
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۱۹
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۲۸ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۳
در متن آمده:
"وقتی به نیمه‌های قرن بیستم می‌رسیم، ایران یکی از توسعه یافته‌ترین کشور‌های قاره آسیا بود و از این منظر، شاید تنها از ژاپن عقب‌تر بود. در واقع، در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی، نه خبری از چین بود، نه خبری از هند و نه ترکیه. کره جنوبی در اوایل مسیر توسعه خود بود "
تا وقتی وشنفکران ما اینقدر از درک واقعیتی که در دهه های 60 تا 70 میلادی برای کشورهایی چون کره جنوبی، تایوان و حتی بزریل یا مکزیک اتفاق افتاده ناتوان هستند می نمی توانیم به پیشرفت برسیم
جالب اینجاست که در متن آمده ایران شاید تنها از ژاپن در آسیا عقب بود
ارجاعتون میدم به مقایسه ایران و کره جنوبی از سال 1300 تا سال 1357 در این موارد پایه ای برای مقایسه آینده چند دهه بعد آنها
1- مقایسه میزان تحصیلات افراد بالای 18 سال
2- مقایسه میزان کالری مصرفی برای افراد جامعه
3- دسترسی به آب سالم و برق
4- تولید فولا
5- مقایسه صادرات ایران و کره جنوبی منهای نفت و فرآورده های نفتی ایران
و دهها پارامتر اساسی دیگر که برای ایجاد زیرساختهای لازم برای جهش اقتصادی و اجتماعی یک کشور لازم است
البته پر واضح است که در پارامترهای ذکر شده اصولا و اساسا ژاپن بیش از نیم قرن در سال 1357 از ایران جلوتر بود و قیاس مع الفارق هست
امين ميرزائى
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۳۰ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۳
یه بار از دایی مادرم که تو سوربنِ فرانسه درس خونده بود پرسیدم چرا برگشتی ایران !؟ مگه ایران چی داره !؟ گفت تو فرانسه همه غریبه ن زبونِ آدمیزاد حالیشون نمیشه . تو ایران آدم حس میکنه تو خونه خودشه ، اما تو فرانسه راه میره !!!!!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۳۱ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۳
در متن آمده:
"وقتی به نیمه‌های قرن بیستم می‌رسیم، ایران یکی از توسعه یافته‌ترین کشور‌های قاره آسیا بود و از این منظر، شاید تنها از ژاپن عقب‌تر بود. در واقع، در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی، نه خبری از چین بود، نه خبری از هند و نه ترکیه. کره جنوبی در اوایل مسیر توسعه خود بود "
تا وقتی وشنفکران ما اینقدر از درک واقعیتی که در دهه های 60 تا 70 میلادی برای کشورهایی چون کره جنوبی، تایوان و حتی بزریل یا مکزیک اتفاق افتاده ناتوان هستند ما نمی توانیم به پیشرفت برسیم
جالب اینجاست که در متن آمده ایران شاید تنها از ژاپن در آسیا عقب بود
ارجاعتون میدم به مقایسه ایران و کره جنوبی از سال 1300 تا سال 1357 در این موارد پایه ای برای پیش بینی آینده چند دهه بعد آنها
1- مقایسه میزان تحصیلات افراد بالای 18 سال
2- مقایسه میزان کالری مصرفی برای افراد جامعه
3- دسترسی به آب سالم و برق
4- تولید فولاد
5- مقایسه صادرات کره جنوبی و ایران منهای نفت و فرآورده های نفتی ایران
و دهها پارامتر اساسی دیگر که برای ایجاد زیرساختهای لازم برای جهش اقتصادی و اجتماعی یک کشور لازم است
البته پر واضح است که در پارامترهای ذکر شده اصولا و اساسا ژاپن بیش از نیم قرن در سال 1357 از ایران جلوتر بود و قیاس مع الفارق هست
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۴۹ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۳
نخورند نپوشند
ناشناس
Estonia
۱۲:۵۹ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۳
خیلی ساده تحریم ناپذیر میشه با نابودی مردم
علیرضا
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۱۶ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۳
سلام وقت بخیر.
این مقاله مشکل محتوای علمی دارد. آقای آلوین تافلر نویسنده مشهور آمریکایی معتقد است که بشر سه دوره را در طول دوران حیات خود طی کرده است:
۱- عصر سنتی: مردم کار یدی می کردند و هر کسی هم کارفرمای خودش بود.این دوره از زمان حضرت آدم و حوا شروع شده و تا زمان شروع انقلاب صنعتی شدن (۱۷۶۰ میلادی) ادامه می یابد.
۲- عصر صنعتی شدن: از سال ۱۷۶۰ تا ۱۹۷۰ میلادی طول می کشد. در این دوره ماشین جای انسان را در تولید می گیرد و انسانها عموما بصورت کارگر و کارمند بصورت عمله سرمایه داران می شوند. این مرحله باعث بروز انقلاب های متعددی در دنیا می شود که مثل انقلاب فرانسه یا انقلاب مشروطیت در خاورمیانه می شود.
۳- عصر اطلاعات: این دوره از ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۰ میلادی شکل می گیرد. این دوره بدلیل ظهور کامپیوتر و اینترنت و تعاملات فضای مجازی شکل گرفته است. در این مرحله، بحث جهانی شدن مطرح می شود و ابرقدرت ها کالایی که به مرحله بلوغ رسیده بودند را به کشورهای کمتر توسعه یافته منتقل کردند و خودشان به تولید محصولات جدید تر پرداختند.
گروهی از نویسندگان معتقدند از دهه ۱۹۹۰ تا کنون جهان وارد عصر روباتیک شده که روباتها جایگزین انسان شده است.
علی
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۱۱ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۳
اینطور که ایشان میفرمایتند زمان شاه اوج شکوفایی ایران بوده البته با نرخ بیسوادی 80 درصدی مردم و نظام دیکتاتوری شاهنشاهی
خخخخخخ..
علی
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۱۳ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۳
نرم افزار و فرمول و خدمات طراحی که اصلن حرفشو نزن چنین کالاهایی مغز می خواهد و مغزها همه در حال فرار! بنظرم بیشتر می تونیم روی کسب درآمد بین المللی از طریق فساد و کلاهبرداری و دزدی حساب باز کنیم چون در این زمینه استعدادهای شگرفی رو به دنیا معرفی کردیم
يحيا
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۳۸ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۳
هر کشوري که ظرفيتهاي خود را پرورش و رشد داده امروزه براي جهان محصولي خاص ارائه مي دهد. هاليوود، باليود، هاليو و ....تنها کشوري که افتاده دنبال کدخدا، ايران و اصلاح طلبان ايراني است.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۰۲ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۳
فعلا که تحریم پذیریمون ملس شده
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۴۷ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۳
ممکنه به سمتی بریم که تحریمها تاثیر کمتری داشته باشن، ولی هیچ کشوری تحریم ناپذیر نیست. حتی خود آمریکا که تحریم میکنه.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۲:۰۱ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۳
بخش آخر مقاله اشتباه است و نویسنده غافل از این شده که ساخت فرمول و نرم افزار و ... هم عاقبت باید تبدیل به پول شود و مثلا مواد غذایی یا تجهیزات دیگر وارد شود. پس تحریم گریز نیستند این موارد.
حتی ارزهای دیجیتال هم تحریم گریز نیستند و می توانند بر اساس توزیع جغرافیایی کیف پول ها، عملیات مسدود سازی را انجام دهند هر چند ارزهای دیجیتال فعلا فقط یک جو هستند و هنوز نه به دارند و نه به بار!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۰۷ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۳
چرا نمیگی یا نمیدئنی اون سالها بخاطر افزایش قیمت رشد اقتصادیمون بالا رفت نه سیاست اقتصادیمون.. که دچار بیماری هلندی شدیم..
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۱۷ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۳
شما برو اینترنت ملی و طرح صیانتتو را بنداز جهااااااان خخخخ
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv