هرچند هیچکس از گروه طالبان شکلدهی یک نظام مردمی یا اسلامی به مفهوم مدرن آن را انتظار ندارد، اما به نظر میرسد حتی همین روزهای نسبتا بیدغدغه زیر سلطه طالبان هم درحال تمام شدناند.
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: ذبیحالله مجاهد و دیگر مقامهای طالبان در اظهاراتشان چنین نشان میدادند که گویا آنان طالبان ۲۰ سال پیش نیستند که مردم را فقط به دلیل قیچی کردن ریششان مجازات میکردند، اما مسئله این است که آنچه مقامهای طالبان در سخنرانیهای خود مطرح میکنند با آنچه جنگجویانشان در سطح شهرها انجام میدهند، زمین تا آسمان فرق دارد.
واقعیت تلخ دیگر این است که طالبان در قاموس قضایی خود هیچ مجازات دیگری جز کشتن سراغ ندارند. همین چند روز پیش (شنبه) یک جنگجوی طالب به دلیل اینکه یک راننده خودرو شخصی به ایست او توجه نکرد، او را در مرکز شهر کابل به رگبار بست و با اینکه این مسئله رسانهای شد، اما کسی قاتل را مواخذه نکرد. اینها شواهد محکمی بر تداوم خشونتورزی طالبان با مردم هستند.
کابوس اصلی همزمان با قدرت گرفتن گروه طالبان در افغانستان، ایجاد نهاد «امر بالمعروف و نهی عنالمنکر» است که در افغانستان به «امر به معروف» مشهور است. در دوره اول سلطه طالبان این نهاد مخوفترین نهاد برای نسل جوان بود. کارمندان امر به معروف حتی گاه به سلیقه خود جوانی را که ظاهرش کاملا با معیارهای طالبان منطبق بود، صرفا به دلیل پوشیدن لباس نو مواخذه میکردند.
سادهترین نوع مواخذه زندانی کردن طرف برای یک هفته یا بیشتر بدون غذای کافی بود و تا شلاق زدن و با کابل برق زدن کتک زدن هم تداوم مییافت. این نهاد بار دیگر درحال شکلگیری است و به گفته طالبان، وظیفه آن شکلدهی جامعه براساس معیارهای شرعی است، اما در واقعیت تنها کاری که این نهاد میکند، ایجاد رعب و وحشت را در میان نسل جوان است تا زمینه هرگونه واکنشی در قبال عملکرد طالبان را از آنان بگیرد.
هرچند هیچکس از گروه طالبان شکلدهی یک نظام مردمی یا اسلامی به مفهوم مدرن آن را انتظار ندارد، اما به نظر میرسد حتی همین روزهای نسبتا بیدغدغه زیر سلطه طالبان هم درحال تمام شدناند. دستوراتی مانند جداسازی دختران و پسران دانشجو از هم، خانهنشین کردن زنان کارمند دولت، شکستن دستگاه پخش خودروها و محاکمههای صحرایی، نمادهای بازگشت طالبان به اصل خود و آغاز روند به قهقرا بردن جامعه افغانستانند.