تجربه تاریخ صدر اسلام نشان میدهد هرگاه جریان انقلابی و حزباللهی در نظام اسلامی به قدرت رسیدند، جریان نفاق در کارشکنی و دستاندازی در مسیر حرکت حکومت اسلامی فعال شدند. بهطوری که مانع اعمال اصلاحات آنها شدند، ولی هرگاه حکومت در جامعه اسلامی به دست نااهلان افتاد آنها آرام گرفتند.
کیهان در یادداشتی با اشاره به چندواقعه تاریخی صدر اسلام و مشابه نمایی آنها با شرایط سیاسی اخیر، در توصیه به رئیس جمهور جدید نوشت: جناب آقای رئیسجمهور حال که بار دیگر جریان انقلابی در انتخابات پیروز شده، تجربه تاریخی صدر اسلام نشان میدهد که نباید جریان نفاق را دستکم گرفت؛ چه اینکه آنان بار دیگر فعال شده و از طریق نفوذ، معامله و اخلال وارد عمل خواهند شد؛ لذا شایسته است با هوشیاری تمام مراقب آنان باشیم تا حوادث تلخ صدر اسلام تکرار نشود.
در این مطلب آمده است.
تجربه تاریخ صدر اسلام نشان میدهد هرگاه جریان انقلابی و حزباللهی در نظام اسلامی به قدرت رسیدند، جریان نفاق در کارشکنی و دستاندازی در مسیر حرکت حکومت اسلامی فعال شدند. بهطوری که مانع اعمال اصلاحات آنها شدند، ولی هرگاه حکومت در جامعه اسلامی به دست نااهلان افتاد آنها آرام گرفتند.
در دوران حکومت رسول خدا (ص) چندین موج نفاق در برابر حرکت اصلاحی آن حضرت کارشکنی میکردند، طبق آیات قرآن مجید موج اول منافقان، منافقان پس از هجرت بودند که به فرماندهی عبدالله بن ابی در مدینه بر ضد حکومت نبوی کارشکنی میکردند. موج دوم نفاق، نفاق پس از فتح مکه بود که ابوسفیان و بنی امیه در رأس آن قرار داشتند. موج سوم نفاق، نفاق بعد از ایمان بود که برخی پس از اینکه ایمان آورده بودند، به نفاق گراییدند که افرادی مانند ابوعامر از این دست بودند.
آنها گاه در جنگها به بهانههای واهی رسول خدا (ص) را تنها میگذاشتند و گاه اطلاعات سپاه اسلام را به دشمنان میدادند و گاه در میدان جنگ با شایعه قتل پیامبر (ص) دل سپاه اسلام را خالی میکردند و گاه با اختلافافکنی بین مهاجران و انصار سعی میکردند در میان جامعه اسلامی تفرقه بیفکنند. فعالیتهای آنان در عصر نبوی به اندازهای خطرناک بود که کلمه منافقان در ۲۶ آیه از قرآن مجید تکرار شده است.