میتوان گفت واکسن یک نمونه بسیار روشن است که مجموعهای از تعارضات منافع و ایرادات ساختاری نظام تصمیمگیری را آشکار میکند. ناکارآمدی ناشی از آن در همه چیز قابل مشاهده است. برخی افراد و گروهها هم در این ناکارآمدی منافع کلان دارند.
عباس عبدی؛ بهطور کلی مخالف تحلیلهای مبتنی بر نظریه توطئه هستم. کسانی که مطالب مرا پیگیری میکنند با چنین تحلیلی مواجه نشدهاند و طبعا به عنوان یک شیوه مرسوم تحلیلی مخالف آن هستم. ولی این روزها درباره مساله واکسن هر چه فکر میکنم، ره به جایی نمیبرم جز اینکه گمان کنم یک دستی پشت پرده در حال رقم زدن این وضعیت است، چون عقل سلیم نمیتواند چنین رویدادهایی را اتفاقی تحلیل کند.
شاید شنیده باشید که بسیاری از کشورها به ویژه هند و ترکیه در سه ماهه دوم امسال رشدهای اقتصادی بسیار بالایی را تجربه کردند که حتی به ۲۰ درصد هم رسید. این رشد بالا مرتبط با رکود شدید اقتصادی در سال گذشته این کشورها بر اثر کرونا بود که امسال توانستند به وضعیت قبلی برگردند و آن کاهش تولید را به سرعت جبران کنند. علت فقط یک چیز است؛ واکسیناسیون گسترده و برگشتن کشور به شرایط به نسبت عادی.
واکسیناسیون گسترده و سریع و رایگان و حتی اجباری سودآورترین سرمایهگذاری کشورها بوده است. از سوی دیگر مطالعات و پژوهشهای علمی و بدون ذرهای تردید نشان میدهد که واکسن فارغ از هر نوع آن، تاثیرات بسیار تعیینکننده در کاهش مرگ و میر و ابتلا داشته است.
نمودارهای ابتلا و مرگ و میر در امریکا، انگلستان، هند و همه کشورها به خوبی این مساله را ثابت میکند، همه هم میگویند که میان واکسنها انتخاب نکنید، اولین واکسنی که به دست شما رسید، بزنید. اولین واکسن، بهترین واکسن است. با این وضعیت شاهد آن هستیم که موج پنجم کرونا در حال درو کردن مردم است و این موج قابل مقایسه با موارد قبلی نیست و ویروس همچنان در حال کشتار است و فروکش نمیکند. بهعلاوه کووید-۱۹ موجب اختلال سیستم ایمنی شده و بیماری کشنده و خطرناک قارچ سیاه هم به تبعات این بیماری افزوده شده است.
در چنین شرایطی شاهد اتفاقات عجیب و غریبی هستیم. اول از همه یک گزارش از طرف نهاد اصلی متولی بهداشت و درمان کشور ولی از زیرمجموعه غیرمرتبط با موضوع و غیرکارشناسی آن منتشر میشود و کارایی واکسن در ایران را به کلی نفی میکند؟! واقعیت این گزارش از دو حال خارج نبود؛ یا دقیق و علمی بود یا مخدوش و نادرست.
اگر علمی و معتبر بود، این پرسش مطرح میشود که با توجه به کارایی قطعی واکسن در جهان، باید نتیجه گرفت که حتما واکسنهای وارداتی وزارت بهداشت ایراد داشته که فاقد اثرگذاری بوده است و باید خودشان پاسخگو باشند و اگر این گزارش مخدوش است، چرا نهاد مربوط باید گزارش مخدوش در موضوع به این مهمی را تولید و حتی منتشر کند.
وزارتخانهای که تاکنون و پس از ۱۸ ماه نه اجازه دسترسی به دادههای کرونا را میدهد و نه گزارشهای مفیدی داده است، به یک باره یک گزارش مخدوش علیه واکسن را در جامعه منتشر میکند که متوجه تبعات آن نیست. فراموش نکنیم که همزمان صدها میلیون دلار برای واردات داروی کرونا هزینه کردهاند.
در همین رابطه یک روزنامه گزارشی مینویسد که واکسنهای سینوفارم وارداتی از چین از کارخانه سینوفارم پکن نیست، بلکه برای ارزان تمام شدن از کارخانه ووهان است که کیفیت آن پایینتر است. با توجه به اینکه واکسن اصلی و غالب مورد استفاده ایران، سینوفارم است، این گزارش افکار عمومی را علیه زدن واکسن تحریک میکند. البته مسوولان امر این ادعا را رد و تهدید به شکایت کردهاند.
ارزیابی کارایی واکسن نیازمند یک گزارش علمی و کارشناسی دقیق است نه این نوع مطالب یا شایعاتی که در فضای مجازی یا رسانهها دیده میشود. چرا نهادهای مربوطه نه خودشان گزارش رسمی و معتبر تهیه میکنند و نه اطلاعات اولیه و خام را در اختیار قرار میدهند تا افراد صاحب صلاحیت از آن گزارش تهیه کنند؟ در این عدم انتشار منافع چه افراد و گروههایی نهفته است؟ فراموش نکنیم که کادر درمان از همه گروهها زودتر واکسینه شد.
این گروه از همه گروههای دیگر بیشتر در معرض ویروس است. خوشبختانه مرگ و میر ناشی از کرونا در این گروه به شدت کاهش یافت و به نظر میرسد به صفر نزدیک شده است. اگر واکسن کیفیت نداشت، این کاهش چگونه روی داده است؟
اثرات واکسن در ایران نهتنها از طریق مطالعات ثابت شده است، بلکه شواهد در بلوچستان و خوزستان و در سایر نقاط کشور کمابیش اثر مثبت آن را نشان میدهد و حتی پایین آمدن سن فوتشدگان ناشی از افزایش چشمگیر ایمنی در افراد سالمند است. مشکل واکسن در ایران این است که با سرعت اندک و دیر آغاز شده است.
همه اینها یکسو، به یکباره شاهد آن هستیم که علیه واکسن تجمع میکنند. تعدادی روحانی و زنان محجبه به نام مخالفت با واکسن اجباری؟! اعتراض خیابانی میکنند. در حالی که مردم در صف واکسن هستند و گیرشان نمیآید و تاکنون نیز هیچ اجباری هم برای تزریق واکسن اعلام نشده، پس آنان چرا وارد میدان میشوند؟ بعد میبینیم که رییس دانشگاه پزشکی قم میگوید که تبلیغات ضد واکسیناسیون در قم زیاد است.
کلیپهای دروغی منتشر شده که مردم یک روستا واکسن زده و فوت کردهاند. خب تعجب نکنید، بازار اصلی طب اسلامی در قم است و کلی گردش مالی دارد و همه اینها در شرایطی است که تصویر رهبری در حال زدن واکسن منتشر شده است و طبعا برای این جماعت باید حجت باشد. طبعا حجت چیزهای دیگر است.
جالب اینکه به احتمال زیاد مخالفان ایرانی واکسن از باب احتیاط خودشان واکسن میزنند و در عین حال که روی منبر تبلیغ طب اسلامی میکنند، در آیسییوی مجهز بهترین بیمارستانها برای درمان کرونا بستری میشوند و عکس میگیرند. ضدیت با علم پزشکی را در پوشش فقه ادامه میدهند و سمینار پروتکلهای فقهی مدیریت کرونا برگزار میکنند و ماسک هم نمیزنند و صدالبته هیچ اشارهای هم نمیکنند که وضع مشهد چگونه است که با نادیده گرفتن سفر و زیارت، ارقام فوتیهای روزانه آنجا را به ۲۰۰ مورد رساندند و معلوم نبود این پروتکلهای فقهی برای نجات جان مردم مشهد کجا بودند؟
نکته مهم دیگر اینکه چرا این همه ادعا درباره فساد و تخلف درباره تولید و واردات و... امور دیگر واکسن منتشر میشود ولی مورد رسیدگی قضایی قرار نمیگیرد. هر کس که طرف اتهام قرار میگیرد، فقط این جمله کلیشهای را تکرار میکند که حق شکایت را برای خودمان محفوظ میدانیم.
میتوان گفت واکسن یک نمونه بسیار روشن است که مجموعهای از تعارضات منافع و ایرادات ساختاری نظام تصمیمگیری را آشکار میکند. ناکارآمدی ناشی از آن در همه چیز قابل مشاهده است. برخی افراد و گروهها هم در این ناکارآمدی منافع کلان دارند. برای همین هر نوع اتهام و ادعایی مطرح میشود ولی هیچ یک رسیدگی نمیشود.
خلاصه اینکه هر چه فکر کنیم که چرا این وضع ادامه دارد؟ چرا باید امروز به جای تحقق رشد اقتصادی شاهد تورم و رکود باشیم و به جای عادی شدن زندگی، شاهد فوت چهار رقمی و حضور مردم در صفهای طویل دارو و همزمان شاهد این سیاستهای ضد واکسن باشیم؟ باید به این نتیجه برسیم که به احتمال قوی دستی پشت ماجرا وجود دارد.
منبع: روزنامه اعتماد