میترسیدم فیلمها را منتشر کند به همین دلیل باز هم به او مقداری پول دادم. تصور میکردم که دست از سرم بردارد، اما دوباره یک ماه بعد به سراغم آمد و باز هم به او مبلغی پرداخت کردم
زن و مرد جوان که پس از سرقت اموال زن مسافر از او فیلم سیاه تهیه کرده و از او اخاذی میکردند تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند.
بهگزارش ایران، چند روز قبل زن جوانی به دادسرای امور جنایی پایتخت رفت و از زن و مردی شکایت کرد که با تهدید فیلم سیاه از او اخاذی میکنند. زن جوان گفت: ۶ ماه قبل برای خرید از خانه خارج و در راه بازگشت سوار بر خودرویی شدم که کنار خیابان به انتظار مسافر بود. زن جوانی روی صندلی عقب نشسته بود و به بهانه اینکه پایش درد میکند آن را روی صندلی گذاشته و من مجبور شدم جلو بنشینم بعد هم پیشنهاد داد که کرایه نفر سوم را هم با هم حساب کنیم تا راننده زودتر راه بیفتد.
از آنجایی که هوا رو به تاریکی میرفت قبول کردم و راننده به راه افتاد. اما بعد از طی مسافتی راننده تغییر مسیر داد و زمانی که اعتراض کردم ترافیک را بهانه کرد و زن جوان نیز او را همراهی کرد و با این بهانه که هوا تاریک شده و دیر به خانه میرسد مرا مجاب کرد که سکوت کنم.
اما پس از طی مسافتی بیشتر به رفتارهای آنها شک کردم و زمانی که دوباره اعتراض کردم زن جوان با تهدید چاقو از من خواست که ساکت شوم. راننده در محل خلوتی نگه داشت و آنها ۷۰۰ هزار تومان پول نقد، طلاها، گوشی تلفن همراهم را گرفتند و پس از تهیه چندین فیلم و عکس مستهجن، مرا در کنار خیابان رها کردند.
زن و مرد جوان قبل از اینکه شاکی را از خودرو پیاده کنند او را تهدید کرده بودند که اگر در این مورد به پلیس یا خانوادهاش حرفی بزند، عکس و فیلمهایی را که از او تهیه کرده بودند، در فضای مجازی منتشر خواهند کرد. زن جوان هم به خاطر ترس از آبرویش راز این سرقت و تهیه فیلم و عکس را به کسی نگفت. اما این پایان اخاذی و سرقتهای زن و مرد جوان نبود، چرا که سه ماه بعد، همان زن با شاکی تماس گرفت و درخواست پول کرد.
زن جوان ادامه داد: میترسیدم فیلمها را منتشر کند به همین دلیل باز هم به او مقداری پول دادم. تصور میکردم که دست از سرم بردارد، اما دوباره یک ماه بعد به سراغم آمد و باز هم به او مبلغی پرداخت کردم. اما این اخاذیها تمامی نداشت، چرا که چند روز قبل مجدد زن جوان با من تماس گرفت و دوباره درخواست پول کرد و تهدیدهایش را ادامه داد.
شاکی جوان ادامه داد: من که از این تهدیدها خسته شده بودم در نهایت راز آن شب را برای شوهرم برملا کردم. او هم پیشنهاد داد که شکایت کنم. با شکایت زن جوان به دستور بازپرس حبیبالله صادقی از شعبه چهارم دادسرای امور جنایی پایتخت تحقیقات برای دستگیری زن و مرد جوان آغاز شد.