استادیار بازنشسته دانشگاه باهنر کرمان گفت: به هر درجهای که دستگاههایی که مسئول حفظ نظم هستند با آرامش نظم را ایجاد کنند و دست به خشونت نزنند، جامعه به طور کلی به سمت خشونت سوق داده نمیشود.
سیامک زند رضوی استادیار بازنشسته جامعه شناسی دانشگاه باهنر کرمان گفت: زنان و دختران امروز مردسالاری را نمیپذیرند و افزایش خشونت در رفتارهایشان نتیجه مقاومت در مقابل مردسالاری نهادمند است.
به گزارش ایسنا، وی با بیان اینکه مردسالاری در جامعه ما عقب نشینی کرده است، اظهار کرد: اگر مردانی به اشتباه بخواهند آن پدرسالاری سنتی و تاریخی را به همسر یا دخترشان تحمیل کنند با مقاومت زنان مواجه میشوند و گاهی این مقاومت به شکل خشونت متقابل از طرف زنان نمود پیدا میکند.
زندرضوی درباره ریشهیابی افزایش خشونت در رفتارهای زنان و دختران تصریح کرد: امروز با نسلی روبه رو هستیم که عموما مادربزرگ هایشان متولد دهه ۴۰ شمسی هستند؛ این مادربزرگها نسبت به نسل قبلشان باسوادتر هستند و تحصیلات بیشتری دارند، در صورت تمایل امکان اشتغال خارج خانه پیدا کردند، امکان دریافت دستمزد و استقلال اقتصادی داشتند که از جمله پیامدهای آن، امکان انتخاب همسر را خارج از مناسبات خویشاوندی پیدا کردند و در نهایت خانوادههایی را تشکیل دادند که هم زن و هم مرد از نظر اقتصادی نان آور خانه بودند و در آن خانه کسی به کسی نمیتوانست زور بگوید و مردسالاری سنتی در کشور ما از همین زمان رفته رفته عقب نشینی کرده است.
این جامعه شناس همچنین با اشاره به تحولات و سیاستهای کنترل جمعیت دهه ۴۰ تاکید کرد: امکان پزشکی فاصله گذاری میان فرزندان در این دوره شکل گرفت، درنتیجه خانمها با کنترلی که داشتند توانستند زندگی را به شکلی مدیریت کنند که وقت بیشتری برای فراغت، تحصیل و آموزش خود اختصاص دهند.
وی معتقد است: آن مادربزرگ دهه ۴۰ دخترانی را به دنیا آورده است که ما امروزه با نوه هایشان سروکار داریم که بعضا متولد دهه ۸۰ هستند، این نوهها در دامن آن مادر و مادربزرگ رشد کردند و دیگر پدیده پدرسالاری یعنی اینکه پدر خانه یا مرد خانه همانند برادر و همسر بتواند برای زن، دختر و خواهر تصمیم بگیرد را دیگر پذیرا نیستند.
زندرضوی با بیان اینکه اگر مردانی به اشتباه بخواهند آن پدرسالاری کمرنگ شده را به همسر یا دخترشان تحمیل کنند با مقاومت زنان مواجه میشوند، افزود: معمولا هنگامی که با این کشمکش مواجه میشویم میگوییم «خشونت خانوادگی اتفاق افتاده است» درحالی که این مقاومتی از سوی زنان در مقابل خواستههای مردانی که به طور سنتی انتظار تبعیت از زنان را دارند روی داده است.
وی با اشاره به اینکه تبعیت بی، چون و چرای زن از مرد در خانه و در نتیجه در جامعه شکسته است، ادامه داد: اگر گروهی از پسران بخواهند به دختران زور بگویند، آنان از خود مقاومت نشان میدهند که گاهی این مقاومت به شکل رفتاری همراه با خشم و خشونت نیز نمایان میشود.
این جامعه شناس در ادامه با اشاره به اهمیت نقش خانوادهها در این موضوع تاکید کرد: مهمترین نکته در تربیت فرزندان - ضمن اینکه تفاوتهای جنسیتی را باید به طور اصولی و عادلانه باید پذیرفت- این است که هر مادری بین کودک و نوجوان دختر و پسرش هیچ فرقی نگذارد، کلیشههای جنسیتی همانند اینکه دختران بازی آشپزی کنند و پسران بازی مهندسی یا پزشکی کنند را کنار بگذارند و همان امکان بازی که دختران دارند را برای پسران هم فراهم کنند و برعکس آن نیز رخ دهد.
او ادامه داد: به محض اینکه بچهها به ۶-۷ سالگی رسیدند مسئولیتهایی برایشان تعریف کنند تا کار خانگی در خانه برای هر دو جنس لذتبخش و نهادینه شود؛ همچنین مردها در کارهای خانه به همسر و مادر خود کمک کنند، اینگونه دیگر جامعهای پدرسالار و مردسالار به شکل کهن نخواهیم داشت؛ هرچند پدرسالاری عقب نشینیهای زیادی کرده، اما هنوز در خشم و مقاومت زنان در مقابل خشونت مردان خود را نشان میدهد.
این جامعه شناس همچنین با اشاره به یکی از کلیپهایی که اخیرا از یکی از دختران خبرساز شده بود یادآور شد: برداشت من از آن چیزی که در فضای مجازی دیدیم یک مقاومت خشم آلود دختران در مقابل خشونتهای کلامی از سوی پسران بود.
استادیار بازنشسته دانشگاه باهنر کرمان در ادامه در تشریح دلایل افزایش رفتارهای خشونت آمیز در جامعه به طور کلی ضمن بیان اینکه البته این پدیده دلایل متعدد و متفاوتی دارد اظهارداشت: یکی از این عوامل به موضوع پرهیز از خشونت توسط دستگاههای متولی حافظ نظم در ارتباط با مردم در جامعه مربوط میشود که اهمیت دارد. به همان درجهای که دستگاههای مسئول، خویشتنداری را کنار بگذارند و خشن عمل کنند، پیامد آن نهادینه شدن خشونت در جامعه خواهد بود.
وی افزود: به هر درجهای که دستگاههایی که مسئول حفظ نظم هستند با آرامش نظم را ایجاد کنند و دست به خشونت نزنند، جامعه به طور کلی به سمت خشونت سوق داده نمیشود.
این استادیار دانشگاه نقش رسانهها و فضای مجازی را در این زمینه مهم تلقی و تاکید کرد: شبکههای اجتماعی در اطلاع رسانی این پدیدهها بسیار مهم هستند و به نوعی یک دیده بانی و داوری از سمت شهروندان درقالب «خرد جمعی» اتفاق میافتد که مساله را در مقیاس وسیع عمومی میکنند و به جایی میرسانند که من و شما امروز در این زمینه صحبت کنیم.
وی تصریح کرد: البته باید حواسمان باشد که این دوربینها همه جا نیستند و ما تنها یک نمونه شکار شده از پدیده روزمره را در جامعه میبینیم.
این جامعه شناس با بیان اینکه بدترین کار هم این است که این مساله را به موضوعی قضایی و پلیسی تبدیل کنیم، تصریح کرد: این کار بدترین نوع برخورد است برای اینکه در اصل این یک مساله اجتماعی است و باید در سطح خود حل و رفتار شود.