عباس آخوندی درباره طرح مجلس درخصوص فضای مجازی نوشت: اين طرح نيروهاي مسلح را روبهروي مردم قرار ميدهد. اين كار بزرگترين ظلم و جفا به نيروهاي مدافع تماميت ارضي و امنيت نظامي جمهوري اسلامي است كه در جنگ تحميلي رشادتها و فداكاريهاي بيدريغ داشتند و دهها هزار شهيد تقديم ملت كردند.
عباس آخوندي در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: براي اولينبار است كه طرح «حمايت از حقوق كاربران و خدمات پايه كاربردي فضاي مجازي» پاي نيروهاي مسلح را به تميشت امور اداري باز كرده است. حال آنكه بنا به تصريح اصل شصتم قانون اساسي، اعمال قوه مجريه از طريق رييسجمهور و وزراست.
اين طرح نيروهاي مسلح را روبهروي مردم قرار ميدهد. اين كار بزرگترين ظلم و جفا به نيروهاي مدافع تماميت ارضي و امنيت نظامي جمهوري اسلامي است كه در جنگ تحميلي رشادتها و فداكاريهاي بيدريغ داشتند و دهها هزار شهيد تقديم ملت كردند.
فارغ از آشفتگي بيش از حد اين طرح و تشكيل كميسيوني طي آن با تركيبي از سه قوه كه همهجور اختيارات دارد و منابع مالي فراواني كه بدون فرآيندهاي مشخص تخصيص و پاسخگويي روشن به هيچ مرجعي و برخلاف قانون اساسي دراختيارش قرار ميگيرد و در عين حال تحت امر رييسجمهور به عنوان هماهنگكننده قوه مجريه نيست و همچنين، فارغ از دستاويزي به قاعده نكوهيده جرمانگاري كه تنها بايد در مواقع ضرورت و در جهت توقف و بهبود روندها و رفتارهاي نابهنجار بهكار بسته شود و استفاده بيجا از آن بخش اعظمي از مردم را در دايره حقوق كيفري قرار ميدهد و نتيجه آن نه تنها بهبود رفتار نيست كه مجرمانگاشتن گروه عظيمي از ملت است و در پي خود، گسترش تخلف و امنيتي كردن جامعه، سلب آزادي و امنيت شهروندان را به همراه دارد.
حقوقدانان اجماع دارند كه اگر جرمانگاري براساس سياستي معقول و منطقي و مباني مستحكمي صورت نگيرد، نه تنها نتيجه مطلوب به دست نخواهد آمد، بلكه خود موجب پيدايش معضلات اجتماعي بسياري خواهد شد. به اين نكته نيز توجه داشته باشيم كه طراحان اين ايده عاجز از درك ابتدايي از ماهيت و روند پيشرفت فناوري و هوشمندسازي در جهان هستند.
درست است كه پيشرفت فناوري در اين ساحت، جهاني از اطلاعات را دراختيار پديدآوردندگان و كنترلكنندگان اين شبكهها قرار ميدهد و چنانچه از سكوي يك شهروند به آن نگاه كنيم يك جهنم اطلاعاتي را براي آحاد آدميان فراهم ميآورد. ولي واقعيت اين است كه ماهيت اين فناوري خلق مسيلهاي سيل اطلاعات است و كسي نميتواند جلوي حركت سيل اطلاعات را در آنها بگيرد. پديدآورندگان ميتوانند بفهمند كه سيل اطلاعات به كدام سو و چگونه در جريان است...
ولي حتي نميتوانند روبهروي سيل بايستند. وقتي اين شبكهها و به عبارت ديگر پلتفرمها شكل گرفتند، ماهيت آنها مستقل از آفرينندگان و پديدآورندگان آنها ميشود. اشتباه طراحان اين طرح اين است كه ميخواهند در برابر حركت و سيل جابهجايي اطلاعات بايستند و اين ناشدني است. بيگمان اين سيل آنان را درهم خواهد پيچيد.
با تمام شرح فوق، نكته كانوني توجه نگارنده، هيچيك از مسالههاي پيشگفته نبود، چون اقليتي كه به قدرت رسيده از اين دست طرحهاي شتابزده و خام زياد ارايه داده و بيش از اين ارايه خواهد داد. هرچند هر يك از آنها هزينههاي فراواني براي اين ملت بهبار خواهد آورد ليكن، چون بينتيجه هستند، نهايتا شكست خواهند خورد.
مشكل اين طرح درگير كردن بيمورد نيروهاي مسلح كه از شأن اجتماعي والايي برخوردار هستند در طرحي كه آشكارا برخلاف مصالح ملي است و شكست آن پيشاپيش روشن است، ميباشد. مشكل اصلي اين طرح وارد كردن نيروهاي مسلح به فرآيندهايي است كه خارج از چارچوب دفاع ملي هستند و تنها براساس اغراض سياسي طراحي شدهاند.
اين قلم از سر فروتني و ملتخواهي به افراد سرخوشي كه سرمست از پيروزي بيرقيب هستند عرض ميكنم كه قدري به اين كشور و اين ملت رحم كنيد و خدا را خدا را كه نيروهاي مسلح را وارد بازيهاي خود نكنيد. نيروهاي مسلح داراي شأن و منزلتي بسيار فراتر از آن هستند كه شما بخواهيد آنان را هزينه هدفهاي خواركنيد.