چند روز پیش بود که رئیس جدید سازمان نظام پزشکی نشستی خبری برگزار کرد؛ نشستی که یکی از محورهای اصلی آن ماجرای افزایش ظرفیت پذیرش رشتههای پزشکی و دندانپزشکی از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی بود.
چند هفته پیش منصور کبگانیان، قائم مقام ستاد علم و فناوری شورای عالی انقلاب فرهنگی از مصوبه افزایش حداقلی پذیرش ۳ هزار دانشجوی پزشکی به ظرفیت موجود کشور طی بازه زمانی حداقل پنج سال خبر داد.
به گزارش جوان، این مصوبه آنچنان منافع افزایش ظرفیت پذیرش ۳ هزارتایی طی پنج سال با واکنشهای تندی از سوی صنف پزشکان همراه بود، به گونهای که بهرام عیناللهی وزیر بهداشت، دکتر علیرضا مرندی رئیس فرهنگستان علوم پزشکی کشور، دکتر محمد رئیسزاده رئیس سازمان نظام پزشکی و دکتر حسینعلی شهریاری رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی در نامهای از آیتالله سیدابراهیم رئیسی رئیسجمهور و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی خواستند طرح افزایش ظرفیت پزشکی از دستورکار شورای عالی انقلاب فرهنگی خارج شود. هر چند این حرکت و ادعای این چهار رکن نظام سلامت حاکی از آن است که در کشور هیچ کمبود پزشکی نداریم، اما اسناد و گزارشهای آماری چیزی خلاف این ادعا را اثبات میکند.
دکتر سیدمجید حسینی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در این باره به «جوان» میگوید: «ما در این زمینه آمار جهانی داریم و سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده است کشوری مانند ایران به ازای هر ۱۰ هزار نفر ۱۱ پزشک دارد و کشوری مانند سوریه یا فلسطین که کشوری جنگزده هستند ۲۰ پزشک دارد. مغولستان از ما بیشتر پزشک دارد. طبق آمار سازمان بهداشت جهانی ما در کف تعداد پزشک هستیم. کشوری مثل روسیه به ازای هر ۱۰ هزار نفر ۴۳ پزشک دارد و من نمیدانم مبنای این اظهارات که ما پزشک زیاد داریم از کجا آمده است!»
از نگاه این کارشناس زیر میزی حاصل قیمت تعرفه نیست بلکه حاصل صف است و تا زمانی که در مطب یک پزشک صف وجود داشته باشد، تعرفهاش میلیاردی هم که باشد، باز هم میتواند زیر میزی بگیرد. وقتی در مطب یک پزشک ۱۲۰ نفر صبح تا شب نشستهاند، او زیر میزی میگیرد. برای جمع شدن زیر میزی باید صف جمع شود و تعداد پزشکان زیاد شود و هیچ ربطی به تعرفه ندارد، همین طور که طرح تحول سلامت با وجودی که تعرفهها را دو برابر کرد، اثری روی زیرمیزی نداشت.
وی درباره این استدلال که افزایش پزشک فقدان زیرساخت و در نتیجه کاهش کیفیت آموزش پزشکی میشود هم اینگونه پاسخ میدهد: «نخستین زیرساخت برای تربیت پزشک استاد است. آمارها را ببینید، ما به اندازه اساتید علوم انسانی استاد علوم پزشکی داریم. ما به ازای هر رزیدنتی که وارد دوره تخصصی پزشکی میشود ۵/۲ استاد داریم، یعنی دو برابر دانشجو استاد داریم. در مورد وضعیت زیرساخت کلاس هم از کلاسهای وزارت علوم که خالی است، استفاده کنند. به لحاظ بیمارستانی هم ما بیش از ۶۰۰ بیمارستان دولتی داریم که ۲۰ درصدش آموزشی است و امکان این کار وجود دارد که درصد بیشتری از این بیمارستانها را آموزشی کنیم. از سوی دیگر میتوان با منطقی کردن درآمد پزشکان منابع کافی را برای تأمین زیرساختهای آموزش پزشکی فراهم کرد.»