برآورد قیمتها نشان میدهد اگر یک خانواده ۴ نفره بخواهد برای هر ۴ عضو خانواده لباس زمستانه تهیه کند و اگر اقلام موردنظر را فقط بلوز، شلوار، کاپشن، شال و کلاه برای بچهها و کاپشن و شالگردن برای بزرگسالان درنظر بگیریم، صرفنظر از هزینه کفش، حداقل باید ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان بپردازد.
بازار پوشاک بهدلیل افت قدرت خرید و قیمت بسیار بالای لباسهای پاییزی و زمستانی، خلوتترین پاییز خود را تجربه میکند.
خرید.
به گزارش همشهری، تغییر فصل تا همین چند سال پیش، مصادف بود با شور و هیاهو در بازار کفش و لباس. پاییز هم مثل بهار و عید، لباسفروشیها را پر از مشتری میکرد.فروشندهها هم ظرف یکماه به اندازه بقیه سال سود میبردند. اما حالا وضع مثل قبل نیست. گرانی در بازار لباس بیداد میکند و پوشاک از اولویت خرید بخش زیادی از خانوارها حذف شده است.
ویترین مغازهها پر از لباسهای جورواجور پاییزی است، اما حتی سرمای هفته پیش هم نتوانست این بازار بیرونق را گرم کند. گشتی در پاساژها و دیدن قیمت لباسهای مختلف دلیل این بیرونقی را به وضوح نشان میدهد.
مشاهدات میدانی گویای یک واقعیت تلخ است؛ اینکه قیمت لباس در یککلام وحشتناک است. برای لباسهای رویی مثل پالتو و کاپشن صرفنظر از مردانه، زنانه یا بچگانه بودن آن، اگر کمی نسبت به کیفیت و مدل حساس باشید، قیمت از یکمیلیون تومان به بالاست.
قیمتهای پشت ویترین یک مردانهفروشی در یکی از پاساژهای مرکز تهران به این شرح است: کاپشن چرم مردانه یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان، کاپشن معمولی یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان، هودی مردانه ۶۰۰ هزار تومان.
اینها قیمت تولیدات ایران است و خارجیها گرانتر هستند. حدود قیمت کتهای مردانه وارداتی بین یکمیلیون و نیم تا ۲ میلیون و نیم است. کتی با جنس کشمیر در یکی از فروشگاههای لباس مردانه یک میلیون و ۹۰۰ هزار تومان قیمت خورده است.
لباس زنانه هم تفاوت چندانی ندارد؛ پالتوی بلند زنانه در یکی از فروشگاههای نهچندان بهروز و شیک، ۷۵۰ هزار تومان و پالتوی کوتاه ۶۵۰ هزار تومان، کاپشن زنانه بلند ۶۹۰ هزار تومان و کاپشن کوتاه ۵۵۰ هزار تومان.
همین اقلام در پاساژهای مناطق دیگر شهر ۲تا ۳برابر گرانتر است. هودی ازجمله لباسهایی است که در یکی، دو سال اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته و پرفروش بوده است. ست هودی و شلوار در مدلهایی که برای بیرون از منزل مناسب باشد، دستکم ۶۰۰ هزار تومان قیمت دارد که این قیمت بسته به جنس و مدل میتواند تا بیش از یک میلیون تومان هم بالا برود.
حداقل قیمت شال پاییزه که از لحاظ ضخامت چیزی بین شالهای نخی تابستانه و شال بافت باشد، ۱۵۰ هزار تومان است و خانمها حداقل ۲شال به نسبت گرم را برای فصل پاییز نیاز دارند.
در بعضی از فروشگاهها قیمتها بالاتر است و شالهای موهر دورو ۳۵۸ تا ۳۹۰ هزار تومان هم بهفروش میرسد. شالهای موهر بهدلیل لطافت بیشتر قیمت بالاتری دارند، اما شالهای پشمی را ارزانتر میتوان خرید. حداکثر قیمت شالهای پشمی ۲۷۰ هزار تومان است، اما تا ۳۳۰ هزار تومان هم در بعضی فروشگاهها به فروش میرسد.
شاید بزرگسالها بتوانند چندین سال را با یک کاپشن سر کنند و خرید نکنند، اما رشد هر ساله بچهها، خانوادهها را وادار میکند دستکم ۲ سال یکبار برای آنها کاپشن جدید بخرند.
برآورد قیمتها نشان میدهد اگر یک خانواده ۴ نفره بخواهد برای هر ۴ عضو خانواده لباس زمستانه تهیه کند و اگر اقلام موردنظر را فقط بلوز، شلوار، کاپشن، شال و کلاه برای بچهها و کاپشن و شالگردن برای بزرگسالان درنظر بگیریم، صرفنظر از هزینه کفش، حداقل باید ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان بپردازد. در استخراج این قیمت حداقل نرخها لحاظ شده و اگر فقط کمی استانداردهای کیفیت افزایش یابد یا آیتمهایی دیگر به خریدها افزوده شود، قیمت حداقل دوبرابر خواهد شد.
حداقل ۶۰۰ هزار تومان برای کاپشن بچگانه، ۲۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان برای شلوار بچگانه جین، مخمل یا هر جنس گرم دیگر و بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان قیمت برای بلوز گرم بچگانه.
برای بزرگسالان هم قیمت کاپشن از ۷۰۰ هزار شروع میشود و پالتوهای درجه ۲ و ۳ ایرانی و چینی را میتوان با قیمتهایی در حد ۶۰۰ هزار تومان هم در بازار پیدا کرد. قیمت برای پالتوهای مردانه هم به هیچ عنوان از یک میلیون تومان پایینتر نیست.
همهگیری کرونا روی صنعت مد هم تأثیرگذار بوده و دورکاری دوساله و قرار گرفتن خانه بهعنوان مرکز کار و فعالیت در تمام دنیا صنعت پوشاک را به سمت تولید لباسهای راحت و گشاد برده و ترندی بهنام هومهاب را در دنیا مطرح کرده که در آن گرایش به طراحی و استفاده از لباسهای گشاد و راحت است.
اگرچه امروز موج کرونا در دنیا فروکش کرده و تمام کشورها بهسوی شرایط عادی و لغو دورکاریها رفتهاند، اما تأثیر این ترند در طراحی لباسهای پاییزه و زمستانه بهشدت به چشم میخورد.
پالتوهای کلاسیک حالا جایشان را به پالتوهای گشادی دادهاند که برخلاف مدلهای قدیمی در هیچ نقطهای تنگ و چسبان نیستند و در بیشتر مدلها حتی کمربند هم طراحی نشده است.
این ترند البته مختص پالتو نیست و تمام لباسهای مورد استفاده را در بر میگیرد. کاپشنها و کت و شلوارهای اورسایز، پافرهای راسته و هودیهای گشاد در بیشتر فروشگاهها جای کاپشنها و ژاکتهای اندامی را گرفته و شلوارهای چسبان جای خود را به شلوارهای واید و بگی داده است؛ شلوارهایی که البته از بهار و تابستان امسال ترند شدند و حالا همراه با شلوارهای قدیمیتر ماماستایل و دمپاگت، در جنسهای ضخیمتر بازار را تسخیر کردهاند.
نگاهی به فروشگاههای لباس در پاساژها نشان میدهد بعضی از لباسهای پاییزه امسال بهشدت شبیه لباسهایی هستند که تا پیش از این فقط بهعنوان لباس راحتی در منزل استفاده میشد.
این ترند باعث شده خریداران لباسهایی حداقل ۲ تا ۴ سایز بزرگتر از سایز اصلی خودشان را برای خرید انتخاب کنند. این تغییر مد با مصرف مواداولیه بیشتر، چالش جدیدی بر سر راه تولیدکنندگان قرار داده است.
گرانی در بازار پوشاک چشمگیر و غیرقابل انکار است، اما در رستههای مختلف لباس تغییر قیمتها نسبت به سال گذشته متفاوت بوده است. نکته جالب در زمینه این تغییر قیمتها نوع مواداولیه است.
بهگفته تولیدکنندگان طی ۲ سال گذشته لباسهایی که مواداولیه تولید داخل در آنها بیشتر استفاده شده نسبت به البسه وابسته به مواد وارداتی، درصد بالاتری از گرانی را تجربه کردهاند.
یک تولیدکننده در این زمینه به همشهری میگوید: در رستههایی مثل پالتو که از پارچههای وارداتی استفاده میشود، هزینه تولید بین ۱۰ تا ۱۵ درصد نسبت به سال گذشته افزایش یافته، اما در رستههایی که سروکارشان تماما با پارچهها و دیگر نهادههای داخلی است این تغییر ۵۰ تا ۶۰ درصد بوده و میتوان گفت بازار پوشاک نسبت به سال گذشته بهطور میانگین ۴۰ درصد افزایش قیمت داشته که البته نسبت به رشد سرسامآور هزینه تولید بسیار پایینتر است.
لغو دورکاریها و بازگشت شاغلان به سر کار، رفتوآمدها را در شهر افزایش داده و اگر پاییز و زمستان پارسال را میشد بدون خرید گذراند، برای امسال باید حتما به فکر رخت و لباس و کفش گرم بود.
در شرایط عادی این تغییر میتوانست خریدها را تا چند برابر پارسال افزایش دهد، ولی واقعیت این است که در بازار خبری از شور و هیجان خرید نیست.
فروشنده یکی از لباسفروشیهای پاساژ گلدیس در غرب تهران درباره وضعیت بازار به همشهری میگوید: «بازار نسبت به پارسال ضعیفتر شده و با اینکه هفته گذشته بارندگی و سرما داشتیم فروش ما اصلا خوب نبود.»
خلوتی پاساژ در ساعت ۸ شب که معمولا ساعت پیک خرید محسوب میشود، حرفهای او را تأیید میکند. راهروها خلوت است و مغازهها خالی از مشتری. میپرسم چرا با وجود بازگشت شرایط عادی و افزایش تردد، خریدها کمتر شده؟ پاسخش کوتاه است و کاملا گویا: «گرانی همهچیز».
از قیمت لباسها میپرسم تا وادار به صحبت بیشتر شود؛ «کاپشنهای مغازه من بین ۷۰۰ هزار تا یک میلیون تومان قیمت دارند و در این شرایط اقتصادی خانوادهها ترجیح میدهند چنین مبلغی را برای خرید ارزاق هزینه کنند؛ به همین دلیل امسال بازار نسبت به پارسال بسیار ضعیفتر شده و اگر این شرایط ادامه پیدا کند ناچارم حراج بزنم تا شب عید بتوانم چند قلم جنس بیاورم.»
پارسال برای خرید لباسهای پاییز و زمستان ۶۰ میلیون تومان هزینه کردم و امسال ۱۰۰ میلیون، اما فروشش تا بهحال ۳۰ درصد پارسال بوده است. امروز از صبح فقط ۲کار فروخته و میگوید روزهایی هست که از صبح تا شب هیچ فروشی نداشته؛ اتفاقی که این روزها زیاد میافتد.
وضعیت لباسفروشیهایی که جنس خارجی دارند بهتر است. برندهای خارجی مجوز حضور رسمی ندارند، اما ردشان در بازار هست و مشتریهای خاص خودشان را دارند.
غیربرندها هم همین که به اسم خارجی یا ترک معرفی شوند بیشتر مورد اعتماد مردم هستند و مشتری دارند؛ مگر اینکه زیادی گران باشند. یکی از مغازهدارهایی که لباسهای مردانه و جوانپسند مغازهاش همه وارداتی هستند از فروش امسالش راضی است، اما او هم معتقد است بازار پارسال بهتر بوده است؛ «۵۰۰ میلیون تومان جنس وارد کردم و هنوز یکپنجم آن را هم نفروختهام، اما ترجیح میدهم نسبت به ادامه سال امیدوار باشم. از سود کم کردم تا مشتری را حفظ کنم؛ با این حال نصف کارها فروش برود، پول خرید عید جور میشود.»
بنگلادش در صنعت پوشاک، کشور بسیار پیشرفتهای محسوب میشود. بیشترین اشتغال در صنعت پوشاک در دنیا متعلق به این کشور است و بنگلادش دومین کشور صادرکننده پوشاک در دنیاست.
بهدلیل کاهش حجم مبادلات کالا در دوره کرونا این کشور هماکنون با حجم گستردهای از پوشاک استوک مواجه شده است. بهگفته عضو هیأتمدیره اتحادیه پوشاک، این پوشاک در حجم عجیبی در حال قاچاق به ایران است و این البسه نهفقط در مغازهها و فروشگاهها، بلکه در دستفروشیها هم در حجم بالایی در حال عرضه است.
شرایط ملتهب اقتصادی ترکیه نیز باعث شده قاچاق پوشاک از این کشور به ایران افزایش یابد و این شرایط صنعت پوشاک داخلی را در وضع دشواری قرار داده است.
بازار پوشاک نسبت به پارسال بهشدت افت کرده و تنها دلیل آن گرانی گسترده و کاهش شدید قدرت خرید خانوارهاست. این شرایط، کل صنعت پوشاک را تحتتأثیر قرار داده و تولیدکنندگان را با چالش مواجه کرده است.
عضو هیأتمدیره اتحادیه فروشندگان و تولیدکنندگان پوشاک تهران در گفتگو با همشهری در این زمینه میگوید: «برای خیلی از دهکهای جامعه خرید پوشاک در اولویت نیست و این موضوع بازار را در وضعیت نامساعد و نگرانکنندهای قرار داده است.»
مجید افتخاری وضعیت تولید را بسیار بحرانی میداند و میافزاید: «صنعت پوشاک هماکنون از یکسو با گرانی شدید مواداولیه مواجه است و از سوی دیگر مصرفکننده توان خرید ندارد؛ در چنین شرایطی پوشاک استوک بنگلادشی هم به شکلی بیدر و پیکر از طرق مختلف به کشور قاچاق میشود.
چنین شرایطی در بازار با فشار بیاندازه به بخش تولید، این بخش را از دور رقابت با قاچاق حذف میکند.» مشکلات صنعت پوشاک چیز جدیدی نیست و ریشههای آن به تصمیمات و عملکرد دولتهای قبلی بازمیگردد، اما بهگفته فعالان تولید، ساکنان جدید وزارت صمت هم تدبیر جدیدی برای رفع این مشکلات نیندیشیدهاند.
افتخاری، شرایط تولید را بهشدت بحرانی و چالشبرانگیز توصیف میکند و معتقد است کمر تولید زیر بار قاچاق و دیگر مشکلات در حال شکستن است؛ «نبود حمایت دولت از زمان شیوع کرونا تا امروز، بیتوجهی به این صنعت، سوءمدیریت در زمینه تامین مواداولیه و تنظیم بازار با سیاستهای غلط وزارت صمت در سال گذشته در کنار قاچاق محصولات استوک از بنگلادش، لطمههای جبرانناپذیری به صنعت پوشاک وارد کرده است و پیامدهای این شرایط زمانی مشخص میشود که نیمی از صنعت پوشاک کشور به واسطه ضرر و زیان ناشی از این شرایط از ریل تولید خارج شده باشد.»