همانگونه که در سطور فوق گفته شد تحریمها آثار عینی سوءی داشته است. جامعه شناسان و کارشناسان فرهنگی برای جامعه روح زنده متصور هستند که در حال حرکت و پویایست؛ و این روح زنده متاثر از عوامل بیرونی و شرایط و واقعیتهای مادی و عینی نیز میباشد؛ از این رو آسیب مسائل و مشکلات عینی تحریمها بر ذهنیت و روح جامعه و بر ایستارها ذهنی مردم تاثیرات به مراتب مخربتر دارد.
محمد لکزائی*؛ شاید این موضوع و موضع را بسیار شنیده باشیم که گفته میشود بخشی از مشکلات کشور مربوط به تحریم میباشد و غالب مشکلات به عدم مدیریت، رانت، فساد... باز میگردد حال در خصوص برخی پیامدها مستقیم و غیر مستقیم شرایط تحریمی بحث مینمایم.
همانگونه که میدانم در عصر جهانی شدن قرار داریم فرایندی که کنش متقابل و نیازهای متقابل پیچیده، یکپارچگی مردم، شرکتها و دولتها را در سراسر جهان به یکدیگر پیوند داده شده و این امر به علت پیشرفت علوم، فناوری ارتباطات و حمل و نقل رشد فزایندهی پیدا کرده است و وابستگی کشورها را ضرورت پذیر ساخته است.
در نظام جهانی هیچ کشور و هیچ دولتی نمیتواند خود را بی نیاز و خودبسنده نسبت به دیگر جوامع قلمداد کند چرا که انزوا کشورها چه بصورت اجباری و چه اختیاری سبب فقر و فلاکت آن کشور خواهد شد از مصادیق بارز و عینی این امر، دو کشور کره شمالی و جنوبی که هر دو هم جغرافیا، هم فرهنگ، هم زبان و اما؛ با دو دولت متمایز که یکی کمونیستی و یکی دموکرات و آزاد است یکی در ظلمات تاریکی، فقر و انزوا و دیگری در روشنایی و در بهترین شاخصهای توسعه یافتگی قرار دارد.
از این رو مشاهده مینمایم نقش تعاملات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با نظام بین المللی همراه با دیگر شاخصها راهبردی داخلی (آموزش، مدیریت، انگیزه...) تا چه اندازه در بالندگی و شکوفاهی اقتصاد و اجتماعی جوامع کارساز خواهد بود.
حال در شرایط کنونی کشور ما شاهد آن هستیم که چگونه تحریمهای اجباری شدید توسط نظام سلطه اختلال اساسی در خرید و فروش کالاها، مبادلات بانکی، بیمه، آموزش، تحریم تسلیحاتی، پزشکی، هوایی، دریایی... بوجود آورده است.
کشور ما به عنوان جزء کوچکی از کل نظام جهانیست با توجه به وابستگی تاریخی به درآمدهای نفتی و اقتصاد نفتی، تحریمها، آسیبپذیر ویران کنندهای بر اقتصاد ما وارد نموه است در خوشبینانهترین حالت ممکن این جزء کوچک (ایران) از یک کل (نظام جهانی) هر چند که در تنظیم روابط بین خرده نظامهای اقتصادی، سیاسی، قضایی، فرهنگی، آموزشی موفق عمل نماید با توجه به وابستگی جزء به کل، دچار خلل و ناکارایی در عملکرد خرده نظامها خواهد شد.
حال در نظر بگیریم مدیران و برنامه ریزان کشور برای پروژهای بهترین برنامه ریزیها و آیین نامههای اجرای لازم را بر اساس امکانات و وضع موجود تدوین و به اجرا در آورده اند و طرح به خوبی به پیش رفته است به یکباره تحریمهای شدیدی علیه کشور وضع میشود در این شرایط نظام پولی، مالی و کل نظام... دچار خلل میشود در واقع این امر سبب اختلال در کل برنامههای تدوین شده و اجرا شده بوجود آورده و تمام رشتها پنبه میشود.
میتوان در نهایت نتیجه گرفت خرده نظام کشور در نظام بین المللی و در مقابل تحریمها و انزوا تاب آوری لازم را ندارد و در واقع هیچ کشوری در شرایط تحریم سختگیرانه تاب آوری ندارد و دیر یا زود تسلیم شرایط خواهد شد چرا که نظام جهانی و خرده نظام داخلی به مانند دمینو به یکدیگر متصل هستند بخصوص خرده نظام که به نظام کل وابستگی تام دارد دچار اختلال در سیستمها شده و نظامهای داخلی کارکرد خود را به شایستگی انجام نمیدهند.
در چنین آشفته بازاری که تمام تصمیمگیری و برنامه ریزیها کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت دچار نقص شده، برنامهها بدرستی قابل اجرا و پیشبینی نیستند و در چنین شرایطی زمینههای فساد، رانت، دلالبازی به شدت رشد کرده و مدیران و برنامهریزان سرگردان و سراسیمه میشوند و سازوکارها لازم جهت رفع مشکل را نخواهد داشت و بنوعی سیستم بخصوص سیستم اقتصادی دچار هرج و مرج شده و دیری نمیپاید که سایر خرده سیستمها را نیز تحت شعاع قرار خواهد داد.
همانگونه شاهد هستیم در کشور ما شرایط بد اقتصادی حکفرماست، تورم فزاینده قیمتها، کمیابی برخی اقلام اساسی، اختلال در آب خوزستان و بیشتر نقاط کشور، قطع برق، به فنا رفتن سرمایههای مردم در بورس. مهاجرت نخبگان و ورزشکاران، افزایش سرقتها، فرار سرمایههای ملی و خرید املاک، ناکارایی در مقابله با کرونا و مرگ و میر شهروندان ایرانی، سوء تغذیه غذایی، کاهش قدرت خرید نمونههای از مشکلات عینی تحریمها علیه کشور است از شاخصهای مهم مشکلات عینی تحریها این است که مشاهده پذیرند، قابل لمس، مادیند، و غالبا در بازه زمانی کوتاه مدت یک تا پنج سال قابل رفع هستند.
علاوه بر مشکلات عینی، برخی مشکلات جنبه ذهنی و پنهان نیز دارند که آثار آن غیر مستقیم و یا در بلند مدت خود را نشان میدهند.
دورکیم جامعه شناس شهیر فرانسوی جامعه را به مثابه موجود زندهای میداند که افراد و اجزا آن همگی در خدمت به کلیتی که بقای سیستم را تداوم میبخشد، خدمتگزارند.
دورکیم از آن تحت عنوان وجدان جمعی یاد میکند تنها حاصل تجمع صوری افراد جامعه نیست بلکه چیزی جدای آنهاست که هرگاه لازم باشد از خارج خود را بر تک تک افراد. (تنهایی؛ ۱۳۲)
روح جمعی به هنجارها و ارزشهای اجتماعات خاص مانند خانواده، گروههای شغلی، دولت، نهادهای آموزشی و مذهبی گفته میشود. (ریتزر؛ ۱۳۷۳)
همانگونه که در سطور فوق گفته شد تحریمها آثار عینی سوءی داشته است. جامعه شناسان و کارشناسان فرهنگی برای جامعه روح زنده متصور هستند که در حال حرکت و پویایست؛ و این روح زنده متاثر از عوامل بیرونی و شرایط و واقعیتهای مادی و عینی نیز میباشد؛ از این رو آسیب مسائل و مشکلات عینی تحریمها بر ذهنیت و روح جامعه و بر ایستارها ذهنی مردم تاثیرات به مراتب مخربتر دارد. این آثار غالبا غیر مستقیم، بطئی، غیر ملموس، طولانی تر، دامنه وسیع تر، ذهنیتر هستند
بسیاری از جرایم و مشاجرات خانوادگی، نزاعها، رواج فساد و فحشا، آشفتگیهای ذهنی و روانی، تهدید سلامت جامعه، بصورت غیر مستقیم از شرایط تحریمی نشات میگیرد. بعنوان مثال در المپیک ۲۰۲۰ ژاپن تا کنون که روز دهم را سپری کردهایم تنها یک مدل کسب نموده ایم و این ناکامی و شکست بزرگی برای ورزش کشور ما محسوب میگردد.
اگر اردوها، پاداشهای مادی و مسائل مالی را فاکتور بگیریم بسیاری از این رشتهها به صورت انفرادی برگزار میگردد این سوال مطرح میگردد که چرا ورزشکاران کشور ما عملکرد بدی داشته اند به زعم بنده در فضای که کشور و عینیت جامعه پر از مشکل است. فضا و روح جامعه و ذهنیت نیز دچار اختلال شده، از این رو لاجرم عملکرد ورزشکاران المپیکی نیز متاثر از این موضوعست.
استمرار این شرایط بر شاخصههای کلان و کیفی همچون اعتماد اجتماعی، افول سرمایه اجتماعی، افول ملیتگرایی و بر جهان بین دینی، و بر امنیت روانی مردم و نسلهای که در شرایط بد تحریمی متولد شدند نیز تاثیر سوء و مخربی خواهد گذاشت.
اینجاست که میگویم تحریم هم بر جنبههای عینی، مستقیم و ملموس و هم بر جنبههای غیر مستقیم، غیر ملموس و ذهنی تاثیر گذاشته و خواهد گذاشت؛ و مادر تمام مشکلات جامعه و سوء برنامهها و زمینههای فساد و رانت را ایجاد نموده است.
*دکترای مسائل اجتماعی ایران