پرونده پدری که پسرش را به قتل رسانده و با داستان سرایی به همه گفته بود که او به دبی مهاجرت کرده است، به صدور کیفرخواست منجر شد.
پرونده پدری که پسرش را به قتل رسانده و با داستان سرایی به همه گفته بود که او به دبی مهاجرت کرده است، به صدور کیفرخواست منجر شد.
به گزارش همشهری، 22مرداد پارسال بخشی از جسد مردی در سطل زبالهای حوالی خزانه پیدا شد و همزمان بخش دیگر جسد توسط یک کارتن خواب در سطل زبالهای حوالی کهریزک پیدا شد. بهنظر میرسید بقایای کشف شده متعلق به جسد یک مرد جوان است و با انجام آزمایش دیانای این فرضیه ثابت شد. برای کشف معمای این جنایت باید هویت مقتول شناسایی میشد اما گزارشی از ناپدید شدن فردی با مشخصات مقتول در اداره پلیس پایتخت ثبت نشده بود. تحقیقات ادامه داشت تا اینکه 9ماه بعد پسری جوان به اداره پلیس رفت و خبر از گم شدن برادرش داد. او گفت که ماههاست برادرش ناپدید شده و پدرش مدعی است که او به دبی مهاجرت کرده است. بهگفته وی، برادرش در این مدت هیچ تماسی با خانوادهاش نگرفته و همین باعث شده که او به ادعای پدرش شک کند.
در ادامه تحقیقات معلوم شد که جسد مثله شدهای که 9ماه پیش کشف شده بود، متعلق به جوان ناپدید شده است و این یعنی پدرش در همه این مدت دروغ میگفته و از راز قتل او باخبر است.
با دستور بازپرس جنایی پدر 80ساله بازداشت شد و در بازجوییها گفت: همسرم چند سال قبل فوت شد و من با پسرهایم زندگی میکردم. اما مدتها بود که با پسرم اشکان دچار اختلاف شده بودم. او همیشه از من درخواست پول میکرد و برسر این موضوع مدام درگیری داشتیم. او اصلا به من که پدرش بودم و سالها برایش زحمت کشیده بودم اهمیتی نمیداد و هر بار که دعوایمان میشد به من بیاحترامی میکرد.
وی ادامه داد: اذیتهای او به حدی بود که سرانجام تصمیم به قتل پسرم گرفتم. روز حادثه وقتی با او تنها بودم و طبق معمول دعوایمان شد با چاقو وی را به قتل رساندم. بعد از قتل میخواستم جسد را از خانه بیرون ببرم اما سنگین بود و زورم نرسید. از طرف دیگر میترسیدم هر لحظه بچههایم برسند و از این راز جنایت مطلع شوند. به همین دلیل تصمیم گرفتم جسد پسرم را مثله کنم تا حمل آن برایم راحتتر باشد. قطعات جسد را داخل نایلون گذاشتم و آنها را در نقاط مختلف رها کردم. بعد هم به بچههایم گفتم که اشکان برای زندگی و کار به خارج از کشور رفته است اما یکی از بچههایم مدام سراغ برادرش را میگرفت و چون به موضوع مشکوک شده بود به اداره پلیس رفت و من لو رفتم. متهم به قتل با دستور قاضی محمد جواد شفیعی، بازپرس جنایی تهران روانه زندان شد و اولیای دم که 5نفر هستند با حضور در دادسرا درخواست خود را در پرونده ثبت کردند. 3نفر از آنها خواستار قصاص متهم شدند اما 2 نفر دیگر وی را بخشیدند. به این ترتیب تحقیقات در این پرونده تکمیل و به صدور کیفرخواست منجر شد تا متهم بهزودی در دادگاه کیفری پای میز محاکمه برود.