حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان نوشت: دشمنان تابلودار بیرون به خوبی میدانند که انتخابات ۱۴۰۰، حماسهای بزرگ و ماندگار بوده است.
حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان، در تازهترین شماره این روزنامه نوشت:
خودرویی را تصور کنید که در یک بزرگراه آسفالته و چند بانده و خلوت با سرعت ۱۲۰ کیلومتر در ساعت در حرکت است و اگر تابلوهای حاشیه اتوبان، حداکثر سرعت را ۱۲۰ کیلومتر در ساعت اعلام نکرده بودند، میتوانست چند ده کیلومتر دیگر هم بر سرعت خود بیفزاید. حالا، همان خودرو را با همان راننده در نظر آورید که این دفعه در یک جاده کوهستانی باریک، پر پیچ و خم و یخزده در حرکت است! آیا هیچ انسان عاقلی میتواند انتظار داشته باشد که خودروی مورد اشاره در اینجاده کوهستانی باریک و یخزده نیز با همان سرعت ۱۲۰ کیلومتر در ساعت حرکت کند؟! از جادهای با این خصوصیات کمتر رانندهای حاضر به عبور است و اگر ریسک حرکت در آن را بپذیرد، به سختی میتواند سرعتی بالاتر از ۲۰ یا ۲۵ کیلومتر در ساعت داشته باشد. حالا اگر رانندهای در اینجاده با سرعتی مثلاً ۴۰ یا ۵۰ کیلومتر در ساعت حرکت کند، آیا اقدامی خارقالعاده انجام نداده و مهارتی مثالزدنی را به نمایش نگذاشته است؟! میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را باید در این «نامعادله»! به ارزیابی نشست.
و در اینباره گفتنیهایی هست؛ بخوانید!
انتخابات ۱۴۰۰ رخدادی شبیه جنگ احزاب (جنگ خندق) در صدر اسلام بود. در جنگ احزاب همه دشمنان ریز و درشت اسلام، تصمیم گرفتند اختلافات بعضاً فراوانی که با یکدیگر داشتند را کنار بگذارند و تمامی توان خود را برای مقابله با اسلام نوپای آن روز به کار بگیرند چرا که اسلام ظلمستیز را اصلیترین دشمن خود میدانستند (و حق داشتند)؛ و اینگونه بود که همه آنها، از مشرکان، اشراف و بردهداران گرفته تا یهودیان و پیروان سایر ادیان به هم پیوستند و علیه اسلام، سپاه پر شماری آراستند و به مدینةالنبی (ص) که پایگاه اسلام نوپای آن روز بود، یورش آوردند. آن روزها هم کسی گمان نمیکرد مشرکان بتپرست و طوایفی از یهودیان خداپرست که با یکدیگر اختلاف بنیادین داشتند، به ائتلاف برسند، ولی رسیدند!
نزدیک به دو سال قبل از انتخابات ۱۴۰۰ ائتلاف دشمنان اسلام و انقلاب شکل گرفته بود. مقامات و رسانههای آمریکایی، اروپایی، صهیونیستی، رسانههای اجارهای برخی از کشورهای عربی و شماری از دولتهای منطقه، گروهها و احزاب ضدانقلاب و فراری و دنبالههای داخلی آنها و ... به صحنه آمده و علیه انتخابات ۱۴۰۰ تبلیغات گستردهای را تدارک دیده بودند و در همان حال هیچ فرصتی را برای فشار بر مردم با هدف تعریفشده ناامید کردن آنها نسبت به نظام و آینده آن، از دست نمیدادند.
فقط یک نیمنگاه به حجم این دشمنیها و دامنه تبلیغات ناامیدکننده ائتلاف یاد شده به وضوح نشان میدهد که این حجم از هجوم در مقایسه با موارد مشابه قبلی، بیسابقه و بینظیر بوده است. به جرأت میتوان گفت که تحلیل و تفسیر رسانههای غربی و عبری و عربی و اظهارنظر مقامات رسمی آنها درباره انتخابات ۱۴۰۰ ایران بارها بیشتر و گستردهتر از اظهارنظر پیرامون انتخابات کشورهای خودشان بوده است. چرا؟! پاسخ این سؤال دشوار نیست. ایرانی که قبل از انقلاب، با عنوان «کشوری در جنوب اتحاد جماهیر شوروی» شناخته میشد، امروزه به قله بلندی رسیده است. همین دیروز سناتور «لیندسی گراهام» با نگرانی میگوید «ایران میخواهد ما را از سوریه و عراق اخراج کند» و اندیشکده آمریکن اینترپرایز تاکید میکند که در منطقه بدون نظر ایران هیچ اقدامی را نمیتوان انجام داد و ... صدها اعتراف دیگر از ایندست که خود حدیثی مفصل است.
انتخابات ۱۴۰۰ در کوران این هجوم تبلیغاتی بیسابقه و بینظیر صورت گرفت.
سایت www.idea.net وابسته به موسسه معتبر و بینالمللی دموکراسی و همکاریهای انتخاباتی (IDEA) با بررسی میزان مشارکت در انتخابات ۱۵ کشور اروپایی و آسیایی طی سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ که دنیا درگیر ویروس کرونا بوده است، اعلام کرده که میزان مشارکت در اغلب این کشورها به زیر ۵۰ درصد کاهش یافته و متوسط میزان تاثیر کرونا در کاهش مشارکت را ۱۴/۴۰ درصد ارزیابی کرده است. با این حساب اگر متوسط تاثیر بیماری کرونا را در انتخابات ۱۴۰۰ دخیل بدانیم (و نه حداکثرهای ۲۵ و ۳۰ درصدیرا) میتوان نتیجه گرفت که میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ کشورمان ۶۳/۲ درصد بوده است (۱۴/۴۰ + ۴۸/۸).
مشکلاتی که در تدارک امکانات لازم برای اخذ رای از رایدهندگان پدید آمده بود، نظیر شروع دیر هنگام رایگیری در برخی از مراکز اخذرای و یا حملات وحشیانه گروهکهای تروریست به رایدهندگان ایرانی خارج کشور و ... را نیز نباید از نظر دور داشت.
در تمامی دنیا بین ۳۰ تا ۴۰ درصد واجدین حق رای در انتخابات شرکت نمیکنند، آیا این طیف مخالف نظام حاکم بر کشور خود هستند؟!
رای ندادن برخی از واجدان حق رای، چه آنها که نتوانستهاند و چه آنان که نخواستهاند را نمیتوان به حساب تحریم انتخابات و یا همسویی با دشمنان تابلودار فاکتور کرد. بلکه در این خصوص علتهای فراوان دیگری میتواند دخیل بوده باشد که به برخی از آنها اشاره شد.
اگر از گروهکهای ضد انقلابی که هویتی غیر از کاسهلیسی دشمنان بیرونی ندارند و برخی از اجق وجقهای داخلی که برای مطرح شدن خودشان را به در و تخته میزنند صرفنظر کنیم که در واقع نیز عددی نیستند که داخل آدم حساب شوند، دشمنان تابلودار بیرون به خوبی میدانند که انتخابات ۱۴۰۰ با توجه به مواردی که فقط به چند نمونه از آن اشاره شد، حماسهای بزرگ و ماندگار بوده است که اصلیترین دستاورد آن رویکرد مردم به ارزشهای بعضاً فراموش شده انقلاب و آغاز فصل جدیدی از مردمسالاری دینی با تمامی مشخصات حیاتبخش آن است.