میرسلیم گفت: اشتباه میکنند کسانی که بر مبنای فرصت طلبی بوی کباب به مشام شان خورده و به دنبال سهم خواهی اند! باید بدانیم اصولا ریاست و صدارت و وزارت و این قبیل مقاماتِ جعلی که با انتخابات و انتصابات حاصل میشود، ارزش آفرین نیست؛ آنچه ارزشمند است ادای درست تکلیفی است.
دولت سیزدهم در شرایطی روی کار خواهد آمد که جهان درگیر معضلی تحت عنوان «کرونا» ست، تحریمهای اقتصادی آمریکا نیز از سوی دیگر اقتصاد کشور را با مشکلات زیادی روبرو کرده است. اما آیا رئیسی که با شعارهای مرتبط با معیشت مردم واردکارزار انتخاباتی شده بود قادر به حل این مشکلات در کوتاه مدت خواهد بود؟
به گزارش خبرآنلاین، مصطفی میرسلیم از کاندیداهای پیشین ریاست جمهوری بر این باور است که دولت باید با اعتقاد راسخ و با برنامه وارد این کارزار شود، اما یقین داشته باشد که بدون کمک فکری صاحب نظران خیرخواه سرعت و دقت لازم را نخواهد داشت؛ بنابراین آمادگی واقعی خود را با تشکیل گروههای مشاوره تخصصی ابراز کند. اما جریانات سیاسی نیز باید فعالیت خود را با انتقاد دلسوزانه و سازنده از هم اکنون آغاز کنند.
او میگوید هر دولتی که منتقدان خود را تحقیر کند نه فقط از سرمایۀ بی بدیل مردم محروم میماند، عاقبت بی آبرو میشود و ناگزیر از ترک صحنۀ سیاسی با خواری میگردد.
این چهره سیاسی اصولگرا ضمن انتقاد از سهم خواهان، اشاره میکند کسانی که بر مبنای فرصت طلبی بوی کباب به مشامشان خورده و به دنبال سهم خواهی اند، اشتباه میکنند! چراکه اصولا ریاست و صدارت و وزارت و این قبیل مقاماتِ جعلی که با انتخابات و انتصابات حاصل میشود، ارزش آفرین نیست.
مشروح مصاحبه مصطفی میرسلیم سیاستمدار اصولگرا و نماینده مردم تهران در مجلس را میخوانید؛
آقای میرسلیم! آقای رئیسی در شرایطی دولت را تحویل میگیرد که بحران کرونا جهان و ایران را درگیر کرده است، معضل تحریمهای اقتصادی هم شرایط را سخت کرده است، پیش بینی شما چیست، فکر میکنید دولت رئیسی در کوتاه مدت توان حل برخی مشکلات و انتظارات اقتصادی را در این شرایط بحرانی دارد؟
مشکلات را به سه دسته باید تقسیم کنیم: نخست، مشکلات ناشی از عدم باور دولتهای یازدهم و دوازدهم به قابلیتهایی که در کشور وجود دارد و تواناییهای مردم بویژه نخبگانی که از وجودشان استفاده نشد و مبادرت به مهاجرت کردند، و نیز روی آوردن دولت به غرب خصوصا آمریکا. چاره این مشکلات همان اجرای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی است که نتیجه آن با برنامه ریزی داهیانه و استفاده از نیروهای کارکشته، از سال آینده خود را نشان خواهد داد.
نکته دوم مشکلات ناشی از تحریمها که در اثر فرصت سوزیهای قبلی تشدید شده و باعث بروز انحرافاتی نیز شده است. تحریمها قابل دور زدن است و برای آن باید ستاد ویژه تشکیل داد تا دست ما برای دشمن رو نشود و ضمنا امکان نظارت دقیق بر فعالیتهای ستاد باشد و مانع از انحراف و خسارتهای جبران ناپذیر شود.
این اقدامات تا آخر امسال میتواند نتائج خود را نشان دهد. دربارۀ کرونا مستقلا اظهار نظر کرده ام. نکته سوم، مشکلات معیشتی مردم که ناشی از سقوط ارزش پول ملی است و به ویژه ۵ دهک اول را متأثر کرده است. این مشکلات باید به صورت اضطراری حل شود و برای آن نباید از ملامت دیگران نگران شد بلکه باید به فکر محرومان بود و اثر آن نیز میتواند در ماههای اول باید ظاهر شود که به بحران نینجامد.
شرط موفقیت در این مورد اولا، استفاده از وزرای آشنا با مدیریت بحران و آماده برای جانفشانی است و ثانیا همراه کردن مردم و جلب اعتماد آنها برای رعایت اولویت. فشار آوردن به دولت برای افزایش حقوقها هرچند ظاهرا مطالبۀ گروههای مردم و کارمندان است، اما چون در شرائط کسری بودجه قرارداریم و اجابت فوری آن درخواستها مستلزم خلق پول و افزایش نقدینگی و بنابراین تورم بیشتر است، تا آخر همین سال با تشدید گرانی فشار بیشتری را توأم با احساس محرومیت در مردم بوجود خواهد آورد و این نقض غرض است. البته با ساماندهی تولید و سپس توزیع، خواهیم توانست به مهار کردن رکود تورمی نائل شویم. از این رو رفع موانع تولید را باید بسیار جدی گرفت و از همین امروز با همکاری مجلس به آن پرداخت.
برای اینکه دولت ۴ سال پیش رو را به دور از حاشیه سازیها مصروف حل مشکلات و معضلات کند، فکر میکنید چقدر همراهی جریانات سیاسی مختلف با دولت ضرورت دارد؟ وظیفۀ دو جانبۀ دولت و جریانات سیاسی اصولگرا، اصلاح طلب و ... نسبت به همدیگر در این شرایط چیست؟
دولت باید با اعتقاد راسخ و با برنامه وارد این کارزار شود، اما یقین داشته باشد که بدون کمک فکری صاحب نظران خیرخواه سرعت و دقت لازم را نخواهد داشت؛ بنابراین آمادگی واقعی خود را با تشکیل گروههای مشاوره تخصصی ابراز کند. اما جریانات سیاسی نیز باید فعالیت خود را با انتقاد دلسوزانه و سازنده از هم اکنون آغاز کنند: مردم سالاری واقعی یعنی احساس مسئولیت جریانات سیاسی و انجمنهای علمی و مردم نهادها نسبت به سرنوشت کشور و ارائۀ نظریات کارگشا به دولت و متقابلا استقبال دولت از آن پیشنهادها و عملیاتی کردن آنها در قالب برنامههای خود.
هر دولتی که منتقدان خود را تحقیر کند نه فقط از سرمایۀ بی بدیل مردم محروم میماند، عاقبت بی آبرو میشود و ناگزیر از ترک صحنۀ سیاسی با خواری میگردد.
پیش بینی میکنید در گام اول کابینه آقای رئیسی پیام آشتی و وحدت را ارسال کند؟
پیام اصلی دولت جناب آقای رئیسی و وزرایش به مردم باید حاکی از صداقت برای جلب اعتماد مردم به منظور همکاری صبورانه با هدف رفع مشکلات باشد؛ در چنین پیامی قطعا آشتی نهفته است و از آن به وحدت نیز نائل خواهیم شد.
بحث سهم خواهی از دولت رئیسی را چقدر جدی و نگران کننده میبینید؟ پیشنهاد شما به سهم خواهان از یک سو و رئیس جمهور منتخب از سوی دیگر چیست؟
اشتباه میکنند کسانی که بر مبنای فرصت طلبی بوی کباب به مشام شان خورده و به دنبال سهم خواهی اند! باید بدانیم اصولا ریاست و صدارت و وزارت و این قبیل مقاماتِ جعلی که با انتخابات و انتصابات حاصل میشود، ارزش آفرین نیست؛ آنچه ارزشمند است ادای درست تکلیفی است که با رسیدن به آن مقام بر دوش انسان نهاده میشود، در خدمت داهیانه و جانانه و فروتنانه به مردم.
داهیانه یعنی بر مبنای دانش دقیق و تجربۀ مثبت؛ جانانه یعنی با آمادگی کامل برای هزینه کردن از خود و خانوادۀ خود و آبروی خود؛ فروتنانه یعنی مردم را، ولی نعمت خود دانستن و هیچ گاه در را به روی آنها نبستند.
حزب مؤتلفه پیشنهادی برای کابینه آینده به رئیس جمهور منتخب داده است؟ شورای وحدت چطور؟
حزب مؤتلفه آمادگی بدون چشمداشت خود را برای کمک کردن در پاسخگویی به مطالبات برحق مردم و خدمت رسانی مخلصانه به آنها، به جناب آقای رئیسی ابراز داشته است و از این خدمت رسانی خواه در عمل و خواه در نقد مشفقانه، دریغ نخواهد ورزید. احزاب و شخصیتهای حاضر در شورای وحدت نیز همین اشتیاق را دارند.
چقدر ضرورت دارد دولت آقای رئیسی در ۴ سال پیش رو از سوی اصولگرایان رصد و نظارت شود، تا مشکلاتی که مثلا در دورۀ احمدی نژاد با آن روبرو شدند پیش نیاید؟
هیچ کار برنامه ریزی شدهای بدون نظارت به نتیجه نمیرسد. دولتی که از اقدامات نظارتی گلایه کند مرتکب اشتباهات فاحش میشود و تاریخ چهل و دوسالۀ گذشتۀ ما همین نتیجۀ تلخ را نشان میدهد؛ بنابراین دستگاههای نظارتی رسمی نباید تضعیف شوند بلکه تقویت و هماهنگ شوند؛ بعلاوه از نظارت متعهدانۀ اصولگرایان که باید سخنگوی مردم و پیگیری کنندۀ مطالباتشان باشند، به صورت ساماندهی شده استقبال شود.
یکدست شدن حاکمیت را امری مثبت میدانید؟ کجا میتواند تبدیل به خطر برای نظام شود؟
اگر نیتها خدایی باشد و از نفسانیات فاصله گرفته باشیم، چندگانگی و یکدستی تأثیرگذار نیست؛ خطر، آنجا رخ خواهد نمود که حکومت بخواهد از مسیر قسط و عدل خارج شود و خود را با شگردهای مختلف تبلیغات سیاسی بر مردم تحمیل کند.
اگر قواعد مردم سالاری مراعات شود و اکثریت وجهۀ همت خود را برای متقاعد کردن اقلیت صرف کند و متقابلا اقلیت از فرصت خود برای تجزیه و تحلیل عالمانه و ارائۀ پیشنهادهای دلسوزانه استفاده کند، بلوغ سیاسی حاصل میشود و کشور میتواند سرعت لازم را برای جبران مافات و کسب پیشرفت به دست آورد.
البته اگر حکومت (یعنی قوای سه گانه) یکدست، ولی تنگ نظر باشد، اختلافات درونی حکومت بوجود میآید و این خطری است که از آن نباید غافل شد، زیرا حاکمیت (یعنی حکومت + مردم) را تهدید و یکپارچگی میهنی را تضعیف خواهد کرد و طمع دشمنان را بر خواهد انگیخت.
وظیفه آقای رئیسی برای همراه کردن آن ۵۲ درصدی که رأی ندادند چیست؟ پیشنهاد شما چیست؟
رأی ندادن عوامل مختلفی دارد که مهمترین آنها در کشورهای مردم سالاری نظیر ما که رأی دادن اجباری نیست، کاهش اعتماد مردم است و عمدتا به عملکرد ضعیف و غیر صادقانه و مشکل آفرین دولت قبل برمی گردد. بنابرای هرچه زودتر و بهتر، دولت جناب آقای رئیسی بتواند اعتماد عمومی را جلب کند، همراهی مردم و ابراز شکیبایی آنها در حل مسائل موجود و چاره جویی مشکلات و خروج از بن بست قویتر و مؤثرتر خواهد بود.